نماد آخرین خبر

محمدعلی ابطحی: روحانی از اصلاح طلبان عبور‌ کرد؛ اما اصلاح طلبان«نه!»

منبع
آرمان امروز
بروزرسانی
محمدعلی ابطحی: روحانی از اصلاح طلبان عبور‌ کرد؛ اما اصلاح طلبان«نه!»
آرمان امروز/ متن پيش رو در آرمان امروز منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست. حسن روحاني در سال ۹۲ با نام بردن از شجريان نظر جامعه را به خود جلب کرد؛ جامعه‌اي که از شنيدن صداي شجريان که در ماه رمضان با ربناي او افطار کرده، خاطرات شيريني دارد. دوباره در سال ۹۶ روحاني از شجريان نام برد اما با آنکه يک سال از انتخاب مجدد روحاني مي‌گذرد هنوز خبري نشده و البته اين تنها وعده‌اي نيست که آقاي روحاني در انتخابات مطرح کرد اما هنوز به نتيجه نرسيده است. به دنبال اين موضوع «آرمان» گفت‌وگويي با محمدعلي ابطحي، رئيس دفتر و معاون پارلماني دولت اصلاحات داشته که مي‌خوانيد. حمايت و صدور مجوز براي استاد شجريان از جمله وعده‌هاي انتخاباتي آقاي روحاني بود اما هنوز خبري از تحقق اين وعده نيست. چرا اين وعده فرهنگي محقق نشد؟ شعار آماده سازي فضا براي حضور آقاي شجريان در ايران تنها شعاري نيست که آقاي روحاني به آن عمل نکرد و مي‌توان اذعان کرد بيشتر شعارها و وعده‌هايي که آقاي روحاني براي جلب آراي انتخاباتي بيان کرد و مي‌توانست تاثير مثبت در جامعه داشته باشد، محقق نشد. در کنار اين شعار بحث‌هاي ديگري هم از سوي آقاي روحاني مطرح شد که هنوز عملي نشده و در حد شعار باقي ماند. تنها نکته‌اي که مي‌توان به آن اذعان داشت اين است که برخي هنرمندان جايگاهي پيدا مي‌کنند که نام آنها مي‌تواند بر ميزان رأي يک رئيس‌جمهور تاثيرگذار باشد. در انتخابات گذشته حتي رقباي آقاي روحاني هم نام آقاي شجريان را به عنوان چهره‌اي که بتوانند با طرح آن اقدام به رأي آوري کنند مطرح شد و اين نکته در حوزه هنر بسيار مهم است که هنرمند مي‌تواند سياستمدار را در جامعه معروف کند. در رابطه با اين موضوع که چرا روحاني اين شعار را داده اما عملياتي نکرده به همان دليلي است که بقيه وعده‌هايش هم محقق نشد. ارزيابي شما از نتيجه رسيدگي به شکايت شجريان چيست؟ در جريان دادگاه هستم. موضوع آن چنين بود که از آقاي شجريان براي پخش صدايش در صداوسيما رضايت نگرفته بودند. اين پرونده پس از 9 سال که زمان بسيار زيادي است، مورد بررسي قرار گرفت و در نهايت گفته شد که راديو و تلويزيون عامل مشهور شدن آقاي شجريان بوده و هيچ دليلي ندارد تا به جهت عدم رضايت آقاي شجريان محکوم شود. اگر يک رئيس‌جمهور براي رأي آوردن نام آقاي شجريان را به ميان مي‌آورد به آن معناست که نام شجريان تاثيرگذار است و به عبارت ديگر يعني شخصيتي شناخته شده است. اين موضوع باعث افتخار و خوشحالي بنده است که به عنوان يک ايراني هم‌عصر آقاي شجريان هستم و در آينده، افراد زيادي غبطه خواهند خورد که چرا در دوران آقاي شجريان حضور