نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

الگویی در مدیریت بحران

منبع
اعتماد
بروزرسانی
الگویی در مدیریت بحران
اعتماد/ متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست عباس عبدي| اصطلاح مرغ همسايه غاز است را شنيده‌ايد. اين ضرب‌المثل براي توصيف رفتاري به کار مي‌رود که هر چيز همسايه را خوب مي‌بيند و رفتار خودي را بد توصيف مي‌کند. اين يک ويژگي شايع رفتاري در جامعه ما است؛ البته لزوما قديمي نيست، ولي ناشي از فقدان حس اعتماد به نفس يا بدبيني به جامعه خويش است که اقدام خودمان را کم‌اثر، بي‌اهميت و حتي منفي ارزيابي مي‌کنيم و هر اقدام ديگران را محصول ذکاوت و هوش و درايت و دورانديشي آنان مي‌دانيم. هر چقدر که اين فرهنگ و رفتار بد است، عکس آن نيز نادرست است؛ به اين معنا که به صورت قراردادي همه ايده‌ها و سياست‌ها و اقدامات خود را عاقلانه و داهيانه بدانيم و کارهاي ديگران را کم‌اهميت و نابخردانه تلقي کنيم. بايد حب و بغض و ارزش‌گذاري‌هاي اينچنيني را از تحليل خود حذف کنيم. اين حب و بغض‌ها ما را به بيراهه مي‌برد و از حقيقت دور مي‌کند. هنگامي که محمد بن‌سلمان اقدام به انجام برخي اصلاحات کرد، برخي از دوستان در داخل کشور يا حتي ايرانيان بيرون از کشور، چنان ذوق‌زده شدند که گويي خاورميانه مصلح قرن 21 خود را شناخته است. او همزمان سفارشي نيز به موسسه مکنزي داد تا سند چشم‌انداز 2030 عربستان را بنويسد و آن را با آب و تاب تبليغ کردند. همان زمان و در ارديبهشت سال 1395، يادداشتي در روزنامه اعتماد نوشتم تحت عنوان عربستان و تجربه ايران و به نقد اين نگاه عوامانه در برنامه‌ريزي توسعه پرداختم و توضيح دادم که اين چشم‌انداز عربستان محقق نخواهد شد و خيلي زودتر از آنچه تصور کرده‌ايم با بن‌بست مواجه مي‌شود. متن حاضر را درباره عربستان نوشتم تا توضيح دهم که ذهنيت معتقد به «مرغ همسايه غاز است» چگونه خود را از فهم واقعيت محروم مي‌کند. يکي از دوستان روزنامه‌نگار که اوضاع امروز محمد بن‌سلمان را ديد، دعا مي‌کرد که اصلاحات او در داخل شکست نخورد! گمان مي‌کرد که او اصلاحاتي انجام داده است. او برخي کارها را برحسب ضرورت انجام داده که ديگران را هم آن را انجام خواهند داد ولي کارهاي اساسي را مغفول گذاشته که ريشه هر اصلاحاتي را مي‌خشکانند. ولي اکنون مي‌خواهم روي ديگر سکه را هم بگويم. نحوه مديريت عالي دولت ترکيه در برخورد با قضيه خاشقجي براي ما آموزنده است. اول و مهم‌تر از هر چيز اطلاع‌رساني متمرکز، قطره‌اي و بدون تناقض، موجب شد که روند کل جريان در اختيار سياست دولت ترکيه باشد. حال نگاه کنيد به رفتار ما در اتفاقات مشابه. آخرين موردش حادثه تروريستي اهواز در روز ارتش بود. انواع و اقسام اظهارنظرات متفاوت و غير مسوولانه و گيج‌کننده در فضاي عمومي منتشر مي‌شد و ذهنيت عمومي را تخريب کرد. هر کسي که نماينده بود، يا در دولت و حکومت بود، به اظهارنظرات خبري مشغول بود. موضع‌گيري‌هاي فوري موجب بي‌اعتمادي در داوري‌ها مي‌شود. چيزي که در ايران بسيار رايج است. مواضع دولت ترکيه در اين ماجرا از دو جهت قابل توجه بود؛ اول از حيث فني و شکلي. نحوه اطلاع‌رساني، نحوه طرح پرسش‌ها و... موجب شد که مخاطبان احساس نکنند که فريبکاري در امر اطلاع‌رساني وجود دارد. مواضع و ادبيات آنان در برابر عربستان تابع خشم سياسي آنان نشد. بسيار ديپلماتيک و محترمانه رفتار کردند. حتي سازش‌هايي هم انجام دادند و اجازه خروج به کنسول عربستان را دادند. ولي بي‌طرفي خبري و در عين حال ذي‌حق بودن يک کشور در رسيدگي به اتفاقي که به عنوان جنايتي در خاک آن رخ داده مورد توجه همه قرار گرفت. اين رفتار به گونه‌اي بود که عربستان را وادار به پذيرش اصل ماجرا کرد که ضربه سهمگيني به آن رژيم زد که برخلاف ادعاهاي اوليه‌اش در اين باره بود. موضع دوم و مهم دولت ترکيه سوگيري روشن آن عليه عربستان بود. در واقع برخلاف خيلي که گمان مي‌کردند عربستان با پول ترکيه را مي‌خرد و اين ترور را ماله‌کشي مي‌کند، اصلا در اين مسير گام برنداشت. اختلافات دو کشور عميق بود، ولي در جريان ترور رو نشد. در حالي که معلوم است دولت ترکيه خيلي آرام و متين در پي انتقام گرفتن از عربستان است. چرا؟ عربستان پس از آمدن محمد بن‌سلمان يک جهش سياسي در منطقه کرد. در اولين گام نيز عليه ترکيه عمل کرد. با حمايت از کودتا عليه محمد مرسي و اخوان‌المسلمين دشمني ترک‌ها را براي خود خريد. سپس نزديکي بيش از حد به اسراييل و از همه بدتر حمايت ضمني از کودتا عليه اردوغان و اين اواخر اقدامات عليه قطر و نيز کمک يا دخالت در کاهش ارزش پول ترکيه، اردوغان را به کلي عصباني کرده بود و اين مار زخم خورده فقط در پي فرصتي بود که نيش خود را بر بدن اين دشمن فرو کند. به علاوه جايگاه ترکيه در جهان اسلام نه از سوي ايران، بلکه از سوي عربستان در خطر بود و اين نيز مي‌توانست انگيزه مضاعفي را به اردوغان دهد که اقدام به فروش سياست نکند. ولي هيچگاه کسي از مواضع آنان متوجه نشد که کينه و بغض فروخفته‌اي نزد ترک‌ها از عربستان وجود دارد که راهبر سياست‌هاي آنان در قضيه خاشقجي است. همان‌قدر که بايد از خبط‌هاي محمد بن‌سلمان درس گرفت، بايد از سياست دقيق و خوب اردوغان در اين مورد نيز درس گرفت. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد