نماد آخرین خبر

عصر ایران نوشت: 10 دلیل برای رای به لیست

منبع
عصر ايران
بروزرسانی
عصر ایران نوشت: 10 دلیل برای رای به لیست
عصر ايران/ متن پيش رو در عصر ايران منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست ناشناخته بودن يا شهرت کمترِ شماري از نامزدهاي معرفي شده براي انتخابات پيش‌رو درهفتم اسفند و خصوصا در فهرست ائتلاف «اصلاح طلبان واعتدال‌گرايان» اين پرسش را براي برخي از مردم به ميان آورده که به فهرست، اعتماد کنند و به صورت کامل راي بدهند يا تنها به کساني که مي شناسند. اين گفتار 10 دليل مي‌آورد تا نشان دهد چرا نمي‌توان به چهره‌هاي مشهور اکتفا کرد و اگر قرار است راي بدهيد – که اميدواريم چنين باشد – نبايد تنها به نام‌داران بسنده کرد و کم‌نام‌‌ها و گم‌نام هاي فهرست (‌ونه بيرون ليست) را نبايد از قلم انداخت. اول: دست کم درباره اصلاح طلبان مي توان گفت: با رد صلاحيت نزديک به نصف ثبت نام کنندگان، آنان سه گزينه داشتند: نخست اين که کنار بکشند و با انگ تحريم حذف شوند. حال آن که نهالي که در 24 خرداد 92 غرس شد و مهم ترين ميوه آن برجام بوده است نياز به حراست دارد. دوم اين که ليست ناقص ارايه مي‌دادند که کرسي هاي باقي مانده را باز از دست مي‌دادند. گزينه سوم اما همين فهرستي است که مشاهده مي‌شود. شماري از چهره هاي مشهور به اضافه افراد شناخته نشده اما از جانب نمادها معرفي و امضا شده. دوم: اگر اين کم‌نام‌ها براي تحقق اين هدف حضور يافته باشند که با رد صلاحيت ها عرصه خالي نشود نه تنها جاه طلبي نکرده اند که فدا‌کاري کرده‌اند. وقتي آنان فداکاري کرده‌اند دوستداران اين گفتمان نيز متقابلا بايد فداکاري کنند و به آنان راي دهند. سوم: اعتماد، سرمايه سياسي و اجتماعي يک جامعه است. راي به فهرست معرفي شده از جانب چهره هاي مورد وثوق و محور جريان هاي محبوب سياسي نشاني هاي از اين اعتماد است. با اين نگاه انتخابات فراتر از چند کانديدا از ميان نامزدهاي باقي مانده از رد صلاحيت ها که مصداقي از تجربه پرواز اعتماد است و از ارتقاي سطح سياسي جامعه حکايت مي کند. چهارم: نگاهي به فهرست ائتلاف اصول گرايان نشان مي دهد در ميان آنان نيز همه مشهور نيستند و با اسامي گم نام و کم نام رو به رو مي شويم حتي برخي از نام داران را کنار گذاشته اند. اين در حالي است که مشکل رد صلاحيت نداشتند و تقريبا تمام نامزدهاشان از غربال شوراي نگهبان گذشته اند. وقتي در فهرست آنان با وجود دست کاملا باز در انتخاب، چهره هاي کمتر شناخته شده را مي بينيم به طريق اولي اين اتفاق در ليست اصلاح طلبان پذير فتني مي نمايد. پنجم: راي به غير مشهورهاي فهرست، هزينه رد صلاحيت در ادوار آتي را بالا مي برد زيرا به منزله تعميم «سياست» به «اجتماع» است. چون هر قدر هم فعالان سياسي را رد کنند با چهره هاي تازه نمي‌توانند چنين کنند و اتفاقا در ادوار بعد ناچار خواهند بود کمي مدارا کنند و به جاي کساني که نمي‌شناسند به شناخته شده‌ها رضايت بدهند. از اين منظر نيز راي کامل به فهرست اهميت دارد. ششم: نيروهاي جوان خون تازه‌اي در پيکر انتخابات وپارلمان مي‌دوانند. يکي از پرسش‌هايي که براي گردش‌گران خارجي که به ايران سفر مي‌کنند پيش مي‌آيد اين است که چرا مقامات و مسوولان ايراني غالبا سپيد موي‌اند ولي جمعيت کشور تا اين اندازه جوان است؟ اگرجوانان به کريدورهاي سياست راه پيدا نکنند رابطه آنان با سياست منقطع مي‌شود و اين به نفع کشور نيست. هفتم: هيچ کس از ابتدا شهرت نداشته است. شهرت امري اکتسابي است. همان گونه که در فوتبال، بازيکنان با هنر نمايي در مستطيل سبز و گل زدن و تاثير گذاري در پيروزي تيم خود به شهرت و محبوبيت مي‌رسند و در سينما نيز روند شهرت تدريجي است . مثلا حامد بهداد امروز با حامد بهداد 10 سال قبل تفاوت دارد در سياست هم بايد ميدان داد تا جوانان به شهرت برسند. منتها درغياب احزاب و جامعه مدني ميدان فراخي براي معرفي نيست و انتخابات، عرصه يگانه اي در اين زمينه به حساب مي آيد. هشتم: فهرست هاي انتخاباتي مانند تيم هاي ورزشي‌اند. تيم ها برند دارند، سرمربي و بازيکن نيز. برخي از بازيکنان در حد ستاره‌اند و هواداران بيشتر به خاطر آنان به ورزشگاه مي آيند. اما در غياب آنان تيم نياز به حمايت و هواداري ندارد؟ ممکن است تمام معرفي شده هاي فهرست سياسي ستاره نباشند اما در واقع از تيم بايد حمايت کرد نه از ستاره. نهم: مهم‌ترين نکته اما اين است که در انتخابات هفتم اسفند بيش از افراد دو گفتمان به راي گذاشته مي‌شود و جوانان يا کمتر شناخته شده ها هم مي‌توانند نماد يک گفتمان به حساب آيند. صدا و سيما البته اصرار دارد جنبه گفتماني را انکار کند و در گفت و گوهاي خود به اين جنبه نمي‌پردازد. دهم: برخي مي پرسند چه تضميني وجود دارد که چهره هاي گم‌نام يا کم‌نام به تعهد خود وفادار بمانند؟ پاسخ صريح اين است که به طور کامل نمي‌توان ضمانت داد. کما اين که يکي از اعضاي شوراي شهر کنوني تهران بر سر پيمان نماند و در قضيه انتخاب شهردار به تشخيص خود عمل کرد. اما به خاطر يک فقره يا چند فقره نمي‌توان به تمامي نااميد شد. تاريخ ايران چهره‌اي چون حسين مکي را هم ديده که در همراهي با دکتر مصدق لقب «سرباز فداکار وطن‌» گرفت و پس از جدايي از انگ خيانت هم مصون نماند. به خاطر احتمال جدا شدن يکي دو نفر نمي‌توان به همه بدبينانه نگريست. *مهرداد خدير با کانال تلگرامي آخرين خبر همراه شويد telegram.me/akharinkhabar