نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

کیهان: کلید واژه «اختیارات محدود» ترفندی برای فرار از پاسخگویی

منبع
کيهان
بروزرسانی
کیهان: کلید واژه «اختیارات محدود» ترفندی برای فرار از پاسخگویی
کيهان/ متن پيش رو در کيهان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست. روزنامه آرمان با اشاره به اظهارات اخير روحاني درباره اختيارات محدود دولت در مطلبي نوشت: «آقاي روحاني به نکته‌اي اقرار کرده که مي‌شد در همان ماه‌هاي اول کار به آن اشاره کرد، نه اينکه بعد از 6 سال مطرح شود. آيا طرح اين مسئله با چنين کلمات و چنين سياقي به معناي آن نيست که مردم خيالشان از پاسخ به وعده‌ها آسوده باشد؟ نکته نهايي اينکه، طرح چنين سخناني قبل از اينکه راهي به دهي باشد، مي‌تواند به‌آساني برهم زننده ساختارهايي باشد که از قضا رياست جمهوري هم در آن تعريف مي‌شود.» در سال 92 و در جريان رقابت‌هاي انتخابات رياست جمهوري، روحاني قسم جلاله خورد که «اگر مشکلات اين کشور راه‌حل نداشت من کانديدا نمي‌شدم». اما حالا عليرغم سپري شدن 6 سال از عمر دولت، روحاني در اظهارنظري تأمل برانگيز گفته است که اختيارات دولت در حوزه‌هاي مختلف از جمله اقتصاد و سياست خارجي محدود است. متاسفانه دولت در زنگ حساب و موسم پاسخگويي، با ادعاهايي همچون «اختيارات محدود» و «کارشکني در روند اقدامات دولت»، از ارائه گزارش عملکرد شانه خالي مي‌کند. گفتني است طبق بودجه مصوب سال 1397، رقم کل بودجه کشور حدود 1200 هزار ميليارد تومان است که جدول مشهور به 17 که مؤسسات خاص غير دولتي را شامل مي‌شود طبيعتاً سهمي از اين بودجه دارند. گرچه جريان اصلاح‌طلب و حاميان دولت اين نهاد ها را به دريافت بخش قابل‌توجهي از اين بودجه متهم مي‌کنند، اما همه ارگان‌هاي نظامي تحت عنوان نيروهاي مسلح تنها حدود 4 درصد از ميزان بودجه هر سال را به خود اختصاص مي‌دهند. علاوه‌بر اين، بايد به اين نکته نيز اشاره شود که از 1200 هزار ميليارد تومان بودجه مصوب سال جاري، سهم نهادها و شرکت‌هاي زير نظر و وابسته به دولت، بيش از 800 هزار ميليارد تومان مي‌باشد. آمريکا تسليم شد و به اينستکس رضايت داد! روزنامه شرق ديروز در يادداشتي نوشت: «فضاي اين روزها که هر لحظه خبري جديد از اعلام شماره تلفن تا عبور ناو آمريکايي از کانال سوئز و استقرار بمب افکن B52 در قطر روي تلکس خبرگزاري‌ها مي‌رود... شايد به‌واسطه وجود همين فضاي مه‌آلود بروز آثاري از نوعي تغيير موضع آمريکاي ترامپ[!] در قبال ايران مغفول واقع شد.» سپس نويسنده، رضايت آمريکا به اينستکس و شماره تلفن دادن ترامپ را سيگنال مثبت آمريکا مي‌داند. وي، آنچه را تغيير رويه آمريکا ناميده به فال نيک مي‌گيرد و مي نويسد: «اين تغيير زيرپوستي را مي‌توان در جايگزيني ديپلماسي قدرت اجبار با ديپلماسي اجبار در همين آشفته‌بازار اخبار نگران‌کننده سراغ گرفت.» سوال آنکه چرا عده‌اي قلم به دست و سرسپرده غرب به بزک آمريکا مشغول هستند؟ چنانکه در اين يادداشت نيز خوانديد نويسنده مدعي شده ترامپ تغيير مسير داده و در ادامه، اين تغيير «زيرپوستي» را امکاني مي‌داند که ترامپ براي برون رفت از بحران فراهم کرده است: «توضيح آنکه ابزار قدرت اجبار صرفاً تنبيهي است، در حالي که ديپلماسي اجبار تشويق و تنبيه را در هم مي‌آميزد و راه را براي برون رفت از شرايط حاد و بحران باز مي‌گذارد و به سياسيون اين امکان را مي‌دهد که وجهه‌شان حفظ شود و به کلي از آثار و تبعات سوءتسليم و سرافکندگي رهايي يابند.» نخست آنکه اگر نويسنده اندکي هم به اخبار مراجعه مي‌کرد حتماً مي‌ديد که در اين اواخر حتي پمپئو و بولتون هم صريحاً گفته‌اند که اقدام سخت يا نبرد نظامي (نه به صورت محدود و نه گسترده) در برنامه آنها نيست. اين نکته گوياي آن است که تغيير روشي از سوي آمريکا رخ نداده است. دوم آنکه آنجا که نويسنده يادداشت و به تبع آن روزنامه شرق مدعي شده‌اند «از تبعات سوءتسليم رهايي يابند» اگر مقصود آمريکا باشد که يعني نويسنده اين تغيير زيرپوستي را تسليم شدن آمريکا مي‌داند، تنها مي‌توان به اين حد از ساده لوحي تأسف خورد. اروپا و آمريکا در نقشه‌اي دقيق چنان پيش مي‌روند که اولاً با زمان خريدن از طرفي و فشارهاي اقتصادي آمريکا از سويي ديگر اقتصاد ايران را ضعيف کنند و همچنين کار را به جايي برسانند که اگر اينستکس روزي شروع به کار کرد در داخل ايران (به سبب بسترسازي کساني از قبيل نويسنده اين يادداشت و رسانه‌هايي مانند شرق) همه دست و جيغ و هورا بکشيم که بله آمريکا تسليم شد. تا ديروز مي‌گفتند «اختيار» نداريم حالا «خبر» هم ندارند! روزنامه ايران، گفت‌وگويي را با دبير کل کارگزاران منتشر کرده است. ارگان دولت در اين مصاحبه از کرباسچي درباره واکنش انتقادي رسانه‌هاي انقلابي به تيتر و عکس روي جلد نشريه صدا پرسيده است. برآيند پاسخي که وي داده، تأييد و اعتراف به دو قطبي‌سازي مدعيان اصلاح‌طلبي است؛ کرباسچي گفته است: «ممکن است که کسي اطلاعاتي داشته باشد که ما اصلاح‌طلبان آن را نداشته باشيم و براساس اين اطلاعات، اعتماد به ‌نفس فوق‌العاده‌اي در آنان باشد و مطمئن باشند که آب از آب تکان نمي‌خورد و يا اينکه امکان دارد از شرايط زندگي مردم و مشکلاتي که آنان دارند، خبر نداشته باشند. اما اصلاح‌طلبان و يا سياسيوني که با مردم سروکار دارند مي‌دانند که آنان گرفتار هستند و نگراني‌شان هم بابت معيشت آنان است. آقايان تندرو اگر اشتراک مساعي کنند و آن اطلاعات اعتماد به ‌نفس‌آور را هم در اختيار مردم بگذارند شايد نگراني‌هاي ما هم رفع شود.» حتي انديشکده‌هاي خارجي به دست برتر و موقعيت فتح جمهوري اسلامي و توخالي و تئاتري بودن تهديدات آمريکا تصريح دارند. امروز ثابت شد که خروج دولت از روند انفعال، دشمن را به عقب نشيني بيشتر مي‌دارد. ترامپ قبلاً سيگنال مذاکره مي‌فرستاد و ژست ديپلماسي مي‌گرفت، به تازگي شماره تلفن هم داده است. فهم اينکه ترامپ جز مذاکره در برابر اقتدار مثل‌زدني ايران اسلامي راهي ندارد، موضوعي نيست که فهم آن سخت باشد. آن هم در شرايطي که هزينه‌کرد هفت تريليون دلاري‌اش در غرب آسيا دود هوا شده و مجبور است در تاريکي به منطقه بيايد. آنچه آقاي کرباسچي مي‌گويد ممکن است اصلاح‌طلبان از آن خبر نداشته باشند، همين مطالب روشن و آشکار است. تا ديروز مي‌گفتند اختيار نداريم، حالا خبر هم ندارند! نمي‌دانند يا مي‌دانند و باز دو قطبي مذاکره ـ جنگ را با اسم رمز معيشت مردم مي‌سازند؟ بازي در زمين دشمن از روي ساده‌لوحي است يا خيانت؟ همين طيف دنبال گفت‌وگوي ملي هم هست! بنزين به خاطر انتخابات گران نشد؛ بماند بعد از اسفند 98! روزنامه مردم‌سالاري در سرمقاله خود با عنوان «راه دشوار واقعي کردن قيمت سوخت» نوشته است: «اين بار هم اگرچه نمايندگان محترم مجلس با هدف جلوگيري از افزايش فشار بيشتر به اقشار آسيب‌پذير و جلوگيري از التهاب جامعه چنين تصميمي را با هماهنگي دولت تصويب کردند... هرچند که تاريخ انقضاي اين تصميم حاکي از رفع مسئوليت مجلسيان و واگذاري تصميم به دوره بعدي نمايندگان مجلس است اما بايد گفت علاج کار در اين نيست و...» در ادامه اين مطلب آمده است: «سؤال قابل طرح اين است که آيا تا به‌ حال شرکت‌هاي ايران‌خودرو يا سايپا پيشاپيش اعلام کرده‌اند که از يک تاريخ مشخص در آينده قيمت خودروهاي توليدي خود را افزايش خواهند داد؟ آيا هرگز از قصابي‌ها يا ديگر صنايع غذايي و مصرفي چنين مطلبي شنيده شده که از تاريخ مشخصي در آينده قيمت مواد و محصولات خود را افزايش خواهند داد؟ آنچه تاکنون مردم شاهد آن بوده‌اند اين است که در موارد فوق‌الذکر هميشه در برابر کار انجام‌شده قرارگرفته‌اند. بدين‌صورت که به‌طور مثال وقتي براي خريد يا ثبت‌نام خودروي جديد مي‌خواستند اقدام کنند يا وقتي به مغازه‌ها براي خريد مايحتاج ازجمله گوشت مراجعه مي‌کردند از موضوع افزايش قيمت اجناس يا کالاي مورد درخواست خود مطلع مي‌شده‌اند. در رابطه با قيمت بنزين و ديگر فرآورده‌هاي نفتي هم يک راه‌حل پيشنهادي براي تغيير نرخ اين است که افزايش قيمت به‌صورت پلکاني و طي برنامه‌ريزي مشخص (مثلاً در چند دوره سه‌ماهه هر بار 10 درصد به نرخ افزوده شود) اعلام شود.» در بخش ديگري نيز آمده است: «در پايان بايد گفت که همان‌گونه که دولت و مجلس خيال مردم را از عدم افزايش نرخ فرآورده‌ها تا پايان انتخابات مجلس (اسفند 98) دلگرم کردند، جا دارد برنامه‌هاي لازم براي همگامي اين ثروت ملي با نرخ‌هاي جهاني را نيز با همکاري وزارت نفت تدوين و اعلام کنند تا مردم از هم‌اکنون آمادگي لازم جهت همراهي با تصميم‌هاي درست دولت را داشته و اجراي برنامه‌هاي منطقي و ضروري آزادسازي نرخ فرآورده‌ها با درک صحيح و منطقي و همراهي رسانه‌ها به نتيجه مطلوب برسد.» ذکر اين نکته ضروري است که انتخابات مجلس يازدهم در اسفند سال جاري برگزار خواهد شد. ازاين‌رو بسياري از کارشناسان و تحليلگران سياسي معتقدند، تعلل دولت روحاني براي اصلاح قيمت و اجراي سهميه‌بندي بنزين در هماهنگي کامل با طيف مدعيان اصلاحات بوده و صرفاً به دليل مسائل «انتخاباتي» است نه به خاطر کارشناسي اقتصادي و امنيتي و جلوگيري از قاچاق و هدر رفت مقادير زيادي از ثروت کشور و ...؛ آن‌ها به اين تحليل رسيده‌اند که گراني بنزين در شرايط کنوني، شانس پيروزي در انتخابات مجلس شوراي اسلامي (اسفند 98) را از آن‌ها مي‌گيرد. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد