آرمان/ « ايران، عربستان و مسائل خاورميانه » عنوان سرمقاله روزنامه آرمان به قلم احمد شيرزاد است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
شرايط فعلي خاورميانه به شکلي است که بحرانهاي مختلفي جهان اسلام را در برگرفته است و متاسفانه چشمانداز مايوسکنندهاي از منطقه خاورميانه وجود دارد وکمتر کشوري درخاورميانه از فضاي امن برخوردار است. البته ايران در بين اين کشورها از امنيت بالايي برخورداراست هر چند امنيتي که در فضاي داخلي ايران وجود دارد در روابط خارجي ايران با کشورهاي منطقه وجود ندارد حتي ترکيه که در بين کشورهاي منطقه امن بود امروز دچار گرفتاريهاي زيادي شده، ترکيه ميتوانست مانند اهرمي براي ترقي جهان اسلام عمل کند ولي اين کشور نيز چشمانداز مثبتي ندارد و تحولات سياسي داخلي آن نگرانکننده است. بحران سوريه ويمن باعث صف کشي کشورهاي اسلامي مقابل هم شده است البته عراق نيز مشکل قابل ملاحظهاي براي جهان اسلام است. بحران يمن و سوريه بحرانهاي جدي هستند که تا اين دو حل نشود خاورميانه روي آرامش به خود نخواهد ديد. درعين حال مساله تروريسم و افراط گرايي مانند داعش و طالبان به معضلات جهان اسلام تبديل شده است که تنها وحدت ميان کشورهاي جهان اسلام ميتواند منطقه را از اين بحرانها خارج کند. البته نبايد به غربيها اميد بست تا مشکلات منطقه خاور ميانه حل شود ممکن است دخالت آنها در مواردي تاثيرگذاري مثبت و منفي داشته باشد ولي به يقين آنها به تنهايي نخواهند توانست بحرانها را حل کنند. در مساله سوريه بارها مشاهده شد که سفير سازمان ملل در بحرانهاي سوريه تغيير کرده است و شخصيتهاي برجسته نيز نتوانستند در بحران سوريه نقش ايفا کنند. البته در مقطعي در بين کشورهاي غربي اين اميد به وجود آمد که شايد ايران بتواند لنگرگاهي براي حل بحران سوريه باشد و حل و فصل پرونده هستهاي اين اميد را در بين قدرتهاي جهان تقويت کرد که به ايران نقش ويژهاي براي حل مساله سوريه بدهد اما اتفاقات داخلي و خارجي مشکلاتي به وجود آورد و ايران نتوانست از جايگاه شايسته خود براي حل و فصل مشکلات جهان اسلام استفاده کند. اگر ايران مي توانست به بحرانهاي روابط خارجي خود فائق بيايد امروز ميتوانست نقش اساسيتري در تحولات منطقه داشته باشد. اکنون چون مساله عربستان اين روزها تبديل به اخبار داغ منطقه پس از سفر اوباما به رياض شده است، بنابراين تحولات عربستان را بايد در نظر داشت. در عربستان جابهجاييهايي که در کاخ سلطنتي صورت گرفته که متاسفانه به نوعي يک نوع بازگشت به ارتجاع را دامن زد و نقش عربستان را در منطقه که در مقاطعي مثبت و سازنده ارزيابي ميشد و به صورت يک طرف منازعات منطقهاي بسيار تقليل داد. گرچه گاهي عربستان ژست رهبري جهان اسلام را در منطقه ميگيرد اما در شرايط موجود و با توجه به مواضعي که از سوي دولتمردان عربستان شاهديم هرگز نميتواند چنين ژستي با رفتارهاي جانبگرايانه عربستان قابل توجيه باشد. به هر حال پادشاه جديد عربستان و تيم جوان حکومتي و ماجراجوي وي نه تنها کمکي به حل و فصل بحران منطقه نکردند بلکه به آن دامن زدند. به هر روي از زواياي ديد آنها ما نميتوانيم در تحولات قدرت کشورهاي ديگر بهويژه در کشورهاي تاثيرگذار مانند ترکيه، عربستان و مصر نقشي ايفا کنيم و از سويي تمايل مان به عدم دخالت در مسائل کشورهاي منطقه است. اما در عين حال گمان ميرود هنوز هم ايران در شرايطي قرار دارد که در فضاي پرتنش منطقه به شکل يک لنگرگاه ثبات عمل کرده و نقش سازندهاي را در بحران هاي منطقهاي ايفا کند. اين کار نياز به يک بازنگري در مجموعه سياست هايمان در مساله سياست خارجه هم دارد. بديهي است که تنها سياست خارجي نميتواند در اين مساله نقش ايفا کند. اين مساله در سطح شوراي عالي امنيت ملي و در سطح سران نظام ميتواند مورد حل و فصل قرار بگيرد. در حال حاضر جهت گيري سياست خارجه ايران به حفظ حوزه هاي محدود نفوذ مان مانند لبنان و سوريه و تا حدي نيز يمن و عراق است اما به نظر ايران ميتواند افق ديد بسيار فراتر از اين نيز داشته باشد. ايران ميتواند حوزه نفوذ گستردهتري داشته باشد گرچه مناطق مذکور ميتواند به عنوان حوزه مورد نفوذ و حياتي جمهوري اسلامي به جهان معرفي شوند اما مفهوم اين سخن به معناي دخالت نيست بلکه بدين مفهوم است که ما ميتوانيم با ايفاي يک نقش سياسي مثبت و يک نقش ديپلماتيک ويژه در منطقه و جهان اسلام به همگرايي جهان اسلام کمک کنيم. ايفاي چنين نقشي زماني ممکن است که بتوانيم با عربستان به عنوان اصليترين رقيب منطقه مشکلات مان را تقليل دهيم و بعد به سمت و سوي حل و فصل آن گام برداريم. بنابراين ايفاي يک نقش استراتژيک در خاورميانه به وسيله ايران بدون حل و فصل مسائل منطقه با عربستان سخت وپيچيده است.
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد