تجارت فردا/
متن پيش رو در تجارت فردا منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
محمد درويش| بعد از يکسال وقفه در آبگيري، به خاطر اعتراض عراقيها به تبعات احتمالي آبگيري سد ايليسو در ترکيه بر حيات در عراق، اين سد آبگيري خود را آغاز کرده است. متاسفانه سد ايليسو که گنجايشي چند برابر سد کرخه ما يعني بزرگترين سد ايران دارد بر روي سرشاخههاي رودخانه دجله در ترکيه احداث شده است. بهطور متوسط 17 ميليارد مترمکعب حجم آبي است که سالانه از رودخانه دجله عبور ميکند. حجم اين رودخانه از رودخانه کارون که پرآبترين رودخانه ايران است سه ميليارد مترمکعب بيشتر است. اين نشان ميدهد که دجله رودخانهاي بسيار مهم در آسياي غربي است. اين رودخانه بعد از فرات پرآبترين رودخانه منطقه ماست. آبگيري سد ايليسو در بدترين فصل ممکن آغاز شده است. در وسط مردادماه که تمام منطقه خاورميانه در عطش آب است و به آب نياز دارند. اين کار شوک بسيار جدي به منطقه ميانرودان (بينالنهرين) وارد کرده است. منطقهاي که دو کشور ايران و عراق را درگير خود ميکند. معمولاً آبگيري سد را از اواخر پاييز شروع ميکنند. فصلي که کشاورزي تمام شده و هوا رو به خنکي ميرود و اگر رودخانه آب نداشته باشد خيلي مشکلي ايجاد نميکند. خيلي عجيب است که چنين اتفاقي دارد ميافتد و پيش از اين تجربه نشده است. اما پرسش اين است که چرا چنين اتفاقي دارد ميافتد؟ حجم اين سد آنقدر زياد است که پيشبيني شده است بيش از دو سال براي آبگيري آن زمان لازم باشد. در نتيجه فرقي نميکند آنها از کي شروع و کي تمام کنند. در منطقه ما که سوريه، عراق، ايران و ترکيه و... واقع است، شرايط از نظر امنيتي بسيار پيچيده است. يکي از مهمترين منابع تامين آب بخش عراقي تالاب هورالعظيم در خوزستان، رودخانه دجله در عراق است. وقتي بخش عراقي هورالعظيم با تنش جديتري روبهرو شود، قطعاً تبعاتش گريبان ايران را خواهد گرفت.
خيلي از ايرانيان ميپرسند وقتي چنين سدي در ترکيه آبگيري شود، عراق خشکتر ميشود و خشکي عراق گرد و غبار بيشتري را به ايران ميآورد، چرا ايران سکوت کرده است؟ وقتي ايران يکي از قربانيان ساخت سد ايليسو در ترکيه است، چرا هيچ تحرکي از سوي دولت ايران صورت نميگيرد؟ دليل آن ساده است؛ ايران خود با طرح مهار آبهاي محلي، از جمله طرح انتقال آب زاب که مسير سرشاخههاي دجله در ايران نيز هست، دارد مشابه همان کار را ميکند، چطور ميتواند وارد چنين کارزاري شود و حقوق مردم در مواجهه با آلودگي هوا را استيفا کند؟ عراق در اين زمينه هم از ايران شکايت کرده است. متاسفانه هر وقت ما از اين روشهاي غلط و ناپايدار مديريت سرزمين انتقاد کنيم، دولتها به آن توجه نميکنند. آنها فکر ميکنند با حرف نزدن و انتقاد نکردن از روشهاي غلط، دولتهاي خارجي متوجه نميشوند. به اين ترتيب طبيعي است وقتي دولت ترکيه چنين ظلمي در حق مردم عراق و ايران ميکند، ما نميتوانيم انتقاد کنيم. عراق چرا نميتواند در برابر اين شرايط مقاومت کند چون به دليل وضعيت ناشي از جنگ و تروريسم اقتصاد وابستهاي دارد. هم به ايران وابسته است و هم به ترکيه. عراق شريک ايران محسوب ميشود. ايران تنها کشوري است که برادرانه در جنگ با داعش به عراق کمک و داعش را سرکوب کرده است. گردشگري عراق به زائران ايراني وابسته است. تنها متحد جدي عراق، ايران است. بنابراين عراق هم نميتواند يا نميخواهد وارد چنين چالشي شود. اين وضعيت باعث شده بيش از هر چيزي محيط زيست آسيب ببيند، چراکه در اين شرايط منطقهاي، موضوعات مهمي مثل آب و محيطزيست به اشتباه ناديده گرفته ميشوند. اگرچه مسائل مهمي هستند. آنچه در اين مماشات سياسي دارد آسيب ميبيند تابآوري سرزمين و توان اکولوژيک منطقه است. اينها آن چيزي است که نسلهاي آينده در عراق، ترکيه و ايران هرگز پدران و مادران خود را براي چنين اهمالکاريهايي نخواهند بخشيد.
مسوولان ترکيه مدعي هستند که آورده دجله هيچ مشکلي نخواهد داشت و آنها نسبت به اين مساله به عراق متعهد هستند! يعني 12 ميليارد مترمکعب را درون مخزن ميريزند بدون آنکه دجله را ببندند. اين حرف دروغي بيش نيست. اين ادعاها در حد يک لطيفه است. آنها دارند با زندگي ميليونها انسان شوخي ميکنند. مقامات ترکيه ميدانند براي آبگيري کامل سد نياز دارند مسير رودخانه را ببندند تا بتوانند آب مورد نياز سد را تامين کنند. در هر سرزميني که ميخواهند سدي را آبگيري کنند، هشدار ميدهند که در پاييندست با تنش روبهرو ميشوند. موقعي اين ادعاهاي ترکيه ميتواند درست باشد که همان مقدار آبي که دارد وارد مخزن سد ايليسو ميشود همان مقدار هم خارج شود. اگر قرار است اين ميزان آب وارد و خارج شود، سد چگونه قرار است پر شود؟
ترکيه جمعيتي اندازه ايران و مساحتي حدوداً يکسوم کشور ما دارد. ميزان آب قابل استحصال ترکيه اکنون 240 ميليارد مترمکعب است، يعني 4 /2 برابر توان استحصال ايران. ترکيه نهتنها هيچ نياز آبي ندارد بلکه مازاد نياز آبي دارد. آنها ميگويند آب جنگافزاري دوحرفي است. آنها ميگويند اگر شما نفت داريد که جنگافزاري سهحرفي است، ما آب داريم که جنگافزاري دوحرفي است! ما با آب ميتوانيم سياستهايمان را اعمال کنيم. آنها معتقدند با آب ميتوانند کشورهاي منطقه را به نرمش وادار کنند. آنها ميگويند ما به شما آب ميدهيم و از شما امتياز ميگيريم! آب اکنون قدرت اول اقتصادي دنياست. اکنون يک بطري آب معدني را ميتوان به قيمت دو برابر بنزين به فروش رساند. آب کالاي بسيار ارزشمندتري از نفت است.
طبق کنوانسيون آبهاي مرزي مشترک، دولتها حق ندارند از آبهايي که مردمي در پاييندست از آن بهره ميبرند به نحوي استفاده کنند که حيات و معيشت مردم در پاييندست به خطر بيفتد. ما در دنيا 500 حوضه آبخيز مشترک داريم که اگر قرار بود همه مثل ترکيه عمل ميکردند اکنون همه دنيا درگير جنگ بود. ترکيه دارد اين کار را با عراق و ايران ميکند، افغانستان دارد همين کار را با ايران در حوزه هيرمند و هليلرود ميکند. البته ايران نيز کم و بيش در حوزه آبهاي مرزي با عراق چنين کاري ميکند. افغانستان عملاً زابل و سد دوستي مشهد را خشک کرده است. چرا چنين اتفاقاتي ميافتد؟ چون بياخلاقي سياسي بر جهان حاکم شده است. يک پدر سيگاري نميتواند به فرزندش بگويد سيگار نکش! همه دولتها در منطقه خاورميانه دارند از آب استفاده نامشروع ميبرند. وقتي روساي دولتها معتقدند چون بقيه آلوده ميکنند ما هم آلوده ميکنيم يا وقتي آنها آب انتقال ميدهند ما هم انتقال ميدهيم و اين مقالات براي متوقف کردن ماست! يعني ما مديران کلان خوبي در دنيا نداريم و سياستهاي مديريت سرزمين غلط و خطرناک شده است. هرکسي قدرتمندتر باشد، قلدرتر باشد، بيشتر ميتواند منابع را تصاحب کند. واقعيت اين است که ديگر هيچ کسي اميدي به سازمانهاي جهاني ندارد. يعني سازمانهاي جهاني مترسکهايي هستند که در خدمت چند دولت خاص هستند و اگر در موارد محدودي آمريکا يا اتحاديه اروپا و روسيه و چين پشت ماجرايي نباشند عملاً نهادها کاري نميکنند.
