سازندگي/
متن پيش رو در سازندگي منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
صادق زيبا کلام| يکشنبه اي که گذشت اتفاق عجيب و دور از تدبيري در مجلس افتاد. در انتخابات هيئت رئيسه و در روزي که علي لاريجاني بار ديگر به عنوان رئيس قوه مقننه انتخاب شد، نمايندگان به علي مطهري به عنوان نايب رئيس مجلس راي ندادند و عبدالرضا مصري وزير رفاه و تامين اجتماعي دولت احمدي نژاد را جايگزين او کردند.
انتخابات هيئت رئيسه مجلس را بايد زنگ خطر جدي براي رهبري اصلاحات دانست. متاسفانه جريان اصلاحات و آقاي خاتمي به تبع آن، متوجه اين مساله نيستند که تا چه حد اعتبار اجتماعي و محبوبيت شان را از دست داده اند. اين آسيب سياسي اجتماعي بر اصلاح طلبان نازل شده است و ميبينيم چهره اي همچون آقاي علي مطهري از هيئت رئيسه مجلس دهم حذف ميشود. آقاي مطهري اصلاح طلب نيست اما به يادماندني ترين، شاخص ترين و آزادي خواه ترين چهره مجلس است که در هيئت رئيسه حضور داشت و به لطف سياست هاي اشتباه آقاي عارف او را در جايگاه هيئت رئيسه مجلس از دست داديم. به جرات ميتوان گفت او کسي است که بار اصلاح طلبان را يک تنه در مجلس دهم به دوش کشيد. يعني فراکسيون صدنفره اميد يک طرف و مطهري يک طرف ديگر. با اين تفاوت که او حتي يک سروگردن هم از فراکسيون اميد در مطالبات مردم و ۲۴ ميليوني که به آقاي روحاني و ۲۰ ميليوني که به فراکسيون اميد راي دادند، بالاتر است. زيرا آقاي مطهري در دوره هاي قبل به خصوص طول سه سال گذشته همواره ثابت کرد که به تنهايي به اندازه اصلاح طلبان مجلس فعاليت ميکند. متاسفانه به نظر ميرسد گرفتاري و بلايي که ساليان سال دامن گير اصولگرايان بود درخصوص شکاف عميقي که با مردم داشتند و آن را متوجه نشدند، حال دامن اصلاحات را نيز گرفته است.
چندي پيش آقاي عارف رئيس فراکسيون اميد سخني مبني بر اين داشتند که با چه کساني ائتلاف خواهند کرد و با چه کساني ائتلاف نخواهند داشت و تاکيد کردند که با تندروها و اصولگرايان ائتلاف نميکنند. نمايندگان فراکسيون اميد حتي در اين اندازه که حدود سه سال در قوه مقننه حضور داشته اند، يک نطق قابل توجه در زمينه دفاع از حقوق مردم، سياست خارجي و مشکلات و مسائل جامعه کشور نداشته اند. يعني فراکسيون اميد تا اين حد محافظه کارانه رفتار کرده است. لذا بسياري از چهره هاي فراکسيون اميد از جمله آقاي محمدرضا عارف هيچ شانسي براي پيروزي در صندوق رأي ندارند.اعضاي اين فراکسيون در مدت کاري شان کارنامه قابل توجهي از خود به جاي نگذاشته اند. متاسفانه آقاي خاتمي هم متوجه نيستند که چقدر اعتبار گذشته از دست رفته است.
مي توانم بگويم که انتخابات هيئت رئيسه اين دوره و حذف فردي مانند علي مطهري و انتخاب آقاي مصري که از طيف احمدي نژاد بوده، واقعيتي هولناک است. معلوم نيست که فراکسيون اميد در لابيهاي پشت پرده چه گفت وگوهايي داشته که نتيجه آن منجر به حذف مطهري شده است.
اتفاقي که افتاد، تتمه آبروي اجتماعي را که اصلاح طلبان داشتند خدشه دار کرد. اکنون اين پرسش مطرح است که آيا اصلاح طلبان سرمايه اجتماعي خود را از دست داده اند و بايد با آن خداحافظي کنند؟ يا ما بايد با فراکسيون اميد خداحافظي کنيم؟ سخني که آقاي خاتمي پيش از نوروز ۹۸ مبني بر بي تاثيري گفتن از «تکرار»ي دوباره بر مردم گفت، کاملا بجا بود و اين حرف را شايد بايد درست ترين و جدي ترين صحبتي دانست که وي ظرف دوسال گذشته بيان کرده است. زيرا واقع مطلب اين است که ايشان کاملا درست گفته است و مردم انتقاد شديدي از عملکرد اصلاح طلبان و روند اصلاحات در کشور دارند.
اصلاح طلبان بايد آزاديخواهي و دموکراسي را به سرلوحه برنامههاي خود بازگردانند. اکنون حتي نميتوان گفت که اصلاح طلبان چه تفاوتي با اصولگرايان دارند. تنها راه اميدي دوباره، سربرآوردن جرياني نو از درون اصلاحات است تا به تدريج به عنوان جرياني شناخته شود که مطالبه اصلي آن دموکراسيخواهي است. هرچند دموکراسيخواهي ملزومات زيادي مانند آزادي مطبوعات، انتخابات آزاد و آزادي زندانيان سياسي و ... دارد.
بازار