قانون/
متن پيش رو در قانون منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
منطقه هميشه پرآشوب خاورميانه سريال مشکلات را ادامه ميدهد و تا زماني که اصلاحات فرهنگي و درون قوميتي در اين بخش از دنيا صورت نگيرد روي آرامش را به خود نخواهد ديد و هر روز از آن سوي مرزها براي دخالت و کنترل زندگي ملل اين سر دنيا دستور و برنامه صادر ميشود. بعد از اعلام پايان عمر داعش در مناطقي از عراق و سوريه به نظر ميرسد اين گروهک تروريستي امروزه قصد تکثير خود را در افغانستان دارد. البته اين گروهک تروريستي زماني که در عراق و سوريه نيز فعاليت ميکرد نيم نگاهي به اين بخش از آسيا داشت. آنها در نقشهاي که براي حکومت پوشالي خود ترسيم کرده بودند افغانستان را نيز جزو آن اعلام ميکردند اما اين روزهايي که دستشان از بسياري از مناطق کوتاه شده به نظر ميرسد سعي ميکنند تا در حياط خلوت روسيه دوباره خود را تقويت کنند و به ميدان جنايت بازگردند؛ توهمي که سبب نگراني همسايگان افغانستان شده است.
واهمه تزارها
براي مثال ناامنيهاي تازه در افغانستان نگرانيهاي روسيه را برانگيخته و اين کشور را ناگزير ساختهاست تا به دليل جلوگيري از نفوذ تهديدها به کشورهاي آسياي ميانه به تاجسکتان کمک نظامي کند. کارشناسان روسي بر اين باور هستند که تهديدهاي تازه امنيتي، به ويژه تثبيت حضور داعش در افغانستان براي روسيه نگراني ايجاد کردهاست. آنان گفتهاند که روسيه ميخواهد نيروهاي مرزبان تاجکستان را در امتداد سرحد اين کشور با افغانستان افزايش دهد و تجهيز کند. رسانههاي روسي از قول مقامهاي نظامي اين کشور گزارش دادهاند که روسيه به تاجيکستان يک ميليارد وصد ميليون دلار کمک نظامي ميکند. نگراني روسيه در حالي مطرح ميشود که به تازگي ويديوهاي گروه داعش در جنوب پايتخت که گفته ميشود از کابل چندان دور نيست به نشر رسيد. اين ويديو فعاليت تروريستهاي داعشي که خودشان را شبيه اين گروه ساختهاند و بيرق آنان را نيز برافراشتهاند، نشان ميدهد. پيش از اين بارها از حضور و فعاليت گروه داعش در شماري از ولايتهاي افغانستان اخباري منتشر شده بود اما دولت افغانستان هميشه آن را رد ميکرد که البته در اين اواخر رياست جمهوري افغانستان حضور داعش را تاييد کرد و معاون دوم رياست اجرايي نيز يک گروگانگيري را به اين گروه وابسته دانست.
ترس همسايه شمالي
از سوي ديگر خبرگزاري آريانا در گزارشي نوشت که رييس جمهور تاجيکستان نسبت به حضور داعش در افغانستان ابزار نگراني کردهاست. امامعلي رحمان، رييس جمهور تاجيکستان با اشاره به سرحد مشترک طولاني اين کشور با افغانستان تصريح کرد اين کشور نميتواند در برابر حضور داعش در شمال افغانستان بيتفاوت باشد. محمد محقق، معاون رييس اجراييه اين کشور نيز گفته بود که پس از شکست داعش در عراق و سوريه، اين گروه تروريستي به صورت برنامه ريزي شده به شمال افغانستان منتقل شدهاند. چندي پيش آژانس خبررساني فرانسه از حضور تروريستهاي داعش در افغانستان خبر داده بود. براساس اين گزارش، اعضاي اين گروه تروريستي که به تازگي به افغانستان آمدهاند از اتباع الجزاير و فرانسه هستند و تروريستهاي محلي را آموزش ميدهند.