راهحل مديريت سرزمين در دنيا اين است که کار را به کاردان بسپارند. فردي که اخلاقمدار باشد. من براي وزارت نيروي کشور خودمان متاسفم. وزارت نيرو سالهاست ميگويد سدسازي در فرآيند رژيم هيدرولوژيکي رودخانهها هيچ اثري نميگذارد! ما يک جريان ثابت پايه رودخانه را حفظ ميکنيم و مازاد آن را براي استفادههاي ضروري نگه ميداريم! اين حرف غلطي است. وقتي چنين تفکري در مديريت منابع آب کشور حاکم است، با چه استدلالي ميتوان از دولت ترکيه براي ساخت چنين سدهاي مخربي انتقاد کرد؟ آنها ميگويند چطور سدهاي ترکيه نظام هيدرولوژيکي آب را به هم ميزند اما سدهاي ايران چنين نميکند؟ سفير ترکيه چندي پيش در ايران نيز همين حرفها را زد. او به ايران گفت شما چه بر سر آبهاي خوزستان آورديد؟ شما چه بلايي سر بختگان آورديد؟ شما در مديريت آبها و ساخت سدها به خودتان رحم نميکنيد، چطور توقع داريد ما به شما رحم کنيم! ماجرا پيچيده است. ما دولتمرداني در نظام تصميمگيري کشور و حتي دنيا داريم، که اساساً برايشان محيط زيست و توان تابآوري و پايداري بومشناختي مهم نيست. مساله آنها اين است که در آن چهار سال يا هشت سالي که مسووليت دارند و در قدرت هستند، گليم خودشان را از آب بيرون بکشند! اين مشکلات براي دولتهاي بعد و مردم آينده انباشته ميشود. دنيا به سمت واژگوني در حرکت است. دنيا به سمت فروپاشي و ناپايداري در حرکت است. اين تصميمات در همه جاي جهان دارد گرفته ميشود. در منطقه خاورميانه مساله بحرانيتر است چون منطقه بسيار حساس و مهمي است. گرماي زياد، کمبود آب، افت سفرههاي زيرزميني و... در کنار تنشهاي سياسي و قومي توانسته اين منطقه را مستعد آشوبهاي متعدد کند که محيط زيست هم در اين مساله دخيل است. اينطور اهمالکاريها ميتواند خسارتهاي جديتري بزند. اتفاقي که بايد ميافتاد اين است که دولتهاي همسايه در غرب آسيا کنسرسيومي را تشکيل دهند که شبيه به اتحاديه اروپا تلاش کنند مشکلات خودشان را با هم حل کنند. اگر بتوانند مرزهاي سياسي را بردارند. اگر کسي نياز آبي دارد در برابر نياز نفتي آن ديگري اين کار انجام شود. اين تبادل مزايا ميتوانست منطقه را از بعد امنيتي نيز تامين کند. به اين ترتيب به صورت خردمندانه همه بر سر يک سفره مينشستند. اگرچه اين ايده خيلي اتوپيايي است. متاسفانه بشر ذاتاً آزمند و قدرتطلب است و حاضر نيست، ازخودگذشتگي کند مگر آنکه زور بالاي سرش باشد تا چيزي را به اشتراک بگذارد. من آينده خوبي را براي دنيا تصور نميکنم. دنيايي که سياستمداران آزمند و بيمسووليت عنان مديريت آن را در دست دارند.
ترکيه دولت ناصادقي دارد. آنها ميگويند ما سد زديم و براي ساخت اين سد دستکم چيزي حدود 30 تا 50 هزار ميليارد تومان پول خرج کرده است. کلي از بناهاي منطقه حسن کيف را که قدمتي بالاي 12 هزار سال دارد منتقل کردهاند. تنشهاي اجتماعي وسيعي ايجاد کردند. چند هزار نفر سکونتگاهشان را تخليه کردهاند. اگر همه اين خسارتها را حساب کنيم چيزي حدود 100 هزار ميليارد تومان ميشود. اگر اين رقم را به دلار حساب کنيم، دولت ترکيه چيزي حدود 10 ميليارد دلار هزينه براي ساخت يک نيروگاه دوهزار مگاواتي انجام داده است. اگر در ترکيه توليد دوهزار مگاوات برق را از طريق انرژي خورشيدي به دست ميآورند، با يک ميليارد دلار ميتوانستند گرانترين و باکيفيتترين برق را توليد کنند! اين حرفها دروغ است. براي توليد اين حجم برق اندک لازم نبود اين همه تنش در مردم و دولتهاي پاييندست ايجاد کنيد. اگر هدف فقط توليد برق بود، با يکدهم آن هزينه ميتوانستند به اين هدف برسند. در جنوب ترکيه تمام روستاها با توليد برق خورشيدي کار ميکنند. راندمان پنلهاي خورشيدي اکنون بالاي 30 درصد است و اين يک دروغ بزرگ است که دولت ترکيه براي قانع کردن مردم خود و دولتهاي عراق و ايران بهکار بسته است. مشخص است دولت ترکيه از اين آب به عنوان يک جنگافزار و در بزنگاههاي سياسي عليه دولت عراق از آن استفاده خواهد کرد. در ماجراي سد آتاتورک نيز ترکها چنين جنايتي را مرتکب شدند. 8 /48 ميليارد مترمکعب حجم آب سد آتاتورک است که سه برابر همين سد ايليسو است. آنها در مقابل انتقادات و فشارهاي دولت سوريه که اين کار را زمينه يک نسلکشي ميدانستند رفتار سياسي عجيبي کردند. ترکيه به اين انتقادها توجهي نکرد. سوريه براي نجات خود براي اوجالان رهبر حزب پکک و از فعالان سياسي کرد ترکيه، دفتري در دمشق راه انداخت و به عنوان اولين کشور اوجالان را به رسميت شناخت. دولت ترکيه بعد از اين اتفاق با سوريه مذاکره کرد و براي حقآبه سوريه از فرات تعهد داد. حقآبه سوريه 750 مترمکعب بود که دولت ترکيه آن را 250 مترمکعب کرده بود. با مذاکره دولتهاي ترکيه و سوريه و پس دادن حقآبه، دولت سوريه گفت ديگر فعاليت پکک در سوريه قانوني نيست و اوجالان بايد ظرف 24 ساعت خاک سوريه را ترک کند! اسرائيليها نيز در اين 24 ساعت اوجالان را رصد کردند و در آفريقا او را دستگير و به ترکيه تحويل دادند. بلافاصله بعد از دستگيري اوجالان ترکيه تعهداتش با سوريه را زير پا گذاشت و به دولت سوريه از پشت خنجر زد! آب فرات بسته شد و هزاران سوري به حاشيه شهرها مهاجرت کردند و خانه و زندگي خود را به دليل بيآبي از دست دادند! نتيجه آن شورش اين طبقه در سوريه و در نتيجه ظهور داعش بود! ميتوان گفت دولت ترکيه از آب فرات عليه سوريه چنين جنگ خانمانسوزي را به خاورميانه تحميل کرد و بيترديد چنين ضربه هولناکي را به عراق نيز خواهد زد.
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد/
بازار