رسالت/ « آب در دولت آقاي رئيسجمهور » عنوان سرمقاله سردبير روزنامه رسالت، مسعود پيرهادي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
رئيسجمهور هفدهم خردادماه 94 در مراسم دهمين دوره جايزه ملي محيطزيست گفتهاند: «اينکه ميگوييم تحريم ظالمانه بايد از بين برود، بعضيها چشمهايشان را زياد نچرخانند! تحريمهاي ظالمانه بايد از بين برود تا سرمايه بيايد، تا مسئله محيطزيست حل شود تا اشتغال جوانان حل شود، تا مشکل صنعت جامعه حل شود تا آب خوردن مردم حل شود، تا منابع آبي زياد شود.»
خب ديديم که به برکت زبانشناسي جناب پرزيدنت، تحريمها بالمره لغو و از اشتغال جوانان تا آب خوردن مردم حل شد!
«احياي درياچه اروميه، دستاورد بزرگ دولت يازدهم و دوازدهم است!» اين سخن چند هفته قبل جناب آقاي رئيسجمهور در جمع اعضاي هيئتدولت است؛ يک دستاورد آبي که آنقدر انتسابش به دولت يازدهم و دوازدهم نمکي و مليح است که لبخند بر لب همگان مينشاند. دستاوردي که اگر وجودش را بپذيريم بايد از دست و دلبازي ابرها تشکر کنيم تا دولت يازدهم و دوازدهم؛ همان ابرهايي که به پايين نگاه ميکنند که اگر درخت بود ببارند وگرنه عبور کنند! همان بارندگي هايي که موجب احياي درياچه اروميه شد، در آق قلا و گميشان در گلستان گرفته تا معمولان و کوتعبدالله در لرستان و خوزستان، سيل آفريد و زندگي و خانه ها و مزارع مردم را ويران کرد، ولي اينبار به هيچ ترتيبي نمي شد دستاوردي از آن بيرون کشيد؛ سيلي که در ذهن همون ملت ايران، يادآور غيبت بسيار حياتي شخص رئيسجمهور در روزهاي اول بحران و همچنين استاندار و ضعف و ناکارآمدي فرمانداران و مسئولان دولتي مديريت بحران است، لذاست که سعي ميکنند روي موج اين آبها حرکت کنند تا مبادا در درياي ناکارآمدي پديد آمده غرق شوند. آب مايه حيات است اگر تدبير باشد وگرنه همين آب مايه خسارت به جان و مال مردم ميشود.
از آب بگذريم، اين از آب گذشته ها هم که ميآيند، دردي از ما دوا نميکنند؛ «ماس» و «آبه» که جاي خود، بزرگ تران آنها هم نه تنها منافع ايران هيچ موضوعيتي برايشان ندارد، بلکه منافع خود را در تضاد منافع ما ميبينند چون در برابر کدخدايان يعني آمريکا ايستاده ايم. گرهزدن آب و نان و گوشت و محيطزيست و شغل جوانان به دستان آلوده به خون وحشيهاي غربي يا از سر غفلت است يا خيانت که البته نتيجه هر دوي آنها يکي است.
روي اين سخن با مخاطب بايدهاست! به جاي آن که درصدد دستاوردسازي از عوامل طبيعي و يا اميدوار به دستان خارجي باشيد، ظرفيت هاي عظيم داخلي را دريابيد. همان مردم و به ويژه جواناني که در نبود دستگاه هاي دولتي، بحران سيل را مديريت کردند، ميتوانند اقتصاد و اشتغال را هم به سامان برسانند.
يکبار هم که شده به فکر نان باشيد که خربزه آب است!
بازار