صبح نو/
متن پيش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
برنامه «منوشما» که براي چندمين فصل متوالي از شبکه «شما» به روي آنتن ميرود، روز گذشته با حواشي همراه بود که باعث جنجال و اعتراضات زيادي شد.
چند سالي بود که تلويزيون برنامه گفتوگومحوري که مهمانانش سلبريتيهاي فرهنگي-هنري باشند، نداشت. پس از پخش برنامههايي مثل «شب شيشهاي» و «عبور شيشهاي» که در زمان خودش کلي سروصدا کرد تقريباً ديگر برنامهاي در اين قامت به روي آنتن نرفت. «منوشما» توليد شد تا مخاطب را با شبکه کمبيننده «شما» آشنا کند. ظاهراً مديران مرکز استانها تصميم گرفته بودند تا با استفاده از المانهاي مخاطبپسند جذابيت ايجاد کنند و براي رسيدن به اين هدف حاضر شدهاند تا حسابي خرج حضور سلبريتيها در مقابل دوربين کنند. هر کسي که اندکي با رويه برنامهسازي در تلويزيون آشنا باشد بهخوبي ميداند چهرههاي سينما و موسيقي بدون هداياي ريالي مهمان برنامهاي نخواهند شد. پس برنامهسازان از طريق اسپانسر يا منابع تلويزيون بايد آنها را شارژ کنند. جداي از اينکه آيا اين اتفاق براي سيما مفيد است يا نه، بررسي عملکرد اين برنامه و همچنين حاشيه خاص روز گذشتهاش اهميت دارد.
سازندگان «منوشما»
تهيهکننده «منوشما» آقاي هادي قندي است که قبلاً توليد برنامههايي مثل «زندهرود» و «خوشا شيراز» را بهعهده داشته است. درابتداي راه اين برنامه، گزينههاي مختلفي بهعنوان مجري «منوشما» مطرح شد. از فرزاد حسني تا رضا رشيدپور نامهايي بود که براي اجراي اين برنامه ظهرگاهي مطرح شد، اما نهايتاً آقاي آرش ظليپور مقابل دوربين «منوشما» قرار گرفت. ظليپور سالها قبل در برخي از رسانههاي سينمايي بهعنوان خبرنگار مشغول بود و سپس بهدليل آشنايي با آقاي احسان عليخاني به مرور وارد تلويزيون شد. او در تيم عليخاني جايش را محکم کرد و در مقام روابط عمومي و اتاق فکر اين برنامهها درکنار مجري جوان تلويزيون قرار گرفت. البته ضلع بعدي اين تيم تازهشکلگرفته خانم دنيا خمامي از خبرنگاران سينما و تلويزيون است که او هم بهعنوان روابط عمومي در تيم حضور داشت.
ازسيرابي تا سوسک!
«منوشما» بهصورت زنده به روي آنتن شبکه «شما» رفت. تقريباً هر هفته از سلبريتيهاي سينما و موسيقي دعوت ميشد تا درمقابل ظليپور به سؤالات بعضاً غير مرسومش -لااقل با استانداردهاي تلويزيون- پاسخ دهد. همين سؤالات خاص که حاصل اتاق فکر ظليپور، خمامي و... بود باعث شد تا حساسيتها نسبتبه اين برنامه زياد شود. حساسيت به جايي رسيد که مديران شبکه برنامه را از پخش زنده به برنامه توليدي تقليل دادند. مدتي برنامه به صورت دست به عصا و با حواشي کمتر روي آنتن رفت تا باز اتفاقات خاص در آنتن ظهر جمعه يکي از کمبينندهترين شبکههاي سيما رخ بدهد. الگوبرداري از برنامههاي تلويزيوني ديگر کشورها نهتنها چيز بدي نيست که اگر عقلاني باشد خوب هم است. درسالهاي اخير بسياري از توليدات تلويزيون الگوبرداري-چه بسا کپيبرداري- از نمونههاي خارجي بوده است. در نمونههاي خارجي که شرايط فرهنگي و اجتماعي متفاوتي دارند، بعضاً اقداماتي صورت ميگيرد که غافلگيرکننده و چه بسا وسوسهکننده است. اما همانطور که گفته شد اين کارها براساس شرايط همانجاست. برخي کپيبرداريها حتي اگر با استانداردهاي اخلاقي کشور مخالف نباشد لااقل نامتجانس است. اين که درمقابل دوربين از فلان بازيگر بخواهي به زور سيرابي بخورد يا در مقابل فلان بازيگر خانم -که خبرداريد از سوسک ميترسد- از سوسک رونمايي کنيد در شأن مهمان و البته مخاطب رسانه ملي نيست. بگذريم از برخي جملات مهمانان مثل علاقه به خودکشي و... که راستش ربطي به برنامهساز ندارد.
حواشي مهندسيشده؟
حاشيه و جنجال پاي ثابت برنامهسازي است و از آن راه فراري نيست اما برخي مسائل عجيب و مهندسيشده به نظر ميرسد. دربرنامه روز گذشته «منوشما»، آقاي مسعود فراستي که از منتقدان مشهور و مخاطبپسند سينماست بهعنوان مهمان در برنامه حضور يافت. در بين گفتوگوي فراستي و ظليپور، ناگهان مجري برنامه -که اتفاقاً خودش از نزديکان برخي از فعالان و البته برخي فيلمهاي کمدي اين روزهاي سينماست- با لحني عجيب و توهينآميز شروع به چالش با فراستي کرد؛ البته چالشي که مهمان فرصت پاسخگويي نداشت و حتي زماني که چند جملهاي مجال صحبت پيدا ميکرد با خميازه کشيدن ظليپور مواجه ميشد. ظليپور لحظاتي بحث را بهوضوح شخصي کرد و با طرح مسائلي بيربط فراستي را مورد نکوهش قرار داد. منتقد صريحاللهجه سينما اين بار برخلاف معمول ترجيح داد که پاسخ مجري را ندهد و با عذرخواهي از مخاطبان برنامه را ترک کرد. رفتار ظليپور در برنامه روز گذشته به قدري غيرمعمول بود که نميتوان نسبت به آن بيتوجه بود. اين مجري جوان که ظاهراً وقتي دريکي از برنامههاي ورزشي سيما مشغول بود هم دچار حواشي جدي شده بود، طوري برنامه روز گذشته را پيش برد که چند گمانه درباره آن قابل بررسي است. اصولاً برنامههايي از اين دست تمام سعيشان را ميکنند تا در مقابل دوربين نکته جنجالي رقم بزنند و سپس از طريق رسانههاي مجازي- ازآنجايي که برنامه بيننده زيادي ندارد- آن را منتشر کنند و ضريب بگيرند. اين رويه قبلاً هم وجود داشته اما آيا مورد فراستي هم در همين قالب تعريف ميشود؟ فراستي با تمام خوبي و بديهايش، يک نکته مشخص دارد و آن جديت درمقابل سينماي مبتذل است. در مقابل برنامهاي مثل «منوشما» وجود دارد که هويتش با مباحث زرد- چيزي شبيه تيويپلاس- شکل ميگيرد. حال اين که چنين برنامهاي بخواهد فراستي را که بهنوعي در مقام منتقد خودش قرار ميگيرد، تحقير کند نکته عجيبي نيست. البته باز هم به نظر ميرسد بازي گستردهتر از اين حرفهاست. آنطوري که ظليپور بحث را شخصي کرده بود و صورتش برافروخته شده بود بلاشک نيتهاي ديگري نيز وجود داشته است.
ظليپور در آخر برنامه گفت که سؤالات حاصل اتاق فکري است که آنها را تدوين کردهاست. اتاق فکري که ممکن است متشکل از دوستان سينمايي ظليپور باشند؛ کساني که همان فيلمفارسيها را ميسازند و سايه فراستي را با تير ميزنند. نوع رفتار «منوشما» با منتقد جنجالي به گونهاياست که دو تحليل به وجود ميآيد.
اولين هدف برنامهسازان اين بوده تا فراستي را به صورت زنده در مقابل مخاطب عام تحقير و خرد کنند.
هدف دوم که البته به آن دست نيافتند اين بود که با لحن تحريککننده، فراستي را عصباني کنند تا وي جملاتي ساختارشکن بگويد. حاصل اين اتفاق ممنوعالتصوير شدن فراستي در تلويزيون بود. گويا پدرخواندههاي فيلمفارسيساز سينما که مشغول آسيبزدن به سينماي نجيب ايران هستند، تاب تحمل منتقدي صريحاللهجه را ندارند.
بازار