نماد آخرین خبر

بازطراحی روابط ایران و روسیه بر نظریه اوراسیا گرایی

منبع
روزنامه جوان
بروزرسانی
بازطراحی روابط ایران و روسیه بر نظریه اوراسیا گرایی
روزنامه جوان/ متن پيش رو در روزنامه جوان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست. رويکرد جديد روسيه در قبال ايران در دو سال اخير به ويژه پس از توافق برجام، پرسش‌هاي زيادي را درباره ماهيت اين رويکرد، تاکتيکي يا استراتژيک بودن آن و نيز تأثيرات اين رويکرد بر آينده روابط روسيه و ايران موجب شده است. يکي از نظريه‌هاي مهمي که از نگاه تحليلگران مي‌تواند به تبيين اين وضعيت جديد کمک کند و ماهيت و روند آن را توصيف نمايد، نظريه اوراسياگرايي است. نظريه اوراسياگرايي اوراسياگرايي يکي از نظريه‌هاي مهم و مطرح درباره رويکرد سياست خارجي روسيه است که به نظر مي‌رسد طي چند سال اخير تأثير قابل ملاحظه‌اي نيز بر سياست‌هاي کرملين داشته است. اين نظريه با پافشاري بر هويت متمايز روسيه از غرب، تأکيد دارد که مسکو بايد مواضع مستقلي درعرصه بين‌المللي اتخاذ کند. البته نظريه اوراسياگرايي قائل به برقراري رابطه و اتحاد با قدرت‌هاي منطقه‌اي ازجمله ايران نيز هست. «آلکساندر دوگين» که او را مغز متفکر پشت سياست‌هاي کرملين و حتي «عقل پوتين» ناميده‌اند، از شناخته‌شده‌ترين متفکران حال حاضر روسيه و بنيانگذار جريان فکري نئواوراسياگرايي و از منتقدان جدي «جهاني‌سازي» در اين کشور است. وي معتقد است روسيه بايد حضوري اثرگذار در عرصه سياست جهاني داشته باشد و رهبري جريان ضدليبرال‌دموکراسي را به عهده بگيرد. ابداع اين نظريه و تلاش براي افزايش مقبوليت آن، باعث شده تا غربي‌ها رويکردي منفي درباره دوگين اتخاذ کرده و از جمله امريکا نام وي را به اتهام گسترش تفکرات فاشيستي در ليست تحريم‌هاي خود قرار دهند. تأثير نظريه دوگين به نظر مي‌رسد الکساندر دوگين و نظريه‌هاي وي، تأثيري آشکار بر نحوه تفکر و رويکرد پوتين در قبال تحولات جهاني داشته و به نوعي هدايتگر آن است. دوگين معتقد است روسيه به لحاظ فرهنگي، به شرق تعلق دارد و بايد به عنوان رهبر، در برابر جهان تک‌قطبي «غربي- امريکايي» بايستد. منظور وي از آنچه اوراسيامي‌نامد، روسيه بزرگ است که متحداني از جمله ايران، ترکيه، چين، هند و برخي کشورهاي اروپاي شرقي دارد. وي در تعريف اوراسياگرايي مي‌گويد: «اوراسياگرايي يک فلسفه سياسي با سه سطح خارجي، مياني و داخلي است. اين نظريه در سطح خارجي، مشتمل بر جهان چندقطبي است، يعني چندين مرکز جهاني تصميم‌گيري وجود دارد که يکي از آنها اوراسيااست. منظور از اوراسيا، روسيه به همراه کشورهاي شوروي سابق است. اوراسياگرايي در سطح مياني، قائل به همگرايي کشورهاي شوروي سابق در عين ايجاد مدل فراملي يعني تشکيل دولت‌هاي مستقل است. نظريه اوراسياگرايي در سطح سياست داخلي نيز به مفهوم تعيين ساختار سياسي جامعه با توجه به حقوق شهروندي بر اساس بخش‌هايي از مدل ليبرال و ملي‌گرايي است. اين سه سطح، فلسفه اوراسياگرايي است که بر مبناي آنها تنها يک نوع سياست خارجي شکل مي‌گيرد و آن هم مستقل از جهاني شدن، جهان تک‌قطبي، ملي‌گرايي، امپرياليسم و ليبراليسم است. ايران در نظريه اوراسياگرايي الکساندر دوگين در نظريه اوراسياگرايي خود جايگاه مهمي را براي ايران در نظر گرفته است. از ديدگاه وي، ايران يکي از مهم‌ترين متحدان روسيه در جنگ عليه رويکرد تک‌قطبي و غربي- امريکايي است. به گفته دوگين، با توجه به نقش مهم جهان چند قطبي در نظريه اوراسياگرايي، ايران نقش کليدي در آن دارد. ايران پس از انقلاب اسلامي به دليل جايگاه راهبردي‌اش، در ايجاد فضاي مستقل اوراسياگرايي گنجانده شده است. به نظر دوگين، منافع ايران و روسيه در آسياي مرکزي و به طور کلي حوزه منطقه‌اي با يکديگر همپوشاني کامل استراتژيک دارند. دوگين با اشاره به تمدن خاص، قدرت و استقلالي که براي ايران قائل است، تصريح مي‌کند که اين کشور در «همگرايي اوراسياگرايي» قرار نمي‌گيرد و نبايد آن را بخشي از «روسيه بزرگ‌تر» فرض کرد، بلکه ايران کشوري است که «بايد محترم شمرده شود و اتحاد با آن را بايد حفظ کرد.» به گفته وي، ايران شريک روسيه در جهان چندقطبي است. جايگاه ايران در مدل اوراسياگرايي چندقطبي، محوري است و در اين مدل، تهران نزديک‌ترين شريک مسکو است. اگرچه شراکت با ترکيه، چين و هند نيز پيش‌بيني شده است. از نظر دوگين، «ايران يک کشور اوراسيايي است و سرنوشت آن وابسته به ائتلاف با روسيه و شايد هم با چين است. موضع ايران و روسيه در ارتباط با سوريه، کاملاً يکسان است، چون حمله به سوريه، حمله به منافع ملي هر دو کشور ايران و روسيه است. دولت ايران هم بايد از اين شرايط در جهت تحکيم روابط خود با روسيه استفاده کند. دوگين ادامه مي‌دهد: همکاري‌هاي اقتصادي و نظامي ميان دو کشور بايد محقق شود و گسترش يابد. در عين حال همکاري در زمينه جنگ نرم نيز بايد مد نظر قرار بگيرد. جمع‌بندي افزايش قابل توجه مراودات ايران و روسيه و به ويژه سفر ولاديمير پوتين به تهران و ديدار وي با مقام معظم رهبري در اين مقطع زماني حاوي پيام مهمي است. اين پيام همانا نگاه و رويکرد جديد روسيه به ايران در قالب تحولات بين‌المللي و منطقه‌اي است. اکنون ايران و روسيه با توجه به ديدگاه‌ها و اهداف مشترک منطقه‌اي و بين‌المللي در حال ايجاد پيوندهاي مستحکمي به ويژه در عرصه‌هاي مسائل دفاعي و امنيتي هستند. در اين زمينه مي‌توان به ديدگاه مشترک دو کشور در زمينه حضور قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي در فضاي پيراموني جمهوري اسلامي ايران و فدراسيون روسيه اشاره کرد. تهديدي که از حضور قدرت‌هايي چون امريکا در خاورميانه، آسياي مرکزي و قفقاز و نيز گسترش پديده تروريسم تکفيري ناشي مي‌شود و سبب ايجاد نگاهي همسان در تهران و مسکو به مسئله‌ مداخله‌گري غرب و مبارزه با تروريسم شده است. در اين راستا تحولات سوريه، عراق، افغانستان و حتي يمن کانون‌هايي براي دغدغه‌ها و نگراني‌هاي مشترک امنيتي تهران و مسکو به‌شمار مي‌رود. تهديدهاي برآمده از حضور قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي و گسترش تروريسم نه تنها در خاورميانه بلکه در حوزه‌ درياي خزر و مناطق پيراموني آن نيز نمايان است. از اين‌رو غيرنظامي شدن درياي خزر دستورکاري است که عملي شدن آن بايد مورد توجه ويژه‌ مقام‌هاي جمهوري اسلامي ايران و فدراسيون روسيه قرار گيرد. تهديدهاي امنيتي مشترک پيش روي تهران و مسکو تنها محدود به تهديدات متعارف و سنتي نيست. در اين ارتباط، بايد به تهديدهاي سايبري نيز اشاره کرد که در بسياري موارد از کانون‌هايي مشابه، امنيت سايبري ايران و روسيه را به چالش مي‌کشد و لزوم همکاري دو کشور را براي مقابله با آن مشخص مي‌کند. در کنار تهديدهاي ياد شده، فرصت‌هاي قابل توجهي نيز در زمينه گسترش همکاري‌هاي دفاعي و امنيتي ايران و روسيه وجود دارد. در وهله نخست، اين همکاري‌ها موجب تقويت موضع دو کشور در عرصه‌ تحولات منطقه‌اي شده و محور تهران- مسکو را محوري تأثيرگذار بر سير تحولات ياد شده خواهد ساخت. ايران به مثابه درگاهي است که روسيه براي حضور فعالانه‌تر در محيط امنيتي خاورميانه به ويژه سوريه و خليج فارس از مزيت‌هاي گسترش همکاري با آن مي‌تواند بهره برد، مسئله‌اي که اهميت فراواني براي منافع ملي روسيه دارد. از سوي ديگر، روسيه اکنون مي‌تواند نقش مهمي براي ارتقاي توانايي‌هاي دفاعي و نظامي و بازسازي نظامي ايران به ويژه نيروي هوايي آن ايفا کند. البته رويکرد ايران درباره همکاري‌هاي دفاعي با روسيه متفاوت از برخي کشورها به‌عنوان خريداران صرف جنگ‌افزار است و نيازهاي دفاعي ايران بيشتر‌ از طريق انتقال تکنولوژي و همکاري‌هاي فني نظامي برآورده مي‌شود. در اين راستا بسترهاي مناسبي براي همکاري در عرصه‌هاي نظامي- امنيتي، زميني، هوايي، دريايي، سايبري و فضايي وجود دارد. در مجموع بايد گفت جمهوري اسلامي ايران و روسيه ديدگاه‌ها و اهداف نزديکي با يکديگر دارند که از تهديدها و فرصت‌هاي مشترک دو کشور بر مي‌آيد؛ تهديدها و فرصت‌هايي که انگيزه‌هاي همکاري را ميان مقام‌هاي تهران و مسکو در فضاي جديد تعاملي تقويت مي‌کند و به شکل دو و چند جانبه (در چارچوب‌هايي چون سازمان همکاري شانگهاي) قابل توسعه است. با کانال تلگرامي آخرين خبر همراه شويد telegram.me/akharinkhabar