سرمقاله اطلاعات/ طرح غزه ترامپ؛ صلح ازطریق زور؟

اطلاعات/ «طرح غزه ترامپ؛ صلح ازطریق زور؟» عنوان یادداشت روز در روزنامه اطلاعات به قلم جمیله کدیور است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
در۷۲۴مین روزجنگ غزه،دونالدترامپ،رئیس جمهوری خودشیفته آمریکا ازطرح خودبرای پایان جنگ غزه رونمایی کرد.دقایقی پیش ازشروع کنفرانس مطبوعاتی۷مهرترامپ ونتانیاهو،کاخ سفید طرح۲۰ماده ای ترامپ را باحذف یک ماده از نسخهٔ اولیه ۲۱ماده ای انتشارداد.
نتانیاهودرجلسه مشترک با ترامپ گفت این طرح گروگانها را بازگردانده وباعث میشودغزه دیگر تهدیدی برای اسرائیل نباشد.حماس را خلع سلاح کرده ومدیریت نوارغزه را بدون حضورتشکیلات خودگردان وحماس تضمین میکندودرصورت مخالفت حماس با این طرح اسرائیل ماموریت خود را کامل میکند.اوبرتحقق تمام اهداف طرح آمریکا ازجمله پایان دادن به حضورحماس درغزه تاکید و به رسمیت شناختن کشور فلسطین را خطری وجودی برای اسرائیل تلقی کرد.
طرح ترامپ دقیقا در زمانی که کشورهای زیادی، به رغم مخالفت آمریکا و رژیم صهیونیستی، کشور فلسطین را به رسمیت شناخته و در برهه ای از تاریخ که بیش از هر زمان دیگری افکار عمومی جهان علیه جنایات اسرائیل بسیج شده، در غیاب نماینده ای از سوی مردم فلسطین و بدون کسب نظر از فلسطینیان، در روز اولمهر به تائید مقامات عالیرتبه هشت کشور ترکیه، قطر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن، مصر، اندونزی و پاکستان رسید. هیچ یک از این مقامات قبل از موافقت با این طرح با فلسطینیها مشورت نکردند .
بعدها معلوم شد طرحی که در نشست واشنگتن اعلام شد، با طرحی که در نیویورک در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل به مقامات عرب/مسلمان عرضه و مورد موافقت واقع شده، از جهاتی متفاوت بود. بیانیه مشترک صادر شده توسط این کشورها، به اولین پیشنویسی اشاره داشت که به آنها ارائه کرده بودند.
درحالی که کشورهای عرب/مسلمان از معذرت خواهی نتانیاهوازنخست وزیرقطرمشعوف بودند و بعد ازرونمایی ازطرح ترامپ، وزیران خارجهٔ این هشت کشوردربیانیهٔ مشترکی از تلاش ترامپ استقبال کردند و وعده دادند در پیشبرد پیاده سازی طرح صلح غزه با ایالات متحده مشارکت کنند، نتانیاهو در ویدئویی که بعد از کنفرانس مشترک با ترامپ منتشر کرد، گفت: «اکنون تمام جهان، از جمله جهان عرب و مسلمان، حماس را تحت فشار قرار میدهند تا شرایطی را که ما با ترامپ ایجاد کردهایم، بپذیرد، تا همه گروگانها - زنده و مرده - را بازگرداند، در حالی که ارتش اسرائیل در اکثر نوار غزه باقی میماند.»
البته وقتی مقامات عرب و مسلمان متوجه شدند نتانیاهو در
دقیقه ۹۰توانسته تغییراتی جدی در بندهایی از طرح، به ویژه در مورد شرایط خروج اسرائیل از غزه ایجاد کند، از کلاهی که سرشان رفته، خشمگین شدند و با وجود انتشار بیانیه مشترک اولیه در استقبال از طرح ترامپ، اعلام کردند که این توافق هنوز در حال مذاکره است و جزئیات آن هنوز قطعی نشده است.
اگرچه طرح منتشره حاوی مواد مثبتی برای مردم غزه از جمله در مورد توقف جنگ، ورود کمکها، عدم اخراج اهالی، بازگشت آوارگان، بازسازی و تبادل اسرا ست، مواد زیادی از طرح در مورد تعهدات رژیم همچون جدول زمانی خروج نیروهای اشغالگر، ترکیب دولت تکنوکرات، نقش تشکیلات خودگردان، حضور احتمالی نیروهای غیر فلسطینی و مأموریت آنها مبهم و بدون ضمانت است. علاوه بر این، در بین چند بند مثبت، نکات فراوانی برای پیاده شدن خواسته های زیاده خواهانه آمریکا و اسرائیل به چشم می خورد.
