پیشنهاد «اکونومیست» به ترامپ: نماینده ای به ایران بفرست

انتخاب/متن پیش رو در انتخاب منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
بیشک دور تازهای از خصومت دیپلماتیک به سود تندروها خواهد بود. فعلاً، یک پنجره فرصت باز است. ترامپ باید فرستادهای به تهران بفرستد تا دریابد چه نوع توافقی - اگر اصلا ممکن باشد - قابل دسترس است.
اکونومیست نوشت: برای ایران، امسال، سالی بهغایت سخت بوده است. در یک کارزار بمباران ۱۲ روزه در ماه ژوئن، اسرائیل با کمک بمبافکنهای بی-۲ آمریکا، سایتهای هستهای کشور را مورد هدف قرار داد. برنامه بومی غنیسازی اورانیوم ایران همچنان زیر آوار است.
تهران مشتاق به نظر میرسد که درهای خود را به روی جهان باز کند. در یک گفتوگو، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، خواستار ازسرگیری مذاکرات با فرستاده آمریکا، استیو ویتکاف، شد. او می گوید مذاکرات درباره غنیسازی صلحآمیز اورانیوم درست پیش از شلیک موشکها در آستانه نتیجهدادن بوده است. این توافق میتواند شامل پیشنهادی باشد که به خارجیها- حتی آمریکاییها- اجازه دهد غنیسازی صلحآمیز در خاک ایران را نظارت کنند.
خارجیها چگونه باید واکنش نشان دهند؟ بدبینان معتقدند بیتردید ایران میخواهد زمانی بخرد تا ذخایر مؤثرترین موشکهای متعارف خود را تجدید کند. (بیم آن می رود که حملات اسرائیل پیش از آنکه بنیامین نتانیاهو سال آینده وارد انتخابات شود، از سر گرفته شود.) برخی خطر بزرگتری میبینند. نظرسنجیها نشان میدهد مردم عادی ایران بهطور پیوسته خواهان دستیابی کشورشان به بمب هستهای بودهاند. اگر دانشمندان و متخصصان تسلیحاتی، با استفاده از سایتهای پنهان غنیسازی، اکنون برای ساخت آن شتاب بگیرند و مذاکرات را بهعنوان پوششی استفاده کنند چه؟ وزیر خارجه میگوید چنین چیزی ناممکن است. او می گوید - هرچند دیگران آن را مورد مناقشه قرار میدهند- که تمامی ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای بالا ایران اکنون زیر آوار مانده است. به گفته او، شتاب برای دستیابی به سلاح از اساس منتفی است.
بدبینان میگویند که مذاکرات با ریسک همراه است. اما فرصتهای از دسترفته نیز هزینه دارد. ترامپ اکنون میگوید که «کاملاً برای یک توافق آماده است»، حتی اگر خودش توافق قبلی را—که در سال ۲۰۱۵ منعقد شد—لغو کرده بود. تغییر موضع او، اگر واقعی باشد، ممکن است نشاندهنده آن باشد که بمباران ایران برای مجبور کردنش به چشمپوشی از جاهطلبیهای هستهای، دانش یا ظرفیتش، راهحلی دائمی نیست.
جمهوری اسلامی در خارج از کشور آسیب دیده، اما برخی از دشمنیهای دیرینه خود را نرم کرده است، از جمله با عربستان سعودی. در داخل نیز، جمهوری اسلامی از برخی جهات سختگیری ها را کمتر کرده است. گشت ارشاد از اجرای قانون حجاب دست برداشته است. بعلاوه، ارجاعات رسمی به نمادهای ملیگرایانه و ایرانی جان گرفته است.
ایران بار دیگر آماده بهنظر میرسد که به سمت تعامل با غرب برود.
همه این عوامل، هر یک به نوعی، فرصتی کمسابقه برای ایجاد فصل جدیدی در روابط ایران و آمریکا فراهم میکنند. تعامل میتواند قدرت تندروها در ایران را کمتر کند؛ بیشک دور تازهای از خصومت دیپلماتیک به سود آنان خواهد بود. فعلاً، یک پنجره فرصت باز است. ترامپ باید فرستادهای به تهران بفرستد تا دریابد چه نوع توافقی - اگر اصلا ممکن باشد - قابل دسترس است.


















