سرمقاله خراسان/ اعتبار «ای ایران...» ابدی است

خراسان/ «اعتبار «ای ایران...» ابدی است» عنوان یادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم غلامرضا بنی اسدی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
از بچه های جبهه بود. از همان ها که غیرت انقلابی شان بر ایران و غیرت ملی شان بر اسلام زبانزد است. همان ها که عاشوراخوانی شان به زیست عاشورایی مستظهر بود. می گفت چرا ای ایران نمی خوانند؟ چرا نام وطن چندان که باید پر تکرار نیست؟ استناد او به کلام معیار رهبر انقلاب بود که به محمود کریمی تاکید کردند «ای ایران» بخوان! می گفت انگار یادمان رفت اعجاز نام ایران! یادمان رفت معجزه این خاک شهید پرور و حاصلخیز! دیگر «ای ایران» نمی خوانیم. نمی خوانیم بماند که در تلویزیون هم به آن طعنه می زنند! آن که به عنوان کارشناس دعوت شده می گوید در جبهه زیارت عاشورا می خواندند شب عملیات نه ای ایران. فکر نمی کند که زیارت عاشورا خواندن در شب عملیات هم برای دفاع از ایران بود. برای دفاع از خاکِ به خون شکوفا شده این مرز پرگهر. دیگر ای ایران نمی خوانند و شاهد بازگشت به همان سرخطی هستیم که بودیم. باز همان آدم های تکراری اند با تکرار همان پنداشته های پیشین. نمی دانند انگار که تاریخ را باید بعد از جنگ ۱۲ روزه در پارادایم جدیدی زندگی کرد. برخی ها هم پیش هنگام به تنظیمات کارخانه برگشته اند. همین در جامعه، ذهن آشوبی می کند. برخی ها هم می گویند که «ای ایران...» به رغم اعتبار ابدی که برای ما دارد برای گروهی دارای تاریخ مصرف کوتاه مدت بود. می شنویم که انگار وحدت ملی و ایران خوانی و میهن دوستی فقط برای همان روزهای جنگ خوب است! دوباره همان افرادی که رکورد شکست پیش بینی هاشان هر جلسه جا به جا می شود به عنوان کارشناس به رسانه می آیند. باز آنان که به جان و آبرو، پای وطن ایستادند و ته مانده توان شان را به بازو دادند تا توی صورت دشمن بزنند، باید با سیلی صورت خود را سرخ نگه دارند. برخی ها دوباره -به تندروی - حنجره می درند و کلمه، خنجر می کنند. حتی کسانی که در ۱۲ روز، کسی صدای شان را نمی شنید. دوست رزمنده ما خیلی حرف داشت و همه حرف هایش هم از دردی برمی خاست که به قلبش هجوم آورده بود. او حساسیتِ این روزهای پر التهاب را درک می کرد. میدان دیده و جنگ آزموده بود. می توانست صدای پای خطر را حتی هنگامِ «حرکت آهسته» هم بشنود. آن نسل به برکت اخلاص شان، به حرمت همنفسی با شهدا به جایگاهی رسیده اند که نانوشته ها را هم بخوانند. به همین دلیل است که نگران فرداهای نزدیک بود برای میهن. برای میهنی که عدلِ جغرافیایی اسلام است. برای اسلامی که چون جغرافیایی خوانده شود همه ، ایران را در ذهن تصور خواهند کرد. می گفت باید وحدت ملی و غرور ملی را در کنار عظمت دینی قرار داد. این بنیان که مرصوص شود، نه تنها وطن را مرزبانی خواهد کرد که از دشمن هم صف خواهد شکست. حرف او و بسیاری دیگر این بود و است که اسلام حقیقی در جهان امروز هیچ جغرافیایی باورمندتر از ایران ندارد. ایران هم جز اسلام روح و پیشرانی نمی شناسد. اگر به اسلام باور دارید ای ایران بخوانید. اگر دیگران هم به ایران و سرفرازی این خاک ارجمند باوردارند، زیارت عاشورا بخوانند. هر دو اعتباری همیشگی دارند. به قدرت هم ضریب می دهند و اقتدار تولید می کنند.