مثلث/
متن پيش رو در مثلث منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
يک خبر مهم اين روزها در محافل سياسي سينهبهسينه نقل ميشود. يک خبر که هنوز رنگ و بوي رسمي نگرفته اما تعداد راويان آن شايد موجب شده بر احتمال درستي آن افزوده باشد. روايت اين است: «هاشميرفسنجاني در آخرين جلسهاي که داشته انتقاداتي جدي از حسن روحاني را مطرح کرده، نسبت به نوع و ضعف تعاملات او با حاکميت اعتراض کرده و البته گفته که اين نوع از دولتداري ممکن است به ضرر کشور باشد». محسن رضايي که دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام است وقتي با سوالات خبرنگاران دراين مورد مواجه شده اينگونه پاسخ داده است: «روز يکشنبه (روز درگذشت آيتالله هاشمي 19 دي) ما خدمت ايشان بوديم و بحثهاي مهميصورت گرفت که محرمانه است اما جمعبندي ما اين بود که اگر بخواهيم کار بزرگي در کشور انجام دهيم همه بايد با يکديگر و با سياستهاي کلي که رهبري ابلاغ کردهاند همراه باشيم تا پشتيباني مردم و مقام معظم رهبري را نيز داشته باشيم.» اگر اين خبر صحت داشته باشد آيا ميتوان همين ابتداي مطلب اين گزاره سوالي را مطرح کرد که: «آيا هاشمي رفسنجاني هم در زمره کساني قرار گرفته بوده که به عبور از روحاني فکر ميکنند؟»
خبرهايي از جلسات محرمانه جماران
نکته اين است که قبل از درگذشت هاشمي رفسنجاني، خبرهاي ديگري هم در اين رابطه مطرح شده بود. از جمله اينکه ميگفتند هاشميرفسنجاني پنج جلسه محرمانه با محمدرضا عارف داشته است. جلساتي که بر مبناي آن اين شايعه را بهوجود آورده بود که محمدرضا عارف گفته است: «يا من را خردادي کنيد و يا ارديبهشتي». به يک معنا او گويا گفته بوده که يا براي انتخابات رياستجمهوري نامزد مورد حمايت ائتلاف باشد و يا براي انتخابات هياترئيسه خرداد ماه.
جهانگيري ميآيد؟
يک خبر ديگر هم در اين مورد وجود دارد. يکي از نمايندگان مجلس پيش از اين گفته بود: «در اين روزها معاون اول رئيسجمهور(جهانگيري) به افراد مختلف مراجعه ميکند و ميگويد که روحاني اميد ندارد و دچار ترديد شده است تا به نوعي خود او بتواند وارد عرصه شود.» بعد از آن هم گفته شد که حسن روحاني در ديداري با اسحاق جهانگيري از ديدارهاي انتخاباتي او گلايه کرده و گفته است که بنا دارد شخصا نامزد انتخابات باشد.»
حالا سوال اين است که آيا اسحاق جهانگيري آنگونه که برخي خبرهاي ديگر هم روايت ميکنند در نهايت نامزد انتخابات خواهد شد؟
آقاصادق کانديدا ميشود؟
در خبر ديگري هم آمده است که صادق خرازي بنا دارد نامزد انتخابات رياستجمهوري ارديبهشتماه شود. برخي ميگويند جلساتي هم در اين مورد تشکيل اما صادق خرازي فعلا اين قضيه را تکذيب کرده است.
روحاني مخالفت کرد
اما در جماران خبرهاي ديگري هم بوده است. از جمله اينکه ميگويند حسن روحاني در جماران يک جلسه مشترک با هاشمي رفسنجاني داشته است. جلسهاي که ضمن آن هاشمي رفسنجاني به حسن روحاني گفته است که بهتر است قبول کند فرد يا افراد ديگري هم به همراه او به صورت پوششي نامزد انتخابات شوند تا آنها بتوانند قدرت مانور بيشتري داشته باشند. اين پيشنهاد البته با مخالفت حسن روحاني مواجه ميشود.
