سرمقاله شهروند/ معادلاتی که در ١٥ دقیقه به هم میریزند
روزنامه شهروند
بروزرسانی
شهروند/ « معادلاتي که در ١٥ دقيقه به هم ميريزند » عنوان يادداشت روز روزنامه شهروند نوشته فرشيد غضنفرپور است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
روز سهشنبه در طول يک ربع ساعت، علي لاريجاني و اصولگرايان متحد جبهه پايداري در مجلس يکديگر را نه به مثابه رقيب، که بسيار فراتر از آن نگريستند. الياس نادران خطاب به نمايندگاني که ميخواستند به کليات برجام رأي بدهند تا بعد بر سر جزييات با علي لاريجاني و متحدانش در مجلس چانهزني کنند، گفت: شما يا آقاي لاريجاني را نشناختهايد يا داريد سادهلوحي ميکنيد!
علي لاريجاني را شهيد مرتضي مطهري در روزهاي نخستين پس از پيروزي انقلاب به صداوسيما فرستاد. پدر همسرش و مردي که بيشترين تأثير را در شکلگيري افکار سياسي او حداقل در آن روزهاي نخستين انقلاب داشت. اگر چه شهيد مطهري وابستگي جناحي خاصي نداشت اما علي لاريجاني بعدها به يکي از مهرههاي کليدي جناح راست در کابينه هاشميرفسنجاني و بعدا در صداوسيما بدل شد. سازماني که تحت رياست او به نقد اصلاحطلباني که دولت و مجلس را در اختيار داشتند، پرداخت. تصويب برجام در مجلس کاري نبود که بدون همراهي و پشتيباني او به انجام برسد. علياکبر صالحي رئيس سازمان انرژي اتمي ميگويد حتي حضور شخص او در ميان مذاکرهکنندگان ايراني هم بنا به توصيه لاريجاني بوده است.
البته اين نخستينبار نيست که يک چهره اصولگرايي روش و منشي متفاوت با برخي از جريانات اصولگرايي برميگزيند و شايد امروز اصولگرايان نگران از دست دادن علي لاريجاني باشند. پيش از اين نيز علياکبر ناطقنوري با روش و منش و گفتمان جديدي نشان داد که نسبت به برخي از جريانات اصولگرايي آن همدلي سابق را ندارد يا حداقل به آنها نقد جدي دارد. نمود اين مدعا رخدادهاي مناظرههاي انتخاباتي سال ٨٨ بود. بعدها مشخص شد ناطق نوري از حمايت کمرنگ برخي اصولگرايان در مقابل اتهاماتي که در آن مناظرهها به او وارد شده دلخور است در نتيجه ارتباطاتش با اين جريانهاي سياسي را به حداقل ممکن رسانيد. چند سال بعد او به ميهماني افطاري محمدرضا عارف رفت و کنار سيدمحمد خاتمي عکس يادگاري گرفت. همان سال و سالهاي پس از آن هم حضورش در جلسات جامعه روحانيت مبارز را تکذيب کرد.
حمايت علي لاريجاني از اجراي برجام درحالي صورت گرفت که حداقل نيمي از بدنه اصولگرايي از قبيل حزب موتلفه اسلامي، جبهه پايداري، جبهه رهپويان انقلاب اسلامي، جبهه ايثارگران انقلاب اسلامي، برخي از شخصيتهاي کليدي جامعه اسلامي مهندسين مانند سيدمرتضي نبوي و ديگر چهرههاي تأثيرگذار اين جريان مانند حسين شريعتمداري مديرمسئول روزنامه کيهان بارها مخالفت علني خود را با برجام اعلام کرده بودند. اين حمايت زماني معناي خود را در چارچوب سياست داخلي ايران ظهور و بروز خواهد داد که موسم رقابتهاي انتخاباتي براي انتخابات مجلس آغاز شود و سخن از ليستهاي انتخاباتي و ليست واحد اصولگرايي به ميان بيايد. بايد ديد که رويکرد اصولگرايان در انتخابات آينده مجلس در قبال علي لاريجاني که خود يکي از مهرهها و چهرههاي اصلي عرصه اصولگرايي است، چه خواهد بود. لاريجاني چهره با نفوذي در قم است. خاندان او نيز خانداني مبرز در قم محسوب ميشود و پدرش يکي از علماي قم بوده است. شايد به دليل همين سابقه بود که تنها يک سفر او به شهر قم توانست حمايت ارزشمند حضرات آيات مکارمشيرازي و محمد يزدي را به سبد برجام بريزد. اما نکته ديگري که در جريان تصويب برجام نبايد از آن غافل ماند نقشآفريني کم و سکوت غلامعلي حدادعادل بود. مردي که زماني رياست مجلس هفتم را برعهده داشت و اينک رياست فراکسيون اصولگرايان يا همان مجمع نيروهاي وفادار به جبهه پايداري، ايثارگران و رهپويان را برعهده دارد. مهرداد بذرپاش چهره فعال اين جريان علت غيبت حدادعادل را بيماري عنوان کرد. اما نکته اساسي اينجا است که اگر حدادعادل نتوانسته در چنين مقطع مهم و تأثيرگذاري اداره جريان متبوعش را در دست بگيرد که در طرف مقابل رقيب سنتي و پرنفوذش به بهترين شکل ممکن اين کار را انجام داده شايد فراکسيون اصولگرايان ناچار شود به دنبال رئيسي ديگر بگردد. به نظر ميرسد جريان اصولگرايي که در مسير تکامل خود در انتخابي آگاهانه چهرههاي ميانهروتري مانند علياکبر هاشميرفسنجاني را کنار گذاشت حالا در شرايطي متفاوت احتمال عبور از لاريجاني و شايد حدادعادل را هم مزهمزه ميکند. هرچند از اين معادله نميتوان نتيجه گرفت که ميانهروهاي جريان اصولگرايي جزيي از اصلاحطلبان خواهد شد همانگونه که ناطقنوري هيچگاه اصلاحطلب نشد.