فرهنگ نيوز/ متن پيش رو در فرهنگ نيوز منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
اگر صهيونيست ها بعنوان ذي نفوذ ترين لابيست هاي غربي واقعا نميخواهند توافقي در کار باشد، آيا نميشود اين فرضيه را مطرح کرد که قصد پنهاني غرب از اين مذاکرات 10 ماهه اين است که القاء کند نمي شود با ايران به توافق رسيد.
سيد عباس عراقچي معاون امور حقوقي و بين المللي وزارت امور خارجه و مذاکره کننده ارشد ايراني وقتي در آستانه ي دور نهايي مذاکرات گفت «ايده هاي ايران براي رفع نگراني ها کفايت ميکند» بطور غير مستقيم واکنشي نشان ميداد به «ايده پردازي» هاي آمريکايي ها در مسقط. رفتارهايي آسيب زا و متکي بر بهانه جويي، که آمريکايي ها در مسقط در شرايطي مرتکب شدند که ايران به دليل حسن نيت ها و جديت هاي خود در رفع سوء تفاهم ها، بهانه اي منطقي براي طرف مقابل باقي نگذاشته و عوامل «دلنگراني هاي واقعي» را منتفي کرده بود.
اگر نگراني طرف غربي بابت آن حدود 10 کيلوگرم پلوتونيومي بود که هر سال بعنوان يک «محصول جانبي» در رآکتور اراک توليد خواهد شد، ايران - به اذعان و اعتراف غربي ها - روي کاغذ و با ارائه طرح مشخص اثبات کرده است که با تغييراتي فني ميتوان حجم آن محصول فرعي را حتي تا يک دهم کاهش داد.
اگر نگراني آنها بابت مقدار و درصد غني سازي در مرکز هسته اي شهيد احمدي روشن نطنز يا مرکز هسته اي شهيد علي محمدي فردو بود، مذاکره کنندگان ايراني بارها اعلام آمادگي کامل کرده اند که همه ي بخش هاي اين فرايندها ميتوانند بطور کامل و براي هميشه تحت نظارتهاي زنده و روزآمد آژانس بين المللي انرژي اتمي باشند.
اما وقتي «نگراني» به نوشته شدن تعدادي مقاله يا انجام شدن برخي تحقيقات مرتبط با «علم فوق پيشرفته ي هسته اي» برميگردد، در واقع مشخص ميشود که طرف غربي واقع بين نيست. با يک نگاه واقع بينانه، اتفاقاتي مانند تحقيقات دانشگاهي و يا ارائه مقالات علمي در زمينه هاي مرتبط با علوم فوق پيشرفته اي چون دانش هسته اي، هرچند بعنوان فراورده هاي تلاش «علمي» دانشجويان و نخبگان باعث افتخار هر کشوري است، اما الزاما نشانگر جهتگيري هاي «عملي» آن کشور نيست.
امروزه بسياري از پژوهش هاي سطح بالا در دنيا توسط اساتيد و دانشجويان کشورهايي انجام ميشود که اتفاقا امکان استفاده از خروجي همان پژوهشها در همان کشورها وجود ندارد و يا اينکه اساسا آن کشورها برنامه ي چنين استفاده اي را ندارند.
در رشته هاي گوناگون مرتبط با فناوري هاي پيشرفته، همين امروز و بلکه از دهها سال پيش، دانشجويان در جاي جاي جهان براي ارائه مقالاتي که بتواند در ژورنال هاي معتبر جهاني امکان انتشار داشته باشد، مجبورند و بوده اند که «موضوعات» خود را از «مرزهاي دانش» برگزينند، که اتفاقا در موارد متعددي، به همين دليل، آن مقالات و آن پژوهشها تا سالها گرهي از نيازهاي فني کشورهاي خودشان باز نکرده و نخواهد کرد چرا که عموما سطوح بالاتري دارند.
بعلاوه، گاهي اساسا سياست هاي کلي کشورها بگونه اي است که خروجي برخي پژوهش هاي علمي دانشجويان و اساتيد وارد صنايع داخلي نميشود.
و علاوه بر همه ي اينها، عقل متوسط حکم ميکند که اگر واقعا کشوري قصدي براي مخفي کاري در زمينه اي از علم و دانش داشته باشد، مقالات علمي حساس خود در آن زمينه را اساسا در دسترس کسي قرار نميدهد!
بعنوان نمونه اي ديگر از نگراني هاي بي معناي ناشي از بدبيني، خوب است روشن شود که اين چه تلازم نامفهوميست که طرف غربي با اعتماد به نفس بالا ميان «ساخت سکوهاي پرتاب موشک هاي ماهواره بر» و مساله ي «استفاده از انرژي هسته اي» برقرار ميکند؟! نفسِ برقرار کردن اين تلازم بخوبي نشان ميدهد که طرف غربي واقعگرا نيست و شوربختانه دچار رگه هايي از پارانويا شده است که قادر است تلاش ايران براي ارسال ماهواره به فضا و پيوستن به باشگاه فضايي جهان از طريق توسعه ي پايگاه هوايي امام خميني (ره) سمنان را بعنوان نشانه اي براي فعاليت مخفي ايران در زمينه تسليحات هسته اي در نظر بگيرد!
حتي وخامت حال ناشي از شک و بدبيني به جايي ميرسد که هفتاد و دو ساعت مانده به پايان ضرب الاجل توافق جامع هسته اي، هنوز هيئت ايراني مجبور است تکرار و تاکيد کند که ادعاهاي سه سال پيش (!) مندرج در گزارشات آژانس بين المللي مبني بر وقوع انفجاراتي بزرگ در حوالي مريوان «کذب محض» اند و ايران باز هم حاضر است دسترسي هايي «مديريت شده» براي اعتمادسازي در اين زمينه براي آژانس انرژي اتمي فراهم کند.
پرواضح است که طرف غربي تحت فشار شديد صهيونيست هاست و آنها نيز دقيقا مشغول پرتاب کردن هر چيزي هستند که دم دستشان است!
يعني پس از گذشت سه «سال»، حالا و آن هم در شرايطي که تنها يک «روز» به پايان مهلت توافق باقي مانده است، ايران باز لازم است براي رفع توهمات پارانوييدي صهيونيستها - از آزمايشاتي موهوم در پارچين گرفته تا انفجاراتي تخيلي در مريوان - توضيح ارائه کند و اعتمادسازي نمايد!
البته قصه ي صهيونيسم بين الملل - به سرکردگي آيپک - و دست اندازي آنها به «هر چيز» براي بي نتيجه ماندن اين مذاکرات، در متن گفتگوها و جريان مذاکرات نيز باقي نميماند و به رغم نظر برخي تحليلگران که معتقدند آيپک در آستانه مذاکرات نهايي ايران و غرب در سکوتي معنا دار به سر ميبرد، اتفاقا علاوه ي بر متن، آنان در حاشيه ي مذاکرات پاياني نيز بشدت مشغول کار بوده اند و هستند!
1- آمريکا از 7 سال و اتحاديه اروپا از 3 سال پيش، سپاه قدس – شاخه برون مرزي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي - که عموما به تربيت و تقويت معنوي جريان مقاومت در منطقه و جهان مشغول است را به بهانه هاي واهي در فهرست تحريم هاي خود قرار داده اند، اما «تصادفا» در صبح اولين روز از آخرين و حساس ترين دور مذاکرات هسته اي ايران و غرب، خبرگزاري انگليسي رويترز، بر مبناي اطلاعات هفت صفحه اي و محرمانه ي «يک نهاد اطلاعاتي» که هميشه بي نام است، گزارشي مفصل حاوي ادعاي وجود مبادلات مالي ميان سپاه قدس و بانکي در چين منتشر ميکند که اتفاقا جالب اينجاست خود اين بانک نيز 2 سال است که توسط آمريکا تحريم شده است!
دويچه وله ي آلمان دست دست نميکند و «به سرعت» بدنبال رويترز ميدود و از جمله با انتشار مقاله اي «در همان روز» با عنوان «مناقشه هسته اي و سود و زيان ايران و چين» ضمن بازنشر کامل شايعه ي اثبات نشده و بي منبع رويترز، به بررسي تمايزهاي رفتاري ايران و چين در برابر سياست هاي غرب ميپردازد و سعي ميکند از آب گل آلود اين شايعه، ماهي خود را گرفته و از جمله نتيجه بگيرد که تقويت اخير در مناسبات ايران و چين «نميتواند» تاثير چنداني بر رفتار چين در مذاکرات هسته اي بگذارد!
2- کمپيني موسوم به کمپين بينالمللي حقوق بشر در ايران «دقيقا در روز دوم مذاکرات نهايي» يعني در چهارشنبه 28 آبان ماه 93، با پوشش کامل رسانه هاي فارسي زبان وابسته به غرب و صهيونيسم، گزارشي مفصل و ۴۸ صفحه اي با عنوان «اينترنت در زنجير» منتشر ميکند که هرچند به ظاهر «طرح اينترنت ملي ايران» و برنامه اخير «ساماندهي فيلترينگ هوشمند» را هدف گرفته است اما در فقرات پاياني خود، با سودجويي واضح از فضاي مذاکرات جاري ايران و غرب، از «دولت هاي جهان» تقاضا ميکند تا موضوع سانسور اينترنت را «مستقيما» با دولت ايران مطرح کنند!!
3- در روز چهارشنبه 28 آبان 93، باز توسط خبرگزاري انگليسي رويترز، و باز به نقل از منابعي که صرفا «منابع مطلع» ذکر ميشوند (!) اعلام ميشود که بانک ژاپني توکيو- ميتسوبيشي با پرداخت ۳۱۵ ميليون دلار جريمه به يک نهاد نظارت بر عملکرد بانکها در آمريکا موافقت کرده است تا بدين شکل، بابت «ارائه گزارش مخدوش درباره معامله با کشورهاي مورد تحريم آمريکا، از جمله ايران، سودان و ميانمار» جريمه شود. دقت ميکنيم که اين دست اخبار را «منابع مطلع» مورد نظر رويترز، دقيقا مقارن با «آغاز دور نهايي مذاکرات» در اختيار اين بنگاه باسابقه خبري قرار ميدهند!
4- به عنوان نمونه اي ديگر، باز در آغازين روز دور پاياني مذاکرات، شاهد تصويب قطعنامه ي حقوق بشري عليه ايران هستيم! کميته حقوق بشر سازمان ملل متحد قطعنامهاي را تصويب ميکند که در آن از جمله «نگراني عميق» اين سازمان از نقض حقوق بشر در ايران و آمار بالاي اعدامها ابراز ميشود!
براستي انتهاي اين قسم «بدبيني ها» و «مانع تراشي ها» قرار است کجا باشد و چه توقعيست که از منطقي اينچنين تحريک شده و آلوده به شک و گمانمندي و انديشناکي، ايده هايي صادر نشود که امثال آقاي عراقچي بدرستي آنها را «غير ضروري» بدانند؟
آيا هدف آمريکا و آيپک واقعا رسيدن به توافق هسته اي با ايران است يا اثبات اينکه ايران کشوري نيست که بتوان با او به توافق رسيد؟
اگر صهيونيست ها بعنوان ذي نفوذ ترين لابيست هاي غربي واقعا نميخواهند توافقي در کار باشد، آيا نميشود اين فرضيه را مطرح کرد که قصد پنهاني غرب از اين مذاکرات 10 ماهه ايجاد فضاي مناسب رسانه اي براي توسعه ي همه جانبه ي پروژه ي «ايران هراسي» بوده است؟