دنياي اقتصاد/
متن پيش رو در دنياي اقتصاد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
محمدحسين باقي| پنجشنبه گذشته بنيامين نتانياهو طي سفري دو روزه به عمان رفت و با سلطان قابوس در مورد تحولات منطقه به تبادلنظر پرداخت. در اين سفر «يوسي کوهن» رئيس موساد، «مِئير بن شابات» رئيس شوراي امنيت ملي و «يووال روتم» مديرکل وزارت خارجه اسرائيل نتانياهو را همراهي کردند. دو طرف از خبري کردن اين ديدار تا عصر جمعه خودداري کردند و پس از اينکه هواپيماي نتانياهو در اسرائيل به زمين نشست خبر ديدار او از عمان رسانهاي شد. ايزابل کرچنر، تحليلگر مسائل خاورميانه مينويسد که مهمترين هدف اين سفر خروج مسقط از محور بيطرفي بوده است.
سفر نتانياهو به عمان درست يک روز پس از سفر محمود عباس به اين کشور کوچک خاورميانهاي صورت ميگيرد. ايزابل کرچنر ماهيت ديدار نتانياهو از عمان را به منزله کودتايي از سوي نتانياهو ميداند که پس از ماهها مذاکرات مخفي درصدد نزديکي به دشمنان سابق عرب اسرائيل است. نتانياهو درصدد است تا اين دشمنان سابق را در مدار دوستان قرار داده يا حداقل از ميزان خصومت آنها بکاهد. اين گزارشگر معتقد است که اسرائيل تمايل دارد تا جبههاي از اهل سنت در برابر ايران در منطقه بهوجود آورد. به اين ترتيب، با کشاندن عمان به سوي خود درصدد قطع راههاي تنفسي ايران است. کرچنر معتقد است که اسرائيل با در پيش گرفتن «سياست برونگراي دروننگر» ميکوشد تا رهبران عرب را يکي پس از ديگري يا در مدار «موافق» قرار دهد يا لااقل آنها را در مدار «بيطرفي» يا اهداف اسرائيل بکشاند.
رابطه با عمان از نگاه اسرائيل: اسرائيل يک سياست چند وجهي را در قبال خاورميانه بهطور اعم و کشورهاي عربي بهطور اخص در پيش گرفته است. هدف نهايي هيات اسرائيلي گشودن دفتر نمايندگي در عمان و ديگر کشورهاي عربي است. اسرائيل يک دفتر تجاري در قطر داشت که در سال ۲۰۰۹ بسته شد. با اين حال، روابط پنهاني با کشورهاي عربي در سطوح مختلف همچنان ادامه دارد. سالها است وزارت خارجه اسرائيل ميکوشد تا با کشورهاي حاشيه خليجفارس روابط نزديکتري برقرار سازد. به اين ترتيب، يک حساب توييتري با عنوان IsraelintheGCC@ راهاندازي کرده که بهبود رابطه با کشورهاي حاشيه خليجفارس را هدف گرفته است. گزارشگر نيويورکتايمز به نقل از وزارت خارجه اسرائيل مينويسد که مسوولان اين وزارتخانه حساب توييتري مذکور را «کانال رسمي سفارت مجازي اسرائيل با کشورهاي حاشيه خليجفارس» توصيف ميکنند که هدفش «برقراري گفتوگو با مردم کشورهاي عرب حاشيه خليجفارس است.»
«گادي آيزنسکات» رئيس ستاد ارتش اسرائيل، سال گذشته با يک روزنامه بريتانيايي مصاحبه کرد و گفت اسرائيل تمايل دارد تا اطلاعات مشترک خود را با کشورهاي ميانهروي عرب بهعنوان بخشي از تلاش عليه ايران در ميان بگذارد. بنابراين، از نگاه اين مقام اسرائيلي، برقراري پيوندهاي مخفي با کشورهاي عربي در راستاي تشکيل جبهه يا محور مشترک «عربي- اسرائيلي» عليه ايران اهميت بسياري دارد. همانطور که در بالا گفته شد، اسرائيل با توسل به «سياست برونگراي دروننگر» ميکوشد تا از خصومت کشورهاي عربي نسبت به خود کاسته يا آنها را در بهترين حالت، در مدار خود قرار دهد. به اين ترتيب، اين رژيم ميتواند با برقراري پيوندهايي با دولتهاي عربي به رهبران فلسطيني در جهت ارائه امتيازات بيشتر فشار آورد تا در نهايت صلح برقرار شود. هدف ديگر سفر هيات اسرائيلي به عمان «تابوشکني» از رابطه با اين رژيم بود. «ايزابل کرچنر» به نقل از «يوئل گوزانسکي»، متخصص اسرائيلي در مسائل عربي و ايران در موسسه مطالعات امنيت ملي در دانشگاه تلآويو مينويسد: «اين سفر بسيار سمبليک و فوقالعاده بود، نمادگرايي در خاورميانه بسيار مهم است» و ميتواند تابوي رابطه با اسرائيل را بکشند. گوزانسکي معتقد است نتانياهو درحال ورود به «سال انتخابات» در اسرائيل است و از آنجا که با پرونده فساد دست به گريبان است ميخواهد اين پيام را به مخالفانش بدهد و بگويد: «هي! ببينيد رويکرد من درحال اثرگذاري است. کسي به فلسطينيها وقعي نمينهد. من در همه جا مورد استقبالم و اين تازه آغاز کار است.» در واقع، اين سفر ميتواند در انتخابات آتي به نفع نتانياهو هم باشد.
به نوشته ايزابل کرچنر، با توجه به نزديکي روابط رياض- تلآويو، قتل جمال خاشقجي باعث انزواي بن سلمان و باعث شده اسرائيل در تداوم استراتژي خود دچار «مشکل» يا نوعي «وقفه» شود. بنابراين، هيات اسرائيلي، عمان را انتخاب کرد که ميتواند مجرايي براي برخي تحولات منطقهاي باشد. عمان بهدليل ارتباط با حزبالله و حوثيها ميتواند ابزار مناسبي براي رصد تحولات دپيلماتيک منطقهاي باشد.
رابطه با اسرائيل از نگاه عمان: اما سلطان ۷۸ ساله چه نگاهي به اسرائيل دارد؟ سيمون هندرسون، تحليلگر موسسه واشنگتن مينويسد که بازي با عبارات «صلح خاورميانه» و عبارات مشابه ميتواند قابوس را از انتقادات دولتهاي عربي مصون دارد. يک روز پيش از نتانياهو، محمود عباس به عمان سفر کرد. برخي دولتهاي عربي به سرکردگي عربستان معتقدند که عمان در مدار ايران قرار دارد. اين مجموعه کشورهاي عربي سخت در تلاشند تا عمان را از سياست سنتياش که ميانجيگري بود دور کرده و اين کشور را وادار به اتخاذ تصميم و اعلام موضع در تحولات منطقهاي کند. به اين دليل، عربستان و متحدانش نوک پيکان خود را به سوي اين کشور بيطرف منطقه نشانه رفتهاند تا اين پادشاهي کوچک را که از بحرانهاي منطقه به دور مانده و همزمان در بسياري از تحولات ميانجيگري و وساطت ميکند از ماهيت سنتياش تهي سازند.
اين سلطاننشين ۲ ميليون و ۵۰۰ هزار نفري تقريبا در تمام جنگهايي که در خاورميانه رخ داده از همان بدو استقلال خود در سال ۱۹۷۱ تاکنون نقشي نداشته و عملا حاشيهنشين تمام تحولات بوده است. اين کشور که نامش با بيطرفي گره خورده است بهعنوان يکواسطه يا يک ميانجيگر ديپلماتيک و موثر ميان قدرتهاي بزرگ همچون آمريکا، ايران و عربستان عمل کرده است. همين رويکرد باعث شده اين کشور دوست همه باشد و دشمن کسي نباشد. موسسه استراتفور در تحليل ۳۱ اوت ۲۰۱۸ با اشاره به وضعيت عمان نوشت: «اما اين وضعيت بيطرفي ظاهرا درحال تغيير است.»
اين تحليل مينويسد: دو وليعهد عرب («محمد بن سلمان»، وليعهد عربستان و «محمد بن زايد» وليعهد امارات) سخت در تلاشند تا وضعيت اين سلطاننشين را تغيير دهند. آنها تلاش ميکنند مسقط را از وضعيت بيطرفي خارج ساخته و سياستهايي را اتخاذ کند که پيوند نزديکتري با اين دو کشور داشته باشد. امارات و عربستان بهدليل حسن روابطي که با آمريکا دارند از اين امتياز برخوردارند که سياست بيطرفي عمان را به چالش بکشند. استراتژي اين دو کشور عربي براي اينکه قرين موفقيت شود بايد دقيق و ظريف باشد اما مسقط هم راههايي پيشرو دارد که ميتواند در برابر اين فشارها مقاومت کند. تعهد کلي اين کشور به بيطرفي موجب دوري از همسايگان عربش شده و اين ناراحتي عربستان و امارات را به دنبال داشته است. عمان در سال ۲۰۱۳ پيشنهاد نمادين تبديل شدن به بخشي از «اتحاديه خليجفارس» را رد کرد. اين کشور همچنين به ائتلاف همسايگانش براي تحريم قطر هم نپيوست و در عوض حفظ پيوند با قطر و حفظ تجارت سالم و روابط ديپلماتيک با ايران را برگزيد. مقامهاي سعودي و اماراتي همچنين مسقط را به داشتن رابطه با حوثيها و نفوذ بر آنها متهم کردهاند زيرا عمان با استفاده از رابطه با آنها تلاش کرده تا زمينه مذاکره حوثيها با ائتلاف عربي به رهبري عربستان و امارات را فراهم سازد. عمان و امارات براي نفوذ در منطقه «المحراء» در شرق يمن با هم رقابت ميکنند. اين منطقه تا پيش از مداخله امارات در جنگ داخلي يمن بخشي از حوزه نفوذ انحصاري عمان بود.
رياض و ابوظبي، مسقطي را ترجيح ميدهند که همراستا با اهداف منطقهاي آنها در بسياري از مسائل عمل کند. مطلوب براي اين دو کشور آن است که عمان روابط تجاري خود با ايران را قطع، مسيرهاي قاچاق به روي حوثيها را مسدود، بر قطر اعمال فشار و در تلاش آنها براي به زانو در آوردن اين کشور همکاري و مشارکت کند. براي اين هدف، اين دو کشور ابزارهايي در دست دارند مانند توانايي تخريب روابط مسقط با آمريکا. به دليل نفوذ روزافزون اين دو کشور در کاخ سفيد، آنها ميکوشند تا واشنگتن را متقاعد سازند که مسقط حلقهاي ضعيف در استراتژي منطقهاي ضدايراني آمريکاست زيرا اين کشور به حوثيها اجازه استفاده از خاکش و به ايران اجازه دور زدن تحريمها را ميدهد. اين دو کشور همچنين ميتوانند اسباب طرح پرسشهايي در مورد وفاداري عمان به اهداف منطقهاي آمريکا شوند درحاليکه همزمان به مسقط ميگويند که واشنگتن ميتواند تحريمهايي عليه آن دسته از تاجران، افراد يا مقامهاي عماني وضع کند که با استراتژي ضدايراني اين مثلث همکاري ندارند.