طرح ترامپ چارچوبی استعماری برای تحمیل قیمومیت نیروهای خارجی بر نوار غزه، سلب عاملیت از اهل غزه، مشروعیت زدایی از نیروهای مقاومت و تحمیل یک ساختار سیاسی و حقوقی قیم مآبانه تازه برای تبدیل نوار غزه به سرزمینی تحت سلطه و نظارت دائمی نیروهای خارجی است. به مواردی از مواد «اسرائیل محور» طرح اشاره می کنم:
یکم- از جمله مشکلات اصلی طرح، درخواست برای اداره غزه توسط بازیگران بینالمللی و چهره های نامطلوبی چون بلر است. امری که به منزله عدم صلاحیت فلسطینیان برای اداره امور خود و نفی حاکمیت فلسطین است. ماده ۹خواستار ایجاد یک "هیات صلح" بینالمللی به ریاست ترامپ و حضور تونی بلر، نخست وزیر سابق بریتانیا ست. گفته می شود بلر گزینه رهبری دولت انتقالی غزه است. اوشخصیتی بدنام و نماد سیاستهای مداخلهجویانه غربی است. او نقش محوری در حمایت از حمله ایالات متحده به عراق و ترویج اطلاعات نادرست در مورد سلاحهای کشتار جمعی عراق ایفا کرد. در سال ۲۰۰۶، یک سال قبل از اینکه بلر فرستاده خاورمیانه شود، با جورج بوش، رئیس جمهوری وقت آمریکا، نتایج انتخابات آزاد غزه را که حماس در آن پیروز شده بود، رد و حماس را تحریم کرد و پایههای حمایت بینالمللی را برای محاصره دائمی غزه بنا نهادو شرایط گروه چهارجانبه، طرد حماس را تضمین کرد. از این رو صحبت از یک دولت انتقالی به رهبری بلر در غزه، نه فقط نشاندهنده ناتوانی در یافتن یک راه حل فلسطینی است، بلکه هر طرحی که به نام او گره بخورد، برای مردم غزه شوم به شمار میآید.
دوم- همانطور که فلسطینیها در تدوین طرح پس از جنگ ترامپ هیچ نقشی نداشتند، هیچ نقشی در حاکمیتی که قرار است در غزه به آنها تحمیل شود، ندارند. طبق مطابق مواد ۹و ۱۰این طرح، هیچ نقشی برای فلسطینیان برای انتخاب رهبران خود و برای بازسازی غزه وجود ندارد. یک کمیته انتقالی تکنوکرات و غیرسیاسی فلسطینی متشکل از فلسطینیهای متخصص و کارشناسان بینالمللی تحت نظارت نهاد بینالمللی انتقالی «هیات صلح» فعالیت خواهد کرد. مواد ۱۰و ۱۱برای منطقه ویژه وتوسعه اقتصادی غزه هم فرصتی برای مشارکت فلسطینی ها فراهم نمی کند. با این طرح از کرانه باختری اشغالی جدا و تمام خواست ها برای پیوستن این دو برای تشکیل کشور فلسطین کنار گذاشته شده است .
سوم- این طرح ضمن اینکه هیچ اشارهای به محاصره خفهکننده غزه توسط اسرائیل ندارد، کوچکترین اشاره ای هم در مورد حق تعیین سرنوشت و حق مسلم فلسطینیها برای داشتن کشور مستقل خودشان وجود ندارد. ماده ۱۹احتمال تشکیل یک کشور فلسطینی در آینده را مطرح میکند اما از زبان مبهمی استفاده میکند و به جدول زمانی اشاره ندارد و هیچ تعهدی برای تشکیل کشور فلسطین نمیدهد. مطابق بند ۱۹، هرگونه چشمانداز تشکیل کشور فلسطین به عنوان «امری که ما آن را آرزوی مردم فلسطین می دانیم» و نه حق آنها، به شکلی مبهم، موکول به آینده ای نامعلوم و مشروط به عواملی می شود که همواره جای اِن قلت دارد. این آرزو نیز منوط به «پیشرفتهای توسعه مجدد در غزه و اصلاحات صادقانه در تشکیلات خودگردان فلسطین» است. طرح همچنین با جداسازی غزه از کرانه باختری، اصل راهحل دو کشوری را غیرممکن میکند. ترامپ و نتانیاهو بارها مخالفت خود را با تشکیل کشور فلسطین اعلام کرده اند.
چهارم- هرچند مطابق ماده ۱۶، اسرائیل غزه را اشغال یا ضمیمه نخواهد کرد، ولی عقب نشینی تدریجی اسرائیل موکول به عوامل متعدد در آینده ای نامشخص و بدون محدودیت زمانی و در مراحل چندگانه است. این ماده بر یک حضور امنیتی در نوار پیرامونی و باقی ماندن تا اطمینان کامل از نبود تهدید مسلحانه تاکید دارد.
پنجم- این طرح حتی یک تضمین به فلسطینیها نمی دهد، درمقابل همه تضمینها به اسرائیل داده شده و همه چیز را بدون پیش شرط به اسرائیل میدهد، در مقابل، فلسطینیها وعدههای مشروط و جدول زمانی مبهمی در آینده دریافت میکنند. مطابق ماده ۴طرح در حالی که انتظار میرود فلسطینی ها ظرف ۷۲ساعت اقدام به آزادی اسرای اسرائیلی کنند و با این اقدام تمام اهرمهای قدرت خود را واگذارند، اسرائیل آزادی عمل نامحدود دارد. اگر حماس گروگانها را تحویل دهد، هیچ تضمینی برای پایان جنگ و هیچ اهرمی برای تضمین آزادی زندانیان فلسطینی در سقف زمانی مشخص ندارد و اسرائیل ملزم به عقبنشینی کامل نظامی نمیشود. نتانیاهو هم روز سهشنبه گفت که اسرائیل در «بیشتر غزه» باقی خواهد ماند.
ششم-در حالی که اسرائیل محاصره طولانی مدت خود را در غزه حفظ می کند و سربازان خود را در داخل غزه نگه میدارد، طبق مواد ۱۳و ۱۵این طرح خواستار غیرنظامی شدن کامل غزه است و طبق مواد ۶و ۱۳تونلها و سلاحهای مقاومت باید نابود شوند. به این ترتیب، این طرح، معادله «مقاومت در برابر اشغال» را به «مدیریت امنیتی» توسط نیروهای بینالمللی تغییر میدهد و شرط اصلی آن، خلع سلاح در برابر خروج تدریجی و محدود نیروهای اسرائیلی است. اگر این طرح به این شکل اجرا شود، فلسطینیها بدون سلاح و با سرزمینی محاصرهشده مواجهند که قادر به دفاع از خود در برابر حملات بیشتر اسرائیل نیست.
هفتم- این طرح در عین آنکه اعتراف به شکست در کسب هدفهای اسرائیل در طی دو سال جنگ و جنایت است، بیش از آنکه راهکاری برای صلح و پایان جنگ باشد، پروژه تسلیم اهل غزه است. پروژه ای که با دو سال جنگ موفق به کسب دو هدف اصلی خود یعنی نابودی حماس و آزادی اسرا نشده، با این طرح در صدد عقیم کردن حماس و آزادی اسیران خود است. ماده ۶طرح به اعضای حماس اجازه میدهد تا پس از آزادی گروگانها و کنار گذاشتن سلاح، مشمول عفو شوند و اگر خواستند با تضمین امنیتی غزه را به مقصد کشورهای ثالث ترک کنند. با توجه به اینکه مقاومت عمیقاً در مردم خود ریشه دارد، وظیفه طبقهبندی این جنگجویان برای «ناظران مستقل» امری دشوار است.
هشتم- مطابق این طرح، اسرائیل تصمیم میگیرد نیروهایش با چه سرعتی و چه مقدار از غزه را به نیروی تثبیت بینالمللی پیشنهادی(ISF) تحویل دهد. همچنین تصمیم می گیرد چه مقدار کمک و مصالح ساختمانی به غزه ارسال کند. هیچ جدول زمانی برای عقبنشینی وجود ندارد، می تواند به بستن مرز و کنترل میزان کمکها و کیفیت مصالح ساختمانی که از آنجا عبور میکند، ادامه دهد. ماده ۳تاکید میکند که سربازان اسرائیلی خروج تدریجی و خط توافق شده عقب نشینی را مشروط به «استانداردها، نقاط عطف و چارچوبهای زمانی» مبهم که در ماده ۱۶طرح ذکر شده است، برنامهریزی کنند که «بین [ارتش اسرائیل]، نیروهای امنیتی اسرائیل، کشورهای ضمانت کننده و ایالات متحده» مورد مذاکره قرار گیرد.
نهم- اگرچه ماده ۸به آژانسهای سازمان ملل و هلال احمر اجازه میدهد توزیع کمکها را از سر بگیرند، اما به «سایر نهادهای بینالمللی که با هیچ یک از طرفین مرتبط نیستند» همچون بنیاد بشردوستانه غزه که سازمان ملل آن را به عنوان «تله مرگ» توصیف کرده و مسئول صدها مورد کشته شدن فلسطینی ها شده است، چون یک نهاد آمریکایی محسوب می شود، بدون ذکر نام اجازه فعالیت می دهد.
دهم- فلسطینیها فقط در صورتی میتوانند صلح آمیزدر کنار اسرائیل زندگی کنند که مطیع خواست های رژیم اشغالگر باشند و از تمامی آرمانهای خود برای تشکیل یک کشور مستقل دست بکشند. این همان معنای «منطقهغیررادیکال» ماده اول طرح است.
طرح پیشنهادی ترامپ طرحی است برای بازگرداندن اسرائیل به عرصه بینالمللی و کاستن از فشار افکار عمومی؛ فرصتی برای بازسازی چهره منفور اسرائیل در سطح جهانی، تقویت روند عادیسازی و گسترش توافقهای ابراهیم. طرح ترامپ عملیاتی کردن همان پنج شرط کابینه امنیتی اسرائیل برای پایان دادن به جنگ غزه است؛ طرحی برای تثبیت اشغالگری اسرائیل در پوششی تازه با سلب مشروعیت مقاومت و محو هویت فلسطینی. طرحی که برای زنده ماندن و دسترسی به نیازهای اولیه باید تسلیم شد. این همان معنی عریان دکترین «صلح از طریق زور و قدرت» ترامپ است!