راز ناهار کاري آقاي وزير
آنگونه که وزير بهداشت روايت کرده او در آخرين روز از حيات هاشميرفسنجاني، در يک ناهار کاري با او حضور داشته و حرفهاي مهمي هم در اين جلسه مطرح شده است. هفته گذشته اما خبر قابل توجهي در مورد اين نشست کاري مطرح شد. برخي کانالهاي تلگرامينوشتند که براساس شنيدهها، مرحوم هاشمي پيش از فوت از دکتر هاشمي وزير بهداشت دعوت کرده و ناهار را با هم صرف کردهاند و در اين نشست مرحوم آيتالله هاشمي خطاب به وزير اعلام ميکند شرايط سياسي به سود دولت و آقاي روحاني نيست و بنابراين نياز به گزينه جايگزيني براي آقاي روحاني وجود دارد تا در صورت تداوم شرايط به زيان دولت، شما را بهعنوان نامزد رياستجمهوري معرفي کنيم.
قاضيزادههاشمي، وزير بهداشت البته بلافاصله بعد از انتشار اين خبر ضمن تکذيب اين شايعات گفته است: متاسفم از اينکه در کشورم هر دروغ و تهمتي به جز عدهاي خاص رواج پيدا کرده و بدون برخورد در رسانه منتشر ميشود. مرکز روابط عمومي و اطلاعرساني وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي هم بعد از آن اعلام کرد مطلبي که در گروهها و شبکههاي اجتماعي با عنوان «آخرين وصيت سياسي آيتالله هاشمي رفسنجاني» منتشر شده، از اساس کذب است. در ادامه اين تکذيبيه آمده بود: در آخرين ديدار وزير بهداشت با آيتالله هاشميرفسنجاني در ساعات آخر عمر ايشان، چنين صحبتي درخصوص انتخابات رياستجمهوري ۹۶ مطرح نشده است.
اما قاضيزاده هاشمي هميشه از سوي بخشي از اصلاحطلبان مورد نقد بوده است. بخشي که بر اين باور هستند اقدامات قاضيزاده براي انتخابات رياستجمهوري است. بهعنوان مثال روزنامه آرمان با انتشار کاريکاتور وزير بهداشت در صفحه نخست خود، قاضيزاده را به سياسيکاري و برنامهريزي براي انتخابات رياستجمهوري سال 96 متهم کرد و نوشته بود: «قاضيزاده هاشمي ميخواهد رئيسجمهور شود؛ تکذيب شود يا نشود اما برخي مراودات و روشهاي خبري شدن برخي اقدامات وي اين شائبه را به ذهن متبادر ميکند که نکند هدفي بالاتر از وظايف وزارتي مدنظر دارد. چه آن زمان که موضع سياسي خود را در ابهام قرار ميدهد، چه زماني که ميداند براي بهتر ديده شدن چه بايد کرد و به کجا بايد رفت! بد نيست در اين زمينه نگاهي به عملکردهاي يکي از رقباي روحاني در انتخابات گذشته رياستجمهوري بيندازيم. او با اقدامات خود در دوره مديريتش سعي کرد ضمن خدمترساني، از اين اقدامات بهرهبرداري تبليغاتي و سياسي لازم را هم بکند اما به هر دليل نتيجه مثبت و قابل انتظاري نگرفت و حتي در شهري که او اين خدمات را ارائه داد ميزان رايش نسبت به کانديداهاي مطرح ديگر پايينتر بود. حال اگر قاضيزاده هاشمي بهرغم ميل باطني خودش از سوي دوستان يا مشاوران در اين مسير (کانديداتوري) حرکت کند بايد تجربيات کانديداي شکستخورده را مرور کند شايد محبوبيت امروز او در آن زمان پاسخي معکوس دهد.» برخي اخبار حکايت از آن دارد که قاضيزاده هاشمي چندان بيرغبت نيست که نامزد انتخابات 96 باشد.
آقاي دکتر نامزد ميشود؟
«برخي براي نامزد شدنم در انتخابات ۹۶ حرفهايي به من ميزنند»، اين واکنش مسعود پزشکيان است به خبرهايي که در مورد نامزدي او منتشر شده است.گفته ميشود حتي او ستادهاي انتخاباتياش را هم تشکيل داده است. اما مسعود پزشکيان کيست؟
مسعود پزشکيان، متولد 1333 در شهر مهاباد، دوران مدرسه و هنرستان را در شهرهاي مهاباد و اروميه گذراند و سپس در رشته پزشکي شهر تبريز قبول شد. پس از انقلاب مسعود پزشکيان به تاسيس انجمن اسلامي دانشجويان دانشکده پزشکي تبريز پرداخت. در سال 1373، از طرف عليرضا مرندي، وزير وقت بهداشت و درمان دولت هاشمي رفسنجاني، به رياست دانشگاه علوم پزشکي تبريز منصوب شد و تا سال 1379 در آن دانشگاه ماند. فرهادي وزير بهداشت و درمان در دوره اول رياستجمهوري خاتمي، در اواخر دوران وزارت خود از پزشکيان دعوت کرد که بهعنوان معاون سلامت به تهران برود.به اين ترتيب پزشکيان عازم تهران شد و شش ماه معاونت سلامت وزارت بهداشت را بر عهده داشت. نهايتا در دور دوم رياستجمهوري خاتمي، براي تصدي مقام وزارت بهداشت به مجلس معرفي شد و راي اعتماد گرفت.» بعد از دوران وزارت پزشکيان در مجلس نهم و دهم نماينده تبريز بوده است. او اکنون نايب رئيس مجلس است.
حاميان نامزد پوششي در اکثريت
ايده نامزد پوششي گويا غير از هاشمي رفسنجاني، طرفداران ديگري هم داشته است. از جمله مرتضي الويري، مشاور نزديک به هاشمي رفسنجاني در زمان حياتش که درباره ضرروت معرفي نامزد پوششي گفته است: «به سه دليل ما احتمال ميداديم و ميدهيم که آقاي روحاني را در صحنه انتخابات نداشته باشيم. اول آنکه خودش نيايد، مثلا به او گفته شود آمدنت به مصلحت نيست يا فشارها آنقدر زياد شود که او بگويد من نيستم. کروبي ميگفت فکر ميکني ما نميدانيم خاتمي راي نميآورد؟ ما يقين داريم. ميگفت تو که روبهروي من نشستهاي، اگر کسي بگويد اين الويري نيست، اصغرزاده است من هم ميگويم خاتمي راي ميآورد. ميخواست به تعبير خودش مثال لري بزند که من شيرفهم شوم. دليل دوم اينکه ما در مورد تصميم شوراي نگهبان نميتوانيم برآورد روشني داشته باشيم، وقتي چهار سال پيش ميبينيم آقاي هاشمي رفسنجاني ردصلاحيت ميشود ميتوانيم احتمال دهيم با دلايلي که اصلا براي ما روشن نيست و نخواهد شد صلاحيت آقاي روحاني را هم زير سوال ببرند. پس باتوجه به عملکرد گذشته شوراي نگهبان اين اتفاق محتمل است. مساله سوم اين است که بنا به دليلي که الان قابل محاسبه نيست ممکن است فضاي کلي جامعه به ضرر آقاي روحاني تغيير کند. ما به کرات در کشورهاي جهان سوم اين اتفاق را ديديم و نه تنها در کشورهاي جهان سوم، بلکه حالا آمريکا هم جلوي چشم ماست. در کشور ما هم ممکن است در آن روزهاي آخر ناگهان يک شايعه معادلات را به هم بزند و آراي اقشار فرودست را به طرف خاصي متمايل کند.به اين سه دليل هست که دوستان ما به صورت جدي به فکر مطرح کردن افرادي هستند که اين افراد، نه در عرض آقاي روحاني، بلکه در طول ايشان مطرح ميشوند. به عبارت ديگر اينها مطرح نميشوند که با آقاي روحاني رقابت کنند و آراي او را بشکنند. بلکه مطرح ميشوند که اگر يکي از سه عاملي که اشاره کردم اتفاق افتاد دست ما خالي نباشد.»
در ميانه تصميمگيري درباره روحاني
درباره حسن روحاني حرف و حديث در اصلاحطلبان زياد است. برخي ميگويند اصلاحطلبان نبايد زير بار حمايت از او در سال 96 بروند. برخي ميگويند نبايد در مورد حسن روحاني ريسک کرد. برخي هم ميگويند بايد فقط از او حمايت کرد. محمدرضا تاجيک در اين مورد گفته است: «براي من بسيار عجيب است که برخي افراد چگونه به خود اجازه ميدهند به صورت علني عنوان کنند که جريان اصلاحات در انتخابات آينده قرار است از چه کسي حمايت کند و هنوز هيچ اتفاقي رخ نداده استراتژي جريان اصلاحات در انتخابات رياستجمهوري آينده را براي رسانهها تئوريزه ميکنند. براي من هنوز مشخص نيست اين نگاه مستبدانه و توتاليتر چگونه در بين برخي شخصيتهاي اصلاحطلب شکل گرفته که به خود اجازه ميدهند به نام نامي جريان اصلاحات سخن بگويند. ما بايد اجازه بدهيم پنجرهاي جديد در جريان اصلاحطلبي باز شود و نسيمي تازه به اين جريان وزيدن کند.»
همين چندي پيش شرق از تاجيک پرسيده بود: «در فضاي رسانهاي تا بهحال از قول اصلاحطلبان بر اين موضوع تاکيد شده که همچنان در سال 96 هم از آقاي روحاني حمايت خواهند کرد. حتي برخي از تحليلگران معتقدند که انتخابات 96 با همه اين اتفاقات و آسيبي که بدنه اجتماعي از ماجراهاي اخير خورده است، به دليل اينکه راه ديگري ندارد، مثل اينکه فقط يک ماشين براي عبور داشته باشد، مجددا آقاي روحاني را انتخاب خواهد کرد، اين چه اندازه به واقعيت نزديک است؟ آيا درباره آلترناتيوهاي آقاي روحاني بهطور جدي در جريان اصلاحطلبي بحث شده است يا نه؟» و تاجيک هم جملات کوتاهي که در گفتوگو با آرمان امروز بيان کرده را اينگونه بسط داد:
«بله؛ ميشنوم و ميخوانم که برخي به نام ناميکليت و تماميت اصلاحطلبي از حالا تجويزهايي ميکنند، من چنين صلاحيتي را نه براي خودم و نه براي دوستاني که از اين موضع سخن ميگويند، نميبينم؛ بايد ببينيم عقل جمعي در فضاي اصلاحطلبي چه حکم ميکند. در نهايت بالاخره نخبگان اصلاحطلبي کنار هم مينشينند به جمعبندي ميرسند و آن جمعبندي را بهعنوان اراده جريان اصلاحطلبي در آينده مطرح ميکنند. ميدانم در جريان اصلاحطلبي، خيليها هستند که به گزينههاي ديگري ميانديشند و خيليها هستند که از شرايط کنوني عبور کردهاند؛ اما آيا تصميم و تجويز آنها عقلايي است؟ من درباره هيچکدام از اينها صحبت نميکنم؛ زيرا استدلالهاي لازم را نه شنيدهام و نه ارائه کردهام؛ اما بايد در مواجهه عقول و استدلالها، ما به استدلال برتر برسيم و در نهايت همه به قواعد آن تن بدهيم، هرچند برخي از ما از آن دل خوشي نداشته باشيم يا چندان نپسنديم؛ اما بههرحال بهعنوان عقل جمعي بايد پذيراي آن باشيم. هنوز آن اتفاق نيفتاده است؛ بنابراين اگر برخي از افراد جايي صحبت ميکنند، من دوستانه از آنها ميخواهم يا تاکيد کنند که اظهارنظر شخصي ميکنند، يا اينکه بالاخره به شکلي سخنان خودشان را توجيه کنند که بدنه اصلاحطلبي متوجه شود، اينها چنين اقتدار، مقبوليت و منزلتي دارند که به نام تمامياصلاحطلبان سخن بگويند؛ بنابراين اين فضا وجود دارد و ناظر به روزهاي آتي است. ما به زمان احتياج داريم تا درباره اينکه چه فضايي بايد ايجاد شود و چه کسي بايد کانديداي اصلاحطلبان شود، تصميم بگيريم و ببينيم ما ميخواهيم با چه برگي بازي کنيم؛ اين هنوز کاملا مشخص نشده است.»
در اظهارنظري ديگر عطريانفر گفته است: «اصلاحطلباني که آقاي روحاني را گزينه اول و آخر اعلام کردهاند، نظر شخصي خود را مطرح نکردهاند، بلکه نوعا اظهارات آنها معطوف به جمعبندي جبهه اصلاحات است، جبههاي که رهبران اصلاحات نيز در ميانه آن نقش تمامکننده و تعيينکنندهاي دارند.»
