ابتکار/ متن پيش رو در ابتکار منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
فضاي کشور اصلا انتخاباتي به نظر نميرسد و جريانها و احزاب سياسي در يک سردرگمي به سر ميبرند. نه اصلاحطلبان و نه اصولگرايان تاکنون برنامه خاص و مدوني را براي مشارکت در انتخابات اسفندماه 98 ارائه نکردهاند. اصلاحطلبان که تا کنون فقط تغيير نام دادهاند و جبهه اصلاحطلبان ايران اسلامي را جايگزين شوراي عالي سياستگذاري کرده و در مقابل جريان اصولگرايي همچنان در آرزوي يک ائتلاف درون جرياني مانده است و نشستها و ديدارهاي چهرههايي همچون باهنر و ضرغامي راه به جايي نبرده. نداشتن استراتژي جديد مطابق با تحولات جامعه و انتظارات بدنه اجتماعي که در طي اين چند سال توسط اين دو جريان بيپاسخ مانده است همچنان به مسئله اصلي آنها تبديل شده است. در 5 ماه باقي مانده تا انتخابات قرار است چه معجزهاي رخ دهد که جناحهاي سياسي منتظر آن هستند. هر دو جريان از مجلس کنوني رضايت ندارند اما براي تغيير آن در آينده نيز برنامه و استراتژي خاصي هم ارائه نميکنند. با اين حال ناصر ايماني، فعال سياسي اصولگرا با بيان اينکه آرزو ميکنم مجلس آينده بيهويت و پوپوليست نباشد، ميگويد: اصولگرا يا اصلاحطلب بودن مجلس يازدهم مهم نيست و مجلس اصلاحطلب يا اصولگرا بر مجلس پوپوليست و عوامگرا ارجح است.
اين فعال سياسي گفت: آرزو ميکنم يا طيفهاي اصلاحطلب وارد مجلس شوند يا اصولگرايان، اما افرادي به مجلس نيايند که هيچ سبقه سياسي روشن و شاخصي نداشته باشند که مجلس را دچار آشفتگي کنند. يک مجلس اصلاحطلب بر مجلسي که نمايندگانش هويتي سياسي ندارند ارجح است. اگر بخواهم صريحتر بگويم نگرانم که ما در مجلس آينده گرفتار پوپوليسم بشويم. نگران اين هستم که مردم از جريانهاي سياسي موجود دلزده شوند و به خصوص در شهرهاي کوچک به افرادي راي بدهند که هيچگونه سابقه سياسي و اعتقادي نداشته باشند و مردم بهخاطر اينکه نه به اصولگراها، نه به اصلاحطلبان راي بدهند، به سمت اين افراد بروند. اين را خيلي مهمتر اين ميدانم که مجلس آينده اصولگرا باشد يا اصلاحطلب.
ايماني در گفتوگو با خبرآنلاين با بيان اينکه اصولگريان به اين نتيجه برسند که مجلس اصلاحطلب بهتر از مجلس بيهويت است، گفت: اگر اصلاحطلبان به اين نقطه برسند که يک مجلس اصولگرا بهتر از يک مجلس پوپوليست است و اصولگراها هم به اين معتقد شوند که يک مجلس اصلاحطلب بهتر از يک مجلس عوامگرا و پوپوليست است، از اتهامزنيها و کارهايي که مردم را از راي دادن منزجر ميکند، دور ميشوند و اين باعث ميشود که مردم حداقل از بين اين دو جريان سياسي نمايندگانشان را انتخاب کنند و اينگونه بهتر از اين است که مردم دست به انتخاب فردي بزنند که نه اصولگراست و نه اصلاحطلب.
در نبود احزاب، پوپوليسم ايجاد ميشود
در مقابل سيد رحيم ابوالحسني، فعال سياسي اصلاحطلب و استاد دانشگاه، معتقد است ما به جاي ابزار نگراني بايد به دنبال ريشههاي ايجاد پوپوليسم در فضاي سياسي کشور باشيم. ابتدا علت را پيدا کنيم و سپس به دنبال راه درمان آن بگرديم.
