فرارو/
متن پيش رو در فرارو منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
حمله به نفتکش در خليج فارس و درياي عمان، روند تازهاي را در وضعيت سياسي منطقه ايجاد کرده است. روندي که به عقيده ناظران بسيار خطرناک است و ميتواند منجر به يک تقابل نظامي جدي ميان ايران و آمريکا و متحدانش شود.
در حالي که ايران حمله روز پنج شنبه به دو نفتکش در درياي عمان را "مشکوک" خوانده است، آمريکا و ديگر متحدانش از جمله بريتانيا، عربستان، امارات متحده و رژيم صهيونيستي انگشت اتهام را به سمت ايران نشانه رفته اند و ميگويند ايران عامل اين عمليات بوده است.
پيشتر نيز چهار نفتکش در بندر فجيره امارات مورد حمله قرار گرفتند.
ايران ضمن رد اتهامات ميگويد آمريکا و متحدانش به دنبال نا امن کردند منطقه هستند. ايران معتقد است آنها به دنبال تقابل نظامي اند. طرف ديگر هم همين اتهام را به ايران ميزند. با اين وجود آنها هيچ سندي براي اثبات نقش ايران در حمله به نفتکشها ارائه نميکنند.
در اين گيرودار سازمان ملل نيز وارد عرصه شده و خواستار تشکيل کميتهاي براي تحقيق درباره اين حملات شده است. شرکاي ايران از جمله چين و روسيه نيز در اين مورد موضع محتاطانهاي گرفته اند.
برخي کشورهاي عربي منطقه همچون عراق نيز خواستار حفظ آرامش طرفين شده اند.
ناظران معتقدند آمريکا و متحدانش از اين موقعيت استفاده کرده و به دنبال ايجاد يک ائتلاف فراگير عليه ايران هستند.
پشت پرده حمله به کشتيها
مهدي مطهرنيا تحليلگر مسائل بين الملل درباره تخولات خاورميانه به فرارو گفت: «اين جنگ پيش از آنکه جنگ نفتکشها باشد جنگ سايه هاست. سايههايي که تلاش دارند در جنگ هيبت و حيثيت خود را به يکديگر اثبات کنند.»
او افزود: «به بيان ديگر ايالات متحده آمريکا با لشکرکشي حجيم به محدوده خليج فارس در پي پيادهسازي استراتژي جوجيتسو است. آمريکا همانگونه که در باب برجام عمل کرد و سه مرحله تحريک کردن، جا خالي دادن و سپس پرتاب کردن ايران را اجرا کرد حالا هم همين روند را طي ميکند.»
اين تحليلگر مسائل بين الملل اظهار کرد: "به گزارهها دقت کنيد، ترامپ گفت من برجام را پاره ميکنم. او از برجام خارج شد و به نوعي آن را پاره کرد. ايران نيز گزارههايي مطرح کرد، ايران گفت اگر برجام را پاره کنند ما آن را آتش ميزنيم. ايران هنوز از برجام خارج نشده و وفعلا اولتيماتوم ۶۰ روزه داده است. اگر هم از برجام خارج شود بايد منتظر پيامدهاي شديدي باشد. "
او افزود: «اين جنگ ابهت و حيثيت اکنون وارد عرصه جنگ سايههاي شده است. آمريکا در خليج فارس حاضر شده و در پي تحريک ايران است. آمريکا تلاش ميکند با ترفندهايي ايران را به اقدام نظامي بکشاند. آمريکا به دنبال آن است که با پرونده سازي در ارتباط با اقدامات ايران در خليج فارس بتواند دکترين محدود کردن همکاريهاي بين المللي با ايران و محاصره منطقهاي و اقتصادي ايران را کامل کند و سپس ايران را از يک چالش بين المللي به يک دشمن بين المللي تبديل و بدين صورت گامهاي مستحکمي را در صورت نياز به حمله نظامي عليه ايران بردارد.»
مطهرنيا با اشاره به حمله به نفتکشها ژاپن در زمان حضور آبه شينزو نخست وزير ژاپن در تهران، گفت: «پس از ماجراي حمله به کشتيها در بندر فجيره، ماجراي حمله پهپادي به تاسياست نفتي آرامکو عربستان، حمله به منطقه سبز عراق و اتفاقات پي در پي پروندههاي متعددي عليه ايران باز شده است و انگشت اتهام در اين حملات به سوي ايران گرفته شده است.»
او ادامه داد: «اين در حالي است که آمريکا مدعي است که نميخواهد با ايران درگير شود و به دنبال يک مذاکره سازنده با تهران است. اين اتفاقات بسيار معنا دار است. آمريکاييها در چهارچوب نگرشهاي استراتژيک خود اکنون در پي برساختن يک رويداد گفتاري هستند تا به واسطه آن خود را از يکسو خواهان مذاکره سازنده با ايران نشان دهند و از سوي ديگر ايران را گريزان از مذاکره و تلاش براي حل ديپلماتيک مسائل موجود در منطقه به تصوير کشند. با اين تاکتيک همگراييهاي بينالمللي عليه ايران افزايش مييابد.»
او درباره رويکرد ايران به مسئله هم گفت: «ايران به دنبال اثبات اين نکته است که در صورت جنگ کل منطقه ضربه خواهد خورد و تنها ايران نيست که آسيب ميبيند بلکه ديگر کشورهاي منطقه نيز در آتشي که روشن شود، ميسوزند. ايران ميخواهد نشان دهد که قدرتمندانه ايستاده است. ايران ميخواهد با ايستادگي قدرتمندانه خود نوعي بازدارندگي را به وجود آورد. البته بايد توازن قدرت در اين مسئله را مورد توجه قرار داد. طرف ديگر نشان داده است صبور است و در چهارچوب صبوري خود حملات تهاجمي را طراحي ميکند. اينجاست که بايد به يک نقطه تعادل انديشيد چراکه اگر اين وضعيت از تعادل خارج شود بي ترديد ميتواند به يک جنگ خانمان سوز تبديل شود.»
مطهرنيا گفت: «آمريکا ميخواهد سبد اتهامات عليه ايران افزايش يابد و در مرحله بعدي در سازمان ملل و شوراي امنيت روي اين سبد اتهام کار شود. اگر احيانا همپيمانان ايالات متحده آمريکا به خصوص اروپا همراهي کنند زمينههاي مشروعيت بخشي برخورد نظامي با تهران را در افکار عمومي ملت آمريکا و ديگر کشورها به وجود مي آورند. اکنون گامهاي اين مرحله يک به يک در حال ظهور است. انگليس با آمريکا همراه شده است، آلمان و فرانسه ابتدا به صورت مشروط و تا حدودي ترديد آميز به نقش ايران در اين موضوع مينگرند، اما آرام آرام خود را به مواضع آمريکا و انگليس نزديک ميکنند. در مورد اخير رييس سازمان ملل متحد وارد قضايا شده و موضع گيري کرده است و اينکه مي خواهند پرونده ايران را به شوراي امنيت سازمان ملل متحد ببرند. با نگاه به اين رشته وقايع در خواهيم يافت که يک رويداد گفتاري عليه تهران در حال شکل گيري است. آمريکا با صبوري و متانت سعي ميکند وارد درگيري در وضعيت فعلي نشود و تنها اتفاقات رخ داده را به عنوان موارد اتهامي عليه تهران در مجامع حقوقي افکار عمومي مطرح نمايد.»
مطهرنيا درباره نقش عربستان، امارات و رژيم صهيونيستي در اين سناريو گفت: «رهبري حرکت به عهده آمريکا، مديريت آن برعهده اسرائيل و بازيگري آن برعهده عربستان و کشورهاي عربي است. کنشگر اصلي ايالات متحده، کنشورز اسرائيل و کنشوران آن کشورهاي عربي همسو با عربستان اند.»
اين تحليلگر مسائل سياسي درباره اينکه عربستان تلاش ميکند حملات به نفتکشها را به جنگ يمن پيوند دهد، گفت: «اين پيوند دادن چيز جديدي نيست. آمريکا و متحدان منطقهاي اش آنچه که در منطقه رخ ميدهد، چه در يمن، بحرين، سوريه، لبنان، عراق و ... همه را به ايران نسبت ميدهند. آنها ايران را مغز جنگ نيابتي عليه خود در منطقه ميدانند. پس بيان اين ادعا مطلب تازهاي نيست، اما تکرار آن در راستاي ايجاد همان بافت مورد نياز براي شکل دادن به برخورد بيشتر با تهران است.»
بازار