روزنامه شهروند/
متن پيش رو در شهروند منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
رسول بهروش| در فصل گذشته فوتبال ايران تقريبا هيچ مسابقه بزرگي بدون تلفات برگزار نشد. انگار که پاي جنگهاي داخلي وسط باشد، بعد از هر جدال مهم ابتدا تعداد تلفات اعلام ميشد و بعد نوبت به نتيجه بازي ميرسيد. همين حالا يک هوادار بيگناه پرسپوليس که در اصفهان با تيغ موکتبري چشمش را نابود کردهاند، روي تخت بيمارستان منتظر است دکترها جواب بدهند که آيا شانس ديگري براي تماشاي دختر سه سالهاش خواهد داشت يا نه. در چنين اوضاع و احوالي اما رئيس فدراسيون فوتبال نشست خبري برگزار کرده و عملکرد مجموعه مديريتياش را «فوقالعاده مثبت» خوانده است. آنچه روز يکشنبه در شمايل مهدي تاج ديديم، شايد نمادي از وضع ساير بخشهاي کشور بود؛ مديراني که به جاي شرم از ناتواني و بدهکاري، ژست طلبکاري ميگيرند و بر سر زمين و زمان منت دارند. مهدي تاج يک نفر نيست، يک فرهنگ است.
بين همه حرفهاي آقاي رئيس، اما جملهاي وجود دارد که بيشتر از بقيه آدم را ميسوزاند؛ آنجا که او ميگويد: «عملکرد فدراسيون فوتبال از خيلي از نهادهاي دولتي بهتر است. سندش هم اينکه تيمملي در رتبه نخست رنکينگ آسيايي قرار دارد.» آدم متحير ميماند که در قبال چنين استدلالي، چه بايد بکند.
صد البته که حداقل امروز هيچکس در سراسر کشور قادر نيست از عملکرد کلي بسياري از مديران دفاع کند و مطلب حاضر همچنين قصدي ندارد، اما اينکه تاج بخواهد از نمد رنکينگ فيفا براي خودش کلاه ببافد، داستان ديگري است. اين همان رنکينگي است که هر وقت دوست داشته باشيم پزش را ميدهيم و هر وقت لازمش نداشته باشيم، انگ طفيلي و بيهوده به آن ميچسبانيم. به هر حال ما تيم نخست آسيا هستيم، اما به شکلي عجيب در جام ملتها از تيمي سه گل خورديم و اوت شديم که خودش در فينال سهتايي شد!
اينها اما مهم نيست. نکته کليديتر به مقايسه ناصواب و غيرمنطقي تاج مربوط ميشود. فوتبال با همه علمپذيري و تخصصمحورياش، بههرحال پديدهاي است که استعداد فردي در آن نقش کليدي ايفا ميکند؛ به علاوه گاهي ميتوان با استخدام يک سرمربي بزرگ و کارآمد، بسياري از ضعفها را پوشش داد. در ٨سال گذشته کارلوس کيروش دقيقا چنين نقشي براي تيمملي ايران ايفا کرد. او با يک ديکتاتوري توأم با توانايي، فضاي رشد را براي تيمملي به وجود آورد و اين رشد مطلقا ربطي به داراييهاي زيرساختي و تواناييهاي مديريتي فوتبال کشور نداشت. از قضا در تمام آن سالها، آقاي تاج و همکارانش پشت مربي پرتغالي مخفي شده بودند، اما حالا دستاورد او را به نام خودشان ثبت ميکنند. داستان مثل اين است که مديران ورزش هم بهعنوان بخشي از دولت، پز فيناليست شدن پرسپوليس در ليگ قهرمانان آسيا را بدهند و بگويند تيمي که مالکيتش در اختيار ما است و تازه يک ريال هم براي آن هزينه نميکنيم، به چنين جايگاهي رسيد. با وجود اين همه ميدانند که بخش بزرگي از آن موفقيت مرهون برانکو بود و ربطي به مديران و حتي مديريت باشگاه نداشت. جناب تاج هم بهتر است به جاي بازي با کلمات، همه جان و جوهر خود و گروهش را جمع کند، بلکه بالاخره توانست يک بازي بزرگ را به شکلي آبرومندانه برگزار کند؛ بدون پدراني که کور ميشوند و مردمي که زير تازيانه آفتاب ساعتها معطل ميمانند.
بازار