به نوشته موسسه استراتفور، بهطور مثال، امارات ميتواند بر تاجران و شهروندان عماني در داخل خاک امارات- به منزله بزرگترين شريک تجاري عمان- و در مرزهايش اعمال فشار کند. اين اذيت و آزار محدود چند شکل دارد: کاهش تعداد اعطاي ويزا، انتظار طولاني در مرز و بازرسيهاي سرزده از تاجران عماني در داخل امارات. عمانيهايي که براي دولت امارات هم کار ميکنند ممکن است بيکار شوند زيرا اماراتيها از قبل دست به اخراج و بيکار کردن مختصر نيروها بهعنوان ابزاري براي ابراز نارضايتي سياسي خود از اين کشور زدهاند. امارات و عربستان ابزارهاي ديگري هم دارند. علاوه بر تاسيس يک صندوق سرمايهگذاري براي اين سلطاننشين، سعوديها ۲۱۰ ميليون دلار در پروژه بندري عمان در «الدقم» سرمايهگذاري کردهاند درحاليکه اماراتيها در بندر عماني «صحار» و «صلاله» سرمايهگذاري کردهاند. براي تغيير رفتار عمان، اين دو کشور مستقر در خليجفارس ميتوانند يا سرمايهگذاريهاي خود را معلق يا انتقال پول را به حال تعليق درآورند. بر عکس هم ممکن است؛ اين دو کشور ميتوانند با وعده سرمايهگذاري بيشتر يا تزريق مبالغ بيشتر به اين صندوق عمان را در خط خود بکشند.
در نهايت، تلاشهايي ميتواند در جريان باشد براي اعمال نفوذ بر فرآيند جانشيني سلطان قابوس. با توجه به وضعيت سلامتي سلطان قابوس و اينکه هنوز جانشيني را آشکارا براي خود مشخص نکرده (هر چند شايعاتي وجود دارد دال بر اينکه در دو نامه که يکي در مسقط است و ديگري در صلاله نام جانشين آشکارا ذکر شده است)، رياض و ابوظبي ميتوانند از سرويسهاي اطلاعاتي خود و ارتباطات با ديوان پادشاهي براي نفوذ در فرآيند انتخاب جانشين استفاده کنند. گفته شده فهرست کوچکي از جانشينان منتشر شده و براي ناظران اوضاع اين نامها شناخته شده است. بنابراين، اين دو کشور ميتوانند با اعلام اينکه کدام نامزد مطلوب و کدام مطلوب نيست اين سيگنال را بدهند که گزينه جانشيني مورد علاقهشان کيست. حتي ميتوانند از ابزار تهديد يا تنبيه يا تشويق خاندان سلطنت هم استفاده کنند. اعضاي خاندان سلطنتي ممکن است در گام اول اين رويکرد را ناديده بگيرند اما احتمال دارد عمان و جانشين مربوطه در سيبل حملات اين دو کشور قرار بگيرند.
کرچنر و هندرسون به اتفاق بر اين باورند که ديدار هيات اسرائيلي از مسقط ميتواند سيگنال مثبتي هم به کاخ سفيد باشد. با توجه به سياست بيطرفي عمان، نفوذ لابيهاي رياض و ابوظبي در آمريکا، همراهي ترامپ با رياض و ابوظبي در برخي پروندههاي منطقهاي، عمان ترجيح ميدهد که خود را در سيبل دولتهاي عربي قرار ندهد و احتمالا به سرنوشت قطر هم دچار نشود. بنابراين، با ميزباني هيات اسرائيلي اين پيام به کاخ سفيد و ترامپ مخابره ميشود که عمان، ستيز يا اصطکاکي با اسرائيل ندارد. لابي اسرائيل هم در مواقع احتمالا بحراني (اصطکاک رياض- ابوظبي با مسقط) ميتواند به ياري سلطان قابوس بيايد. در واقع، ميتوان اين رويکرد را «پليتيک سلطان به رقباي منطقهاي» دانست.
بازار