نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

وزیر سابق: جلیلی ساخته و پرداخته برخی تنگ‌نظری‌ها در کشور است

منبع
اعتماد
بروزرسانی
وزیر سابق: جلیلی ساخته و پرداخته برخی تنگ‌نظری‌ها در کشور است

اعتماد/متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

باید اجازه دهیم ایرانیان توانمند وارد کشور شده و به توسعه ایران کمک کنند

مهدی بیک‌اوغلی| ناترازی انرژی، ناترازی بودجه‌ای، ناتراژی آب، ناترازی بنزین و... بخشی از کمبودهای جدی اقتصاد ایران است که طی سال‌ها و دهه‌های اخیر نهادینه شده است، اما علی‌رغم اهمیت هر کدام از این ناترازی‌ها، عیسی کلانتری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب معتقد است مهم‌ترین ناترازی در ایران، ناترازی مدیریتی است. کلانتری که رده‌های مختلف مدیریتی را در دولت‌های آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی تجربه کرده، کمبود مدیران متخصص و افراد شایسته را مهم‌ترین مشکل عرصه مدیریتی کشور در شرایط فعلی می‌داند. مشکلی‌که به‌زعم این تحلیلگر زیربنای شکل‌گیری سایر ناترازی‌های اقتصادی و راهبردی در کشور بوده است. مبتنی بر یک چنین زاویه دیدی است که کلانتری از نشانه‌های تغییر و اصلاح نظم حکمرانی استقبال کرده اما در عین حال فرصت را برای عبور از چالش‌ها بسیار اندک می‌داند. او که روز و روزگاری زمینه حضور کاوه مدنی را در عرصه مدیریتی سازمان محیط‌زیست به عنوان معاون خود فراهم کرد و در عمل فشارها و هزینه‌های بسیاری را متحمل شد، می‌گوید مدیران و نخبگانی مانند کاوه مدنی در حوزه های مختلف بسیارند اما گزینش‌ها، استصواب‌ها و رویکردهای حراستی باعث شده، کشور نتواند از ظرفیت‌های آنها استفاده مناسبی کند. این‌گونه است که به جای شایستگان، افرادی در عرصه‌های مدیریتی حضور پیدا کرده و کار را به جایی رسانده‌اند که ایران که بزرگ‌ترین دارنده انرژی‌های فسیلی و گونه‌های مختلف انرژی است از ناترازی گاز و بنزین و... می‌نالد و برای تامین گاز موردنیاز نیروگاه‌هایش با مشکلات جدی مواجه است. مانند اینکه یک ماهی در بستر اقیانوس از کمبود آب و تشنگی ناله کند!  گفت‌وگوی عیسی کلانتری با «اعتماد» در یک چنین بستری آغاز شد و به سرانجام رسید؛ از سال 1404 که موعد رسمی سند چشم‌انداز 20 ساله است، آغاز شد و به جنگ 12 روزه که ایران را وارد عرصه و هنگامه تازه‌ای کرده ختم شد.

   در سالگرد امضای بیانیه انقلاب مشروطه قرار داریم، انقلابی که ایرانیان برای تحقق توسعه و دستیابی به یک ساختار تقنینی نوین و مردمی و یک عدالت‌خانه مطلوب آن را پایه‌ریزی کردند. امسال سالگرد مشروطه در شرایطی برگزار می‌شود که بحث اصلاحات و تغییر در نظام حکمرانی بیش از همیشه مطرح شده است. به نظر شما مطالبات امروز مردم ایران با مطالبات ایرانیان در عصر مشروطه چه تفاوتی کرده است؟
واقعیت‌های موجود حاکی از آن است که مطالبات مردم ایران در عصر مشروطه هنوز باقی هستند و عملکرد مناسبی در بخش حکمرانی ثبت نشده است. در جنگ 12 روزه به‌رغم همه دستاوردهای قابل توجه و اتحاد ملی فراگیری که شکل گرفت، مساله نفوذ نشان داد در ساختار سیاستگذار و تصمیم‌ساز کشور مشکلاتی جدی وجود دارد. 1404 برای ایرانیان سال مهمی است. سالی که 20سال قبل به آنها وعده داده شد که در این موعد ایران در راس هرم کشورهای منطقه در بخش‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... می‌ایستد و الهام‌بخش سایر کشورها خواهد بود. زمانی که سند چشم‌انداز 20ساله در سال 82 نوشته شد، ایران در بین 23کشور منطقه در جایگاه هفتم قرار داشت و قرار بود طی 20 سال در جایگاه نخست بنشیند. اما پس از 20سال نه تنها رشدی در رنکینگ منطقه‌ای ایران ایجاد نشده، بلکه رتبه هفتم ایران به رتبه هفدهم تنزل پیدا کرده است. در سال 82، رقبای منطقه‌ای ایران کشورهای عربستان و ترکیه با تولید ناخالص داخلی حدود 700میلیارد دلاری بودند، امروز اما gdp این دو کشور به بالای یک تریلیون دلار رسیده، اما حجم اقتصاد ایران به زیر 400میلیارد دلار رسیده است! این اعداد و ارقام نشان می‌دهد، تیم مدیریتی کشور در این بازه زمانی به درستی عمل نکرده است. جمهوری اسلامی باید به سمت کارآمدی مدیریتی حرکت کند و مشکلاتی مانند فقر، تورم، ناترازی‌های مختلف و...را حل و فصل کند. توزیع ثروت در ایران همگی به نفع ثروتمندان و به ضرر دهک‌های محروم است. درصد اندکی، بخش قابل توجهی از ثروت کشور را می‌بلعند و اگر اصلاحات لازم برای تغییر ریل مدیریت و حکمرانی صورت نگیرد، اوضاع از این هم بدتر می‌شود. 


   چه اتفاقی رخ داد که ایران به چنین جایگاهی رسید؟ منظورم این است که کدام عامل را در بروز مشکلات فعلی موثر‌تر می‌دانید؟
مهم‌ترین ثروت هر کشوری در مسیر توسعه، نیروی انسانی و مدیریتی آن کشور است. در این زمینه در ایران اشتباهات بسیاری صورت گرفته است. ما به جای استفاده مناسب از نیروهای خلاق و نخبه کشور، ‌آنها را تاراندیم و مناصب حیاتی و سرنوشت‌ساز را در اختیار چاپلوسان و افرادی که منافع شخصی و جناحی‌شان را به منافع ملی ترجیح می‌دهند، قرار دادیم. این افراد ثروت‌های نجومی اندوختند و هیچ کس از آنها نپرسید از کجا آورده‌ای؟ امروز که سیستم ظاهرا قصد دارد تن به اصلاحات دهد، نشانه خوبی است که باید به استقبال آن رفت. این اصلاحات، تنها راه برون‌رفت از مشکلات موجود است. ساختارهای غلط حراست، استصواب و گزینش کار را به جایی رساندند که شایستگان از حلقه مدیریت دور ماندند و افراد سطحی سکان هدایت را به دست گرفتند. به نظرم برای درک مشکلات باید مسیری که کشور پس از سال 84 پیموده مورد بررسی قرار گیرد. در این بازه زمانی است که ایران ذیل تحریم‌های گسترده قرار می‌گیرد و از چرخه تجارت و فناوری باز می‌ماند. به نظرم افرادی که این وضعیت را ایجاد کرده‌اند باید از دایره مدیریت خارج شوند و اجازه داده شود، فرزندان شایسته ایران در جایگاه خود قرار بگیرند و کشور را به سمت رشد هدایت کنند.


   اخیرا اعلام شده تغییراتی قرار است در شورای عالی امنیت ملی به وقوع بپیوندد و سعید جلیلی جای خود را به علی لاریجانی بدهد. این نوع تغییرات را چطور می‌توان تفسیر کرد؟
سعید جلیلی نماد یک دوران خاص و شیوه مدیریتی افراطی است. جلیلی ساخته و پرداخته برخی تنگ‌نظری‌ها در کشور است. وقتی برای یک انتخابات ساده، شورای نگهبان به گونه‌ای عمل می‌کند که یک جناح که به دنبال اصلاح و شایسته‌سالاری و تنش‌زدایی است، تار و مار شود و طرف دیگر که تندروها در آن حضور دارند و به دنبال هزینه‌سازی و تنش‌زایی بیشتر برای کشور هستند، بدون رقیب قدرت را به دست گیرند، ماحصل آن شرایط فعلی می‌شود. یکی از اصلاحات ضروری در دوران تازه، آزادی انتخابات و اصلاح نارسایی‌های قبلی است. ما که نمی‌توانیم به بهانه‌های مختلف، آزادی‌های قانونی مردم را محدود کنیم و کشور را به دامان تندروها بیندازیم. همین علی لاریجانی که امروز برای پست شورای عالی امنیت ملی نامزد شده، 2بار توسط شورای نگهبان ردصلاحیت شده است. در حالی که قبلا رییس سازمان صدا و سیما بوده، اصولگرا بوده، دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده، رییس مجلس بوده و... نام رییس‌جمهور فعلی هم در لیست ردصلاحیت‌ها بوده ...وقتی دایره خودی‌ها به اندازه‌ای تنگ می‌شود که حتی شخصی مانند لاریجانی هم فرصت حضور در ساختار مدیریتی را پیدا نمی‌کند، طبیعی است که نخبگان و شایستگان هم فرصت حضور در عرصه مدیریتی را پیدا می‌کنند.


   شما مدیری بودید که شخصی مانند کاوه مدنی را به عنوان معاون خود در سازمان محیط زیست انتخاب کردید. اولا با چه دورنمایی این انتخاب را صورت دادید و بعد هم بفرمایید چه مشکلاتی را برای تداوم کار ایشان متحمل شدید؟
عدم وجود نخبگانی مانند کاوه مدنی و کاوه مدنی‌ها ناترازی‌های امروز را شکل داده‌اند. اگر امروز در بخش آب، برق، گاز و...ناترازی و کمبود داریم، به این دلیل است که شایستگان از عرصه مدیریت خارج شده و افراد غیرمتخصص و جناحی جایگزین آنها شده‌اند. اگر قرار است اصلاحی صورت گیرد، یکی از بخش‌های اصلی آن اصلاح بخش‌های گزینشی، حراستی و استصوابی است. همین امروز هم دولت برای انتخاب مدیران مدنظرش مشکل دارد. استعلام افراد شایسته و مورد نظر یا طول می‌کشد یا اینکه هرگز نمی‌آید! به اندازه‌ای افراد رد می‌شوند تا افراد غیرمتخصص جای آنها را می‌گیرند. این در حالی است که جوانان این کشور در بخش‌های گوناگون ثابت کرده‌اند، کشور و مردم و آینده این کشور را دوست دارند و برای توسعه آماده تلاش و همکاری‌اند. اما افراد بی‌سواد جایگزین افراد باسواد و افراد غیرمتخصص جایگزین افراد متخصص و شایسته شده‌اند. همین امروز هم بسیاری از نخبگان ایرانی هستند که دوست دارند در کشورشان کار کنند و منشا تحول شوند. افرادی مانند کاوه مدنی در همه بخش‌ها وجود دارند. بخشی از این نخبگان را به دلیل مشکلات مالی، برخی دیگر را به دلیل سبک زندگی و برخی دیگر را به دلایل دیگر تارانده‌ایم. این‌گونه می‌شود که در شرایطی که طبیعت هر روز 400لیتر برای هر ایرانی آب وارد لوله می‌کند، اما مدیران ایرانی نمی‌توانند 150 لیتر مورد نیاز دیگر را مدیریت کنند. این در حالی است که ایران پر از ظرفیت و منابع و ثروت است. 


   این روزها مشکل ناترازی‌ها، مردم را بسیار آزار می‌دهد برای رفع ناترازی‌ها به نظر شما چه باید کرد؟
بزرگ‌ترین ناترازی ایران، ناترازی مدیریتی است. گزینش‌ها، حراست‌ها و استصواب‌ها کاری کرده که کشور از مدیران شایسته خالی شده و افراد غیرمتخصص جایگزین آنها شده‌اند. مدیریت اشتباه با تصمیمات غلط است که ناترازی‌های بنیادین ایجاد می‌کند. ما آب کم داریم و من 30سال است که از کمبود آب می‌گویم، اما این کمبود به اندازه‌ای نیست که ما برای مصرف خانگی و مصرف مورد نیاز مردم کمبودی داشته باشیم! این کمبودها نشان‌دهنده ناکارآمدی مدیران است. درست است که کشاورزی ایران 75میلیارد لیتر مترمکعب آب مصرف می‌کند و این رقم بالایی است، اما برای بخش خانگی نباید مشکلی وجود داشته باشد. درآمد سرانه ایران به نسبت 20سال قبل به نصف کاهش یافته است. رقم تولید ناخالص داخلی هم کاهش یافته و کیک اقتصادی ایران نصف شده است. مساله نفوذ تنها در عرصه نظامی و راهبردی که بروز و ظهور ندارد. شک نکنید ما در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، تقنینی و... هم عوامل نفوذی داریم. برخی قوانین در مجلس ایران تصویب می‌شود که با هیچ عقل و منطقی جور در نمی‌آید. این نوع قوانین بیشتر از اینکه به نفع ایران باشد به نفع دشمنان ایران است.


   شما اشاره کردید که بسیاری از ایرانیان خارج از کشور وطن‌دوست بوده و پیشرفت کشور برای آنها اهمیت دارد. چطور می‌شود این خیل عظیم ایرانیان را در جای جای جهان حول محور مشترکی ساماندهی کرد؟
ایران همان کلمه مشترکی است که همه ایرانیان را در جای جای جهان گرد هم می‌آورد. اما ناکارآمدی‌ها بیشتر بر تفاوت‌ها تاکید دارد. برخی را به بهانه تفاوت‌های قومی، برخی را به بهانه تفاوت‌های اقلیمی، برخی را به بهانه تفاوت‌های مذهبی، برخی دیگر را به بهانه تفاوت‌های جناحی و... می‌تاراند. ضوابط انتخابات و گزینش‌ها و جذب ما ناکارآمد است. این رویکردها به تجدیدنظر نیاز دارد. باید اجازه دهیم ایرانیان توانمند وارد کشور شده و به توسعه ایران کمک کنند. کسی که نگرش درستی از منافع ملی نداشته باشد نباید در بخش‌های تاثیرگذار حضور داشته باشد و دایره خودی را به اندازه‌ای تنگ کند که جز عده اندکی در آن نگنجند. اتفاقا این رویکردهای سلبی نه تنها به امنیت کشور کمک نکرده، بلکه باعث شده، نفوذ فراگیرتر شود. شخصا رویکرد نظام برای انجام اصلاحات را رویکرد معقولی می‌دانم. حضور احتمالی علی لاریجانی و جایگزینی او با سعید جلیلی و سایر تصمیمات اینچنینی هر چند معقول است، اما نباید به همین موارد ختم شود. یکی از اصلاحات ضروری پایان دادن به شکل فعلی نظارت استصوابی، گزینش‌ها و رویکردهای حراستی است. 
 

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره