الهه کولایی در گفتگو با ندای ایرانیان: آنجا که پای قدرت در میان است زنان حضور ندارند
نداي ايرانيان
بروزرسانی
نداي ايرانيان/ متن پيش رو در نداي ايرانيان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
زنان پس از پيروزي انقلاب اسلامي در دوران دفاع مقدس، سازندگي، اصلاحات و پس از آن همواره نقش تاثيرگذاري داشتهاند، ولي متاسفانه نقشآفريني آنان به شکل ثانويه و در درجه دوم باقي مانده است. با وجود تربيت زنان شايسته و توانمند در چند دهه اخير شاهد سيطره نگاه مردانه بر عرصه انتخاب مديران هستيم.
دکتر الهه کولايي استاد مطالعات منطقهاي دانشگاه تهران و عضو شوراي هماهنگي مجمع زنان اصلاح طلب در گفتوگو يي در خصوص جايگاه زنان در سپهر سياسي کشور گفت: زنان با وجود نقشي که در شکل دادن قدرت در سالهاي گذشته داشتهاند هيچگاه سهم قابل قبولي از آن را به دست نياوردهاند. مشروح مصاحبه الهه کولايي با نداي ايرانيان در ذيل آمده است:
زنان به عنوان بخش قابل توجهي از جامعه ايران چه نقشي در بازي قدرت، احزاب و سياست داشتند؟
در چهارمين دهه پس از انقلاب اسلامي زنان همچنان در شکل دادن به قدرت سياسي و تحولات سياسي نقشي بسيار تعيين کنندهاي ايفا ميکنند، در واقع مسئله زنان در کشور ما همواره يکي از سياسيترين مسائل بوده و آنان از زمان پيروزي انقلاب اسلامي تا کنون در همه فراز و فرودها نقشي بسيار تاثيرگذار ايفا کردند و همچنان ما شاهد تداوم ايفاي اين نقش هستيم اما زنان همواره به قدرت شکل دادند اما سهمي از قدرت سياسي نداشتند و سهم قابل قبولي از قدرت سياسي به آنها داده نشده است، در چهارمين دهه پس از پيروزي انقلاب اسلامي همچنان با غيبت چشمگير زنان در حوزههاي تصميم گيري عالي کشور در سطوح بالاي تصميم گيري در بخشهاي مختلف روبرو هستيم، چه در بالاترين نهاد انتخابي کشور يعني در مجلس شوراي اسلامي چه در دستگاه دولت و چه در دستگاه قضايي و حتي در نهادهاي فراتر از اين سه قوه در واقع ما غيبت چشمگير زنان را شاهديم و در واقع وضعيت زنان در ايران مصداق کامل اين جمله معروف است که آنجا که قدرت است زنان حضور ندارند. بنابراين به نظر ميرسد زنان با وجود نقشي که در شکل دادن قدرت در سالهاي گذشته داشتهاند هيچگاه سهم قابل قبولي از آن را به دست نياوردهاند. در سراسر جهان عرصه سياست کم و بيش عرصهاي مردانه باقي مانده است، ولي با توجه به تحولات چند دهه گذشته در ايران و با توجه به الگوهاي متعالي دين اسلام، زنان ايراني انتظار دارند تا همانند بزرگاني چون حضرت فاطمه (س) و حضرت زينب (س) در تعيين مقدرات اساسي جامعه، نه تنها به شکل تودهاي مانند رأيدهنده، بلکه به عنوان مديراني با کفايت و شايسته ايفاي نقش کنند.
حضور زنان در مسئوليتهاي اجرايي چه آثار و تبعاتي دارد؟
جامعه نيازمند حضور زنان هم به شکل نمادين و هم حضوري واقعي در سطوح عالي تصميم گيري و اجرايي است. زنان پس از پيروزي انقلاب اسلامي در دوران دفاع مقدس، سازندگي، اصلاحات و پس از آن همواره نقش تاثيرگذاري داشتهاند، ولي متاسفانه نقشآفريني آنان به شکل ثانويه و در درجه دوم باقي مانده است. با وجود تربيت زنان شايسته و توانمند در چند دهه اخير شاهد سيطره نگاه مردانه بر عرصه انتخاب مديران هستيم. جامعه نيازمند حضور زنان هم به شکل نمادين و هم حضوري واقعي در سطوح عالي تصمگيري و اجرايي است. زنان پس از پيروزي انقلاب اسلامي در دوران دفاع مقدس، سازندگي، اصلاحات و پس از آن همواره نقش تاثيرگذاري داشتهاند، ولي متاسفانه نقشآفريني آنان به شکل ثانويه و در درجه دوم باقي مانده است. با وجود تربيت زنان شايسته و توانمند در چند دهه اخير شاهد سيطره نگاه مردانه بر عرصه انتخاب مديران هستيم. زنان همواره در تحولات کشور ما نقش تاثيرگذاري داشتهاند، ولي با تمام تلاشهايي که انجام دادهاند از جايگاه مناسبي در ساختار قدرت و تصميمگيري برخوردار نبودهاند. پس از پيروزي انقلاب اسلامي با توجه به فرمايش رهبري انقلاب اسلامي در مورد ضرورت حضور همه جانبه زنان در تعيين مقدرات اصلي کشور، اين انتظار به وجود آمد که زنان در پستهاي عالي مديريتي هم جايگاه مناسبي داشته باشند؛ اما اين خواسته پس از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامي هنوز به صورت کامل محقق نشده است.