ابوالحسني در گفتوگو با «ابتکار» ميگويد: ما به جاي تجويز در وهله اول بايد اين مسئله را تحليل کنيم. يعني علتهاي اين مصائب شناسايي و برطرف شود، سپس شايد مشکل حل شد. در کشور ما دو نوع طرز فکر و جريان سياسي داراي برنامه و استراتژي مشخص وجود دارد که يکي از آنها حاکميت را در دست دارد اما در جامعه مقبوليت ندارد. اين طرز فکر تمام تلاشش اين است که دايره قدرت خود را وسعت بدهد و موقعيت خود را تثبيت کرده و در قدرت باقي بماند.
او در ادامه ميافزايد: اين جناح مسلط، سازوکارهايي که انديشيد اين بود که در مجلس چهارم چيزي به عنوان نظارت استصوابي تصويب کرد و با استقرار در شوراي نگهبان مانع از ورود نيروهاي جريان رقيب شد و به نوعي تمام تلاش خودش را کرد تا از اين طريق تنها جريان مسلط و تصميمگير در کشور باشد. بنابراين ما ابتدا بايد علت پوپوليسم را پيدا کنيم. ببينيم زمينههاي ايجاد و پرورش آن کجا است؟
وي تصريح ميکند: پوپوليسم در جوامع در حال توسعه رشد پيدا ميکند. بنابراين جامعه ما نيز با وجود اينکه در حال توسعه محسوب ميشود، شرايط ايجاد پوپوليسم را دارد چرا که جامعه در حال توسعه يعني جوامعي که هنوز از سنت به مدرنيته نرسيده، ساخت مدرنيته و گروههاي مدني در آن شکل نگرفته و در کنار آن احزاب واقعي هم وجود ندارد.
اين فعال سياسي ميگويد: ما مجلسي را ايجاد کرديم که در آن نه اصولگرايان واقعي حضور دارند نه اصلاحطلبان واقعي. به نظر من در مجلس کنوني زير 60 نفر اصلاحطلب واقعي حضور دارد. اين نکته خيلي مهمي است، يعني اصلاحطلبي که داراي استراتژي اصلاحطلبي بوده و برنامه اصلاحطلب داشته و به آنها پايبند باشد را نميبينيم. بايد توجه داشت که ما تا زماني که اين مشکلات را حل نکنيم همچنان شاهد حضور نمايندگان پوپوليست در مجلس هستيم. بنابراين قدم اول براي برطرف کردن اين مشکل پيدا کردن علت است.
او در ادامه تاکيد ميکند: تا زماني که جريان محافظه کار در شوراي نگهبان داري حاکميت هستند تاييد صلاحيت نيروهاي اصلاحطلب وجود ندارد. بنابراين نيروهاي اصلاحطلب نيز رغبتي ندارند که مردم را براي مشارکت در انتخابات دعوت کنند. شرايطي که در حاضر ما در جريان اصلاحطلب شاهد هستيم و حتي برخي از تئوريپردازان از مشارکت مشروط در انتخابات آينده صحبت ميکنند.
وي با بيان اينکه ما انتخابات آينده را با همان روال قديمي برگزار ميکنيم، ميگويد: متاسفانه انتخابات اسفندماه 98 استاني نشد و همچنان با همان روال قبلي قرار است برگزار شد. وقتي ما احزاب به معناي واقعي نداريم برخي کانديداها بهخصوص در شهرستانها براي ورود به مجلس و کسب راي سعي ميکند در چندين مراسم ختم و عروسي شرکت کنند و به نوعي گداي راي شوند. با توجه به چنين شرايطي کدام شخصيت برجسته و با سبقه سياسي قوي حاضر است براي پيروزي در انتخابات و راهيابي به مجلس اينگونه خودش را تحقير کند اما در نهايت رد صلاحيت شود.
اين استاد دانشگاه در پايان ميافزايد: يکي از علتهاي پوپوليسم، تاريخ تحول اجتماعي و ديگري اقتدار سياسي يک جريان است که مانع رقابت آزاد ميشود. ما اگر چندين حزب واقعي داشته باشيم، انتخابات خودش ساماندهي ميشود. وقتي افراد بيشناسنامه و بدون سبقه سياسي وارد مجلس ميشود ما مجلسي بيهويت خواهيم داشت که هيچ خاصيتي جز پيگيري منافع جزئي و کثيف سياسي براي نمايندگان نخواهد داشت.
بازار