همانگونه که اشاره شد نيز از سوي ديگر مسکو براي حفاظت از سرحدات مشترک تاجيکستان با افغانستان تانکهاي پيشرفته و چند فروند چرخبال را به ارتش اين کشور تحويل داده است. بيبيسي نيز در گزارشي نوشته است که رييس جمهور تاجيکستان در سالانه خود در پارلمان کشورش خواستار افزايش کمکهاي جامعه جهاني به افغانستان شد وکمک به احياي اقتصادي و رشد اجتماعي افغانستان را بهترين راه استقرار صلح و ثبات در کشور و تامين امنيت در منطقه دانستهاست.
سناريوي جنايت
البته ايران نيز نگرانيهايي از وضعيت موجود در افغانستان دارد. در همين راستا رييس کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس گفت که آمريکا با برنامه ريزي در حال انتقال داعش به کشور افغانستان و ساماندهي آنهاست. علاءالدين بروجردي، در خصوص سخنان رهبر انقلاب مبني بر اينکه هدف آمريکا از انتقال داعش به افغانستان توجيه حضور خود در منطقه است، گفت که ايجاد ناامني و تجزيه کشورها سياست راهبردي آمريکا در جهان اسلام بهويژه در مواجهه با همسايگان جمهوري اسلامي ايران است.
نماينده مردم بروجرد در مجلس شوراي اسلامي اظهارکرد که بنابراين تلاش ايالات متحده آمريکا براي استقلال اقليم کردستان عراق از اين کشور و تشکيل نيروي 30 هزار نفري در منطقه کردنشين سوريه بخش از سناريوي مذکور محسوب مي شود. وي ادامه داد که ايالات متحده آمريکا پس از اينکه تروريست هاي داعش شکست خوردند، هم اکنون با برنامه ريزي در حال انتقال داعش به کشور افغانستان و ساماندهي آنهاست؛ بنابراين سناريو داعش مسئوليت انفجارات اخيري که در اين کشور رخ داد را به عهده گرفت که نمود بارزي از اين موضوع است. اين نماينده مردم در مجلس دهم تصريح کرد که البته افغانستان ملتي دارد که ابرقدرت اتحاد جماهير شوروي و آمريکا را شکست داده است و هم اکنون نيز آمريکا را در جنگ نيابتي که توسط داعش به راه انداخته است شکست خواهد داد.
رابطه اپوزيسيونهاي افغان با داعش
قبل از اينکه رسانههاي منطقهاي شروع به اطلاعرساني در اين زمينه کنند و رويترز سال گذشته در گزارشي نوشته بود: «يک ژنرال افغان که هدايت نبرد اين کشور با گروه تکفيري صهيونيستي داعش را برعهده دارد متوجه موضوعي عجيب در مورد تروريستهاي اين گروه شده است. آنها بعد از حملاتشان به نيروهاي ارتش افغانستان مهمات آنها را غارت نميکنند. براي ژنرال محمد وزيري اين امر نشانه آن است که جنگجويان داعش منابع مالي خوبي دارند. ژنرال وزيري روز يکشنبه خطاب به گروهي از خبرنگاران گفته بود که آنها پول زيادي دارند.
اين پول را چه کسي به آنها ميدهد؟ آنها اين پول را چگونه به دست ميآورند؟ من نميدانم. منابع مالي داعش، ادامه حملات اين گروه و آساني عبور اين تروريستها از مرز افغانستان-پاکستان بخشي از دلايلي بود که باعث شدند تا ژنرال وزيري درباره حملات به داعش در سال کنوني صحبت نکند. بخش اعظم پيروزيهاي ارتش افغانستان در مقابل داعش ناشي از حملات هوايي آمريکا عليه اين گروه از زماني بود که در ژانويه باراک اوباما، رييس جمهور آمريکا، به ارتش اين کشور اجازه داد تا به شبه نظاميان وابسته به شاخه داعش در افغانستان که داعش آن را خلافت خودخوانده «خراسان» ناميده ميشود، حمله کند. ژنرال جان نيکولسون، فرمانده ارشد نيروهاي آمريکا و ناتو در افغانستان، نيز گفت حملات واشينگتن باعث شد تا اراضي تحت تسلط داعش در استان ننگرهار از حداکثر9منطقه در سال گذشته به دو يا سه منطقه کاهش يابد. اما نيکولسون نيز در اين مورد محتاط بود. او گفت: «آيا داعش به همان بزرگي گذشته است؟ نه. آيا ما از اين کاهش قلمرو داعش دلگرم شدهايم؟ به طور حتم. اما ما بايد به اعمال فشار ادامه دهيم. شبه نظاميان وابسته به داعش مستقر در عراق و سوريه هرگز پيشروي زيادي در افغانستان نداشتهاند. گمان ميشود که داعش در افغانستان متشکل از اعضاي ناراضي ساير گروههاي تروريستي از جمله طالبان است که بيشتر در ننگرهار براي کنترل مناطق مختلف جنگيدهاند». در همان زمان ژنرال وزيري حضور داعش را در مناطق کووت، آچين و ده بالا تاييد کرد. هم ژنرال وزيري و هم ژنرال نيکولسون، که جداگانه صحبت ميکردند، درباره حضور داعش در امتداد مرز پاکستان نيز هشدار دادند. وزيري گفت شبه نظاميان داعش در مناطق مرزي با پاکستان مراکز آموزشي و زاغههاي مهمات در اختيار دارند و شمار اعضاي آنها در اين مناطق به حدود ۲۰۰۰ نفر ميرسد. وي گفت:آنها در اين مناطق مرتب در حال رفت و آمد هستند. نيکولسون نيز گفت رهبري نظامي پاکستان هم در مورد عضوگيري داعش در بين شبه نظاميان پاکستاني در سمت پاکستاني مرز مشترک افغانستان و پاکستان نگران است. او افزود: اين افراد اعضاي طالبان در سمت پاکستاني مرز دو کشور هستند که عليه پاکستان ميجنگند. بسياري از آنها به داعش پيوستهاند.
ادعاي رو دادن به طالبان براي مهار داعش
برخي سايتها و رسانههاي غير رسمي در سال گذشته و زماني که ايران درگير مبارزه با تروريستهاي داعش بود در گزارشهايي از نگرانيهاي مسئولان کشورمان خبر ميدادند. در همين راستا خرداد سال گذشته وبسايت المانيتور در يادداشتي به قلم باربارا اسلاوين خبرنگار روزنامه مشهور واشنگتن پست به ادعاهاي هاي اخير در مورد همکاري ايران با طالبان در افغانستان (به منظور مهار داعش) پرداخت و نوشت: «مقامات رسمي جمهوري اسلامي ايران سفر اخير ملا اختر منصور به اين کشور که در تاريخ 21 مي توسط هواپيماهاي بدون سرنشين آمريکايي در مرز ايران-پاکستان کشته شد را رد ميکنند اما کارشناسان افغان مدعي هستند که ايراني ها حدود يک دهه است که با طالبان همکاري و ديدار هايي پي در پي داشته اند زيرا بيم آن دارند که داعش به مرز هاي شرقي ايران نزديک شود؛ آن ها خطر داعش را به مراتب بالا تر از گروه طالبان ميدانند». در ابتداي اين يادداشت آمده بود: «اگرچه داعش حدود 1000 تا 3000 پيرو در افغانستان دارد اما مقامات ايراني بيش از اينکه نگران حضور پرتعداد تروريستهاي داعش در سوريه و عراق باشند بيشتر نگران حضور اندک اين افراد در افغانستان هستند». نويسنده در ادامه اين يادداشت نيز به شدت نگراني کشورهاي چون آمريکا، ايران و روسيه از حضور داعش در افغانستان پرداخته و به نقل از مشاور اسبق اوباما، بارنت روبين مينويسد: « من طبق مشاهدات صورت گرفته و همچنين تعامل با ايرانيان دريافته