نماد آخرین خبر

سرمقاله دنیای اقتصاد/ پشت پرده صلح

منبع
دنياي اقتصاد
بروزرسانی
سرمقاله دنیای اقتصاد/ پشت پرده صلح

دنیای اقتصاد/ «پشت پرده صلح» عنوان یادداشت روز در روزنامه دنیای اقتصاد به قلم حامد خسروشاهی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

توافق صلح اخیر میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان که با میانجی‌گری و نظارت مستقیم دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، به امضا رسید، رویدادی است که فراتر از یک آتش‌بس یا تفاهم‌نامه سیاسی دوجانبه معنا پیدا می‌کند. این توافق که پس از ۳۵سال مناقشه، دو جنگ خونین و ده‌ها دور مذاکره نافرجام حاصل شده، نشان‌دهنده تغییر معادله قدرت در قفقاز جنوبی و بازآرایی نقش بازیگران سنتی و جدید در این منطقه حساس است.
 
آنچه این رویداد را از تلاش‌های پیشین متمایز می‌کند، ورود علنی و تمام‌قد ایالات متحده به فرآیند میانجیگری و ارائه یک بسته صلح همراه با ابعاد اقتصادی و راهبردی مشخص است. توافق بر توقف کامل و دائمی درگیری‌ها، به رسمیت شناختن متقابل تمامیت ارضی و مرزهای بین‌المللی، بازگشایی مسیرهای تجاری و ایجاد یک مسیر ترانزیتی جدید موسوم به «راهرو ترامپ» (عنوانی که در این دیدار به جای کریدور زنگزور به کار رفت) که جمهوری آذربایجان را به منطقه خودمختار نخجوان متصل می‌کند، استوار است. افزون بر این، وعده سرمایه‌گذاری گسترده شرکت‌های آمریکایی در حوزه‌های انرژی، فناوری و هوش مصنوعی در هر دو کشور، بخش مهمی از این بسته صلح را تشکیل می‌دهد و رهبران دو کشور نیز از آغاز فرآیند نهایی‌سازی منشور شراکت راهبردی با واشنگتن خبر داده‌اند.

نام‌گذاری این مسیر به نام رئیس‌جمهور ترامپ که بنا به گفته یک مقام آمریکایی به پیشنهاد طرف ارمنی صورت گرفته، وجه تبلیغاتی و نمادین قابل‌توجهی دارد. ترامپ خود این اقدام را افتخاری بزرگ دانسته و حتی نخست‌وزیر ارمنستان و رئیس‌جمهور آذربایجان نیز در اظهارات جداگانه‌ای از درخواست مشترک برای اعطای جایزه صلح نوبل به او خبر دادند. چنین رویکردی به ترامپ این امکان را می‌دهد که این توافق را به عنوان نمونه بارز مهارت خود در «عادی‌سازی» معرفی کند و از آن در رقابت‌های سیاسی داخلی و جهانی بهره‌برداری کند.

از منظر ژئوپلیتیک، این توافق ضربه‌ای جدی به نقش انحصاری روسیه در مدیریت بحران‌های قفقاز محسوب می‌شود. تا پیش از این، مسکو تنها بازیگر خارجی بود که توانسته بود با استقرار نیروهای حافظ صلح و اعمال نفوذ بر هر دو طرف، توافقات آتش‌بس را تضمین کند. اما کاهش نفوذ روسیه در ایروان و باکو، خروج تدریجی نیروهایش از قره‌باغ و تمایل ارمنستان به گسترش روابط با غرب، بستر مناسبی برای ورود ایالات متحده فراهم کرده است. این اتفاق همچنین برای ایران پیامی روشن دارد، زیرا «راهرو ترامپ» عملا کارکردی مشابه راهرو زنگزور دارد که سال‌ها موضوع اختلاف بود و در صورت اجرایی شدن می‌تواند بخشی از مسیرهای ترانزیتی را که بالقوه از خاک ایران می‌گذشت دور بزند و در صورت استقرار نظامیان آمریکایی به‌منظور نظارت بر کریدور، عملا نیروهای آمریکایی مماس با مرزهای شمال‌غربی ایران استقرار می‌یابند.

نقش ترکیه نیز در این میان نیازمند بازخوانی است. آنکارا که همواره حامی اصلی باکو بوده، از نظر استراتژیک با توافقی که امنیت و اتصال آذربایجان به نخجوان را تضمین می‌کند موافق است، اما ورود مستقیم واشنگتن و تعریف پروژه به عنوان یک مسیر تحت پوشش آمریکا، مانع از آن می‌شود که این دستاورد صرفا به نام ترکیه ثبت شود. بدین ترتیب، ترکیه ناگزیر است با نفوذ جدید آمریکا در قفقاز جنوبی کنار بیاید و تلاش کند سهم خود را از پروژه‌های اقتصادی و ترانزیتی حفظ کند.

پیوند زدن صلح به سرمایه‌گذاری اقتصادی یک نکته کلیدی دیگر این توافق است. حضور شرکت‌های آمریکایی در حوزه انرژی و فناوری، نه تنها فرصت اشتغال و رشد اقتصادی برای دو کشور را فراهم می‌کند، بلکه وابستگی متقابل اقتصادی را تقویت کرده و هزینه بازگشت به درگیری را بالا می‌برد. برای آذربایجان، این مساله به معنای گسترش بازارها و کاهش وابستگی به مسیرهای سنتی صادرات انرژی است و از این پس مسیرهای انتقال انرژی خزر به‌جای گرجستان از ارمنستان عبور خواهند کرد. برای ارمنستان، هم فرصتی برای شکستن بخشی از انزوای ژئوپلیتیک و بهره‌مندی از زیرساخت‌های مدرن که تاکنون تحت نفوذ روسیه بوده، به شمار می‌رود.

با وجود نمایش کنونی، چالش‌ها و ابهاماتی نیز پیش روی این توافق قرار دارد. سابقه بی‌اعتمادی عمیق میان باکو و ایروان همچنان پابرجاست و یک حادثه مرزی یا تحریک داخلی می‌تواند روند اجرای توافق را متوقف کند. واکنش روسیه و ایران نیز به عنوان دو بازیگر ناراضی از این تحول، ممکن است در قالب فشارهای دیپلماتیک، اقدامات اقتصادی یا حتی حمایت از گروه‌ها و جریان‌های مخالف توافق بروز پیدا کند. جزئیات حقوقی و حاکمیتی «راهرو ترامپ» نیز هنوز به طور کامل روشن نشده و این امر می‌تواند در آینده به منبع اختلاف جدیدی تبدیل شود.

در سطح بین‌المللی، این توافق نماد ورود رسمی و پرقدرت ایالات متحده به قلب قفقاز است و می‌تواند ساختار امنیتی و اقتصادی منطقه را برای سال‌ها دگرگون کند.

برای چین، توافق صلح میان آذربایجان و ارمنستان با محوریت و مدیریت آمریکا حامل پیام‌های چندلایه است. پکن که در سال‌های اخیر با ابتکار «یک کمربند، یک جاده» در پی تقویت مسیرهای زمینی و دریایی خود بوده، قفقاز جنوبی را به عنوان یکی از گره‌های راهبردی اتصال چین به اروپا از طریق آسیای مرکزی و دریای سیاه می‌بیند. ایجاد «راهرو ترامپ» با پشتوانه سیاسی و اقتصادی واشنگتن، به معنای ورود یک مسیر ترانزیتی مهم به حوزه نفوذ آمریکاست و می‌تواند بخشی از ظرفیت بالقوه چین برای توسعه مسیرهای تحت کنترل یا نفوذ خود را محدود کند. این امر احتمالا پکن را وادار خواهد کرد تا از یک‌سو روابط اقتصادی و سرمایه‌گذاری در قفقاز جنوبی را شتاب دهد تا جای پای خود را تثبیت کند و از سوی دیگر، همکاری با روسیه و ایران را برای ایجاد مسیرهای موازی و خارج از کنترل آمریکا تقویت کند. چنین شرایطی ممکن است رقابت ترانزیتی و ژئوپلیتیک در منطقه را به شکل محسوسی افزایش دهد.

برای ایران، این رویداد زنگ خطری جدی است. اگر تهران نتواند مسیرهای جایگزین ترانزیتی از مسیر خود ارائه دهد، احتمال تضعیف موقعیت کشور به عنوان گذرگاه راهبردی منطقه بسیار بالاست. برای روسیه نیز این پیام را دارد که حتی در حوزه نفوذ سنتی خود، در برابر ورود بازیگران رقیب مصونیت ندارد.

این تحلیل را هم باید در نظر گرفت که احتمالا آمریکا و روسیه در حال شکل‌دهی توافقی پشت پرده هستند که می‌تواند به طور همزمان بحران اوکراین و معادلات ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی را تحت‌تاثیر قرار دهد. بر اساس این گزارش‌ها، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، در ازای واگذاری مناطق لوهانسک و دونتسک توسط اوکراین، با آتش‌بس کامل موافقت کرده و طرحی دومرحله‌ای برای تثبیت خطوط مقدم و تدوین توافق صلح نهایی با میانجیگری دونالد ترامپ ارائه داده است. این تحولات را می‌توان نشانه‌ای از یک معامله بزرگ‌تر دانست: «آمریکا با پذیرش برخی خواسته‌های روسیه در اوکراین، مانند کنترل مناطق شرقی، در ازای کاهش نفوذ مسکو در قفقاز و تقویت حضور خود در این منطقه استراتژیک، به دنبال بازتعریف نظم منطقه‌ای است.» این روند نشان‌دهنده پیچیدگی‌های دیپلماسی پشت پرده و تلاش قدرت‌های بزرگ برای بازنویسی قواعد بازی در مناطق حساس جهان است.

در نهایت، توافق صلح بین آذربایجان و ارمنستان به میانجیگری ترامپ را باید نقطه مهمی در بازمعماری سیاسی و اقتصادی قفقاز جنوبی دانست. این توافق نه تنها می‌تواند صفحه‌ای تازه در روابط دو کشور بگشاید، بلکه با ایجاد مسیرهای جدید همکاری و رقابت، کل معادلات منطقه‌ای را بازتعریف خواهد کرد. 

با‌این‌حال، موفقیت نهایی آن در گرو مدیریت منافع بازیگران خارجی و ترجمه وعده‌های اقتصادی به پروژه‌های واقعی است. آینده نشان خواهد داد که آیا «راهرو ترامپ» به مسیری پایدار برای صلح و شکوفایی بدل می‌شود یا در نهایت به سرنوشت بسیاری از توافقات پیشین دچار خواهد شد؛ یعنی تنها آورده آن نمایش تبلیغاتی ترامپ در مسیر دریافت جایزه صلح نوبل خواهد ماند و به فصلی کوتاه‌مدت در تاریخ پرتنش قفقاز محدود خواهد شد، یا شاید هم یک توافق واقعی باشد.

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله