خبرآنلاين/
متن پيش رو در خبرآنلاين منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
شوراي شهر تهران در چهاردوره عمر فعاليت خود فقط سه کرسي داشته که زنان براي آن تکيه زدهاند. در دوره پنجم انتخابات شوراها سخن از در نظرگرفته شدن سهم زنان در فهرستي شده که طلسم حضور سهزن دردورههاي قبلي را بشکند اما پرسش اين است که چرا بايد از افزايش سهم زنان در شوراها به ويژه شوراي شهر تهران دفاع کنيم؟ آيا زناني که در اين چهاردوره عضو شوراي شهر بودهاند کارنامه قابل قبولي داشتهاند؟
زهرا بهروزآذر، نسرين وزيري و هانيه گرائيلي سه متولد ۱۳۶۰ هستند که تجربههاي متفاوت فعاليت اجتماعي - سياسي دارند. اين سه با حضور در کافهخبر در ميزگردي از افزايش حضور زنان در عرصه مديريت شهري دفاع کردند. بهروزآذر، عضو حزب اتحاد ملت است و تخصص بازاريابي دارد. وزيري، خبرنگار و روزنامهنگار است و تخصص در علوم ارتباطات دارد. گرائيلي نيز دبيرفراکسيون زنان مجلس دهم است و علاوه بر شيمي، علوم سياسي را تا مقطع دکتري ادامه داده است.
اين سه زن جوان تأکيد دارند که بايد زنان و جوانان در شوراهاو مديريت شهري حضورپيدا کنند زيرا بدون حضور زنان بخشي از مطالبات جامعه از نحوه تردد در پيادهرو تا حمل و نقل عمومي بدون پاسخ مانده يا ناقص پرداخته شده است.
ميزگرد خبرآنلاين در کافه خبر را با اين سه زن که کانديداي انتخابات شوراي شهر شدهاند، در ادامه بخوانيد؛
اين روزها در عين حال که اصلاحطلبان وعده دادند ۳۰درصد از فهرست انتخاباتي شوراي شهر خود رابه زنان اختصاص ميدهند و در عين حال نصف سهميه ۲۰درصدي جوانان را هم دختران جوان تشکيل خواهد داد پرسش اين است که چرابايد ليستي از زنان براي ورود به شوراي شهر ارائه کنيم؟ چرا از ورود زنان به شوراي شهر بايد حمايت کنيم؟
گرائيلي: ابتدا اميدوارم همچنان که مدعي هستيم مشي رسولاکرم(ص) را در پيش گرفتهايم پايبند به اخلاق باشيم و امروز به ويژه اخلاق سياسي در جامعه ما به شدت در حال محک خوردن است و نزد مردم ما هم حرف و عملمان يکي باشد. براين تأکيد کردم زيرا اصلاحطلبي برپايه اخلاق شکل گرفته است. اما اينکه گفتيد دورههاي گذشته خانمها خيلي در شوراها نبودند و هيچ معياري براي اينکه بگوييم خانمها در شورا چه کارنامهاي دارند نداريم خيلي موافق نيستم. موضوع اينجاست که در همين دوره چهارم شورا وقتي بررسي ميکنيم ميبينيم آقاياني هستند که هيچ برونداد و خروجياي کارشان و حضورشان در شوراي شهر پايتخت نداشته است. اما اگر پرسش اين باشد که چرا بايد از خانمها استفاده کنيم بايد بگويم مسأله خيلي مهمي که ديده نشده اينکه نگاهمان به مدرنيته سختافزاري است. به هر حال زنان در همين شهر زندگي ميکنند و نيازهاي زنان در اين شهر بايد ديده شود اما مصداق ملموس اين حرف اين است که متأسفانه اگر زني بخواهد درحالي که فرزند خردسال خود را همراه دارد از حمل و نقل عمومي استفاده کند و کالسکه بچه خود را همراه داشته باشد عملاً نميتواند. اين يعني شهر به گونهاي طراحي شده که براي مادر و فرزندش فکري نشدهاست. اگر همين زن بخواهد مادرپيرش را روي ويلچر براي تردد به بيرون ازخانه بياورد با چه موانعي روبهرو ميشود؟ اين همانجاهايي است که مديران شهري بدون توجه کار خود را پيش بردهاند و همانجاهايي است که غيبت زنان حس ميشود. بايد توجه داشته باشيم که اين زنان هستند که عموما سرپرست فرزندان و همراه کهنسالان خانواده هستند. وقتي ميگوييم چرا در پيادهروها اين همه مانع ايجاد کردهايد ميگويند چون ميخواهيد موتورسيکلت وارد پيادهرو نشود اينجاست که ميفهميم نيازهاي زنان در شهر اصلاً ديده نشده است و يک خانم در ساختار تصميمساز اصلاً حضور نداشته وگرنه شيوه مديريت و تصميمگيري او اينگونه برونداد نداشت. عموما خانمها نگاه دقيقي به شهر دارند . پرسش اين است که در المانهاي شهري چقدر به زنان و کودکان توجه شده است؟
اگر صرفاً به کارنامه شوراي شهر تهران به عنوان ابرشهر کشور نگاه کنيم از يکسو شاهد اين هستيم که در هر دوره فقط سه زن در شورا عضو شدهاند و از سوي ديگر عملاً کارنامهاي براي دفاع از عملکرد زنان ندارند که امروز بخواهيم از ورود زنان به شورا دفاع کنيم؟
گرائيلي: اينکه الان ميخواهيم زنان در فهرست شوراي شهر حضور پررنگ داشته باشند ولي قبلاً نبودهاند، نبايد با اين پرسش مواجه شود که زنان در کارنامه شوراي شهر چقدر حضور داشتهاند. مگر تا به حال هيچ وقت ۱۷ نماينده به مجلس راه يافته بودند؟ براي همين من به شدت موافق تبعيض مثبت هستم. اگر ما منتظر آقايان باشيم تا مديريت هاي کلان را به زنان بسپارند آنها اين کار را نخواهند کرد . بالاخره اين صندليهاي مديريتي جاي خوبي است که مردان دارند از آن استفاده ميکنند. با اين توصيف بايد تأکيد کنيم علاوه بر تعيين سهميه براي زنان بايد تأکيد کنيم زناني که به شوراي شهر راه پيدا ميکنند به برنامه ششم پايبند باشند و برنامه عدالت جنسيتي که در برنامه ششم تصريح شده را به خوبي پيگيري کنند. نمونه آن در مديريت شهري است. چگونه است که شهرداري تهران ۹ معاونت بزرگ دارد و طول اين سالها به ويژه دوره پرثبات شهرداري آقاي قاليباف حتي يک زن به عنوان معاون شهرداري منصوب نشده است ؟
شايد آقاي قاليباف در پاسخ به پرسش شما بگويد من زني را نميشناسم که بتواند در حد و توان معاونتهاي شهرداري تهران فعاليت کند؟
گرائيلي: اين متفاوت از حوزه سياسي است. داريم درباره حوزه شهري صحبت ميکنيم. اگر در حوزه سياسي زنان کمتر حضور دارند چون ريسکش بيشتر است. اما در حوزههاي اجتماعي و فرهنگي ريسک کمتري براي زنان مطرح است. دراينجا و در مورد بررسي کارنامه زنان شورا نبايد استثنائات را محاسبه کنيم. اگر در شورا خانم ايکس بوده و خطايي مرتکب شده آقاي زد را هم داشتيم آقاي ديگري را هم داشتيم که اصلاً حضور موثري نداشته ولي هيچکس درباره عملکرد ضعيف مردان اينگونه کارنامه آنها را ملاک قرار نميدهد. در نهايت وقتي يک زن يا يک مرد وارد شورا ميشود نماينده آحاد مردم آن شهر در شوراي شهراست. ولي بايد بتوانند به خوبي مطالبان زنان را به طور جدي پيگير باشند نمايندگان قبلي هم بايد بيايند توضيح بدهند چه کارهايي پيش رفت چه اقداماتي کردهاند.
شما چطور خانم وزيري؛ فکر ميکنيد براي معرفي زنان در فهرست انتخاباتي شوراهاي شهر به ويژه با نگاهي به ۴دوره کارنامه شوراي شهر تهران زنان کارنامهاي قابل دفاع دارند که امروز بخواهيم از حضور آنها در شورا حمايت کنيم؟
وزيري: قطعاً خانمها و آقاياني که عضو شوراي شهر بودهاند بايد درباره عملکردشان گزارشي به مردم بدهند. من براين نکته تأکيد کنم که اعضاي شوراي شهر قبلي بايد نسبت به دوره عضويت خود بايد پاسخگويي کنند آن هم در شرايطي که چهار سال هم فرصت داشتند چه در شورا و چه در رسانه ميتوانستند گزارش کار خودشان را تشريح کنند. اما متأسفانه در شرايطي که هيچکدام از اعضاي شوراي شهر فعلي گزارشي از عملکرد خود ارائه نکردهاند در آستانه هر انتخاباتي شاهد آن هستيم که عملکرد و کارنامه زنان را گونهاي نقد ميکنيم که گويي فقط زنان عضو شورا بودهاند. اي کاش شما از مردان عضو شورا هم ميپرسيديد که چه کردهايد؟ مضاف براينکه نفس حضور زنان در بحثهاي مديريتي به نظر من با يکسري موانع روبهروست چه به سبب تاهل چه به سبب عدم حمايت خانواده يا حتي اعتماد به نفس خوشان. در نتيجه تصميمگيران که عموما آقايان هستند نقش کمتري به زنان دادهاند. مانع ديگر پيش روي زنان نگاه اجتماعي و فضاي مردسالار جامعه است. بخشي از موانع پيش روي زنان هم سياسي است و همين منجر به نوع نگارش قوانين ما شده که در اين موضوع بخشي به مذهب ارتباط پيدا ميکند. ما در نظام سياسي کشورمان در ۵ دوره اول مجلس فقط ۴ زن و آن هم از تهران نماينده داشتهايم. تازه بعد از ۱۰ دوره تازه به ۱۷ زن در مجلس رسيدهايم. سرعت رشد زنان در جامعه در مناصب سياسي و مديريتي کلان به مراتب کمتر از آقايان است. در طول يازده دولت فقط يکبار وزير زن داشتهايم. تنها معاونت رييسجمهور در اين يازده دولت يا معاونت زنان بوده و يا سازمان حفاظت محيط زيست و اين دون شان نظام ماست که بعد از ۳۷ با چنين وضعيتي روبهرو باشد. بنابراين ما نيازمند تبعيض مثبت به نفع زنان هستيم تا بتوانيم با اين قوانين مردسالار دست و پنجه نرم کنيم و پيش برويم. وقتي در در افغانستان سهميه ۳۰درصدي به زنان ميدهند شاهديم که در ايران با مخالفت روبهرو ميشود و فوراً تأکيد ميکنند که بايد براساس شايستهسالاري باشد. اتفاقاً ما هم مخالف شايستهسالاري نيستيم ولي قرار نيست شايستهسالاري به معناي حضور نداشتن باشد. علاوه بر اين ما نيازمند يک فرهنگسازي در اين موضوع هستيم. وقتي ميبينيم که در ترکيه شرايط به گونهاي شده که زنان ميتوانند تهديد به عدم مشارکت کنند و سهم مناسب خود را در مناصب پارلماني و مديريتي کلان بگيرند بايد در ايران نيز زنان به اين درک و خودباوري برسند که بايد خودشان به خودشان رأي بدهند و بتوانند ظرفيتهاي خود را تقويت کنند.
شما به موضوع جامعهمردسالار، موانع پيش روي زنان و همينطور اعتماد به نفسدر زنان اشاره کرديد. در بسياري مناطق به ويژه مناطقي که بافت سنتي و قوميتي دارند رأي زنان رأي شوهر يا پدر يا خانواده آنهاست. شما اين را مرتبط با مردسالاري تحليل ميکنيد يا مولفهاي ديگر ؟
وزيري: اين بيشتر به سبب عدم داشتن اعتماد به نفس است . يک بخش هم به اين برميگردد که در سالهاي گذشته انجمنها و سازمانهاي موفقي نداشتهايم تا بتوانند زنان را وارد فضاي شهري کنند. ببينيد در قانون و در تشريح وظايف شوراي شهر بعد از انتخاب شهردار، ايجاد زمينه براي حضور و فعاليت مردم در شهر بهعهده شوراهاست. حالا عضو شورا مرد باشد يا زن باشد. الان ما نيازمند اين هستيم که گزارشي داشته باشيم و اعضاي شوراي شهر بگويند شوراهاي محله و سراهاي محله کارکرد مثبتي داشتهاند يا خير ؟ يا در موضوع توانمندسازي زنان دورههايي گذاشتهاند و اينکه چقدر توانستهايم زنان خانهدار را به حضور در فضاي اجتماعي بکشانيم تا هم پتانسيل و تواناييهاي آنها را شناسايي کنيم و هم بتوانيم براي انجام برخي امور شهري از پتانسيل کار داوطلبانه آنها بهره بگيريم.