ام که حضور داعش در افغانستان بيش از آنکه براي نيروهاي آمريکايي و دولت اين کشور نگران کننده باشد براي مقامات ايراني نگراني روز افزون در پي داشته است. روس ها نيز در مورد اين مساله با ايران اتفاق نظر دارند». ايران و ايالات متحده آمريکاهمکاريهاي تاکتيکي را در مهار و از ميان بردن طالبان در افغانستان داشته اند بهخصوص پس از وقوع حادثه 11 سپتامبر، همچنين اين کشور در دهه 90 ميلادي نيز رابطه خصمانه اي را با اين شبه نظاميان داشت و در پي کشتار ديپلمات هاي خود به دست اين گروهک نهتنها تقويت نيروهاي شيعه افغان در شهر مزار شريف را آغاز کرد بلکه به جنگ اين گروهک در مرزهاي افغانستان نيز رفت. ديدگاه ايران و آمريکا در رابطه با افغانستان از زمان آغاز رياست جمهوري بوش پسر با شروع نوساناتي همراه بود که بعدها منجر به گسستگي عقايد مشترکشان در رابطه با اين کشور شد. پس از آنکه در سال 2005 آمريکا با افغانستان پيمان استراتژيک منعقد کرد و حضور نظامي خود در اين کشور را شدت بخشيد؛ ايران احساس نگراني کرد. زيرا قبل از اين واقعه هم، ايالات متحده حضور نظامي خود را در عراق شدت بخشيده بود و اينک با ايجاد پايگاه هاي دائمي خود در افغانستان موجبات نگراني مقامات ايراني را فراهم آورده بود. المانيتور در پايان اين يادداشت به سخنان جيمز چيرمن سفير اسبق ايالات متحده در افغانستان، پرداخته و نوشت: «يک دهه بعد حدود 10 هزار تن از نيروهاي آمريکايي مستقر در افغانستان شروع به خروج از اين کشور کردند اما همچنان صد ها تن از آنان در افغانستان ماندني شدهاند. با اين حال با اينکه دولت جديد افغانستان به رهبري رياست جمهوري جديد خود يعني اشرف غني شکننده بود اما آمريکا تصميم گرفت نيروهاي خود را از اين کشور خارج کرده يا حداقل کاهش دهد زيرا ايران با حضور نظامي آمريکا در همسايگي خود مشکل دارد و خواستار هرج و مرج در افغانستان نيست».
رد داعش
برخي کارشناسان نيز معتقدند که بعد از اينکه گروه تروريستي داعش در عراق و سوريه شکست خورد و بسياري از مناطق تحت کنترل خود را از دست داده و اکنون به دنبال محلي ديگر براي عرض اندام است. افغانستان يکي از کشورهايي محسوب ميشود که داعش توانسته است تا حدودي در آن رخنه کند اما اين گروه تروريستي طرفداران چنداني در افغانستان ندارد. کارشناسان ميگويند اين روزها، نفس تروريست هاي داعش در سوريه و عراق به شماره افتاده و پايگاه هايشان يکي پس از ديگري در حال سقوط است. تروريست هايي که از سال ۲۰۱۳ فعاليتهاي خود را در سوريه آغاز کردند و تا عراق گسترش دادند، تا نيمه اول سال ۲۰۱۵، با سرعت باورنکردني حدود ۵۰ درصد از خاک سوريه و بيش از ۴۰درصد مساحت عراق را تحت تصرف خود درآوردند؛ هر چند به مناطق تحت اشغال خود در سوريه و عراق بسنده نکردند و از سال ۲۰۱۵، با هدف يافتن کشور ديگر و ايجاد پايگاهي در آينده، حملات خود را تا شمال آفريقا توسعه دادند. اما آنها امروز ديگر نه سرزمين چنداني در اختيار دارند، نه سرنوشت خليفهشان مشخص است و نه از پياده نظام هايشان تعداد زيادي باقي مانده است.
همه تحليل گران در مورد اينکه بساط داعش به اين آساني از منطقه برچيده نخواهد شد و به اشکال گوناگون، به کشتار و خونريزي ادامه خواهند داد توافق دارند؛ خواه با سازماندهي مجدد و فعاليت در يک کشور جايگزين به جاي عراق و سوريه، خواه با انتقال به مناطق ديگر عراق و تشکيل شبکههاي جديد، يا فرار به سوريه که هنوز مناطق وسيعي از مرز آن با عراق تحت سيطره داعش است، يا فرار به مناطق وسيع صحرايي در کشورهايي که شاهد درگيريهاي داخلي هستند (مثل ليبي)، يا بازگشت به کشورهاي اصلي خود که از آنجا آمده اند و مشغول فعاليتهاي تروريستي در قالب تاکتيک گرگهاي تنها شوند.
در يک نگاه کلي، حضور داعش در منطقه ژئوپليتيکي و ژئواستراتژيکي خاورميانه و شمال آفريقا به سه شکل است:
۱ـ کشورهايي که داعش مناطقي از آنها را تحت سيطره و نفوذ خود قرار داده يعني: سوريه، عراق و ليبي
۲ـ کشورهايي که داعش بدون تصرف و کنترل سرزميني، در آنها حضور دارد مثل: افغانستان، پاکستان، مصر، الجزاير، لبنان، اردن، فلسطين، مالزي، اندونزي و نيجريه
۳ـ کشورهايي که داعش در آنها اقدام به عمليات تروريستي کرده است همچون ترکيه، تونس، کويت، عربستان سعودي، يمن و ايران (و البته کشورهايي همچون فرانسه، آلمان، آمريکا، بنگلادش از حوزههاي جغرافيايي ديگر)
آگاهان مسائل سياسي ميگويند کشورهايي مستعد فعاليت داعش در آينده هستند که از ويژگيهاي خاص و منحصر به فردي برخوردار باشند؛ برخي از مهمترين اين ويژگيها عبارتاند از:
۱ـ وجود خلأ امنيتي
۲ـ وجود درگيريهاي داخلي
۳ـ درگير بودن کشور با بحرانهاي سياسي و اقتصادي
۴ـ غني بودن کشور به لحاظ نفت و منابع معدني
۵ـ داشتن شرايط محيطي و جغرافيايي خاص همانند مناطق بياباني، جنگلي، کوهستاني و صعبالعبور
۶ـ بيسوادي يا کمسوادي مردم آن کشور
۷ـ تعلق خاطر مردم آن کشور به انديشه سلفيسم
نگاه داعش به سرزمين افغانستان
بنا به گزارشهايي که منتشر شده است بايد گفت اولين راهکار داعش براي مواجهه با چالش بيسرزميني، از مدتها پيش، در کنار کادرسازي و اقدامات ايدئولوژيک، ايجاد يک قلمروي مجازي، شبکهاي و اينترنتي را از شرق تا غرب جهان، از چچن تا استراليا و … بوده است. شايد بقاياي اين گروه در مواجهه با چالش بي سرزميني، ابتدا «زيرزميني» شوند؛ بعد به تدريج دارالخلافه بعدي را در فضاي مجازي و در قالب يک پايگاه اينترنتي ايجاد کنند، سپس اعضا به صورت شبکهاي و آنلاين با خليفه بعدي بيعت کنند و به اين ترتيب کادرسازي و شبکه سازي را تداوم بخشند. براي مثال اولگا سوخاريوا نويسنده مقالهاي در پايگاه خبري روسيا اليوم ادعا کرده که واشنگتن در حال تنظيم صفوف داعش براي انتقال عناصر آن به افغانستان است؛ او به نقل از «زبير مسعود»، عضو کميته امنيت ملي افغانستان تاکيد کرد که تروريستهاي داعش در حال تجديد قوا و تنظيم صفوف خود براي رفتن از سوريه و عراق به افغانستان، به خصوص ولايت بدخشان افغانستان در مرز با جمهوري تاجيکستان هستند.
اين نويسنده تاکيد کرده اين اطلاعات را حامد کرزي، رييس جمهور افغانستان نيز تاييد کرده و گفته که نيروهاي آمريکايي در افغانستان به دنبال تقويت مواضع داعش هستند. به نظر از آنجا که پاکستان، عربستان و قطر نفوذ وافر و برنامههاي درازمدت بسياري براي افغانستان دارند، گروههاي تروريستي سلفي و تکفيري اضمحلال فزاينده خود را در عراق و سوريه، در افغانستان جبران ميکنند؛ داعش مشغول يارگيري در افغانستان است و به تدريج در کنار طالبان خود را سازماندهي ميکند.
از طرفي ديگر برخي منابع ميگويند علاوه بر افغانستان، کشورهايي نظير ليبي و يمن هم از گزينههاي احتمالي داعش هستند. عمر معربوني، کارشناس نظامي لبنان ميگويد که داعش تلاش ميکند تا پارامترهاي سيطره و نفوذش را در بيش از يک مکان تقويت کند و اين اقدام را در شبه جزيره سينا، اردن و لبنان ادامه ميدهد بهگونهاي که ضامن ارتباطات و نفوذش در منطقه باشد اما رويکرد و توجه اصلي داعش الجزاير، ليبي و نيجر خواهد بود تا مثلث نفوذ خود را در مناطق صحرايي تثبيت کند.
از سمتي ديگر برخي آگاهان مسائل منطقه مي گويند يک احتمال وجود دارد که داعش ليبي را براي ادامه عمليات خود انتخاب کند؛ ولو اينکه نتواند بار ديگر خلافت خود را همچون سابق اعلام کند، بهخصوص که شاهد حضور روز افزون عناصر داعش در منطقه سيناي مصر و همچنين مرزهاي غربي مصر با ليبي هستيم. در نهايت افغانستان داراي شرايط مستعدي براي تغيير جغرافياي داعش است؛ بعد از تغيير معادلات بحران در سوريه و عراق به ضرر تروريست، بخشي از نيروهاي داعش، به خصوص نيروهايي که وابسته به قوميتهاي مرکزي بودند از جمله تروريستهاي چچن، تاجيک، ايغور و ازبک، به شمال افغانستان در منطقه بدخشان، کندز و قاريا رخنه کردند و امنيت اين مناطق را تحت تاثير قرار دادند.
در روزهاي پاياني سال ۱۳۹۵ داعش در مناطق مختلف افغانستان، در شرق، امتداد مرزهاي پاکستان، افغانستان تا امتداد مرزهاي آسياي مرکزي، حضور خود را به نمايش گذاشت تا سرانجام با طالبان بر سر اينکه کدام منطقه تحت نفوذ کدام گروه باشد درگيريهاي شديدي رخ داد. بعد از اين درگيريها بود که حضور داعش در افغانستان مشخص شد.
موانع بر سرداعش
بيشک اينکه طالبان يا داعش بتوانند بخشهاي مهمي از افغانستان را تحت کنترل خود درآورند و دولت آنقدر ضعيف باشد که نتواند مقابله کند، مقداري بدبينانه است. قبايل پشتون به سادگي زير بار داعش نميروند و لازمه قدرت گرفتن داعش در افغانستان اين است که بخش مهمي از قبايل پشتون را به خود جذب کند و نيروي قدرتمند محلي تشکيل دهد.اين نکته نيز نبايد فراموش شود که افغانها احساسات ملي بالايي دارند و به راحتي جذب داعش نميشوند و همچنين در افغانستان طالبان قدرت بيشتري نسبت به داعش دارد.
اشتباه راهبردي نکنيم
داعش فرزند ناپاکي است که بهترين وسيله براي رسيدن کشورها و جريانهاي قدرت طلب در دنيا به حساب ميآيد و بايد با هر روشي مقابل او ايستاد و نگذاشت که به هدفش برسد. باقيماندههاي اين غدهسرطاني آسيب ميرساند ولي بيشک از ترس عقرب جراره به مار غاشيه پناه بردن نيز اشتباهي بزرگ است. مردم ايران طالبان را به خوبي ميشناسند و از آنها مانند داعش کينه به دل گرفتهاند و تلاش برخي براي رسميت بخشيدن به گروهک تروريستي را منفور ميدانند. بيشک با همراهي و کمک به دولت مرکزي افغانستان به خوبي ميتوان از رشد اين نطفه ناپاک جلوگيري کرد و از سمتي ديگر نگذاشت که حاميان تروريست در جهان براي برخي اقدامات غيرکارشناسي و هيجاني ايران را به همکاري با تروريستهاي طالبان متهم کنند؛ اشتباهي راهبردي که در آينده شايد ما را پشيمان کند.
همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد:
آخرين خبر در تلگرام
https://t.me/akharinkhabar
آخرين خبر در ويسپي
http://wispi.me/channel/akharinkhabar
آخرين خبر در سروش
http://sapp.ir/akharinkhabar
آخرين خبر در گپ
https://gap.im/akharinkhabar
بازار