نگاه دولت يازدهم به مقوله حضور زنان در عرصه سياسي و بستر سازي در اين زمينه، چگونه است؟
همانگونه که اشاره کردم در دستگاههاي اجرايي از هيأت دولت تا سطوح پايينتر ما همچنان شاهد غيبت آشکار زنان هستيم، با اينکه در طي سالهاي گذشته به مدد تلاش و پشتکار زنان و به مدد فضاها و فرصتهايي که ايجاد شد زنان توانمند و شايسته و با تجربه بسياري تربيت شدند ولي متاسفانه از اين ظرفيتها استفاده مناسب نشده و ما همچنان در دستگاههاي اجرايي از بالاترين سطح تا سطوح پايين يعني در سطح مديريت بالا تا پايين جامعه تعداد اندکي از زنان را در حوزههاي تصميم گيري مشاهده ميکنيم. در واقع همانگونه که زنان وزير نشدند معاون وزير هم نشدند، استاندار هم نشدند، فرماندار هم نشدند، بخشدار هم نشدند البته استثناهايي در همه اين سطوح به چشم ميخورد اما به هر حال با توجه به فهم و تاثير سازنده زنان در حوزه قدرت اين بخش از حوزه زنان همچنان بدون استفاده باقي مانده در واقع به دلايل تاريخي و فرهنگي و البته تحت تاثير عوامل اقتصادي تاثير مناسب و قابل قبولي در مورد حضور زنان در قدرت تصميم گيري کشور در سطوح مختلف به وجود نيامده است. در دوره انتخابات اخير در دوره دکتر روحاني با وجود شعارهايي که داده شد متاسفانه ايشان و همکارانشان از تحقق بخشيدن به اين شعارها به طور چشمگير باز ماندند، در واقع موانع تاريخي، فرهنگي و نگرشي امکان تحول در اين زمينه را بسيار دشوار ساخت.
پيش بيني شما پيرامون آينده فعاليت سياسي زنان و جايگاه آنان در چشم انداز پيش رو گفت؟
با توجه به اينکه يک اراده رو به گسترش و افزايش جهاني براي بالا بردن سهم زنان در قدرت وجود دارد و اين برآورد وجود دارد که حضور زنان در عرصههاي تصميم گيري مزاياي گوناگوني را با خود به همراه ميآورد از جمله کاهش فساد، کاهش رانت خواري، کاهش زد و بندهاي غيراصولي و غيرقانوني، به نظر ميرسد در کشور ما نيز اين مهم بايد بيشتر مورد توجه قرار بگيرد. با بالا رفتن تعداد زنان در مجلس قانون گذاري ميتوان به تلطيف فضاي سياسي در جامعه کمک کرد و در واقع حضور قابل قبول زنان در اين عرصهها به خصوص در مجلس شوراي اسلامي ميتواند امکان توجه بيشتر به مسائل رفاهي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي را افزايش دهد و سهم بيشتري از فضاي عمومي و مباحث عمومي را به اين حوزهها متوجه سازد. من خوش بين هستم و اميدوارم بر خلاف دهههاي گذشته که هيچگاه تعداد زنان در مجالس قانونگذاري ما بالاي ۵درصد نرفت اين بار شاهد رشد چشمگير حوزه زنان در مجلس شوراي اسلامي در دوره آينده باشيم
چرا تصور ميکنيد تعداد زنان در مجلس افزايش خواهد يافت؟
چرا که به نظر ميرسد اين نقيصه و عواقب منفي آن مورد توجه بسياري از فعالان سياسي به ويژه در ميان اصلاح طلبان و تحول خواهان در کشور ما قرار گرفته باشد، سهم ۳۰ درصدي در انتخابات مجلس به طور جدي مورد بررسي و توجه اين نيروها قرار گرفته که ميتوان انتظار داشت آثار و پيامدهاي عملي و قابل قبولي به همراه داشته باشد.