گرائيلي: ببينيد من معتقدم جامعه به اين بلوغ رسيده است که رأي خود را به يک زن بدهد. وقتي شما در يک منطقه کوچک و شهرستاني کوچک که تنها يک نماينده از آن منطقه به مجلس راه مييابد شاهد هستيد که مردم رأي خودرا به يک زن جوان ميدهند اين نشانده اعتماد جامعه به زنان است. نمونه آن را در شهرستان دير و کنگان در مجلس دهم ديديد که به يک زن رأي دادهاند. چگونه است که مردان و زنان اين مناطق به يک زن رأي دادهاند تا نمايندهاشان شود ولي مديران کشور نتوانستهاند به سپردن مسئوليت به زنان قدم پيش بگذارند؟ بنابراين فکر ميکنم گرفتاري ما آن است که آقاياني در ساختار قدرت هستند و نميگذارند به زنان مسئوليت سپرده شود وگرنه جامعه به اين جامعه به اين بلوغ رسيده است که مسئوليت و منصبي را به يک زن بسپرد و ما نمونهاش را در استان بوشهر، استان اصفهان و استان آذربايجان شرقي ديدهايم.
وزيري: اساساً بايد از مديران مرد بپرسند اگر يک مرد و يک زن باشند که هر دو تخصص و توانمندي يکسان دارند چه چيزي باعث ميشود که مرد انتخاب شود و زن را انتخاب نکنند؟
در حوزه فعاليت محلي و شهري يکي از مهمترين مسائل به ويژه در شهرهاي کوچک اين است که مديريت شهري جايي براي حضور زنان در شهر ايجاد کند. مثل پارک بانوان. وقتي زن خانهدار جايي جز خانه براي گذران اوقات خود ندارد عملاً به شبکههاي تلويزيوني و ماهوارهاي پناه ميبرد و در درازمدت احساس بطالت و بيفايدگي ميکند. در بسياري از شهرها وقتي با اعضاي زن شورا صحبت کرديم با اين خواسته از سوي مردم مواجه شديم که تأکيد ميکردند مردم از آنها پارک بانوان ميخواهند و همين اندک خواسته هم در تصميمات به سختي رنگ اجرا ميگيرد
بهروزآذر: مهمترين بحثي که در مورد حضور زنان و ورود آنها به انتخابات به عنوان نامزد مطرح است مشارکت آنها در فضاي تصميمگيري است.ما در مديريت مياني شاهد حضور زنان هستيم به سبب آنکه با افزايش زنان تحصيلکرده مواجه بودهايم. اما از مديريت مياني به مديريت عالي که بحثهاي سياستگذاري و تصميمگيري کلان مطرح است حضور زنان را نميبينيم . اين عدم حضور زنان ناشي ازآن است که بخشي از جامعه ناديدهگرفته شدهاست . بهترين مردان هم که در اين مراکز فعال باشند باز هم نيازهاي زنان را نميشناسند. من نيازهاي در پايينترين سطح به نيازهاي بهداشتي و انگيزشي تقسيم ميکنم و منظورم از نيازهاي بهداشتي نيازهاي اوليهاي است مثل دريافت دستمزد. حضور زنان باعث ميشود هم نيازهاي بهداشتي و هم نيازهاي انگيزشي در تصميمگيريها مورد توجه قرار گيرد. زنان به سبب روحيه مديريت مادرانهاي که دارند جامعنگر و مصلحتانديش هستند و بيشتر از آنکه وظيفهگرا باشند ملاحظهگرا هستند. مديريت مادرانه هم صرفاً يک ويژگي زنانه نيست و در مردان هم ديده شده است و الان به عنوان ترمي در مديريت منابع انساني مورد توجه قرار گرفته است.
اگر برگرديم به پرسش اول با توجه به آنچه الان گفتيد آيا زناني که به شوراي شهر راه يافته بودند کارنامهاي قابل دفاع دارند که بتوانيم در اين برهه زماني با تأکيد بر سهميه زنان تعداد بيشتري زن را به شورا بفرستيم؟
بهروزآذر : استفاده از تبعيض مثبت به اين معنا نيست که به صرف زن بودن به آنها مسئوليت بدهيم زيرا با اين نگاه به نتيجه مطلوب نميرسيم. اينکه فرايند حضور زنان در شورا چگونه باشد مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته است. الان ساز و کاري که شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان در نظر گرفته است تا بتوان براساس آن چگونگي انتخاب زنان را ساماندهي کرد . لذا صرف اينکه من زن هستم و متخصص امور شهري هم هستم قرار نيست به عنوان تبعيض مثبت به من امکان ورود به فهرست اصلاحطلبان را بدهند و بايد يکسري ويژگيهاي مديريتي هم داشته باشم.در تبعيض مثبت تأکيد برا اين است که اگر دو نفر يعني بين يک زن و مرد همه چيز مثل هم بود تبعيض مثبت به نفع زن قائل شده و اورا براي مسئوليت يا وظيفهاي در سطح کلان انتخاب کنيم.
يکي از مهمترين وظايفي که مديريتهاي محلي بايد به انجام آن مشغول باشند استفاده از پتانسيل انساني در آن محل يا منطقهاست. پرسش اساسي از مديريت شهري چه در تهران و چه در کلانشهرها اين است که براي بيرون کشيدن زنان خانهدار از خانه و به تکاپو واداشتن آنها چه کردهاند؟ همانطور ميدانيد در کشور ۱۹ ميليون نفر زن خانهدار داريم که در عموما به جز فعاليت خانه نقش ديگري در اقتصاد و فعاليتهاي اجتماعي - اقتصادي و حتي سياسي ندارند. اين ماندن در خانه خيلي از آسيبها از جمله افسردگي براي زنان خانهدار به همراه داشتهاست. از جمله سادهترين اقدامها شناسايي توانمنديهاي زنان خانهدار و بسيج آنها در کارهاي داوطلبانه و حتي آموزش و کارآموزي است . آيا نشانهاي از مديريت شهري در اين عرصه و فعاليت با زنان ديدهايد؟
وزيري : يکي از مشکلات ما اين است که اساساً آنچه در قانون اساسي در اصل ۲۷ براي برگزاري تجمعات و راهپيماييهاي مسالمتآميز آمده اجرايي نشدهاست که اين قدرت و توان جمع شدن را تمرين و تجربه کنيم. لذا ديدهايم که زنان همواره در قالب فعاليتهاي مذهبي و يا خيريه گردهم جمع شدهاند و يا فعاليت با محور بهداشت و سلامت زنان که بيشتر متوجه کنترل و درمان بيماريهاي زنان بوده و فعاليت ديگري خارج از آن چنين چيزي نداشتهايم. در چنين شرايطي شاهد بودهايم که آقاي قاليباف وقتي ميخواست از شورا رأي بگيرد وعده افزايش ۱۰درصديمديران زن در شهرداري تهران را داد ولي هيچگاه در مديران کلان و مياني شهرداري تهران شاهد حضور زنان نبودهايم. اصلاً الان آقاي قاليباف بيايد و گزارشي بدهد که وضعيت عمل به آن وعده خود به هنگام گرفتن رأي از شوراي شهر چيست؟ پرسش ديگر در مورد فعاليت زنان در شهر اين است که ما ببينيم چند ان.جي.او داشتهايم که بقا داشتهاند؟ خيلي از ان.جي.او ها صرفاً حمايت مالي نميخواستهاند و فقط يک فضاي مناسب ميتوانسته حرکت آنها را تسريع کند. الان يک انجمن زنانه حداقل به يک مکان نياز دارد درست است که شوراهاي محله و همين سراهاي محله کارهاي آموزشي خوبي شروع کردهاند.
گرائيلي : اتفاقاً من دراينباره ميخواهم از تجربه عيني خودم بگويم زيرا جمع کردن خانمها در سراهاي محله را از نزديک ديدهام. در اين مورد هم شاهد آن هستيم که برخلاف ادعاهاي آقاي قاليباف مبني بر توجه به مردم محروم فعاليت در محلهها و سراي محلههاي شمال شهر بيشتر و بهتر بودهاست. در برخي از سراهاي محله شاهد آن هستيم که سراي محله تغيير کاربري داده و شده محل پخت و توزيع. اين در حالي است که يکي از وظايف شوراها فربهکردن جامعهمدني و تقويت فعاليتهاي مدني است. يکي از نقدهاي ما به نحوه فعاليت ستاد توانمندسازي سمنها در شهرداري تهران است. در حمايت از سمنها ساز و کار صحيحي نبود. الان نميخواهيم فعاليت اعضاي شوراي شهر که در اين زمينه مسئوليت داشتند را نقد کنيم چون خودشان بايد بيايند جواب بدهند اما مسأله اين است که نمايندگان شورا بايد به دنبال آن باشند که توزيع امکانات در شهر به خوبي انجام گيرد.
در اين زمينه شاهد آن هستيم که در شمال شهر فعاليت محلهها پوياتر و در جنوب کندتر و نامناسبتر است. اگر همين فضاهاي را در اختيار ان.جي.اوها به ويژه ان.جي.اوهاي زنان قرار دهند وضعيت فرق ميکرد. گو اينکه قرار نيست ان.جي.او هم چشم به انتظار کمک جايي نظير شهرداري باشد.
خب يکي از مهمترين ايرادهاي شهرداري به ويژه در تهران اين است که از هر مکان عمومي که در اختيار مردم قرار ميدهد ميخواهد پول درآورد. اجارههاي سنگين غرفههاي ميوه و ترهبار گرفته تا فضاهايي نظير همين سراي محله و امثال آن.
گرائيلي : ببينيد من با کمک مالي شهرداري به سمنها مخالفم. کمک نقدي راه را به بيراهه ميبرد و از هدايت و توسعه ما را بازميدارد. واقعيت اين است که توسعه کمکهاي نقدي به رواج فرهنگ گداپروري کمک ميکند که متأسفانه الان شاهديم برخي کانديداهاي انتخابات رياستجمهوري به شدت هم آن را تبليغ و توصيه ميکنند.
ما بايد تسهيلگر و بسترساز فعاليتهاي مردم باشيم و در مورد ان.جي.اوها بايد حمايتگري کنيم آنها خودشان کارشان را پيش ببرند نه اينکه بياييم و به هر ان.جي.او در تهران ۵ميليونتومان بپردازيم . اصلاً اين رقم به کجاي درد ان.جي.اوها ميرسد؟ متأسفانه خود شورا در اين دام افتاده است. الان وقتي وضع تهران اين باشد شاهديم که در شهرستانها اصلاً وضع ان.جي.اوها خوب نيست
اينکه خانمهارا ساماندهي کردهباشند به شما به تأکيد ميگويم اصلاً کاري نشده است و شاهد آ هستيم که افسردگي به شدت بين خانمها به ويژه خانمهاي خانهدار پيشرفت ميکند. آنچه در تهران و در مديريت شهري تهران شاهد هستيم اين است که تهران به سان کارگاه شده و صرفاً به فکر ساخت تونل و ساختن پل هستند. ولي راه براي پيادهو عابر نداريم. امکاني که خانمها بتوانند با مادر پيرشان يا پدرپيرشان يا با طفل خردسالشان تردد کنند نداريم. به حمل کالسکه و مشکلاتي که قبلاً هم اشاره کردم. موضوع ديگر اين است که چندتا از پارکهاي ما يا فضاهاي عمومي ما امکان شيردهي براي مادران به کودکانشان را دارد که بعد ما انتظار داشته باشيم مردم و به ويژه زنان در شهر حضور مؤثر داشته باشند؟
بهروزآذر: درباره فعاليت مديران شهري در مورد ساماندهي زنان ما مطلق نميتوانيم بگوييم که انجام دادهاند يا نه. مشکل شوراي شهر تا الان اين بوده که پرسش درستي براي انجام همه پروژههاي شهري طراحي نميکند که با پاسخدادن به آن مشکلي از مشکلات مردم برطرف شود. کارها از اين پرسش شروع ميشود که چه کاري انجام بدهند يا چه کاري براي خانمها انجام بدهيم؟ اما واقعيت اين است که چرايي و چگونگي خوب طراحي نميشود. نميدانند چرا خانم خانهدار را ميخواهيم بکشانيم بيرون و در انجام آن کار مرحله «چگونگي» را مشکل دارد. نکته ديگر اين است که ما در بخشبندي و هدفگذاري براي هر بخش از جامعه يا زناني که ميخواهيم مخاطبمان در مديريت شهري باشند درست عمل نميکنيم. برنامههاي کلي ميدهيم و همه زنان خانهدار را به يک شکل ميبينيم. اينکه جنس مطالبات زنان خانهدار يکسان نيست مورد توجه برنامهريزان شهري ما نيست. همه شعار ميدهيم جامعه محذوف نظير سالمندان از خدمات شهري استفاده کنند ولي چگونه؟ اتفاقاً به سبب آنکه سالمندان و معلولان و کودکان خانواده ارتباط و زمان بيشتري با زنان خانواده صرف ميکنند توجه به نيازهاي زنان بخشي از اين نيازهاي جامعه محذوف ما را پوشش ميدهد. ورود سالمندان و معلولان به شهر از دو جنبه محيطي و خود فرد اهميت دارد. ما اگر ميخواهيم شهرمان پيشرفت کند بايد هردو را تقويت کنيم . در پژوهشي که حزب اتحاد ملت ادر مورد مطالبات زنان خانهدار نجام داده است با اين مطالبه مواجه شدهايم که اولين چيزي که ميخواهيم اين است که ما وقتي با فرزندمان از خانه خارج ميشويم بتوانيم بدون کمک کالسکه فرزندمان را پيشببريم. همينطور در مورد همراه سالمندان. سالمندان بر اين مطالبه تأکيد کردهاند که راه چنان نيست که مطمئن باشيم پايمان پيچ نخورد. اين همان نيازهاي اوليه و نيازهاي بخش بهداشتي است .
وزيري :درست است، اصلاً نيازسنجي درستي از نيازهاي عمومي جامعه و به طور خاص زنان نميکنيم ولي براي آنها برنامهريزي ميکنيم.
بهروزآذر : ما اصلاً مخاطبمان را بخشبندي نميکنيم. مثلاً در بازارچهها يا ديگر مکانهايي که خدماتي به مردم ارائه ميشود. اصلاً زنان ميتوانند به راحتي به بازارچهها بروند؟ براي همين ميگويم که چرايي انجام پروژهها و برنامهها خوب طراحي نميشود.
وزيري : اتفاقاً يکي از کارهايي که مجلس ششم به خوبي آن را نيازسنجي کرد و متناسب آن راهکار داد بحث سفر زنان به خارج از کشور بود که در راه تصويب با پيچو خمهاي بسياري مواجه شد. همان ماجرايي که در دو سال گذشته شاهد جلوگيري از خروج يک زن فوتباليست شد.
بهروزآذر : در سطح شهري خيلي از مشکلات از جمله ضروريات است تا خدمات لوکس. وقتي ما طبقهبندي درستي از مخاطبمان در شهر نداريم شاهد چنين مخاطراتي ميشود. الان ما در مورد زنان خانهدار بايد توجه داشته باشيم که طبقه زنان تحصيلکرده خانهدار و مادران شاغلي که الان خانهدار شدهاند و قبلاً شغل داشتهاند با زنان خانهدار عام تفاوت دارند. فرض کنيد الان يک مادر ميخواهد برود ورزش ولي هيچ جايي نيست که کودکش را صرفاً براي ۲ساعتي که او ميخواهد به ورزش برود نگهداري کند و مهدکودکها حاضر به پذيرش کودک براي ۲ ساعت در روز يا روزهاي خاص نيستند. وقتي به نيازهاي زنان با بخش بندي مناسب نگاه ميکنيم ميبينيم نيازهاي زنان کف مطالبات است. يا در پارکها اسباببازي ها عملاً براي يک دوره سني است و وقتي کودک از ۷-۸ سالگي وارد ۱۰-۱۲ سالگي ميشود هيجانش را در پارک و فضاي بازي چگونه تخليه کند؟ اين روند تا ۲۵ سالگي هم ادامه پيدا ميکند.
اگر بخواهيم جمعبندي کنيم تا به حال درباره چه بحث کردهايم بايد بگوييم که نيازهاي زنان توسط مديريت شهري درست سنجيده نشده است و درست هم به آن پاسخ داده نشدهاست و شايد به به نيازهاي غيرضروري پاسخ داده شده است. اگر بخواهيم در سطح کلان رابطهاي پيدا کنم بين شوراي شهر و موضعگيريهايشان و عملکرد شهردار تهران چه ميتوانيم بگوييم. در حالي که شاهديم شهردار تهران در سال ۱۳۹۳ به ناگاه به سراغ تفکيک جنسيتي در فضاهاي اداري شهرداري ميرود.
بهروزآذر : علت اينکه ما صداي شوراي شهر را نشنيدهايم تعامل و ساختار شوراي شهر و نوع مديريت آن بودهاست که به يک شوراي شهر نمايشي تبديل شده و عملاً هيچ اتوريته بر شهرداري ندارد. به جاي آنکه شورا شهرداري را مديريت کند اين شهرداري بوده که شورا را اداره کردهاست. بحث فساد به سبب جابهجايي موقعيت و نقشهاش اين دو بروز و ظهور پيدا کردهاست. ديدهباني برتدوين سياستهاي کلي شهرداري عملاً انجام نگرفتهاست. اينکه چرا شهرداري به جاي پرداختن به نيازهاي واقعي شهر و شهروندان به سراغ تفکيک جنسيتي رفته است شايد بخشي از اين کار متوجه نيازي در دل شهرداي بودهاست ولي در کل تفکيک جنسيتي سبب شده زنان ما حذف شوند و از فضاي مديريتي که داشتند کنار گذاشته شوند.
گرائيلي : اينکه فرمودند شوراي شهرداري شده بود تا شوراي شهر من هم موافقم. شوراي شهر به جز مسائلي چون تفکيک جنسيتي در مسائل پيچيدهتر و مهمتر مثل فساد ورود نميکردند. اما ميخواهيم توضيحي در مورد نگاه به زن از سطحي کلانتر بدهيم. ما معتقديم در حوزه معارف بعد از خلفاي راشدين نگاه به زن دچار انحراف شدهاست. مرحوم آييهوند تحليل خوبي در اينزمينه داشتند خيلي خوب به نقد آن پرداخته بودند. واقعيت اين است که نگاه اسلام به زن بسيار مترقي است کما اينکه ما شاهديم يک زن در کنار حضرت امير حضور دارد و اميناو يک زن است. حضرت زينب(س) در کنار امام حسين (ع) و زندهنگاهدارنده قيام کربلا يک زن است. اما شاهديم که برداشتهاي غلط از معارف اسلام شده و ما با اين نوع نگاه مسأله داريم که بايد در اين دوره شوراي شهر اعضاي شوراي شهر در راستاي اصلاح مديريت در شهرداري و تأثير اين نوع نگاه به تبيين درست معارف ديني بپردازند و مانع از ورود چنين ديدگاههايي به مديريت شوند. اسلام يک نگاه بلندنظرانه و متعالي به زن دارد و متأسفانه آقاي قاليباف معتقدند زن بايد در خانه باشند، اعتقادشان اين است که خانه را مديريت کنند و با بررسي عملکرد ايشان در انتصاب زنان در شهرداري هم ميتوانيم اين ديدگاهرا ملموس بيابيم. اعضاي شوراي بايد در قبال وعدههاي دروغين موضع مشخص داشته باشد و اينکه او به شورا قول ميدهد ۱۰درصد از مديريتها را در شهرداري به زنان بسپارد ولي اين کار را نميکند. اگر ما اين نگاه جمهوري اسلامي به زن را مبنا قراردهيم که قرآن فرموده ما انسان را از نفس واحد خلق کرديم آن وقت در محيط کار که قرار است افراد کار کنند نياز به تفکيک جنسيتي و در خيابانها نيازي به گشت ارشاد نبود.
وزيري: وقتي در زمان آقاي احمدينژاد او هم درباره تفکيک جنسيتي صحبت کرده ميبينيم که اين برگرفته از يک تفکر و ديدگاه در جامعهاست. وقتي اوايل انقلاب اسلامي موضوع پردهکشيدن در کلاسهاي دانشگاه مطرح ميشود و امام (ره) هم با آن مخالفت ميکنند نبايد از ريشهدار بودن اين ديدگاه و حل ريشهاي آن غافل بود. در بررسي ريشههاي چنين ديدگاهي ميبينيم که برخي تبعيضهاي قانوني عليه زنان نيز ناشي از همين ديدگاه است. براي مثال با وضعيتي که قانون در مورد مرخصي زايمان اعمال ميکند کارفرما و مدير در به کارگيري زنان اعمال نظر ميکند و يک زن را انتخاب نميکنند.
بهروزآذر : به نظرم در تفکيک جنسيتي خود شهرداري و خود افراد شاغل هم نقش داشتهاند. بگذاريم اين موضوع را از زاويه ديگري بنگريم. اينکه آقاي قاليباف در مقطعي دستور به تفکيک جنسيتي داده از منظر مطالبه کارکنان شهرداري هم قابل بررسي است. ما متأسفانه بامعضلي مواجهيم تحت عنوان بدنه عظيم کارمندان بدون کيفيت روبهرو هستيم. کارمنداني که اصلاً در محيط کارياشان نيستند . در بدنه شهرداري ۶۰هزار پرسنل استخدام شدهاند آن هم با يک رانتهايي. به نظر بايد پژوهشهايي صورت گيرد که ببينيم چقدر از اين کارکنان واقعاً کارمندان با کيفيت براي مديريت شهري هستند. در شرايطي که با کارمندان بدون کيفيت مواجه باشيم که اساساً در محل کار، کاري براي انجام نداشته باشند طبيعي است که به دنبال راحتي محيطي را بجويند که راحتتر باشند و تفکيک جنسيتي را دنبال کنند. اما موضوع تفکيک جنسيتي هيچگاه در فضاي بخش خصوصي مورد استقبال قرار نگرفت چون در آنجا همه در حال فعاليت و کارند زيرا بايد خروجي داشته باشند و بايد کاري انجام گيرد. در بخش خصوصي علاوه بر آنکه کارمند به خروجي فکر ميکند به آورده حاصل از آن خروجي هم ميانديشد و همين سبب ميشود محيط کاربه فضاي کار تبديل نشود و جايي براي کار نيست.
گرائيلي : به نظر من واقعاً لازم است مطالبات همه زنان بررسي و سنجيده شود زيرا مطالبات قشر کارگر با مطالبات قشر خانهدار يا زنان نخبه متفاوت است. وقتي زنان در موقعيت قانونگذاري و سياستگذاري قرار ميگيرند با نگاه پوششي که به همه اقشار و همه مطالبات دارند بايد بتوانند به شکلي عمل کنند که يک برنامه براي کل جامعه ارائه نشود و به تناسب برنامههاي براي امرار معاش، فراغت و يا رفع نيازهاي شهري ديگر بدهد. طبيعي است که مطالبه همه زنان اين نيست که مدير شوند.
بهروزآذر : بله من هم همين نظر را دارم و کاملاً با اين تفاوت در مطالبات برخورد داشتهام. زنان فرهيخته و نخبه جامعه مطالباتي دارند و تأکيد دارند که بايد شهر معماريهاي زنانه داشته باشد در حالي که مطالبه عامي هم وجود دارد.
وزيري: به نظرم خمودگي بر رفتار شوراها واقع شدهاست . قانون براي شوراها ۳۴ وظيفه تعريف کردهاست . از اين ۳۴ وظيفه ۱۰ وظيفه ماهيت نظارتي دارد. ما مشکلي در امور شوراها داريم که ناظر بر ناظر نداريم. يک مطالبه جدي اين است که گزارش عملکرد درست و قانع کنندهاي از اعضاي شوراي شهر نداريم. وظيفه شورا فقط وظيفه انتخاب شهردار نيست و از زمان انتخاب شهردار تا کنون وظيفه ارائه عملکرد از ساير وظايفي که بايد انجام ميدادند را دارند. اينجا لازم ميدانم برنکتهاي تأکيد کنم که همزماني انتخابات شوراهاو رياستجمهوري را به فال نيک ميگيرم. همه نامزدها راجع به حضور زنان شعارهاي بسياري دادهاند. اما جالب است که يکي از کانديداها يعني آقاي قاليباف که شهردار تهران بوده است با وجود چنين شعارهايي هيچ کارنامه قابل قبولي در حوزه زنان ندارد. نکته ديگر هم اين است که ما معلول مديريت جزيرهاي هستيم. بايد با استفاده از ترفند هايي جلوي جزيرهاي عمل کردن شهرداري به ويژه در مورد حوزه زنان گرفته شود. مثلاً فعاليتي که معاونت امور زنان و خانواده رياستجمهوري در حوزه زنان انجام ميدهد، سازمان بهزيستي و بعد شهرداري تهران و نبايد اعضاي شوراي شهر از هرسه مورد بي اطلاع باشند و کار جديدي را بدون اطلاع آنها سه نهاد ديگر شروع کنند.
سئوال ديگري را از نقش و جايگاه زنان از منظر سياسي در شوراي شهر تهران مطرح ميکنم. شوراي شهر تهران جايگاه سياسي خاصي پيدا کردهاست. نگاهي به انتخابات قبلي نشان ميدهد برآمدن فهرست آبادگران در شوراي دوم پايتخت چگونه سرنوشت سياسي کشور را تغيير داد و با معرفي «محموداحمدينژاد» به عنوان شهردار بستر براي ورود او به انتخابات رياستجمهوري را فراهم کرد. سرليست آبادگران در گام بعدي «محمدباقر قاليباف» را به مردم تحميل کرد و او چندبار از سکوي شهرداري تهران مدعي رياستجمهوري شدهاست. شهرداري پول و ساز و کار گستردهاي براي چنين مانورهايي هم دارد. اعضاي دوره پنجم و به ويژه ورود زنان چگونه ميتوانند مانع از برآمدن چنين افرادي از دل جريانهاي سياسي شوند؟ بنابراين پرسش اين است که چه ارتباطي بين حضور زنان در فهرستها و تاثيرشان در سپهر سياسي کشور ميبينيد؟
گرائيلي: کلانتر نگاه کنيم اگر شورا و اعضاي آن همدل نباشند و اتحاد نداشته باشند و شاهد ليست بستنهاي موازي باشيم آن وقت شاهد آنچه در دوره چهارم در شوراي شهر تهران اتفاق افتاد خواهيم بود. اينکه چگونه از نبود اتحاد آقاي قاليباف به مردم تحميل شد. يا در سال ۱۳۸۴ به سبب عدم اتحاد اصلاحطلبان آقاي احمدينژاد به مردم تحميل شد. در صورت عدم اتحاد فارغ زا اينکه ما مرد باشيم يا زن همه شکست ميخوريم. در مورد نوع نگاه و تأثير تصميمات شورا بر عرصه سياست که گفته ميشود زنان چون تجربه ندارند خيلي بينش سياسي ندارند ابداً موافق اين ادعا نيستم. يا اين ادعا که پيچيدگيهايي که شهرداري ايجاد کرده زنان نميتوانند از آن برآيند. اولاً قرار نيست حتماً اعضاي شوراي شهر خودشان همه کارها را انجام دهند و حتماً نيازمند مشاوران قوي هستند. اما نگاه زنان به اعمال شفافيت از يک سو درکنار اين نکته که ريسکپذيري زنان کمتر است و به همين دليل خطايشان کمتر سبب ميشود آنها به دقت اقدام کنند و فرصت ها را به سادگي از دست ندهند و اتفاقاً خيلي خوب عمل کنند. بنابراين انتظار ميرود در دوره پنجم زنان بتوانند مانع از بروز فساد در مديريت شهري شوند. نگاه مادرانه دقيقتر و همهجانبهگراتر است و علاوه بر اين زنان پرسشگرترند دنبال پاسخ ميگردند اينها ابزارهايي است که به وقوع جريان آزاد اطلاعرساني کمک ميکند. ديگر تأکيد که اين روزها ميشنويم اين است که جوانها کمتجربهترند و همين ممکن است سبب بروز آسيبهايي شود. اتفاقاً معتقدم پاکدستي ربطي به سن و سال ندارد بلکه به نوع نگاه معرفتي و نگاه اخلاقي ربط دارد.
ببيند موضوع زهد و تقوا امور غيرمادي است و نميتوان به سادگي براي آن نمره تعيين کرد.
گرائيلي: الان قرار است به اصلاحطلبي و پاکدستي براي رفتن در ليست انتخاباتي نمره بدهيم. اين دو قابل اندازهگيرياست. بحث شجاعت افراد مطرح است و قرار نيست که هرکس از راه رسيد و گفت اصلاحطلب است از او پذيرفته شود.
بهروزآذر: مکانيسم هاي مختلفي براي تعيين اين موضوع هست.
گرائيلي: اتفاقاً اصلاحطلبي تعريف دارد و من از اين گفتمان دفاع ميکنم تا لحظه آخر زيرا يک گفتمان غالب در کشور ماست. مردم اقبال خوبي به گفتمان اصلاحطلبي که مقيد به خردجمعي و اخلاق و همينطور مبارزه با فساد است دارند. مگر امام حسين (ع) نفرمود که من آمدهام به اصلاح دين جدم قيام کنم. بنابراين اصلاحطلبي آني نيست که براي استيضاح نشدن شهردار در برابر فساد لابي ميکند.
وزيري: من اينجا در اين بحث ميخواهم بر اين تأکيد کنم که وظيفه شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان نبايد خودش را محدود به ارائه ليست کند. شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان الان ارائه فهرست و بعداً بايد بايد در ازاي معرفي اين فهرست متعهد باشد و آنها را به ارائه پاسخ ملزم کند و مدام از آنها پاسخگويي را مطالبه کند. انتظارمان از دو جريان سياس همين است. در مورد اتفاقي که براي خانم الهه راستگو و عدم التزام به برنامه ليستي که با آن به شوراي شهر رفته بود افتاد بالاترين اقدامي ميشد که در برابر يک فرد حزبي کرد. حزب او حکم اخراج او را صادر کرد اما آيا اين اخراج جبران آسيبي که خانم راستگو به عملکرد همحزبيهايش و حتي جناحاصلاحات وارد کرد را ميکند؟ نکته ديگر مقوله تربيت مديران براي نسل بعد است. ما در سال ۱۴۰۰ با کدام گروه از مديران ميخواهيم وارد انتخابات شويم؟ الان فرصت را بايد غنيمت بشماريم که تربيت مديران آيندهامان را انجام دهيم.
گرائيلي: اتفاقاً يک نقدي مطرح است که ميگويند پس شما ميخواهيد شوراي شهر را محل کارآموزي کنيد. ببينيد واقعيت اين است که جوانان ما فعاليت ان.جي.اويي قابل توجهي در کارنامه دارند و از آنجا که در دولتها راهشان ندادهاند از فرصت کارهاي ان.جياويي بهرهبردهاند. اما واقعيت اين است که کارآموزي نيست جواناني که الان ميخواهند وارد شوراي شهر شوند بسيار باهوش هستند و تجربه ان.جي.اويي ميتواند بسيار کمکحال آنها باشد.
وزيري: همانطور که مجلس اول تعداد زيادي نماينده زير ۴۰ سال داشت چرا الان اعتماد نميکنند؟
بهروز آذر : اتفاقاً من ميخواهم بر نکتهاي تأکيد کنم که اگر الان بر سهميه جوانان تأکيد ميکنيم ناشي از اين نيست که چندين سال به جوانان توجه نشده حالا جبران کنيم. اين خواسته اصلاً به جهت آن نيست که جوانان را ناديده گرفتهايم . ما دو نوع رويکرد در مديريت منابع انساني ارتقاء از طريق کشش يا هل دادن. جوامعي که مترقي نيستند وقتي يک نفر به پستي منصوب ميشود بقيه را با خود ميکشد اما در جوامع حرفهايار از هل دادن براي ارتقاء استفاده ميکنند . به هر حال اگر ما ميگوييم جامعه ما شور و نشاط ميخواهد و مديريت شهري ما نيازمند تحويل است اين شور و نشاط فقط با حضور جوانان ممکن ميشود. فکر و توانمندي، نشاط و شادي نزد جوانان است و يک فرد ۶۰ساله نميتواند اين مولفهها را داشته باشد. قرار گرفتن جوانان و افراد مسنتر در يک فهرست کمک ميکند مسنتر ها براي آن فکر نو و خلاقيت و شور و نشاط روش اجرا ابداع کنند و آن را عملياتي کنند.
آخرين مبحث ما حول اين پرسش است که حضور زنان در شوراي شهر تهران تا چه اندازه ميتواند فرايندهاي ضد فساد در مديريت شهري را تقويت کند. به نظر ميرسد عمدهترين چالش پيش روي دوره پنجم شوراي شهر تهران فسادبه ثبات رسيده در مديريت شهري باشد ؟
بهروز آذر: تحقيقي که در يکي از پاياننامههاي دانشجويي انجام شده نشان ميدهد زنان در مديريتهاي مياني به کاهش فساد کمک کردهاند. اما در مديريتهاي عالي نميتوانيم به ضرس قاطع بگوييم چون تجربه حضور زنان در مديريتهاي کلان فراگير نبوده و تحقيقي درباره آن صورت نگرفته است. همين الان شاهديم مردان براي ورود به ليست تا چه اندازه مشغول لابيگري هستند ولي زنان کمتر اين روحيه را دارند. زنان کمتر وارد حلقههاي فساد شده و ميشوند. از سوي ديگر زنان به گروههاي محذوف نزديکترند و همين در قانونگذاري به اين افراد کمک ميکند.
پرسش اصلي است که اعضاي شوراي شهر به بهشت نميروند. زمين سوختهاي به نام شهرداري تهران به شوراي پنجم به ارث ميرسد که بدهي بسياربالايي دارد و ساختار در هم تنيدهاي مانع از هر نظارتي و تغييري خواهد بود. زنان در براب راين ساختار سرطانگونه چه خواهند کرد؟
بهروزآذر: به نظر من حل مسأله شهر با تغيير ساختار اتفاق ميافتد که در طولاني مدت رقم ميخورد. الان شهروندان ديگر دنبال شهر آباد نيستند زيرا به اسم شهر آباد، شهر بحرانزده شده و نگراني شهروندان اين است که ژاپن اسلامي را نميخواهيم مبادا عراق يا سوريه شويم. براي اينکه اين تغييره اتفاق بيفتد و شهرداري روي ريل مديريت شهري قرار بگيرد بايد اميد و نشاط بازگردد و حضور زنان به بازگشت اميد و نشاط کمک ميکند.
وزيري: مديريت کلان در شهرها به ويژه تهران تبديل شده به مديريت بحران. برنامه مدون و بلندمدت از مديريت شهري ديده نميشود و صرفاً در حال مديريت مقطعي شهر هستند و همين است که شاهد بروز اتفاقي نظير فاجعه پلاسکو در تهران هستيم. وقتي ميشنويم که فقط ۲۰۰ ساختمان مرتفع از ساختمانهاي تهران استاندارد هستند ميفهميم با يک فاجعه روبهروييم. بايد به شکلي رفتار کرد که اعضاي دورههاي بعد نيز بتوانند اين برنامه را انجام داده و ادامه دهند.
بهروز آذر: زنان در اين زمينه چه ميتوانند بکنند؟
وزيري: من مخالف اين هستم که جنسيتي برخورد کنيم و بخواهيم با زنانه يا مردانه کردن مديريت کلان به فکر بهبود وضعيت باشيم. اما خوب است همانطورکه در بحث مبارزه با فساد آسيبشناسي شده و گفته ميشود زنان به کاهش فساد در مديريت موثرند حضور زنان در مبارزه با فساد شهري را هم بسنجيم.
گرائيلي : در بحث توسعه ميگوييم توسعه يعني استفاده از تمام ظرفيتهاي کشور براي اداره کشور در توسعه شهري ميگوييم استفاده از تمام ظرفيتهاي شهري براي اداره شهر. نيمي از ظرفيتهاي کشور و هر شهري را زنان تشکيل ميدهند و بايد نيمي از جامعه براي آنچه آقايان نميبينند در تصميمگيريها و تصميمسازيها وارد شوند تا بتوانيم حکمراني مطلوب را در سطح شهر و کشور رقم بزنيم. يکي از کارهاي جدي خانمها زنان به خاطر پرسشگري و شفافيت بيشتر نظارت شورا بر شهرداري را بهبود ببخشند.
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد
بازار