احمد شيرزاد هم در مقالهاي در روزنامه آرمان امروز در اين باره نوشته بود: «معتقدم طرح چنين مسالهاي (نامزد پوششي) انحرافي است و به هر دليلي که مطرح شده يا کج سليقگي است يا به نوعي خدايي نکرده غرضي در مطرح کردن چنين موضوعي وجود دارد.»فيضا... عربسرخي نيز ديگر فعال ستادي اصلاحطلبي بود که بحث کانديداي پوششي را به باد انتقاد گرفت. او در مصاحبه با روزنامه الکترونيکي اميد ايرانيان طي اظهاراتي گفت: «معرفي کانديداي پوششي ممکن است مشکلاتي را ايجاد کند. کساني که اين بحث را مطرح کردند، دغدغههايي داشتند که واقعي هم است اما به نظرم اين مسالهاي نيست که ما آن را بخواهيم در سطح عمومي مطرح کنيم و حتي برايش کار تبليغاتي انجام دهيم. اين دغدغه را بايد در سطح تصميمگيران جبهه حل و فصل کرد. بنابراين من به دوستان همراه دولت توصيه ميکنم از تبليغاتي کردن اين بحث بپرهيزند. چون بحث از يک دغدغه است.»عبدي درباره بحث حمايت تام يا مشروط اصلاحطلبان از روحاني به اعتماد گفته است: اصلاحطلبان گمان ميکنند که چارهاي جز حمايت از روحاني ندارند، در حالي که بايد نگاهشان را به نحوي اصلاح کنند که اين گزينه را نه از روي ناچاري که آن را انتخاب خود بدانند! او در پاسخ به اين سوال که چرا اصلاحطلبان يکپارچه از روحاني حمايت ميکنند، تصريح ميکند: چرا نکنند؟ دنبال چه چيزي هستند که ممکن باشد و بتوانند آن را از طريق ديگر تامين کنند؟ عبدي همچنين درباره بحث «کانديداي پوششي و آلترناتيو روحاني» يا به قول تاجيک «کارتهاي اصلاحطلبان» نيز در پاسخ به خبرنگار اعتماد اينطور ميگويد که: «چنين پرسشي در حال حاضر بيهوده است، اهدافي را که روحاني در حال حاضر تامين ميکند، حتي بالاتر از سقف امکانات اصلاحطلبان است. بالاتر از سقفي که خودشان بتوانند تامين کنند. طرح چنين پرسشهايي ناشي از فقدان تحليل و برنامه روشن نزد برخي از اصلاحطلبان است. در ادامه همين مناقشات، «محمد هاشمي» برادر هاشمي و از کارگزارانيهاي قديمي نيز به صحنه آمد در بخشي از گفتوگوي خود با خبرگزاري ايلنا درباره هر دو موضوع سخن گفت. او در اشاره به بحث کانديداي پوششي و در پاسخ به ايلنا تصريح کرد: «اگر اصلاحطلبان چنين موضوعي را مطرح ميکنند و ميگويند در کنار روحاني گزينههاي ديگري بايد داشته باشيم به اين دليل است که اگر بر فرض يک درصد صلاحيت روحاني تاييد نشد افراد ديگري وجود داشته باشند، که در صورت تاييد نيازي نيست در کارزار رقابت نامزد ديگري حضور داشته باشند. بايد به ياد داشته باشيم از طرفي انتخاب گزينه ديگر در کنار روحاني باعث ريزش راي او ميشود؛ زيرا هر شخصي که وارد ميدان رقابت ميشود براي خود ميزاني راي دارد که ميتواند آراي نامزذ اصلي را کاهش دهد. درون جناح اصلاحطلب بعضا اگر چنين مسائلي مطرح ميشود عمدتا توسط اشخاص گفته ميشود. ما نميبينيم در شوراي اصلاحطلبان يا يکي از احزاب آن چنين مطالبي مطرح شود، عموما اين نوع حرفها از سوي شخص گفته ميشود.» او همچنين در اشاره به ماجراي حمايت تامّيا مشروط و شايد در کنايه به تاجيک! در ادامه صحبتهايش تصريح کرد: «نبايد اين توقع را داشت هر جرياني که از او(روحاني) حمايت ميکند حتما بايد جايي در کابينه داشته باشد.»
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد