مشرق/
متن پيش رو در مشرق منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
کمتر از يک ماه تا اِعمال تحريمهاي نفتي آمريکا عليه ايران باقي مانده است و يک سؤال هر روز بيشتر پرسيده ميشود: آيا آمريکا ميتواند صادرات نفت ايران را متوقف کند؟ کارشناسان بيشماري براي دادن پاسخ به اين سؤال تا کنون نظرات خود را منتشر کردهاند و اکثريت مطلق آنها نيز معتقدند توقف صادرات نفت ايران غيرممکن است. البته برخي کارشناسان پيشبيني کردهاند که در خوشبينانهترين حالت، ممکن است صادرات نفت ايران کاهش يابد، اما اولاً ميزان اين کاهش با تصور مقامات آمريکايي بسيار فاصله دارد و دوماً کاهش صادرات نفت ايران احتمالاً موقت خواهد بود، چراکه ظرفيت کافي براي جبران کمبود نفت ايران در بازار وجود ندارد.
علاوه بر اينها، کارشناسان حوزه نفت ميگويند (چنانکه بيژن زنگنه وزير نفت ايران هم معتقد است ) رژيم سعودي توانايي جايگزين کردن نفت ايران را ندارد و حتي اگر همه چيز هم مطابق خواسته دولت آمريکا پيش برود، قيمت نفت و فرآوردههاي آن در کشورهاي مصرفکننده آنقدر بالا خواهد رفت که عملاً تحريم ايران به ضرر آمريکا و بازار جهاني نفت تمام خواهد شد و نه به ضرر تهران. در گزارش پيش رو، گزارش مجله آمريکايي «فوربس» درباره تأثير تحريمهاي واشينگتن بر بازار نفت و راههاي ايران براي دور زدن اين تحريمها خدمت مخاطبان محترم ارائه خواهد شد.
لازم به ذکر است که صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصميمگيران عرصه سياسي کشور از رويکردها و ديدگاههاي منابع خبري-تحليلي غربي اين گزارش منتشر مي شود و ديدگاهها، ادعاها و القائات اين گزارش لزوماً مورد تأييد نيست.
نفت ۱۰۰ دلاري و چالشهاي پيش روي ترامپ
مجله اقتصادي «فوربز» (فوربس) اخيراً گزارشي را تحت عنوان «ايران اينگونه تجارت مخفيانه نفتش را پنهان ميکند» منتشر کرده و در آن به مسئله سياستهايي دولت ترامپ و تأثير آنها بر صادرات نفت ايران و افزايش قيمت طلاي سياه پرداخته است. فوربس در بخشي از گزارش خود يادآور ميشود که دولت ترامپ از ترس افزايش قيمتهاي جهاني نفت، نه تنها ادعاهاي اوليه خود درباره به صفر رساندن صادرات نفت ايران را رها کرده، بلکه رو به اعطاي تخفيفهاي تحريمي به کشورهاي خريدار نفت ايران آورده است تا از رسيدن نفت به ۱۰۰ دلار [۴] طي دو ماه باقيمانده از سال ۲۰۱۸ جلوگيري کند. پيشگيري از ايجاد تنش در بازار نفت به خصوص از آنجايي براي دولت ترامپ حياتي است که تحريمها عليه تهران، تنها دو روز پيش از انتخابات مياندوره کنگره در آمريکا اِعمال خواهند شد و ترامپ نميخواهد دموکراتها افزايش قيمت نفت را به چماقي عليه دولت او تبديل کنند و پس از اين انتخابات، جاي جمهوريخواهان را روي کرسيهاي کنگره بگيرند.
پيشبينيهاي کارشناسان و حتي بزرگترين بانکهاي دنيا مبني بر رسيدن نفت به ۱۰۰ دلار در هر بشکه در ابتداي سال جديد ميلادي و ناتواني اوپک در جبران حذف نفت ايران از بازار، دولت ترامپ را وادار کرده است تا «فعالانه» به دنبال استثنا قائل شدن درباره کشورهايي است که قصد دارند واردات نفت از ايران را کاهش بدهند، اما وابستگيشان به نفت ايران آنقدر زياد است که نميتوانند تا پيش از ضربالاجل ترامپ، واردات نفت از ايران را متوقف کنند. البته به عقيده نويسنده گزارش فوربس، اولين مشکل ترامپ آن است که به جاي سياستهاي خودش، در ميان اعضاي اوپک به دنبال مقصر افزايش قيمت نفت ميگردد. رسيدن قيمت بنزين در برخي مناطق آمريکا به بيش از ۱ دلار به ازاي هر ليتر ، نشان ميدهد ترامپ صرفاً با مشکل بازار بينالمللي نفت مواجه نيست، اگرچه چنانکه بلومبرگ توضيح ميدهد، بازيگران بينالمللي زيادي از افزايش قيمت نفت متضرر خواهند شد .
يکي ديگر از چالشهاي مهم پيش روي ترامپ، سرکشي کشورهايي مقابل تحريمهاي کاخ سفيد است که رئيسجمهور آمريکا روي آنها حساب ويژه باز کرده بود. شايد بتوان مهمترينِ اين کشورها را هند دانست. دهلينو به عنوان دومين واردکننده بزرگ نفت ايران، اگرچه مدتي در گيرودار تبعيت يا مخالفت با تحريمهاي ضدايراني آمريکا بود و گاهاً اعلام ميکرد قصد دارد واردات نفت از ايران را کاهش بدهد، اما نهايتاً «دارمندرا پرادان» وزير نفت اين کشور از ثبت سفارش دو کمپاني هندي براي خريد دستکم ۹ ميليون بشکه نفت خام از ايران بهرغم تهديدها و تحريمهاي آمريکا خبر داد . البته مسئله به اينجا هم ختم نميشود، چراکه هند تصميم دارد براي خريد نفت از ايران، از ارز محلي يا سيستم تبادل به جاي دلار آمريکا استفاده کند ، که به نوبه خود گام ديگري در جهت تضعيف ارزش و جايگاه دلار در تجارت بينالمللي به حساب ميآيد.
جهش صادرات نفت ايران از روي تحريمها
با وجود آنچه که گفته شد، «الن والد» کارشناس ارشد حوزه بازار در مجله فوربس معتقد است که گزارشهاي رسانههايي مانند رويترز و بلومبرگ درباره کاهش صادرات نفت ايران به هيچ عنوان صحت ندارد:
دولت ترامپ [به جاي اعطاي تخفيف به مشتريان ايران] بايد نگران آن ميزان از نفت ايران باشد که هنوز هم در بازار جهاني وجود دارد و بعد از اِعمال تحريمهاي [نفتي] ۴ نوامبر نيز همچنان در بازار وجود خواهد داشت. بر خلاف گزارشهاي منتشره در منابع شناختهشده مبني بر اينکه تحريمها، صادرات نفت ايران را ۱/۵ ميليون بشکه در روز کاهش خواهد داد، و اينکه بزرگترين مشتريان نفت ايران (يعني چين، هند ، ترکيه، امارات متحده عربي و ژاپن ) دارند واردات نفت از اين کشور را کاهش ميدهند يا به طور کامل متوقف ميکنند، اطلاعات جديد درباره انتقال محمولههاي نفتي در ماه سپتامبر، تصويري همچنان قوي را از صنعت نفت ايران ترسيم ميکند.
فوربس سپس توضيح ميدهد که اعطاي تخفيف تحريمي به خريداران نفت ايران نه تنها مشکل دولت آمريکا را حل نميکند، بلکه آن را دو چندان خواهد کرد. اين مجله آمريکايي با اشاره به افزايش ۵۰ درصدي قيمت نفت برنت طي يک سال گذشته، تصميم دولت ترامپ مبني بر اعطاي معافيت موقت از تحريمها به بزرگترين خريداران نفت ايران را تصميمي اشتباه ارزيابي ميکند و مينويسد: «اگر سياستمداران آمريکا اکنون اقدام به اعطاي معافيت تحريمي کنند، مرتکب اشتباه شدهاند، چراکه شواهد جديد نشان ميدهد مقدار زيادي از نفت صادراتي ايران همچنان به اين کشورها ميرسد و اين اتفاق اغلب از راههاي پنهاني رخ ميدهد.»
«والد» نويسنده گزارش، در اينباره با استناد به اطلاعات پايگاه اينترنتي «تانکر ترکرز » (وبسايتي که مدعي است انتقال محمولههاي نفتي از سراسر دنيا و به ويژه ايران را رصد ميکند) توضيح ميدهد:
بر اساس گزارش تانکر ترکرز، واقعيت اين است که [نه تنها تهران با کاهش صادرات نفتش مواجه نشده، بلکه] حجم نفتي که ايران صادر کرده، از آن چيزي که [رسانهها] ما را وادار به باور آن کردهاند، بسيار بيشتر بوده و اين صادرات به مقصدهاي بسيار بيشتري نيز انجام شده است. تانکر ترکرز سرويس آنلايني است که بر نفتکشهاي سراسر جهان، معمولاً از طريق ماهواره، نظارت ميکند و از سال ۲۰۱۵ به اين سو، ذخيرهسازي و صادرات نفت ايران را نيز دنبال کرده است. گزارش جديد اين پايگاه [۱۹] که با استفاده از دادههاي «مارينترافيک [۲۰] » [ارائهدهنده اطلاعات عبور و مرور دريايي] و «پلنتلبز [۲۱] » [ارائهدهنده خدمات تحليل، تصاوير و رصد ماهوارهاي] در تاريخ ۷ اکتبر منتشر شده، يکي از جامعترين توصيفات درباره انتقال محمولههاي نفتي ايران است.
نفت ايران مشکلي براي رسيدن به مقصد ندارد
فوربس در اثبات ادعاي خود درباره روش پنهاني ايران براي صادرات نفت چند مثال هم ذکر ميکند. اين نشريه آمريکايي به عنوان نمونه، مورد هند را مثال ميزند و مينويسد:
هند از آمريکا درخواست معافيت تحريمي کرده است تا پس از ضربالاجل تحريمهاي ايران نيز بتواند به واردات نفت از اين کشور ادامه دهد. اگرچه دهلينو دليل اين درخواست را کاهش چشمگير واردات نفتش از ايران ذکر ميکند ، اما آمار و ارقام، داستان ديگري را روايت ميکنند. گزارش تانکر ترکرز حاکي از آن است که واردات نفت هند از ايران طي ماههاي آگوست و سپتامبر [نه تنها کاهش «چشمگيري» نداشته، بلکه] عملاً بدون تغيير بوده است. دهلينو دومين مشتري بزرگ نفت ايران است و طبق گزارش تانکر ترکرز، هم در ماه آگوست و هم در ماه سپتامبر، ۱۴/۹۷ ميليون بشکه نفت از اين کشور وارد کرده است. اين عدد را بايد با حجم واردات نفت هند از ايران طي ماه جولاي يعني ۱۷/۸۹ ميليون بشکه مقايسه کرد. به اين ترتيب، صرفنظر از ادعاهاي مقامات هندي، شواهد خبر از کاهش چشمگير خريد نفت دهلينو از تهران نميدهد و بنابراين به نظر نميرسد هنديها مستحق دريافت معافيت باشند.
«والد» هشدار ميدهد که اگر سياستمداران آمريکايي واقعاً ميخواهند نفت ايران را از بازار حذف کنند، بايد مراقب راههاي مخفيانه ديگري هم باشند که ايران ميتواند به کمک آنها نفتکشهاي مملو از نفتش را روانه مقصدهايشان کند و در عين حال، مبدأ آنها را نيز مخفي نمايد. وي در اينباره هم به نفتکشي به نام «يوفوسان » اشاره ميکند و آن را شاهد بر مدعاي خود ميگيرد:
يوفوسان مثال خوبي از تجارت مخفيانه نفت در دنياي امروز است. مشاهدات نشان ميدهد اين نفتکش ابتدا نفت و ميعانات ايران را بار زده و سپس باقيمانده ظرفيت خود را با نفت کويت پر کرده و راهي ژاپن شده است. به اين ترتيب به نظر ميرسد که اين نفتکش، حامل نفت کويت است، در حالي که در واقع، يوفوسان مقدار قابلتوجهي نفت ايران را نيز با خود حمل ميکند. اگرچه ژاپن واردات نفت خود از ايران را به طور قابلتوجهي کاهش داده، اما توکيو طي ماه سپتامبر، ۱/۳۹ ميليون بشکه نفت و ميعانات از ايران تحويل گرفته است. اين در حالي است که جاي اين واقعيت در روايت رسانههاي جريان اصلي خالي است.
فوربس در ادامه مدعي ميشود:
مورد يوفوسان نشان ميدهد که چهقدر راحت ميتوان ارسال محمولههاي نفتي به کشورهايي را مخفي کرد که به شکل عمومي توقف واردات نفت از ايران را اعلام کردهاند. اين نفتکشها در تلاش براي گمراه کردن رديابها و مخفي کردن فعاليتها و مقصدهاي نهاييشان، ممکن است چندين بار در خليج فارس توقف کنند و برخي از آنها حتي فرستندههاي خود را نيز خاموش مينمايند. کشورهاي وابسته به نفت ايران، بعد از ضربالاجل تحريمها هم ميتوانند همچنان به واردات نفت از اين کشور ادامه بدهند و مجازاتهاي سنگين آمريکا را نيز بياثر کنند، و احتمالاً اين کار را هم انجام خواهند داد، مگر اينکه سياستگذاران آمريکايي فعاليتهاي نفتکشها را به دقت تحت نظر و انتقال مخفيانه محمولههاي نفتي را جدي بگيرند. مشتريان نفت ايران [بدون هيچ شکي] به دنبال فريب دادن آمريکا خواهند بود، چون ميزان پولي که اين وسط وجود دارد آنقدر زياد است که ارزش کنار گذاشتن «صداقت» [و يکرويي مقابل آمريکا] را دارد.
بازي باخت-باخت ترامپ
ادعاهاي مجله فوربس درباره واردات نفت هند از ايران و انتقال محمولههاي نفتي ايران به روشهايي مانند روش يوفوسان، به سادگي قابلرد هستند، چراکه اطلاعاتي اين اندازه بديهي قطعاً بسيار بعيد است که از چشم سرويسهاي اطلاعاتي آمريکا مخفي مانده باشد و بنابراين اعطاي معافيت به هند ميتواند اين ادعاها را باطل کند. در عين حال مطالبي که «والد» به آنها اشاره ميکند، حاوي نکات مهمي است که جاي بررسي دقيقتر را دارند. اولين نکته اين است که روشهاي مطرحشده در گزارش فوربس (صرفنظر از اينکه در حال حاضر واقعاً در دستورکار صادرات نفت ايران باشند يا نباشند) ميتوانند اساس طراحي روشهاي هوشمندانهتري قرار بگيرند که ايران ميتواند به کمک آنها تحريمهاي نفتي آمريکا را دور بزند. اگرچه رصد ماهوارهاي بنادر ايران قطعاً کار را دشوار خواهد کرد، اما بدون شک راههاي زيادي وجود دارد که ميتوان به کمک آنها جريان صادرات نفت را همچنان مستحکم نگه داشت.
با توجه به اينکه چينيها رسماً گفتهاند قصد تبعيت از تحريمهاي ايران و کاهش واردات نفت از اين کشور را ندارند، و هنديها هم نشان دادهاند نميخواهند (يا دستکم در کوتاهمدت نميتوانند) جايگزيني براي نفت ايران پيدا کنند، سياست تحريم نفتي ايران عملاً يک سياست شکستخورده است. آنچه منجر به اين شکست ميشود، ريسکي است که جايگزين کردن نفت ايران براي کشورهايي مانند چين و هند دربردارد. چين با حدود ۱/۴ و هند با حدود ۱/۳ ميليارد نفر جمعيت مجموعاً ميزبان ۳۵/۷ درصد از جمعيت کل کره زمين هستند و نميتوانند درباره تأمين منبع حياتياي مانند نفت ريسک کنند. بنابراين در صورتي که ايران تضمينهاي کافي را به اين دو کشور (و البته خريداران ديگر نفتش) بدهد، قطعاً راههايي مانند استفاده از ارز محلي، گزينه مورد علاقه اين کشورها خواهد بود و مشتريان نفت ايران حاضر نخواهند شد به قيمت به خطر افتادن اقتصاد و جان مردمشان با سياستهاي يکجانبهگرايانه دولت ترامپ همراه شوند.
نکته ديگر، اينکه ترامپ اکنون در يک دوراهي باخت-باخت قرار گرفته است: از يک طرف، اگر مقابل دوستان خود مانند هند کوتاه نيايد و براي آنها معافيت صادر نکند، متهم به خودخواهي، يکجانبهگرايي و بيتوجهي به منافع متحدانش ميشود و بنابراين بيش از پيش منزوي خواهد شد. ضمناً مقاومت کاخ سفيد و سختگيري در اِعمال تحريمهاي نفتي، تنشها و قيمت نفت در بازار را افزايش خواهد داد و در اين صورت، دنيا دولت آمريکا را تنها مقصر افزايش قيمتها خواهد دانست. و آنچه شايد از همه اينها بدتر است، اينکه آمريکاييها ميدانند حتي در صورت سختگيري در اجراي تحريمها هم ايران به صادرات نفت خود از راههاي خلاقانه ادامه خواهد داد.
از طرف ديگر، اگر واشينگتن کوتاه بيايد و به اعطاي معافيت تحريمي به مشتريان بزرگ نفت ايران مانند هند رضايت بدهد، اگرچه قيمتهاي نفت ممکن است کاهش پيدا کند، اما به اين ترتيب ايران علاوه بر نفتي که بهرغم تحريمها صادر ميکرد، اکنون از مزاياي هرچند موقت معافيت هم بهرهمند خواهد شد و صادرات نفتش عملاً تغيير محسوسي پيدا نخواهد کرد. اين يعني دولت ترامپ خودش عملاً سياست ضدايرانياش را خنثي کرده است. به علاوه، حتي اگر معافيتهاي تحريمي آمريکا به تدريج پايان يابد و مشتريان ايران بگويند واردات نفت از اين کشور را متوقف کردهاند، باز هم هميشه حجمي از نفت ايران که با دور زدن تحريمها صادر ميشود، سر جاي خود باقي خواهد ماند. بنابراين به شرط مديريت درست وضعيت، اين امکان وجود دارد که با افزايش صادرات نفت به چين (که اخيراً واردات نفت خود از آمريکا را به طور کامل متوقف کرد) و هدايت هند در جهت ادامه همکاريها، حتي يک قطره از صادرات نفت ايران نيز بر اثر تحريمهاي يکجانبه آمريکا کاهش پيدا نکند. در اين صورت است که صحبتهاي حسن روحاني مبني بر اينکه «پس از ۱۳ آبان [و اِعمال تحريمهاي نفتي] هيچ اتفاق جديدي نخواهد افتاد» محقق خواهد شد.
مجله فوربس آمريکا گزارش خود را با توصيف بازي برد-برد ايران در موضوع تحريمهاي نفتي واشينگتن، اينگونه ادامه ميدهد:
اطلاعات مربوط به انتقال محمولههاي نفتي به شکلي غيرقابلانکار نشان ميدهد که صادرات نفت ايران به هيچ عنوان آن اندازهاي کاهش پيدا نکرده است که روايت رسانهها نشان ميدهد. ايران طي ماه سپتامبر دستکم ۲ ميليون بشکه در روز نفت صادر کرده است که در مقايسه با صادرات نفت اين کشور در ماه آگوست، حتي افزايش هم داشته است. [به لطف گزارشهاي رسانهاي] کارشناسان حوزه نفت و دولت ترامپ به اين باور رسيدهاند که [خودداري کشورها از خريد نفت ايران به خاطر] تهديد تحريمهاي جديد عليه تهران، آنقدر نفت موجود در بازار را کاهش داده است که قيمتهاي نفت ممکن است در سال جاري تا ۱۰۰ دلار هم پرواز کند. اين در حالي است که دادههاي واقعي درباره صادرات نفت ايران، اين نظريه را نقض ميکند. نکته شگفتآور، اينکه ايران از دو جهت از اين نظريه سود ميبرد: اين کشور، هم از اين روايت براي دور زدن تحريمها استفاده ميکند و هم با افزايش قيمتهاي نفت، درآمد بيشتري به جيب ميزند.
«والد» گزارش خود را با نهيبي ديگر به دولت ترامپ به پايان ميبرد:
فريبکاري [کشورها براي دور زدن تحريمهاي ايران] پيشاپيش دارد انجام ميشود، در حالي که تحريمها هنوز حتي آغاز هم نشدهاند. حجم و مقصدهاي تجارت نفتي ايران پيشاپيش دارد مخفي ميشود. دولت آمريکا [در مقابل اين وضعيت] بايد به جاي اعطاي معافيت رسمي، اين موضوع را بپذيرد که نخواهد توانست تمام اين تجارت مخفي را متوقف نمايد. ترامپ به جاي دادن تخفيف، بايد دقيق بررسي نمايد که چهقدر ميتواند و اراده دارد تا تجارت پنهاني نفت ايران را سرکوب کند. علاوه بر اين، بازار نيز همزمان با حرکت شتابانش به سوي نفت ۱۰۰ دلاري، بايد بيشتر مراقب اين حملونقل مخفيانه نفت باشد.
در انتهاي اين گزارش بايد بار ديگر خاطرنشان کرد که پيش از آنکه هند اعلام کند تهديدها و تحريمهاي آمريکا را ناديده خواهد گرفت و به واردات نفت از ايران ادامه خواهد داد، بسياري از کارشناسان آمريکايي (علاوه بر «آلکساندر نوواک» وزير انرژي روسيه ) ميگفتند چين با افزايش واردات نفت از ايران، ميتواند کاهش صادرات نفت ايران بر اثر تحريمها را جبران کند. اکنون علاوه بر قطع واردات نفت چين از آمريکا که فرصت طلايي ايران براي افزايش حجم صادرات نفت به اين کشور است، هند نيز به گزينه ديگر ايران براي خنثي کردن تحريمهاي آمريکا تبديل شده است. از سوي ديگر، زمزمههاي معرفي بستهاي توسط کشورهاي اروپايي براي دور زدن تحريمهاي آمريکا، از جمله با استفاده از سيستم تبادل بانکي بينالمللي مستقل از سوئيفت، تا پيش از ضربالاجل تحريمهاي نفتي به گوش ميرسد. بنابراين به نظر ميآيد تحريمهاي آمريکا از همين الآن عملاً شکست خوردهاند.
اکنون بايد منتظر ماند و ديد دولت ايران چگونه با اين موج پوچ تحريمهاي جديد مقابله خواهد کرد. قطعاً علاوه بر اثر اقتصادي تحريمها، تأثيرات رواني آنها را نيز بايد مديريت کرد تا کشور بتواند از اين موج تحريم هم به سلامت عبور کند. «مهدي خلجي» کارشناس مسائل ايران در انديشکده «مؤسسه واشينگتن» در گزارشي مدعي ميشود «توافق هستهاي، چوب جادويي براي روحاني نبود»، اما بايد صبر کرد و ديد آيا رئيسجمهور ميتواند برجام را به چوبي جادويي براي متحد کردن جهان عليه آمريکا و خنثي کردن تحريمهاي يکجانبه کاخ سفيد تبديل کند يا خير؛ اتفاقي که اصلاً دور از دسترس نيست.
بازار