رجا/
متن پيش رو در رجا منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
امريکن اينترپرايز درباره زمينههاي بازدارندگي ايران در منطقه و برخورد با طرحهاي امنيتي ايالات متحده نيز نوشته است: «نبوغ ايران در ساخت سلاح به صورت بومي و مهندسي معکوس ساختارهاي چيني و روسي، شگفتآور بوده است. اگر ايران بتواند ظرفيتهاي متعارف خود را به اندازه کافي تقويت کند، تأثير «بازدارندگي» حضور نظامي متعارف آمريکا در منطقه کاهش مييابد و احتمال آنکه ايران تصميم بگيرد از نيروي نظامي عليه متحدان آمريکا استفاده کند، افزايش پيدا ميکند.»
«آيا برجام مانع از شکلگيري جنگ عليه ايران شده است؟» پاسخ به اين سوال ميتواند يکي از اصليترين شبهاتي را که از سوي دستگاه ديپلماسي در ماههاي اخير مطرح شده، از ميان ببرد و شرايط را براي تحليل دقيق و صريح افکار عمومي از دستاوردهاي برجام فراهم کند.
انديشکده «امريکناينترپرايز» در گزارشي که اخيرا در تحليل دکترينهاي نظامي ايران منتشر کرده، درباره منطق رفتاري تهران در برابر تهديدات جنگطلبانه نوشته است: «ماهيت دکترين نظامي ايران تهاجمي نيست، بلکه دکترينهاي تدافعي هستند که همچنان بر حوزه نظامي ايران حکمفرمايي ميکنند و چهار هدف اصلي را دنبال مينمايند: امنيت حکومت، دفاع ارضي، بازدارندگي نمايشمحور (يا نمايش قدرت)، و بازدارندگي تلافيجويانه.»
اين گزارش اضافه کرده است: «بين چشماندازهاي 5 سالهاي که از پايان جنگ عراق تا کنون در ايران تدوين شده، سه چشمانداز اول (سالهاي 1990، 1995 و 2000) صرفاً روي اولويتهاي اقتصادي تمرکز داشتهاند و مستقيماً به موضوعات سياست خارجي، سياست دفاعي و مسائل امنيتي نپرداختهاند. اين در حالي است که اين وضعيت با تدوين چشمانداز 20 ساله تغيير کرد؛ به طوري که چشماندازهاي توسعه سال 2005 و 2010، شامل جهتدهيهاي مفصلي در زمينه نيازهاي دفاعي و امنيتي ايران هستند.»
امريکن اينترپرايز درباره زمينههاي بازدارندگي ايران در منطقه و برخورد با طرحهاي امنيتي ايالات متحده نيز نوشته است: «نبوغ ايران در ساخت سلاح به صورت بومي و مهندسي معکوس ساختارهاي چيني و روسي، شگفتآور بوده است. اگر ايران بتواند ظرفيتهاي متعارف خود را به اندازه کافي تقويت کند، تأثير «بازدارندگي» حضور نظامي متعارف آمريکا در منطقه کاهش مييابد و احتمال آنکه ايران تصميم بگيرد از نيروي نظامي عليه متحدان آمريکا استفاده کند، افزايش پيدا ميکند.»
در پايان اين گزارش هم تاکيد شده که «اگر ايران بخواهد راههاي پيچيده و ترکيبي مانند سرمايهگذاري بر ظرفيتهاي متقارن و نامتقارن را پيش بگيرد، آمريکا مجبور خواهد بود تا رويکردي دقيقتر و موشکافانهتر را نسبت به موضوع بازدارندگي در منطقه خليج فارس اتخاذ کند که پاسخگوي چالشهايي باشد که ايران براي آمريکا ايجاد خواهد کرد.»
نگاه دقيق به جزئيات اين گزارش نشان ميدهد که اساسا و به دليل بنيان دفاعي و تاثيرگذاري منطقهاي ايران در يک دهه اخير، گزينه نظامي نه تنها در دستور کار دولت آمريکا قرار ندارد بلکه اصلا نميتواند به عنوان يک نسخه نيز براي سياست خارجي کاخ سفيد پيچيده شود؛ چرا که ظرفيت جمع کردن تبعات هرگونه اقدام نظامي عليه ايران در اختيار ايالات متحده قرار ندارد.
در واقع و با استناد به گزارش اين انديشکده معتبر در حوزه مسائل جهاني، ميتوان اينگونه نتيجه گرفت که برجام نه تنها امنيت ملي ايران و به دنبال آن احتمال درگيري نظامي عليه کشورمان را کاهش نداده بلکه اقدامي کاملا تعريف شده در راستاي برهم زدن نظم تعريف شده توسط تهران در منطقه و تضعيف ابزارهاي پيشگيرانه ايران در زمينه يک جنگ احتمالي است.
حالا بهتر ميتوان به پرسشي که در ابتداي متن مطرح شد، پاسخ داد؛ پرسشي که براي پاسخ منفي دادن به آن کافيست رفتار دولتهاي مختلف آمريکا در برابر سياستهاي همراهي و سياستهاي مقاومتي را رصد کرد.
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد