فرصت اسنپبک برای احیای دیپلماسی

دنیای اقتصاد/متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
الی گرانمایه، کارشناس امور ایران و روابط ایران و اتحادیه اروپا، در مقالهای در فارن پالیسی به بررسی وضعیت مذاکرات هستهای ایران پرداخته است. وی در این مقاله تبیین میکند که تروئیکای اروپایی باید از مکانیسم ماشه بهعنوان ابزاری برای بازگشت پرونده هستهای ایران به مسیر دیپلماسی استفاده کند، در غیر این صورت این کشورها عامل فروپاشی دو دهه دیپلماسی در زمینه این پرونده خواهند بود.
گرانمایه در این مقاله نوشت: فرانسه، آلمان و بریتانیا اخیرا روند فعالسازی مکانیسم ماشه را آغاز کردهاند؛ امری که سبب میشود پس از گذشت یک ماه تحریمهای سازمان ملل که تحت توافق برجام و در سال ۲۰۱۵ لغو شده بود، بار دیگر علیه ایران اعمال شود. این فرآیند همچنین اعمال مجدد تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران را به دنبال دارد و محدودیتهای گستردهای علیه بخشهای انرژی و مالی این کشور وضع میکند.تروئیکا امیدوار است آغاز فعالسازی اسنپبک بتواند تهران و واشنگتن را متقاعد کند تا دور جدیدی از مذاکرات هستهای را آغاز کرده و از این طریق مانع از شعلهورشدن مجدد درگیریها پس از جنگ تحمیلی ۱۲روزه شوند. بااینحال، اروپا با فعالسازی این فرآیند دست به قمار بزرگی زده است، قماری که اگر نتیجهبخش نبوده و به دیپلماسی میدان ندهد، میتواند بار دیگر گزینه درگیری نظامی را در معادلات موجود قرار دهد.
تروئیکا طی دوران نخست ریاستجمهوری دونالد ترامپ مکانیسم ماشه را فعال نکرد. سه کشور اروپایی به این خاطر اکنون دست به چنین اقدامی زدهاند که این سازوکار در ۲۶مهر ۱۴۰۴ (۱۸ اکتبر ۲۰۲۵) بیاثر خواهد شد. به نظر میرسد بروکسل معتقد است که این آخرین فرصت این بلوک برای ایجاد ائتلافی جهانی علیه برنامه هستهای ایران و اعمال تحریمهای گسترده است. پیش از جنگ تحمیلی ۱۲روزه در ماه ژوئن، اتحادیه اروپا هشدار داده بود که اگر نتیجه ملموسی در زمینه مذاکرات هستهای حاصل نشود، بروکسل تا پایان تابستان مکانیسم ماشه را فعال خواهد کرد. درخواست اتحادیه اروپا در آن زمان مبتنی بر ایجاد توافق جدید هستهای میان تهران و واشنگتن و افزایش دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تاسیسات هستهای ایران بود. در آن زمان، بسیاری امید داشتند که مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا که با میانجیگیری عمان صورت گرفته بود، بتواند اثربخش باشد، هرچند که درخواست ترامپ مبنی بر غنیسازی صفر گفتوگوها را دچار اخلال کرده بود.
با تجاوز اسرائیل و همراهی ایالات متحده با این اقدام، گزینه دیپلماسی از دستور کار خارج شد. پس از توقف درگیریها، اروپا پیشنهاد تمدید ششماهه اسنپبک را ارائه داد؛ اقدامی که از دید این بلوک میتوانست فشار لازم برای آغاز دور جدید مذاکرات تهران-واشنگتن را ایجاد کند. این پیشنهاد به چندین دلیل راه به جایی نبرد؛ نخست آنکه شرایط تروئیکا برای تمدید اسنپبک واقعگرایانه نبود. تروئیکا خواستار دسترسی کامل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تاسیسات هستهای ایران بود. این رویکرد تحت پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای منطقی به نظر میرسید، اما واقعیتهای سیاسی جدید پس از جنگ ۱۲روزه با اسرائیل را نادیده میگرفت.
از دیدگاه ایران، فراهم آوردن اطلاعات و دسترسی تماموکمال به حساسترین بخشهای برنامه هستهای و ذخیره اورانیوم خود معادل بود با از دست رفتن آخرین برگ برنده این کشور در مذاکرات با آمریکا. با در نظر گرفتن این نکته که اروپا قادر نبود هیچگونه ضمانت امنیتی مشخص در رابطه با احتمال حملات مجدد اسرائیل یا منفعت اقتصادی قابلتوجهی به ایران ارائه کند، ایران حاضر نشد این اهرم فشار را کنار بگذارد. این در حالی است که تا به اینجای کار نیز در پی افزایش تحریمهای آمریکا و محدودیتهای تجاری اعمالشده از سال ۲۰۱۸، ایران تا حد زیادی توانسته بود با اثرات اقتصادی فعالسازی اسنپبک کنار بیاید.
دوم آنکه اختلاف در تهران بر سر مکانیسم ماشه سبب شد که در نهایت پیشنهاد اروپا کنار گذاشته شود. برخی تندروها در نظام سیاسی ایران حتی از فعالسازی اسنپبک استقبال کردند، درحالیکه برخی دیگر خواستار پذیرش شروط تروئیکا شده بودند. براساس این منطق، فعالسازی اسنپبک به این معنا بود که اروپا تمام امکانات خود برای ضربه زدن به ایران خرج کرده و دیگر ابزاری برای فشار مجدد نخواهد داشت.
دلیل سوم آن بود که ترامپ علاقه چندانی به گزینه دپیلماسی برای حل بحران هستهای ایران ندارد. از نظر طرف ایرانی، فعالسازی مکانیسم ماشه راهی است برای بازگشت واشنگتن به میز مذاکرات و اعمال فشار به کاخ سفید برای رسیدن به توافق.
شکی نیست که بازگشت تحریمهای شورای امنیت تحت اسنپبک ایران را به سمت واکنش سوق میدهد، آن هم در وضعیتی که بحثها بر سر خروج از انپیتی بالا گرفته است. این امر وضعیت را به سمت تنش بیشتر میکشاند. برای جلوگیری از بروز این وضعیت، کشورهای اروپایی باید دیپلماسی گستردهای با طرفهای ایرانی و آمریکایی شکل دهند. هدف نهایی تروئیکا باید سوق دادن ترامپ به سوی مذاکره با تهران و ایجاد مسیری مشخص در جهت شفافسازی برنامه هستهای ایران باشد. یکی از مسیرهای تحقق این مهم، ایجاد فرصت برای دیدار دونالد ترامپ با مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک خواهد بود.
گرانمایه در پایان عنوان کرد: هدف دوم اروپا باید رسیدن به توافقی جامع و براساس یک قطعنامه جدید از سوی شورای امنیت باشد. در این زمینه، میتوان بر سر قطعنامه جدیدی در شورای امنیت بر سر سه موضوع اصلی به توافق رسید: توقف درگیری نظامی مستقیم میان ایران و اسرائیل، مذاکرات گسترده میان ایران و اعضای دائم شورای امنیت بر سر برنامه هستهای این کشور طی سال آتی میلادی، و در نهایت تمدید ۱۲ماهه مهلت مکانیسم ماشه در عوض توقف غنیسازی و شفافسازی بیشتر ایران درباره برنامه هستهای خود. این محورها سبب میشود که ایران بتواند درباره عدم حملات مجدد اسرائیل از سوی آمریکا و کشورهای اروپایی تضمین امنیتی دریافت کند و رغبت بیشتری برای پیشبرد مذاکرات پیدا کند. تروئیکا اگر بتواند از اسنپبک برای رسیدن به این سناریو بهره ببرد، میتواند جایگاه خود را بهعنوان یک بازیگر سیاسی اثرگذار در پرونده هستهای ایران بار دیگر تثبیت کند. اما در صورتی که این استراتژی به نتیجه نرسد، این سه کشور اروپایی همدست تنشزایی مجدد و عامل فروپاشی دو دهه دیپلماسی در پرونده ایران خواهند بود.