شرق/ متن پيش رو در منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
سهيلا منصوريان قهرمان ووشوي جهان به دنبال تجربهاي متفاوت در ورزش حرفهاي است؛ تجربهاي که خودش آن را توفيق اجباري ميداند. فعاليت در رشته رزمي و خشن «موي بوران» هدف جديدي است که بانوي لژيونر ايران را اين روزها بدجور درگير خود کرده است. موي بوران رقابتي است که در آن يک جنگ تمامعيار رقم ميخورد؛ نبردي که به سبک جنگجويان قديم تايلند برگزار ميشود که تنها تجهيزاتش استفاده از طنابهاي ابريشمي براي بانداژکردن دستها و يک لثهبند است. سهيلا قرار است مبارزات خود را به واسطه حضور در باشگاه چيني «شين» انجام دهد. چينيها که به اين رشته علاقه زيادي دارند، از اين مبارزه سخت و سنگين با عنوان رينگ خون نام ميبرند. نکته جالب اينجاست که مسئولان باشگاه «شين» در سرزميني که مهد ووشوي دنياست، دست روي سهيلا گذاشتهاند و او را براي رفتن به روي رينگ خونين انتخاب کردهاند. در ادامه گفتوگوي «شرق» را با سهيلا پس از پيوستن به باشگاه «شين» ميخوانيد.
خانم منصوريان از قرارداد جديدي که با باشگاه چيني امضا کرديد، بگوييد. آنطور که ميگويند باشگاه خوبي است و دستمزد خوبي هم براي شما در نظر گرفتهاند.
در سال جاري اتفاقات عجيبوغريب زيادي براي من افتاد. هدف اصلي من کسب مدال طلاي مسابقات جهاني 2019 چين بود. داشتم مثل گذشته در وزن 52 کيلوگرم تمريناتم را انجام ميدادم که کادر فني تيم ملي اعلام کرد نميخواهد براي اين رقابتها در سبکوزن نمايندهاي اعزام کند. براي همين مجبور شدم وزنم را تغيير بدهم و به سنگينوزن بيايم. با هزار تلاش و اميد از 52 به 75 کيلوگرم آمدم. در همه مسابقهها، تمام حريفانم را شکست دادم؛ اما زمان اعزام که شد، «مريم هاشمي» در ترکيب تيم قرار گرفت. من حتي از الهه و شهربانو (خواهرانم) بهتر و بيشتر تمرين کرده بودم و اگر ميرفتم، صددرصد مدال طلا را ميگرفتم. شش ماه تمام تمرين کرده بودم. يک ورزشکار فقط ميتواند حرف من را درک کند و بفهمد وزن کمکردن يا زيادکردن چقدر سخت است. اين اتفاقات باعث شد که ضربه روحي شديدي را متحمل شوم و شب و روز کارم فقط گريه باشد. مادرم به من ميگفت گريه نکن، شايد خيري در اين کار است. شايد خدا ميخواهد يک موقعيت بهتر را نصيبت کند که ناگهان با پيشنهاد خوب باشگاه «شين» مواجه شدم. اين براي سومين بار است که من باشگاهم را در چين عوض ميکنم و هر بار هم به يک تيم بهتر آمدهام. الان در شهر ووهان هستم. شرايط زندگي اينجا خيلي حرفهاي است. اردوها در سطح باشگاهي است؛ اما عملا به اندازه اردوهاي تيم ملي براي آن هزينه ميشود. محل اقامت ما در خود باشگاه است. بههميندليل تمام فکر و ذکر ما تمرين است. درباره مبلغ قرارداد هم که بايد بگويم دستمزد خيلي خوبي را برايم تعيين کردهاند.
