ديپلماسي ايراني/ متن پيش رو در ديپلماسي ايراني منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
بخش ۵ سوالي شوراي روابط خارجي بستري براي تجزيه و تحليل تحولات جديد در ارتباط با پيشرفت زنان و دختران در سراسر جهان توسط محققان، مقامات دولتي، رهبران جامعه مدني و سياستمداران خارجي است. جميله بيگيو محقق ارشد و الکساندر برو دستيار تحقيق در برنامه زنان و روابط خارجي در شوراي روابط خارجي با آندسته از رهبران و ديپلمات هاي ايالات متحده گفت و گو کرده اند که نقشي در پيشبرد صلح و امنيت در جهان داشته اند. اين مصاحبه با وندي شرمن از اعضاي گروه ايالات متحده در مذاکرات هسته اي با ايران است.
با وندي شرمن، استاد بررسي عملي رهبري عمومي و مدير مرکز رهبري عمومي در دانشکده هاروارد کندي، مشاور ارشد گروه آلبرايت استونبريج و عضو ارشد مرکز علوم و امور بين الملل بلفر دانشکده هاروارد کندي گفت و گو مي کنيم. شرمن پيشتر معاون وزير امور خارجه ايالات متحده در امور سياسي بوده و رهبري گروه ايالات متحده را در مذاکرات هسته اي با ايران بر عهده داشته است.
شما گروه ايالات متحده را در مذاکرات هسته اي با ايران رهبري کرديد و يکي از چندين ديپلمات زن درگير در مذاکرات بوديد. زنان چه تاثيري بر اين مذاکرات داشتند؟
مذاکرات ايران توسط نماينده عالي اتحاديه اروپا هماهنگ شده بود. در ابتداي کار کاترين اشتون بود و در مرحله دوم، فدريکا موگريني. معاون آنها هلگا اشميد بود که حقيتا مي شود او را قهرمان ناشناخته مذاکرات ايران دانست. من هم حضور داشتم. از اين رو، نهايتا مي توان گفت که زنان بيشتر از مردان براي ايراني ها که يک هيئت تماما مردانه بودند، وقت صرف کردند.
در يک جايي در طول مذاکرات و وقتي که روي جزئيات نهايي کار مي کرديم، همه وزرا داشتند براي صرف شام مي رفتند و ما داشتيم مي رفتيم که مجدد مشغول کار شويم. وقتي که داشتيم بر مي گشتيم، متوجه شديدم که وزراي مرد گفته اند اگر خودشان مذاکره را انجام مي دادند، خيلي زودتر آن را به نتيجه مي رساندند. ما تصميم گرفتيم که اين ديد منفي را ناديده بگيريم و فقط کار را به نتيجه برسانيم.
فکر مي کنم يکي از دلايلي که در مذاکرات ايران موفق عمل کرديم، البته تا پيش از آنکه رئيس جمهوري دونالد جيمز ترامپ تصميم بگيرد که ما را از توافق ايران خارج کند، اين بود که يک تيم خيلي متعهد تشکيل داده بوديم که رهبري آن را رئيس جمهوري باراک اوباما، جان کري، وزير امور خارجه و ارنست مونيز، وزير انرژي بر عهده داشتند. اما تيم 15 نفره من که از سوي صدها نفر در دولت ايالات متحده حمايت مي شد، از زنان و مردان با استعدادهاي گوناگون و از بخش هاي گوناگون دولت تشکيل شده بود. همه بر سر يک ميز نشسته بودند و هر کس نقشي در پيشرفت ما ايفا کرد. هر کس درک مي کرد که ديگري چه تخصصي دارد و فرد متخصص، مساله مربوطه را هدايت مي کرد. اما ما همه تصميمات را با هم گرفتيم. البته زماني بود که من مجبور مي شدم يک تصميم نهايي بگيرم يا افراد را در مسير خاصي قرار دهم، اما مساله قدرت و رياست من مطرح نبود.
براي ديگر زناني که مي خواهند در امنيت ملي و سياست خارجي فعاليت کنند، چه توصيه اي داريد؟
چند پيشنهاد و توصيه براي آنها دارم. اول اينکه مجموعه اي از مهارت هاي اصلي را کسب کنيد که در هر کاري و هر جايي در زندگي مي توانيد به کار ببريد و اينکه به خودتان اطمينان داشته باشيد. من خودم به عنوان يک مددکار اجتماعي، سازمان دهنده جامعه و يک مشاور مددکاري آموزش ديده بودم. در زمينه هاي زياد و متفاوتي از رفاه کودکان در سياست هاي رياست جمهوري و سپس سال ها در امنيت ملي و سياست خارجي فعاليت کردم.
اگر فرصتي برايتان پيش آمد که پيشتر واقعا به آن نيانديشيده بوديد، آن را دريابيد و از آن استفاده کنيد. جالب ترين و شگفت انگيز ترين اتفاق ها به اين دليل در زندگي من اتفاق افتادند چون من آماده بودم که از اين فرصت ها استفاده کنم و به خودم ترديدي راه ندهم.
شواهد فزاينده حاکي از آن است که مشارکت زنان در پيشگيري و حل منازعات، نتايج را بهبود مي بخشد. شما در ارتباط با تفاوت ها در روند تصميم گيري زنان و مردان در سياست خارجي و امنيت ملي چه تجربه اي داشتيد؟
من فکر مي کنم زنان در تلاش هاي صلح و امنيت بر آن متمرکز هستند که کار را به انجام برسانند. آنها روي کسب وجهه اجتماعي يا انجام کار بعدي متمرکز نيستند. آنها فقط روي انجام کار کنوني تمرکز مي کنند و در اصل زنان بيشتر عمر خود را اينگونه مي گذرانند.
فکر مي کنم گاهي اوقات وقتي زنان پاي ميز مذاکره حضور دارند، بايد قدرتي که در دست دارند را درک کنند. زنان معمولا اينطور تصور مي کنند که قدرت به نوعي واژه اي زشت است. اينطور نيست. ما بايد آن را با آغوش باز بپذيريم. اينطور است که مي شود از قدرت استفاده و تغيير ايجاد کرد و من فکر مي کنم که زنان به طور ذاتي اين مساله را درک مي کنند، چراکه ما به ايجاد روابط تمايل داريم و تشکيل يک تيم خوب حياتي است.
چرا در تاريخ زنان در سياست خارجي و پست هاي امنيت ملي کمتر حضور داشته اند؟
حضور زنان در محافل سياست خارجي، در انديشکده ها، در دولت و در تجارت کمرنگ بود، اما اين مساله به مرور زمان تغيير کرده است. زنان بيشتري وارد خدمات خارجي شده و به سطوح بالا رسيده اند. در دولت باراک اوباما وقتي که جان کري، وزير امور خارجه بود، همه مشاوران منطقه اي وزارت امور خارجه غير از يک نفر، و اکثر معاونين دولت زنان بودند. در حقيقت، من اولين زني بودم که معاون امور سياسي شد. واقعا مايه تاسف است که تا معاونت يک زن در امور سياسي مدت زيادي طول کشيد، اما بالاخره اين اتفاق افتاد. اما اين بدان معنا نيست که زنان هميشه در اتاق مذاکره هستند. اغلب، سمت هاي فرستاده ويژه به مردان واگذار مي شود. مردان سرسخت تر ديده مي شوند و مردم فکر مي کنند اگر نماينده يک کشور ديگر مرد باشد، با او راحت تر کنار خواهند آمد. اما در حقيقت اصلا اينطور نيست و من فکر مي کنم به زودي شاهد تغيير اين طرز فکر باشيم. به نظرم مهم است که اين تنوع را در گروه مذاکراتي ايالات متحده و در سمت هاي عالي شاهد باشيم؛ منظورم حضور زنان و افراد رنگين پوست است. بدين ترتيب مي توانيم همه ديدگاه ها را همزمان داشته باشيم.
چرا براي ايالات متحده مهم است که برابري جنسيتي را در سراسر جهان ترويج دهد؟
به طور قطع رهبري آمريکا براي ايجاد برابري جنسيتي در سراسر جهان و صلح و امنيت براي زنان بسيار ضروري است. مي دانيم که يکي از مهمترين معيارهاي افزايش توليد ناخالص داخلي در هر کشوري تحصيلات دختران است. و ايالات متحده در اين تلاش پيشرو بوده و اين مساله تنها به تلاش ها در سازمان ملل متحد و از طريق همه سازمان هاي بين المللي و آژانس ها محدود نمي شود.
منبع: شوراي روابط خارجي
بازار