نداشتند. برخي مدعي هستند که مشهور شدن و محبوبيت آقاي شجريان به دليل نوع خواندنشان است. برخي از ادعاها در مورد اينکه شهرت آقاي شجريان به دليل نوع خواندنشان است را توهين به ايشان تلقي نمي‌کنم و بيشترين نقص را متوجه آن فردي مي‌دانم که اين کلمات را بيان کرده است. چرا که آن فرد اساسا نمي‌داند هنر چيست. همچنين بايد گفت دليلي ندارد که يک قاضي بداند هنر چيست. بهتر است اينگونه پرونده‌ها به‌صورت تخصصي‌تر مورد بررسي قرار گيرد. از فرصت استفاده مي‌کنم و يادآوري مي‌کنم که هنرمندان تئاتر از زلال‌ترين مجموعه‌ها در جهان محسوب مي‌شوند، چرا که اين افراد بي‌ادعا و به آرامي در محيط تئاتري و فرهنگي کشورمان در حال تلاش و کمک هستند. من يکي از بازديدکننده‌هاي ثابت تئاتر و شاهد اين موضوعات و تلاش‌هاي اصحاب تئاتر در کشور هستم و مي‌بينم که چقدر سخت است هر شب روي صحنه بروند و اجرا داشته باشند، به عبارتي خاک صحنه را مي‌خورند. مديرکلي که اخيرا دچار مشکل شده، برعکس بسياري از مديرکل‌ها که در رشته کاري خودشان هيچ تخصصي ندارند، استاد بسياري از اهالي تئاتر در دانشگاه بوده است. معتقدم که در حوزه هنر بايد دادگاه‌ها تخصصي برگزار شود و قاضي متخصص در آن حوزه قضاوت کند. برگزاري کنسرت‌هاي خياباني هم اتفاق جديدي است که اين موضوع با بايدها و نبايدهاي زيادي همراه شده است. در طول 40 سال اخير، اهالي موسيقي از صبورترين اقشاري بودند که به رغم اتفاقات تلخ و سختي‌هايي که به دليل عدم شفافيت بود، مسير موسيقي کشور را پيش برده و به نتيجه رساندند. به سهم خود و به عنوان يک فرد هنردوست از اهالي موسيقي کشور بسيار ممنون هستم که صبورانه پاي سختي‌هاي اجراهاي موسيقي و زنده نگه داشتن موسيقي ايستادند. اما درباره برگزاري کنسرت‌هاي خياباني بايد اذعان کرد که برگزاري اين مراسم‌هاي هنري، مردم را شاد مي‌کند. هر فرد به هر شکل در مشکلات فعلي کشور سبب شادي مردم شود و به جامعه اميد بدهد، مردم‌دوست است و اقدام او هيچ ارتباطي با هيچ ارگان و نهادي ندارد. اتفاقات اخير تلخ است و مقصرين هم در مسئولان حضور دارند اما مردم در اين شرايط بايد به دلايل مختلفي شاد باشند. به معناي ديگر مي‌توان گفت که هر فردي در اوج بحران‌ها و سختي‌ها مي‌تواند به شادي علاقه‌مند باشد و به شاد بودن جامعه کمک کند. برگزاري کنسرت‌هاي خياباني فعاليت خوبي است و هنرمنداني که اين اقدام را انجام مي‌دهند، از خودگذشتگي کرده و به جامعه فکر مي‌کنند تا نشاط و شادابي را به آنها بازگردانند. شايد برخي در جامعه علاقه‌مند به حضور در کنسرت‌هاي رسمي نباشند يا نخواهند و نتوانند بليت حضور در کنسرت را تهيه کنند، بنابراين در کنسرت‌هاي خياباني حضور پيدا مي‌کنند. بدنه جامعه خسته است، چراکه وضعيت سخت اقتصادي مشکلاتي را در جامعه پديد آورده که تاثير مشکلات را به آساني در جامعه مي‌بينيم. در اين شرايط برگزاري کنسرت‌هاي خياباني، خدمت به اين مردم است تا کنسرت‌هاي خياباني براي يک لحظه هم که شده، شادي و شادماني را در وجود مردم احيا کند. مردمي بودن يک خواننده و نوازنده است که به او حکم مي‌کند در روزهاي سخت در کنار مردم باشد و شادي را با موسيقي در مردم به ارمغان بياورد. يکي ديگر از وعده‌هاي محقق نشده آقاي روحاني حضور زنان در ورزشگاه‌هاست. از موانع تحقق اين وعده خبر داريد؟ جامعه اکنون با توجه به بحران‌ها و مشکلاتي که با آن مواجه است، منتظر اين بحث‌ها نيست، چراکه بحران‌ها و مشکلات مردم بيشتر و اولويت‌هاي آنها هم تغيير کرده است. زنان و دختران جامعه کمتر از مردان علاقه‌مند به تيم‌هاي مورد علاقه‌ خودشان نيستند و دوست دارند بازي آنها را ببينند، هيجان داشته باشند و همچنين دوست دارند شاهد پيروزي تيم محبوبشان باشند. اما برخي نگراني‌هايي از حضور زنان در استاديوم دارند اما بايد در نظر داشت که با حضور زنان جو استاديوم‌ها، حتما اخلاقي‌تر شده و همين حضور مي‌تواند از مسائل ضداخلاقي از جمله شعارها و حرف‌هاي نامربوط جلوگيري کند. حضور خانم‌ها سبب مي‌شود تا جامعه‌اي که در استاديوم حضور دارند، مودب‌تر رفتار کنند. مسئولاني که اين تصميمات را مي‌گيرند بايد دقيق‌تر به مرد و زن توجه کنند. به نظرتان اگر دولت شجاعانه‌تر وارد موضوع مي‌شد، نمي‌توانست بهتر از اين مانع چنين تصميم‌هايي بشود؟ اگر دولت در هر مقوله‌اي با شهامت وارد شود، از مسائل و مشکلات بسيار کاسته خواهد شد، دولت آقاي روحاني شعارهايي در دوران انتخابات در حوزه‌هاي مختلف داد که اگر محقق مي‌شد، با اين مشکلات مواجه نمي‌شديم. دور کردن خطر جنگ از کشور از اصلي‌ترين شعارهاي آقاي روحاني بود اما ادبيات کنوني آقاي روحاني تاحدي تغيير کرده و آقاي روحاني اين ادبيات را در دوران انتخابات به کار نمي‌برد. به عنوان نمونه درباره مشکلات فعلي بايد پذيرفت دليل بخشي از مشکلات در خارج کشور اتفاق افتاده، در آمريکا فردي انتخاب شده که دنيا را به آشوب کشانده اما چارچوب ادبياتي که آقاي روحاني براساس آنها رأي آورد، براي حل مشکلات خارجي بود که مخالفان آقاي روحاني دقيقا روي همين موضوع اثر گذاشتند و تلاش دارند تا آنچه که روحاني به عنوان شعارهايش مطرح کرد، عملي نشود و تا حدي هم توانسته‌اند به اين هدف برسند. آقاي روحاني از قدرتي که داشت استفاده نکرد تا جلوي آنها را بگيرد و ديدگاه‌هاي خود را عملياتي کند. بزرگان جريان اصلاح‌طلب نسبت به افرادي که موجب آسيب به کابينه مي‌شوند، به آقاي روحاني هشدار داده بودند اما مورد پذيرش رئيس‌جمهور نبود و از آغاز معلوم بود چنين نتايجي خواهد داشت. در سوي ديگر هماهنگي ناخواسته‌اي از ضدانقلاب خارجي و افراطيون شکل گرفت که در کنار عملکرد دولت مي‌تواند در مجموع به از بين رفتن مرجعيت جريان اصلاحات منجر شود. مردم و عموم رأي دهندگان عملکرد دولت را به پاي اصلاح‌طلبان مي‌‌نويسند. جريانات ضدانقلاب خارجي تلاش دارند تا داخل ايران مجموعه مرجعي باقي نماند. ضمن اينکه دلواپسان هم تلاش مي‌کنند اصلاح‌طلبان را از حيطه اثرگذاري دور کنند. سايت‌هاي ضدانقلاب آن حدي که به رئيس دولت اصلاحات و اصلاح‌طلبان حمله مي‌کنند به جريان اصولگرا يا حتي پايداري افراطي حمله نمي‌کنند. در حوادث دي ماه سال گذشته هم از چنين هماهنگي حرف زده مي‌شد. بعد از حوادث دي ماه نقطه عطفي به وجود آمد که جريان ضدانقلاب خارجي و جريان افراطي داخلي با يکديگر به توافقي نانوشته رسيدند تا بيش از هر موضوعي، مرجعيت اصلاح‌طلبان را در داخل از ميان ببرند و بهانه آنها عدم موفقيت آقاي روحاني است. جريان ضدانقلاب خارجي به دليل آنکه خيال مي‌کرد در حال حاضر همه چيز براي ورود آنها به ايران آماده است و تنها جرياني که در مقابل چنين تغييري مي‌ايستد، يک نيروي مطالبه‌گر به نام جريان اصلاحات است و در سوي ديگر جريان افراطي‌گري هم علاقه داشت به تنهايي در مصدر امور قرار داشته باشد، در نتيجه اين دو با يکديگر در هدف به نقطه مشترک رسيدند. به همين دليل در رسانه‌هاي ضدانقلاب خارجي شاهد بيشترين هجمه عليه شخص رئيس دولت اصلاحات و جريان اصلاح‌طلب هستيم و وضعيت در داخل هم به همين منوال است و در درازمدت نفي اصلاح‌طلبي به عنوان گروه مرجع موثر در داخل براي آنها اهميت يافته است اما در ظاهر دليل آن عملکرد آقاي روحاني است که به شعارش عمل نکرده و حمايت اصلاح‌طلبان باعث شده تا اصلاح‌طلبي بيشتر از آقاي روحاني مورد هجمه قرار گيرد. آن نکته‌اي که فکر مي‌کنم دائما بايد به جامعه توضيح دهيم آن است که روحاني مورد حمايت اصلاح‌طلبان، روحاني در دوران انتخابات بود. چرا اصلاح‌طلبان در مقابل «پشيمان هستيم» واکنش تند نشان مي‌دهند؟ ما حق نداريم به مردم بگوييم پشيمانيم، چرا که مردم را براي اين انتخابات راهنمايي کرده‌ايم. بايد توجه داشت که مردم هنوز به آن آقاي روحاني زمان انتخابات وفادار هستند اما آقاي روحاني به شعارهايي که ارائه داد وفادار نيست. چرا جريان اصلاحات قدرت نفوذ بر روحاني را ندارد؟ اگر جريان اصلاحات قدرت نفوذ داشت يا مواضع اين جريان مورد پذيرش آقاي روحاني بود که اين اندازه نقد از سوي جريان اصلاح‌طلبي به رئيس‌جمهور وارد نمي‌شد. آقاي روحاني متناسب رأي به دست آورده از حمايت جريان اصلاحات، عنايت و توجهي به اين جريان ندارد و به همين دليل امروز در پاسخ به فراکسيون اميد که گفتماني خودماني را از او مطالبه مي‌کند، با صراحت پاسخ مي‌دهد که خواسته نابجايي است. اين موضوع نشان‌دهنده آن است که روحاني تمام موضوعات و عقبه رأي خود را نفي مي‌کند، چراکه به اشتباه براي خود عقبه جديدي را تعريف مي‌کند و آن عقبه جديد در جامعه پشتوانه نخواهد داشت. اگر روحاني به صورت حزبي قصد داشته باشد تا يک جريان اعتدالگرا در ميان جناح اصلاح‌طلب و اصولگرا قرار دهد پشتوانه‌اي نخواهد داشت و جامعه اصلاح‌طلبي اين موضوع را رد خواهد کرد و به سراغ اعتدالگرايي جديدي که آقاي روحاني مي‌خواهد تشکيل دهد، نخواهد رفت. برخي مي‌گويند که او به دليل آنکه دچار سرنوشت دو رئيس‌جمهور قبلي نشود، از اصلاح‌طلبان دوري مي‌کند، نظرتان چيست؟ در رابطه با اين موضوع نمي‌توان نيت‌خواهي کرد اما مي‌توان گفت که مهم‌ترين آسيبي که يک سياستمدار در تاريخ با آن مواجه خواهد شد نداشتن پشتوانه مردمي است. رئيس دولت اصلاحات به همين خاطر به عنوان يک فرد تعيين کننده باقي است، اما آقاي روحاني با توجه به مسيري که طي مي‌کند، مردم را هم از دست خواهد داد. ارزيابي شما درباره کابينه چگونه است؟ هنگامي که يک نگاه مديريتي از بالا وجود داشته و سياستگذاري کند طبيعي است که بقيه افراد فضاي زيادي براي انجام کارها متفاوت نخواهند داشت. مديريت استان‌ها در اکثريت قابل توجهي در اختيار جناح‌هاي رقيب آقاي روحاني قرار دارد که توسط دولت هم اين چينش انجام شده است. هنگامي که در مديريت دولتي جريان اصولگرا حتي افرادي که از گذشته در نهادهاي موازي بوده‌اند در استان‌ها پا گرفته و حتي در شهرستان‌ها قدرت‌هايشان بسيار جدي‌تر از تهران و مرکز شده، طبيعي است که به دليل حضور جريانات غير همسو با آقاي روحاني با همان شعارهايي که در انتخابات داد پشتش خالي مي‌شود. اگر دوباره به سخنراني‌هاي آقاي روحاني در دوران انتخابات گوش کنيم، متوجه مي‌شويم که تندترين حملات عليه دولت موجود را مي‌توان در همان سخنراني‌ها و شعارهاي آقاي روحاني ديد و اين موضوع نشان از آن است که يک جايي از کار مشکل دارد. آقاي روحاني‌اي که آن شعارها را در زمان انتخابات مي‌داد، مورد علاقه اصلاح‌طلبان و مردم است اما روحاني براي آنکه اين شعارها را بدهد و عمل نکند، انتخاب نشد، بلکه انتخاب شده که شعارها را عملياتي کند. اما مساله‌اي که وجود دارد اين است که حتي در چارچوب قدرت رياست جمهوري هم آن شعارها را عملياتي نکرد و به خصوص در سطح استان‌ها مخالفت‌هايشان بسيار جدي‌تر بوده است. اصلاح‌طلبان بايد با انتخابات 98 خداحافظي کنند؟ من معتقدم که هنوز هم قرار باشد که از دو جريان اصولگرا و اصلاح‌طلب کانديدا معرفي کنند قطعا کانديداي اصلاح‌طلبان بيشتر در جامعه نفوذ و رأي خواهند آورد. شما معتقديد که اصلاح‌طلبان در اين انتخابات پيروز خواهند شد؟ پيروزي در انتخابات بستگي به ميزان مشارکت مردم دارد. قطعا اصلاح‌طلبان از جريانات ديگر زمينه بيشتري براي پيروزي خواهند داشت اما بايد ديد افرادي که به عنوان کانديدا معرفي مي‌شوند، چه کساني هستند. با توجه به تحولاتي که در جامعه جاري است براي نتيجه‌گيري زود است. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در ايتا https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5 آخرين خبر در بله https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar