سرمقاله کیهان/ پارادایم نفاق پنبه شد، احیای خطّ فاصل با دشمن

کیهان/ «پارادایم نفاق پنبه شد احیای خطّ فاصل با دشمن» عنوان یادداشت روز در روزنامه کیهان به قلم محمد ایمانی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
بیانات دیروز رهبر انقلاب، پنبه کردن رشتههای خط نفاق، احیای خط فاصل با دشمن و انهدام زیر ساخت «فاز دوم» عملیات دشمن
(پس از شکست بزرگ آنها در میدان نظامی) بود.
در اینباره به اجمال، چند نکته را باید مورد توجه و تأمل قرار داد:
1) بنیامین نتانیاهو که صهیونیستها را بازیچه خود قرار داده، هنگام اجرای عملیات نظامی ادعا میکرد ظرف 72 ساعت، کار ایران را یکسره میکند. اما هرچه از ساعات آغازین جنگ فاصله گرفت، بیشتر فهمید که مرتکب چه خبطی شده، چگونه به تقویت اتحاد و همدلی کمسابقه میان ملت ایران کمک کرده و چگونه، امنیت و زیرساختها و بازدارندگی هفتاد ساله رژیم صهیونیستی را زیر ضرب ضرباتی کمرشکن برده است. هرچه جنگ جلوتر رفت، ضربات ایران دقیقتر و قدرتمندتر شد تا جایی که در روزهای آخر، اغلب قریب به اتفاق شلیکهای ایران، به اهداف اصابت میکرد و انهدامهایی در شعاع چند ده متری ایجاد میکرد. اقتدار نظامی ایران، چنان قاطع و یقینی است که رزمایش اخیر ارتش جمهوری اسلامی ایران در دریای عمان و اقیانوس هند، خواب را از چشم صهیونیستها ربود و آنها را راهی پناهگاهها کرد! به گزارش شبکه فاکسنیوز: «اسرائیل، از بیم حملات ایران، پناهگاههای عمومی را باز کرد. ایران، با یک رزمایش و عملیات روانی، خواب را از چشم مردم و مسئولین اسرائیل گرفت».
2) اسرائیل و آمریکا در برآوردن اهداف جنگ 12 روزه ناکام ماندند و برخلاف طراحی اولیه، درخواست آتشبس دادند. پیروزی ایران در این میدان بزرگ، فراتر از پیروزی نظامی محض است، چنانکه نشریه تخصصی فارین پالیسی، چند هفته قبل اذعان کرد: «ایرانیان، سالها میپرسیدند چرا کشورشان به برنامه موشکی، نیروهای نیابتی منطقهای یا دکترین مقاومت نظامی نیاز دارد؛ حالا میپرسند چگونه میتوان این ابزارها را قویتر ساخت تا ایران مستقل و صاحب حاکمیت باقی بماند... مقاومت، دیگر فقط شعار حکومتی نیست؛ بلکه به گفتمانی مشترک در دفاع از کشور تبدیل شده است. این دیگر نسل ۱۳۵۷ نیست که مواضع گذشته را تکرار میکند؛ این فرزندان و نوههای آنها هستند؛ نسلهایی که با دسترسی به اینترنت، رسانههای غربی و اغلب با نگرشی متمایل به غرب رشد کردهاند، مشروعیت نظم جهانی را زیر سؤال میبرند... مقاومت، دیگر انحصار جمهوری اسلامی و وفادارانش نیست بلکه به فریادی برای دفاع از میهن تبدیل شده است که مرزهای اجتماعی و سیاسی را درنوردیده است... اکنون، این ایده که مذاکره با غرب میتواند مشکلات ایران را حل کند، دیگر بیش از آنکه رنگ واقعگرایی داشته باشد، نشانهای از تسلیم تلقی میشود. زمانی، نسل جوان، استراتژی منطقهای جمهوری اسلامی را اغلب بهعنوان سیاستی پرهزینه، تحریکآمیز و منزویکننده مورد انتقاد قرار میداد، اما جنگ اخیر، آن نگاه را تغییر داده است... آن عده از ایرانیهایی که پیشتر شعارهای رسمی رهبر جمهوری اسلامی را جدی نمیگرفتند، حالا شروع به تکرار همان شعارها کردهاند».
3) پیروزی خیرهکننده ایران و شکست دشمن در این پروژه پیچیده، قبل از هرچیز مرهون تدابیر حکیمانه فرمانده کل قوا بود؛ تدابیری شامل جایگزینی سریع فرماندهان شهید؛ و اجرای آفندهای کوبنده در عمق رژیم صهیونیستی که آنها را بیچاره کرد؛ و تقویت انسجام و اتحاد ملی، که موجب شد نقشه دشمن، واژگون شود. دشمن با این هزیمت در میدان، در پی جبران شکست خویش برآمده و علت آن را اتحاد و انسجام ملت و مسئولان، ذیل راهبری رهبر انقلاب میداند. بنابراین طبیعی است که از طریق مزدوران سیاسی و رسانهای خود، رهبر انقلاب، اتحاد ملت ایران و نیروهای مسلح مقتدر را همزمان، آماج ترور شخصیت قرار دهد.
4) اتفاقی تصادفی نبود که تحرکات بههم پیوستهای برای دوقطبی کردن مردم، و با ادعای ضرورت تغییر پارادایم در نظام، ضرورت مذاکره (با آمریکای بمبارانکننده میز مذاکره)، تعلیق برنامه هستهای، آزادی مجرمان امنیتی، تغییر قانون اساسی و... کلید خورد. پایوران شبکه نفوذ با به خدمت گرفتن عناصر غافل، درصدد بودند هدفی را که دشمن با حمله نظامی به دست نیاورد، با عملیات سیاسی و رسانهای و پنهان شدن پشت ادعای «تغییر پارادایم» پیش ببرند.
5) بیانات متقن و حکیمانه رهبر انقلاب، آفند و پدافند موفقیتآمیز در قبال فاز دوم عملیات دشمن (پس از شکست آنها در فاز نظامی) بود. ایشان با تبیین هدف دشمن، انحطاط و ابتذال پارادایم مذاکره با آمریکا را در موقعیتی بیرون از چهارچوب منافع و عزت ملت ایران بازنمایی کردند. عصاره بیانات رهبر انقلاب، این بود: «دشمنان ایران از ایستادگی و اتحاد مقتدرانه ملت، مسئولان و نیروهای مسلح و تحمل شکست سخت در حملات نظامی فهمیدهاند که ملت ایران و نظام اسلامی را نمیتوان با جنگ به زانو درآورد و گوش بهفرمان کرد؛ بنابراین، اکنون این هدف را با ایجاد اختلاف در کشور دنبال میکنند».
6) دفاع از رئیسجمهور و جدا کردن وی از جریان دو زیست نفاق، به موازات نمایش پوسیدگی منطق «مذاکره با آمریکا»، آن حرکت هوشمندانهای است که هم بازی دشمنان برای دوقطبیسازی را بههم میزند، و هم خط فاصل گفتمانی جبهه ملت ایران با جبهه دشمنان او را پررنگ میکند؛ خط فاصلی که جریان نفاق، مأمور مخدوش یا گم کردن آن است.
7) عنایت دارید که طی چند هفته گذشته، کدام محافل درصدد رنگآمیزی دوباره میز بمباران شده مذاکره با آمریکا بودند و کشور را ناچار از این کار وانمود میکردند. تعابیر روشنگر رهبر انقلاب، رشته کردن پنبه خط «تفرقهافکنی و مذاکرهطلبی»، ضمن حمایت از رئیسجمهور است؛ از جمله:
-«آمریکاییها در گذشته علت حقیقی دشمنی را زیر عناوینی مانند تروریسم، حقوق بشر، دموکراسی، مسئله زن و مسائل مشابه پنهان میکردند یا آبرومندانه میگفتند میخواهیم رفتار ایران را عوض کنیم اما این فردی که امروز سر کار است، علت حقیقی را لو داد و گفت «میخواهیم ایران به حرف ما گوش کند». آنها میخواهند ایران با این همه عزت و افتخار، گوش به فرمان آمریکا باشد.
- ملت ایران از چنین اهانت بزرگی بهشدت رنجیده میشود و در مقابل آن کسانی که چنین توقع غلطی از ملت ایران دارند، با همه قدرت میایستد.
- کسانی که میگویند علت عصبانیت و دشمنی آمریکا شعارهای ملت ایران است، افرادی ظاهربین هستند. کسانی هم که میگویند چرا با آمریکا مذاکره مستقیم و مسائل را حل نمیکنید، ظاهربین هستند؛ چرا که در سایه هدف واقعی آمریکا از دشمنی با ایران، این مسائل حل نشدنی است.
- رژیم صهیونیستی را تحریک و کمک کردند تا به خیال خود کار جمهوری اسلامی را تمام کنند؛ چرا که تصور نمیکردند ملت در مقابل آنها بایستد و آنچنان مشتی بزند که آنها پشیمان شوند.
- دشمن دریافته است که راه عقب راندن جمهوری اسلامی، بهکارگیری ابزار و وسایل خشن نیست بلکه باید در داخل کشور اختلاف و نفاق ایجاد کند.
- امروز بحمدالله مردم متحدند و با وجود اختلاف سلایق، برای دفاع از نظام و کشور و ایستادگی در برابر دشمن یکپارچهاند که این اتحاد مانع تجاوز و تعرض دشمنان است و به همین دلیل هم در پی نابود کردن این وحدت هستند.
- اتحاد مقدس، اجتماع عظیم و سپر پولادینِ دلها و ارادههای مردم نباید مخدوش شود.
- حفظ اتحاد بین آحاد مردم با یکدیگر، مردم و دولت، آحاد مسئولان نظام با یکدیگر و مردم و نیروهای مسلح، ضروری است. علائم و قرائن حاکی از آن است که امروز بیشترین تلاش دشمن بر خدشهدار کردن این همصدایی و همدلی و همکاری است.
- نظرات مختلف در مسائل گوناگون و ارائه فکر نو اشکالی ندارد اما نباید مبانی و اصول انقلاب تخریب شوند. همه مراقب باشند! طراحی دشمن بعد از شکست آنها در جنگ ۱۲روزه، ایجاد چند صدایی و شکستن اتحاد است».
8) تحرکات جریان انحراف و تحریف (نفاق)، برای بازسازی خط مذاکره با آمریکا، در حالی است که دونالد ترامپ (قبله غربپرستان و یانکوفیلها) به تازگی، سران پنج دولت اروپایی و رئیس دولت اوکراین را به شکلی تحقیرآمیز، روبهروی میز کاری خود در کاخ سفید نشاند، و ضمن دیکته کردن واگذاری بخشی از خاک اوکراین، از اروپاییها خواست تا 100 میلیارد دلار دیگر به آمریکا به خاطر فروش سلاح به اوکراین بپردازند! این علاوهبر تحمیل قرارداد واگذاری نیمی از معادن اوکراین به آمریکا و علاوهبر چند صد میلیارد یورویی است که دولت آمریکا ظرف دو سال اخیر به بهانه جنگ اوکراین، از اروپاییها ستانده یا در موضوعاتی مانند گاز به آنها گرانفروشی (تا پنج برابر قیمت) کرده است. به عبارت دیگر، هر چند «ترامپوفیل»ها به شکل پرحجم (و تا سر حد ناف درد گرفتن!) در بادکنک مذاکره با آمریکا دمیدند، دولت ترامپ، عیار و اعتبار مذاکره را با تلکه و تحقیر کردن نزدیکترین متحدان خود نشان داده است.