شرق/ متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
آيتالله صادق آمليلاريجاني ديگر رييس قوه قضاييه نيست. به اين اعتبار، اينجا و آنجا او به عنوان رييس پيشين قوه قضاييه ياد ميشود و عجيب آنکه احتمالا به همين اعتبار که او ديگر سمت و مسووليتي ندارد، صداوسيما به خود اجازه ميدهد که فراتر از انتقاد و افشاگريهاي مستند و غيرمستند عليه او، حتي زبان به تمسخر اين مقام پيشين قضايي بگشايد. موضوعي که نمونهاش را اين روزها کم نديدهايم و از قضا، همين روز گذشته نيز چنانکه در ويديوي منتشر شده از بخشي از يک برنامه تلويزيوني شاهد بوديم، حملات مبتني بر افشاگري عليه آمليلاريجاني حالا بيمحابا پيش ميرود و ماجرا به بعضي تسويهحسابهاي شخصي چند مجري تلويزيوني رسيده و آنها با استفاده از تريبون عمومي رسانه ملي، اقدام به طعنه زدن به آمليلاريجاني ميکنند. با اين همه اما بد نيست به ياد داشته باشيم که اين مقام پيشين قضايي، امروز هم فاقد مسووليت در نظام جمهوري اسلامي نيست و از قضا، يکي از مهمترين و حساسترين کرسيهاي مديريت کشور، يعني کرسي رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام را در اختيار دارد. موضوعي که گويا چندان براي مديران و مجريان صداوسيما اهميت ندارد. ماجراي حمله به آمليلاريجاني از مدتي قبل، وقتي عليرضا زاکاني از اکبر طبري، معاون اجرايي پيشين قوه قضاييه، به عنوان يکي از نزديکان آمليلاريجاني و فردي که مرتکب تخلفاتي از جايگاه و مقام خود شده، نام برد و پس از آن بود که عمليات تخريب رييس پيشين قوه قضاييه و رييس فعلي مجمع تشخيص مصلحت نظام کليد خورد. حالا اما چنانکه اشاره شد، ورق برگشته و با ادبيات ديگري صادق لاريجاني را مورد خطاب قرار ميدهند. آنجا که 3 مجري تلويزيون روي آنتن زنده صداوسيما چنين گفتند. ويديو با صحبتهاي کياداوود اسفندياري از مجريان صداوسيما شروع ميشود: يکي از بلندپايهترين اين ادبيات اشتباه نيست، عمدا اينطور ميگويم، يکي از بلندپايهترين، بيشتر بر آن «ترين» توجه کنيد، رفتند سخنراني کردند که يکي از عوامل نفوذي برنامه...
محمد دلاوري، مجري اصلي اين برنامه حرف او را قطع ميکند و ميگويد: خب بگوييد رييس قوه قضاييه آقاي آمليلاريجاني ديگر ... (خنده)
اسفندياري ادامه ميدهد: ايشان سخنراني کردند که عوامل نفوذي بيگانه در صداوسيما رخنه کردند.
دلاوري ميپرسد: «منظورشان شما بوديد؟» اسفندياري هم پاسخ ميدهد، بلکه احتمالا دو نفر ديگري هم که در برنامه حضور داشتند، آنها هم نفوذي بودند. مجري با تمسخر ميگويد: حتما آنها هم همدست شما بودند. (و همگي ميخندند) اسفندياري صحبتهايش را اين طور ادامه ميدهد: «صحبتهاي آمليلاريجاني در حالي مطرح ميشود که ما در آن جلسه حضور نداشتيم اينچنين ما را تخريب کردند. بعد از آن يکي از بچهها (همين آقاي محمدزاده گروه اقتصاد) گفت دردسر برايت درست شده، گفتم نه بابا.. چه دردسري...؟! گفت الان آمدهاند دستگيرت کنند. مرتضي حيدري مجري شناخته شده بخش خبري و گفتوگو صداوسيما نيز در اين برنامه حضور داشت که مخاطب قرار ميگيرد و دلاوري به او ميگويد: «آقاي آمليلاريجاني فرداي آن روز موضع جديتري ميگيرد.» حيدري در پاسخ ميگويد: «والله هم اين اتفاق افتاد و هم ما به دادگاه احضار شديم يعني عليه ما اعلام جرم شد. البته يکمقدار چالش برانگيز هم بود و آقاي ضرغامي رفتند وساطت کردند که هيچ منظوري در کار نبوده و...»
همه اين مکالمات از رسانه ملي پخش ميشود و همانطور که بارها و بارها ميشنويم موضوع بحث، «آمليلاريجاني» است؛ کسي که تا قبل از 16 اسفندماه 97 کوچکترين نقدي به او نميشد و حتي اگر کسي پا به اين ميدان ميگذاشت، اولين تريبوني که او را مورد عتاب و خطاب قرار ميداد، همين رسانه مستقر در ساختمان جامجم بود. اينکه در اين چندماه چه اتفاقاتي رخ داده است که ديگر رييس سابق قوه قضاييه خط قرمز نيست و انتقاد به او حتي تا سرحد تمسخر ميتواند پيش برود مشخص نيست، هرچند اما و اگرهاي زيادي در اين رابطه وجود دارد ولي مساله حتي دليل وقوع اين اتفاقات هم نيست؛ بلکه موضوع آنجا سوال برانگيز ميشود که وقتي هنوز قرار نبود، پاي انتقاد از رييس قوه قضاييه به صداوسيما باز شود، شايعات مختلفي در فضاي مجازي منتشر ميشد که همواره به انحاي مختلف تکذيب ميشدند سوال ديگر اينجاست که چطور فردي که زماني رياست يک قوه را برعهده داشته و در دايره ممنوعه «فتنه» يا جريان انحرافي هم قرار ندارد، هيچ دوربيني براي پخش دفاعيات او از سوي صدا و سيما روشن نميشود؟
بازار