
سرمقاله فرهیختگان/ سودان چگونه سودان شد

فرهیختگان/ «سودان چگونه سودان شد» عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم سیدمهدی طالبی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
سودان زمانی وسیعترین کشور مسلمان و مرکز تجمع و هماهنگی گروههای اسلامگرا در گستره جهان اسلام بود. با تشدید فشارها، عمرالبشیر حاکم این کشور که از دهه ۱۹۸۰ قدرت را در دست داشت، در برابر غرب عقبنشینی کرد تا هم خود و هم کشور را طعمه توطئه و آسیب کند. البشیر در سال ۲۰۱۹ سرنگون شد و از آن زمان تا به امروز در زندان است. غرب با وجود ویرانی سودان در آتش تحریم و جنگ داخلی همچنان در حال دمیدن بر تنور جنگ در این کشور است. در این میان صهیونیستها که نقشی مهم در تجزیه سودان داشتهاند، در نوبتی جدید درپی تقسیم بیشتر و مسدودسازی مسیرهای تدارکاتی مقاومت در این کشورند. هر محموله سلاحی که به لبنان یا غزه میرسد، چنان ضربه عمیقی بر رژیم صهیونیستی وارد میکند که تلآویو برای مبارزه با آن، حملات و توطئههایی را در شعاع دو هزارکیلومتری فلسطین اشغالی طراحی و اجرا کرده است. با تجدید قوای شورشیان در سودان که با غرب و رژیم صهیونیستی ارتباط دارند، آنها در حال بازگشت به مواضع پیشین خود در شمال و مرکز این کشور هستند. صهیونیستها امیدوارند با حمایت از شورشیان، بتوانند مسیر تدارکاتی مقاومت از مسیر شاخ و شمال آفریقا را مسدود کنند.
نکات
در خصوص تحولات سودان و مسئله مقاومت نکات ذیل حائز اهمیت هستند.
1- سوریه و سودان در حمایت تسلیحاتی از خطوط مقدم مقاومت در غزه و لبنان، نقش اساسی و سنتی داشتهاند.
نظام سیاسی در این دو کشور برای چند دهه پشتیبان مقاومت بوده و با وجود چرخشها در هردو کشور، همچنان مسیرهای اصلی حمایتی هستند. این مسئله بیش از هر چیز به جایگاه جغرافیایی آنها باز میگردد. سوریه و سودان مرکز انتقال تدارکات، ساخت سلاح، آموزش نظامی و استقرار تیمهای سیاسی، امنیتی و نظامی گروههای مقاومت بودند. امروزه با تحولاتی که رخ داده، آنها صرفاً برای انتقال سلاح مورداستفاده قرار میگیرند.
سوریه سقوط کرده و نظام سیاسی جدید آن در ضدیت با مقاومت قرار دارد؛ اما عواملی باعث شده همچنان یک مسیر اصلی باشد. نظام سیاسی جدید کنترل کاملی بر خاک خود ندارد، مقاومت به دلیل حضور طولانیمدت دارای ریشههایی در این کشور است و از سوی دیگر ترکیه و عربستان پس از بمباران قطر توسط رژیم صهیونیستی احساس خطر کرده و فشارها بر مقاومت لبنان را کاستهاند. ازاینرو تحت هر شرایطی انتقال سلاح جریان داشته است. در سودان روندی متفاوت طی شده است. طی دو دهه اخیر سودان تصمیم گرفت از محور مقاومت و ایران دور شده و به دولتهای عربی حاشیه جنوبی خلیجفارس نزدیک شود.
نتیجه این تصمیم محدودکردن روابط با ایران و همراهی با عربستان در جنگ با یمن بود؛ طی این جنگ دهها هزار مزدور سودانی به عربستان و یمن اعزام شدند. علیرغم این مسئله، سودانیها در چهارچوب مناسبات فرقهای، از دولتها و گروههای مقاومتی شیعه دور شدند؛ اما به دلیل ارتباطات مذهبی و ایدئولوژیک با اخوانالمسلمین و گروههای جهادی سنی، ارتباطات خود را با قضیه فلسطین حفظ کردند. با ناکامی در روند سازش با آمریکا و رژیم صهیونیستی و همچنین بروز اختلافات با امارات، دولت مرکزی سودان بار دیگر به محور مقاومت و ایران نزدیک شده است، گرچه سطح آن به میزان گذشته نیست.
2- سودان پیش از تجزیه با ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار کیلومترمربع وسعت، بزرگترین کشور مسلمان بود. این مسئله باعث شد تا در مرکز توطئهها قرار گیرد و بحران در جنوب و غرب این کشور شکل گرفت.
گرچه پروژه غرب سودان زودتر آغاز شد و خونبارتر بود؛ اما جدایی جنوب سریعتر رخ داد. با استقلال جنوب در سال ۲۰۱۱، یکچهارم خاک، سهچهارم منابع نفتی و بخشی از حوزه رود نیل از دست رفت. جنوب سودان برخلاف شمال که اسلام رواج داشت، دارای ادیان قدیمی و مسیحی بود. در غرب نیز منازعات قبایلی جدی وجود داشت که ریشهاش به اختلاف میان قبایل عربی با قبایل غیرعرب بازمیگشت.
اما حالا نیروهای واکنش سریع که از قبایل عربی غرب سودان تشکیل شده و بهعنوان بازوی دولت مرکزی در این مناطق عمل میکرد، خود شورش کرده است. در چنین شرایطی سقوط نهایی غرب سودان محتمل بود و رخ داد. در این روند، نیروهای واکنش سریع با سقوط عمرالبشیر به مناطق مرکزی سودان راهیافته و پس از شورش مناطقی از خارطوم، پایتخت را نیز در دست گرفتند. ارتش سودان موفق شد آنها را در مناطق مرکزی و شمالی شکست دهد؛ اما با ارسال سیل تسلیحات، آنها تجدید قوا کرده و در حال تثبیت متصرفات خود هستند. آنها تقریباً بر ۶۰۰ الی ۷۰۰ هزار کیلومتر از خاک سودان مسلط شده و یکسوم وسعت کنونی این کشور را در اختیار گرفتهاند. این عدد مشابه وسعت سودان جنوبی است.
نظام سیاسی سودان با تزلزلی که در اواخر دهه ۲۰۰۰ در برابر خواستههای غرب از خود نشان داد، باعث ازدسترفتن نیمی از خاک خود شد. سودانیها ابتدا به نشانه حسننیت در برابر غرب جدایی سودان جنوبی را پذیرفته و چند سال بعد آمادگی خود برای پیوستن به پیمان صلح ابراهیم و سازش با رژیم صهیونیستی را اعلام کردند؛ اما این اقدامات نیز توطئهها را متوقف نکرد. اگر سودانیها بر مواضع قبلی خود پافشاری میکردند، با وجود استمرار و تشدید فشارها هیچگاه به این اندازه زیان نمیدیدند. زیانی شامل ازدسترفتن نیمی از قلمرو، خارجشدن میادین نفتی و معادن طلا از دست دولت مرکزی، جنگ داخلی در غرب و مرکز کشور، آوارگی میلیونها نفر و... تنها با فریبخوردن و عقبنشینیهای سیاسی مقامات سودانی رخ دادند.
3- وقوع عملیات ۷ اکتبر و جنگ طوفان الاقصی باعث شد تا رژیم صهیونیستی که خود را در لبه پرتگاه میدید، برای جلوگیری از سقوط، حملات تهاجمی وسیعی را علیه محور مقاومت تدارک ببیند. با وجود ضربات به مقاومت در لبنان و غزه بهعنوان خطوط مقدم مبارزه با رژیم صهیونیستی؛ اما این دو جبهه همواره در حال تجدید قوا و بازیابی هستند. رژیم صهیونیستی در همراهی با متحدان، ساعاتی پس از آتشبس با لبنان، توطئهای برای ساقط کردن نظام سوریه به راه انداخت و در هماهنگی با دولتهایی مانند ترکیه این اقدام را نهایی کرد. هدف اساسی قطع مسیر پشتیبانی به لبنان بود. مسیر سوریه هرچند اندک، ادامه دارد و گفته میشود مسیر سودان نیز همچنان فعال است.
در سودان پس از تخلیه محمولهها در بنادر، آنها با قایق از مسیرهای دریایی به صحرای سینا قاچاق شده و یا از مسیر زمینی به مصر و لیبی میروند. درنهایت نیز از لیبی و مصر به شکل زمینی و یا دریایی به دست گروههای مقاومت در غزه و لبنان میرسند. بر همین اساس نیروهای واکنش سریع که با رژیم صهیونیستی روابطی دارند، در حال پیشروی به سمت شمال و مرز با مصر و لیبی هستند، تا ضمن دستیابی به معادن این منطقه، خطوط ارسال سلاح برای مقاومت در لبنان و غزه را تحت کنترل بگیرند.









