سرمقاله خراسان/ از برجام تا نظم نوین جهان چند قطبی

خراسان/ «از برجام تا نظم نوین جهان چند قطبی» عنوان یادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم سیدسجاد طباطبایی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
بر اساس زمان بندی برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام ۲۶ مهرماه امسال مصادف با سال دهم توافق و غروب مفاد اصلی آن از جمله پایان محدودیت های هسته ای کشورمان همزمان با خاتمه قطعنامه ۲۲۳۱و لغو دایم تمام قطعنامه های تحریمی شورای امنیت سازمان ملل علیه کشورمان بود. مع الوصف، اقدام غیرقانونی سه کشور اروپایی برای اسنپ بک و بازگرداندن تحریم های سازمان ملل پیش از فرا رسیدن انقضای آن ها که با عدم پذیرش روسیه و چین به عنوان دو عضو دایم شورای امنیت همراه شد، شرایط بدیع و بی سابقه ای را درتاریخ سازمان ملل و تصمیمات شورای امنیت به وجود آورده است. درچنین وضعیتی که دو عضو دایم شورای امنیت و اخیراً بیش از ۱۰۰ کشور عضو جنبش عدم تعهد به صراحت بازگشت تحریم های سازمان ملل علیه ایران را غیرمشروع دانسته و اعلام کردند که از نظر آن ها قطعنامه های مذکور همزمان با غروب برجام لغو شده است؛ سرنوشت پرونده هسته ای کشورمان، تحریم های بین المللی و حتی آینده نظم موجود جهانی که تبلور آن را در منشور ملل متحد آژانس بین المللی انرژی اتمی و معاهداتی همچون NPTمی بینیم از چند منظر قابل بررسی و تحلیل است:
۱. پرونده هسته ای کشورمان از ابتدای دهه ۸۰ درآژانس و سپس در اواسط این دهه در شورای امنیت سازمان ملل تبدیل به یک موضوع امنیتی شده و برجام درصدد بود تا درانتهای سال دهم این پرونده را از دستورکار شورای امنیت و شورای حکام آژانس خارج کرده و اصطلاحاً از وضعیت امنیتی به وضعیت عادی بازگرداند. در شرایط کنونی با خاتمه یافتن قطعنامه ۲۲۳۱ مدیرکل آژانس دیگر دستورالعملی برای گزارش دهی درخصوص تعهدات برجامی ایران به شورای حکام ندارد، لیکن کماکان درخصوص موضوعات ادعایی جدید تولید گزارش خواهد کرد .توقف این روند و خارج شدن ایران از دستورکار شورای حکام آژانس از یکی از دو مسیر حل و فصل موضوعات باقی مانده (که به دلیل رویکرد سیاسی آژانس دور از دسترس است) و خروج ازNPTخواهد بود؛ چراکه در صورت پایان حضور ایران در NPTآژانس دیگر صلاحیتی برای بازرسی تأسیسات هسته ای کشورمان و گزارش دهی درخصوص اجرای توافق پادمان نخواهد داشت. در شورای امنیت سازمان ملل نیز با توجه به عدم اجماع اعضای شورا و به ویژه اعلام صریح چین و روسیه و مبنی بر خاتمه قطعنامه های قبلی شورا و عادی تلقی شدن پرونده هسته ای ایران، ادامه شرایط امنیتی سازی پرونده که نیازمند احیای سازوکار اجرای قطعنامه های پیشین و درصورت استنکاف ایران، صدور قطعنامه های تنبیهی بیشتر و شدیدتر است با مانع وتوی دو عضو دایم شورای امنیت مواجه خواهد بود.
۲. باز اعمال مؤثر تحریم های سازمان ملل نیز بر روی بنای دو ستون اصلی متکی است. ستون اول احیای سازوکار اجرای تحریم ها در سازمان ملل از جمله تشکیل مجدد کمیته تحریم ایران و انتصاب پنل کارشناسی اجرای تحریم هاست، از آن جایی که تصمیم گیری ها در کمیته تحریم( از جمله تأمین بودجه کمیته) نیازمند اجماع همه اعضا بوده و تمدید مأموریت پنل کارشناسی اجرای تحریم نیز که وظیفه گزارش دهی درخصوص اجرای تحریم ها توسط کشورهای دنیا را بر عهده دارد نیازمند تصویب قطعنامه در شورای امنیت است؛ در نتیجه مخالفت و وتوی روسیه و چین بر مبنای موضع رسمی و اعلامی این دو کشور، در عمل فرایندهای مذکور را متوقف و بی اثر خواهد کرد. ستون دوم به رسمیت شناختن تحریم ها و اجرای آن توسط کشورهای دنیاست که با توجه به عدم همراهی دولت های همسو از جمله روسیه ،چین، پاکستان و الجزایر در شورای امنیت و همچنین کشورهای عضو جنبش عدم تعهد( که عمده سهم تجارت خارجی کشورمان را شامل می شوند) با اقدام سه کشور اروپایی و آمریکا برای بازگرداندن تحریم ها ،از هم اکنون اعمال مؤثر تحریم ها را با چالش و تردید جدی مواجه کرده است.
۳. در بعد بین المللی، جمیع اقدامات صورت گرفته توسط کشورهای ناهمسو با غرب، برای مشروعیت زدایی از اقدام تصمیم سیاسی شورای امنیت سازمان ملل برای بازگرداندن تحریم های ایران واجد ملاحظه مهم دیگری نیز هست. باید متذکر شد که روسیه و چین در ماه های اخیر اراده جدی خود را برای گذر از نظم موجود و نمادهای آن از جمله سازمان ملل متحد در قالب تلاش برای ایجاد چارچوب های بین المللی جایگزین علنی کرده اند. شی جی پینگ رئیس جمهور چین در اجلاس سپتامبر ۲۰۲۵ پیمان شانگهای صراحتاً اعلام کرد که کشورش به دنبال جایگزینی برای نظم غربی محور موجود بوده تا با ترویج اصول،برابری زمینه ای برای توزیع عادلانه قدرت جهانی فراهم آورده و به کاهش سلطه یک جانبه کمک کند و پوتین نیز در همین اجلاس علاوه برتأکید بر احیای چندجانبه گرایی، مصادیقی همچون تلاش برای افزایش استفاده از ارزهای ملی برای جدا شدن از دلار و ایجاد بستر امنیتی سیاسی برخلاف الگوی اروپا محور را برشمرد .پس از آن نیز شاهد ایستادگی این دو کشور در برابر شورای امنیت سازمان ملل به عنوان اصلی ترین ابزار حفظ نظم غربی محور در موضوع اسنپ بک و پرونده هسته ای ایران بودیم. با مرور آنچه گفته شد اکنون در برابر این سوال قرار داریم که اگر ایران و شکایتش از شوروی سابق به شورای امنیت در سال های دهه ۱۹۴۰ و پس از جنگ جهانی دوم جرقه جنگ سرد بین آمریکا و شوروی را شعله ورکرد و تحولاتی را رقم زد که به نظم کنونی مبتنی بر سلطه غرب منتج شد، آیا امروز نیز موضوع ایران و شورای امنیت مجدد آغازی برای ایجاد نظم جدید ولی این بار مبتنی بر چندجانبه گرایی خواهد شد؟