نماد آخرین خبر

جوان نوشت: تخریب رقیب با تفرقه‌افکنی و اتهام زنی

منبع
روزنامه جوان
بروزرسانی
جوان نوشت: تخریب رقیب با تفرقه‌افکنی و اتهام زنی
روزنامه جوان/ متن پيش رو در روزنامه جوان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست. تجديدنظرطلبان رقابت انتخاباتي خود با رقبا را از ماه‌هاي گذشته آغاز کرده و با اتخاذ تاکتيک‌ها و طراحي‌هاي مختلف در تلاش بوده‌اند از قبل از روز برگزاري انتخابات اسفندماه موفقيت خود را در انتخابات مسجل کنند. جماعت تجديدنظرطلب از سال 92 تاکنون طرح‌هاي بسياري را براي پيروزي در انتخابات مورد توجه قرار داده‌اند که مهم‌ترين آن «بهره‌برداري جناحي از توافق هسته‌اي‌»، «حمايت از دولت يازدهم و ارائه ليست مشترک با دولت»، «‌تندرو خواندن طيف رقيب و سياه‌نمايي از کارکرد اصولگرايي‌»، «تشديد اختلافات بين فراکسيون اصولگرايان و رهروان ولايت در مجلس نهم» و «‌ايجاد همگرايي بين گروه‌هاي منسوب به خود‌» را مورد توجه قرار داده‌اند. اما «ايجاد درگيري و انشقاق ميان نيروها و گروه‌هاي جبهه انقلاب و «نامگذاري جريان اصولگرا به حاميان و متهمان فساد اقتصادي» از مهم‌ترين اين اهدافي است که توسط رسانه‌هاي جريان مدعي اصلاح‌طلبي دنبال مي‌شود و بخش قابل توجهي از تمرکز جماعت مورد اشاره را به خود اختصاص داده است. با مرور روزنامه‌هاي زنجيره‌اي اين جريان مي‌توان به راحتي دريافت که استفاده از تيترها و مطالبي که زمينه لازم براي تحقق چنين اهدافي را فراهم مي‌کند به کرات اتفاق مي‌افتد. تشديد اختلافات بين نيروهاي انقلاب و جلوگيري از شکل‌گيري همگرايي شهريور ماه سال93 روزنامه شرق يارکشي از درون اصولگراها را با درج تيتر برجسته‌اي با عنوان «شکل‌گيري ائتلاف نانوشته اصلاح‌طلبان با لاريجاني؟» به شکل صريح مطرح کرد و نوشت: «‌دست دوستي اصلاح‌طلبان به سمت لاريجاني دراز خواهد شد؟ آيا اين دست به گرمي فشرده مي‌شود يا اينکه با نگاهي و تکان سري فداي مصلحت خواهد شد؛ مصلحتي که گويا ظرف چندين سال افراد زيادي از دو طيف ميانه‌رو و اصلاحات را کنار گذارده است. چند وقتي است که اصلاح‌طلبان در ائتلافي نانوشته با اصولگرايان ميانه‌رو هستند؛ ائتلافي که نه در سال 91 براي نيل به پيروزي در سال 92 بلکه از سال‌هايي آغاز شد... ‌در عصر خاموش اصولگرايان ميانه‌رو و اصلاح‌طلبان آنچه اين دو جريان را به هم وصل کرد بزرگاني بودند که خود سال‌هاي سال از تندروي‌ها آسيب ديده و ضرر کرده بودند.» اين رويه در مورد حجت‌الاسلام ناطق نوري هم دقيقاً اتفاق افتاده و شخصيت‌ها و رسانه‌هاي وابسته به اين جريان تلاش کرده‌اند وي را هم مانند علي لاريجاني از صف نيروهاي اصولگرا خارج نموده و به طيف مدعيان اصلاح‌طلبي بکشانند؛ رويکردي که دستاوردهايي را مي‌تواند به همراه داشته باشد. در نمونه‌اي ديگر ابتکار يکي از روزنامه‌هاي طيف تجديدنظرطلب بار ديگر با درج تيتر «‌سنتي‌ها در ميدان اعتدال» تلاش مي‌کند بيان کند رسيدن به وحدت در بين اصولگرايان امري محال است: «‌هرچند انتشار خبر ديدار زعماي جامعتين با آيت‌الله مصباح يزدي‌، رهبر معنوي جبهه پايداري و متعاقب آن برگزاري نشستي با حضور تشکل‌هاي ايثارگران، جبهه پايداري و حزب مؤتلفه از ديد برخي اصولگرايان به عنوان حرکتي مثبت در مسير وحدت و همگرايي اصولگرايان عنوان مي‌شد، اما واکنش برخي چهره‌ها و گروه‌هاي اصولگرا که اعتقادي به نسخه اين ائتلاف سه‌گانه ندارند باعث شده است که ماجراي وحدت در اردوگاه اصولگرايي همچنان در بن‌بست باشد.» «آرمان» رسانه نزديک به خانواده هاشمي که بارها شکاف بين اصولگرايان را تکرار کرده هم با درج تصوير رئيس مجلس نهم عبارت «اعتدال لاريجاني ذوب در تدبير روحاني» را مورد توجه قرار داده و مانند گذشته وي را همراه و همگام با دولت روحاني دانسته و ليست مشترک دادن روحاني- لاريجاني را بسيار محتمل دانسته و نوشته: «‌علي لاريجاني خيلي وقت است که به جمع مصلحان پيوسته و ديگر براي او بگومگوهاي جناحي ميان اصولگرايان و اصلاح‌طلبان معنايي ندارد. مورد حمايت همه‌جانبه مراجع تقليد و بزرگان در قم است که مشي اعتدالي او در اين حمايت‌ها بي‌تأثير نيست.» در ادامه روند تخريب‌گرايانه روزنامه‌هاي زنجيره‌اي عليه ائتلاف اصولگرايان روز گذشته اعتماد هم در گزارشي به وضعيت ائتلاف اصولگرايان پرداخته و با اشاره به اين موضوع که مصباح يزدي، محمد يزدي‌ولايتي، رضايي، قاليباف، جليلي و باهنر به همايش انتخاباتي اصولگرايان نيامدند اما وزراي احمدي‌نژاد آمدند، مي‌نويسد: «هرچند در اين همايش اصولگرايان زيادي آمدند اما سران اين جناح بازهم ترجيح‌شان به نيامدن و غيبت در چنين همايش‌هايي بود. شايد به چشم آمدن نيامدن فقهاي جناح اصولگرا يعني آيت‌الله مصباح‌يزدي و آيت‌الله محمد يزدي در اين همايش بود که سيد‌رضا‌تقوي، قائم‌مقام جامعه روحانيت مبارز را مجبور کرد در ميانه حرف‌هايش گريزي به چرايي غيبت اين دو فقيه سرشناس اصولگرا داشته باشد.» بازي با پول‌هاي کثيف با هدف تخريب نيروهاي انقلاب اواخر سال 93 بود که وزير کشور خبر از پول‌هاي کثيف به فضاي تبليغاتي و انتخاباتي کشور داد و بعد از مدتي در جلسه علني مجلس شوراي اسلامي از موضع خود عدول و ضمن عذرخواهي از مردم اظهار کرد که گفته‌هاي قبلي وي اشتباه بوده است! اما در اين ميان تجديدنظرطلبان بهترين بهره‌برداري را از گفته‌هاي ضد و نقيض وزير کشور کردند و تا مدت‌ها اصولگرايان را مخاطب اصلي اين سخنان قرار دادند. بازي با «پول‌هاي کثيف» حربه جديد جماعت تجديدنظرطلب است که براي رسيدن به اهدافي نظير «زير سؤال بردن سلامت انتخاباتي رقيب»، «به چالش کشيدن اصولگرايان و تضعيف پايگاه اجتماعي آنها در آستانه انتخابات پيش‌رو»، «جلب آراي عمومي جهت اقبال از نامزدهاي منتسب به جريان خودي» و «تخطئه مجلس نهم» صورت گرفت و در قالب مطالب و گزارش‌هاي متنوعي با استناد به سخنان وزير کشور بارها به تيتر نخست رسانه اين جناح مبدل شد. «اسناد پول‌هاي کثيف آماده است»، «درباره پول‌هاي کثيف سند ارائه مي‌کنم»، «آماده‌ام اسناد را رو کنم» و «با سند و مدرک به مجلس مي‌روم» بخشي از تيتر‌هاي روزنامه‌هاي آفتاب يزد، اعتماد، شرق و آرمان است که به نقل از وزير کشور مورد توجه قرار گرفت. «پول‌هاي کثيف در سياست» عنوان مطلب روزنامه اعتماد در همان مقطع است که تلاش کرده ضمن پوشش سخنان ترکان به تخريب اصولگرايان بپردازد: «... مشاور ارشد رئيس‌جمهور هم به همين عرصه آمد. از «پول‌هاي کثيف» گفت و اقداماتي که قرار است در مقابل آن انجام دهند؛ پول‌هاي کثيفي که برخي در انتخابات آن را هزينه مي‌کنند، همان چيزي است که علي‌اکبر ترکان مي‌گويد که قرار نيست اجازه دهند با استفاده از آنها در انتخابات سال ٩٤ پيروز شوند.» روزنامه‌هاي زنجيره‌اي روز گذشته بار ديگر به شکلي هدفمند و گسترده به بازتاب سخنان مصطفي کواکبيان درباره مجلس هشتم پرداختند و سخنان وي را بهانه‌اي براي تخريب دوباره جريان اصولگرا قرار دادند و تلاش کردند نام اصولگرايي را با فساد‌هاي سيستماتيک پيوند زده و به جامعه اين را القا کنند که جاي پاي وابستگان به اين طيف در پرونده‌هاي مهم فسادهاي اقتصادي کشور وجود دارد. آرمان يکي از اين روزنامه‌هاست که تيتر يک خود را به اين موضوع اختصاص داد و در گزارشي با عنوان «توزيع 3 نوبت پول در مجلس هشتم» نوشت: «سخن از ورود پول‌هاي کثيف به انتخابات بارديگر در محافل سياسي مطرح است؛ پول‌هاي کثيفي که درباره ورود آنها به مبحث انتخاباتي هشدارهاي زيادي از سوي آگاهان داده شده بود. اکنون در اين مقطع که نظارت افکار عمومي بر شيوه آماده شدن کانديداها براي دو انتخاباتي که قرار است در اسفندماه برگزار شود بيش از هميشه شده است، بار ديگر نگراني‌ها از ورود پول‌هاي کثيف به انتخابات افزايش يافته است... مصطفي کواکبيان هم درباره ورود پول‌هاي مسئله‌دار به انتخابات هشدار داد. دبيرکل حزب مردمسالاري با بيان اينکه واقعاًً نگران ورود اين پول‌ها به انتخابات هستيم، گفت: خدا نکند که پول‌هاي بابک زنجاني در انتخابات پيش رو پيدا و توزيع شوند. مصطفي کواکبيان با اشاره به حضور خود در دور هشتم مجلس شوراي اسلامي درباره پرونده تحقيق و تفحص از معاونت اول رياست‌جمهوري اظهار کرد: در آن زمان ما اقدام به تحقيق و تفحص کرديم تا نشان دهيم دولتي که مي‌گويد پاکدست‌ترين دولت تاريخ است چقدر پاکدست است. وي با تأکيد بر اينکه واقعاً نگران پول‌هاي کثيف در جامعه هستيم به درخواست بابک زنجاني درباره تمديد زمان بازگرداندن بيت‌المال اشاره و اظهار کرد: اخيراً بابک زنجاني مجدداً مهلت خواسته تا 7 هزار ميليارد توماني که معلوم نيست کجاست را پس بدهد. وي ادامه داد: خدا نکند اين پول‌ها در انتخابات پيش رو پيدا و توزيع شود.» در حــالـي جـمـاعـت تجديدنظرطلب تلاش دارند با تمرکز روي «پول کثيف» خود را مدعي پاک‌دستي و همراه با منافع و مطالبات جامعه جا بيندازند که اسناد و مدارک فراواني اثبات مي‌کند که وابستگان به اين جماعت در انتخابات گذشته توانسته‌اند با پول‌هاي شبهه‌ناک فعاليت‌هاي انتخاباتي خود را برجسته کنند، به عنوان نمونه نيک‌آهنگ ‌کوثر که از طرف مهدي هاشمي مأمور به راه‌اندازي سايت بهينه‌سازي مصرف سوخت شده است، در اين زمينه در سايت خود مي‌نويسد: ماه‌ها پيش از برگزاري انتخابات 88، گروه‌هاي مختلفي در دانشگاه آزاد گرد آمده بودند و براي حمايت از کانديداي مورد حمايت گروه‌هاي نزديک به هاشمي رفسنجاني و اصلاح‌طلبان برنامه‌ريزي مي‌کردند. منبع مالي اين گروه چه بود؟... بعدها معلوم شد که غلامحسين کرباسچي نيز با فروش آسمان به برج‌سازان، بخشي از هزينه‌هاي تبليغاتي سيدمحمد خاتمي را تأمين کرده است. سازندگان برج‌هاي فرمانيه و الهيه سهم خود را در به قدرت رساندن سيدمحمد خاتمي داشتند و روزنامه همشهري نيز با چاپ ويژه‌نامه‌هاي روزنامه‌هاي مختلف، سهم خود را. سايت خودنويس مي‌افزايد: در سال 84 اما هزينه‌هاي تبليغاتي هيچ کانديدايي به اندازه هاشمي‌رفسنجاني سرسام‌آور نبود. يک مدير و شريک تجاري خانواده، چاپخانه‌اي به ارزش 500‌هزار دلار وارد ايران کرد و يکي از شرکا هم برچسب‌هايي به زبان انگليسي براي سردار سازندگي چاپ کرد اما چيزي که بعدها براي مديران زيردست پسر هاشمي دردسرساز شد، استفاده از بودجه وزارت نفت و سازمان بهينه‌سازي براي تبليغات بود. همچنين حمزه کرمي، مدير زيردست مهدي هاشمي از پيمانکاران سازمان بهينه‌سازي سهمي براي انتخابات گرفت؛ چيزي که در دفاتر سازمان ثبت نشده بود. حال انتظار اين است در شرايطي که جماعت تجديدنظرطلب تلاش مي‌کند با اتخاذ اينگونه تاکتيک‌ها پيروزي خود در انتخابات را قطعي کند، نيروهاي انقلاب ضمن حفظ وحدت به روشنگري با ادعاهاي تجديدنظرطلبان هم پاسخ دهد. با کانال تلگرامي آخرين خبر همراه شويد telegram.me/akharinkhabar