در ازاي اين دستمزد بالا تصميم گرفتيد که در رشته خشن «موي بوران» براي اين باشگاه مبارزه کنيد؟
البته درباره انتخاب باشگاه مسائل مالي برايم مهم است؛ اما درباره فعاليت در رشته «موي بوران» اينطور نبود. من وقتي به اين باشگاه آمدم، رئيس باشگاه از نحوه مبارزه من خوشش آمد و از بين 30 نفر بازيکني که در اين تيم بودند، شخصا من را براي شرکت در مسابقه «موي بوران» انتخاب کردند. بههرحال چين مهد ووشوي دنياست و بازيکنان خوب در آن زياد است. همين که ديدم از ميان اينهمه بازيکن من را انتخاب کردهاند، خودش برايم يک انگيزه بود. ضمن اين بايد بگويم کار اصلي من در اين باشگاه حضور در ليگ ووشوي چين است. در کنارش در مسابقه موي بوران مبارزه ميکنم که دستمزد آن هم جداست.
کمي درباره «موي بوران» توضيح ميدهيد؟
«موي بوران» يک ورزش تايلندي است که بدون هيچ حفاظ و کلاهي برگزار ميشود. ما تنها يک لثهبند داريم که اگر دندانمان شکست، از گلويمان پايين نرود. يک طناب ابريشمي هم هست که با آن دستهايمان را ميبنديم. اين يکي از پرطرفدارترين مبارزههاست و چينيها هم استقبال زيادي از آن ميکنند. چينيها عنوان رينگ خونين را به اين مسابقه دادهاند. مبارزه در پنج راند سهدقيقهاي برگزار ميشود؛ ولي دو بازيکن اگر به توافق برسند، ميتوانند تعداد راندها را به هفت و هشت راند هم برسانند. من اولين ايرانياي هستم که ميخواهم در اين مسابقه مبارزه کنم و اميدوارم بتوانم يک نتيجه خوب بگيرم. البته قوانين اين مسابقه در مقايسه با گذشته تغييراتي پيدا کرده است؛ مثلا قديمها که اين مسابقه برگزار ميشده، به دستهايشان خردهشيشه ميزدند که وقتي به صورت حريف ضربه ميزنند، صورتش را خوني کند. «موي بوران» يکي از خطرناکترين ورزشهاست. حتي از «اماماي» هم خطرناکتر است.
اينطور که ميگوييد، نحوه مبارزه آن با ووشو متفاوت است.
نه خيلي؛ اما بعضي از تکنيکهاي ووشو را دارد. مسئولان باشگاه براي من يک مربي تايلندي استخدام کردهاند تا تکنيک و اصول اين ورزش را به من ياد بدهند. حتي برايم مربي تغذيه گرفتهاند تا وزن کم کنم. براي اين مبارزه بايد چيزي حدود 12 کيلوگرم وزن کم کنم.
نميترسيد از اينکه در اين ورزش خشن آسيب ببينيد يا زيبايي صورتتان را از دست دهيد. شايد اگر اين اتفاق بيفتد، ديگر نتوانيد در ووشو هم مبارزه کنيد.
نه، من از هيجان خوشم ميآيد. مطمئنم که در «موي بوران» هم ميتوانم مثل ووشو جزء بهترينها باشم. اين يکي از سختترين مبارزههاي زندگيام است.
اولين مسابقهتان چه زماني است؟
در اين مسابقات سه مبارزه برگزار ميشود و کسي که به آخرين مسابقه برسد، فيناليست ميشود. اولين مسابقه 20 روز ديگر در کامبوج است. انشاءالله بعد از پيروزي دو روز بعد همانجا يک مسابقه ديگر دارم و در صورت برد در فينال مبارزه ميکنم. با بررسيهايي که داشتيم، احتمال ميدهيم رقيب فينال نماينده تايلند باشد. نفر اول اين مسابقات کمربند قهرماني ميگيرد.
پس با اين شرايط فعلا در چين هستيد؟
بله، فعلا که برنامهاي براي اعزام در تيم ملي نداريم. من هم قراردادم را طوري بستهام که با آغاز اردوهاي تيم ملي کارم در چين تمام شده باشد. اولين مسابقه پيشروي من در تيم ملي مسابقات قهرماني آسياست که سال آينده برگزار ميشود. انشاءالله براي مدال طلا برميگردم.
بازار