جمهوري اسلامي/ « تحليل سياسي هفته » عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
بسمالله الرحمن الرحيم
در هفتهاي که روزهاي پاياني آن را پشتسر ميگذاريم، هنوز از داغ فقدان سردار شهيد قاسم سليماني و حادثه جانباختن 60 نفر از هموطنانمان در مراسم تشييع کرمان فارغ نشده بوديم و عزادار از دست دادن اين سردار بزرگ اخلاق، تعهد و مقاومت بوديم که داغ سنگين ديگري از راه رسيد و بر سينههايمان آوار شد.
حادثه سقوط هواپيماي اوکرايني و کشته شدن 176 مسافر اين هواپيما که عمده آنها از هموطنان عزيز و نخبه کشورمان بودند، دلهاي غمزده ملت ايران را بارديگر ماتمزده کرد و شايد مصيبتبارتر اين بود که بعد از سه روز پنهانکاري، همه با خبر شدند که اين هواپيما با آتش پدافند خودي و به علت يک خطا ساقط شده و اين دردي مضاعف را بر دلها نهاد.
همه ملت ايران در روزهاي گذشته از يکسو به شدت داغدار اين سوگ بزرگ بودند که عزيزان بسياري را مظلومانه از دست خانوادهها گرفت و از سوي ديگر در شوک خطاي بزرگي بودند که لطمه سنگيني به اعتماد عمومي و مرجعيت اطلاعرساني رسمي کشور وارد کرد و مسئولان و مقامات ذيربط را متهم به دروغگويي و پنهانکاري نمود. از اين جهت سخنگوي دولت در بيان انتقادات زيادي که متوجه مسئولان بود، اظهار داشت «واقعيت اينست که مديران دولتي دروغ نگفتند بلکه همه اطلاعرسانيها، ريشه در بياطلاع گذاشتن آنها داشت و همه رسانهها و مسئولان در 72 ساعت بعد از حادثه، صرفاً براساس دادهها اظهارنظر ميکردند.»
واقعيت اينست که پيامدهاي پردهپوشيهاي صورت گرفته و پذيرش ديرهنگام مسئوليت شليک به هواپيماي مسافري، تبعات بسياري را براي کشور و ملت ايران به همراه داشت که مدتها کشور بايد تاوان آن را بپردازد. نخست آنکه سياهنمايي جهاني عليه جمهوري اسلامي ايران را به شدت گسترش داد و زبان دشمنان و توطئهگران را عليه ملت و نظام، در جا انداختن برخي ادعاهايشان، دراز کرد و لطمهاي حيثيتي بزرگي به انقلاب وارد کرد.
نکته دوم اينکه اصل فاجعه و پنهانکاريهاي صورت گرفته، به شدت کرامت مردم را در چشم جهانيان هدف قرار داد و احساسات عمومي را به دليل بازي با فهم آنها جريحهدار کرد. بايد اذعان کرد که بدتر از شليک سهوي به اين هواپيما، شليک عمدي به اعتماد عمومي جامعه است و اينکه چرا بايد حقيقت از دستگاه اجرايي نظام که مسئوليت پاسخگويي به ملت ايران و جهانيان را دارد، پنهان نگهداشته شده و موضوع بعد از اعلام دولتهاي بيگانه، اطلاعرساني گردد؟!
نکته سوم اينکه سازمانهاي خبري و رسانهاي کشور را به شدت تضعيف کرد و نشان داد که عوارض پنهانکاري در چنين حدي، اگر بدتر از دروغگويي نباشد، کمتر نيست و ميتواند در بخشهاي مختلف نيز لانهگزيني کرده باشد.
به هر حال لازم است پرونده اين ماجراي تلخ و اندوهبار، به صورت ويژه بررسي شده و با افراد خاطي بهطور شفاف و بدور از پنهانکاري، برخورد شود و با تمام عوامل مستقيم و غيرمستقيم اين خطا در هر سطحي که هستند برخورد قانوني صورت بگيرد و راههاي پيشگيري و عدم تکرار آن بارها مرور شود. بايد مرهمي براي اين داغ و ضربه حيثيتي به مردم تدارک شود و عمق اندوه گلهاي پرپر شده در اين فاجعه و بزرگي ضربهاي که از اين عدم صداقت در عرصه بينالمللي بر کشور و نظام وارد شده، جبران گردد.
تهران اين هفته عليرغم موضوعات داخلي، پذيراي سفر ميهمانان خارجي زيادي بود که در جهت توسعه و تحکيم روابط دوجانبه و تلاش براي صلح منطقهاي به جمهوري اسلامي ايران آمده بودند. امير قطر يکي از اين ميهمانان بود که در تهران با رئيس جمهور و رهبر انقلاب ديدار کرد. اين سفر در حالي صورت گرفت که پيش از اين «محمد بن عبدالرحمن آل ثاني» معاون نخستوزير و وزير امور خارجه قطر يک روز پس از ترور شهيد سردار سپهبد «قاسم سليماني» روز شنبه 14 دي در سفري از پيش اعلام نشده، به تهران آمد و علاوه بر وزير خارجه با رئيس جمهور و رئيس مجلس شوراي اسلامي ايران ديدار و گفتوگو کرد.
امير قطر در پايان سفر در کنفرانسي خبري گفت «قطر با اين سفر در بالاترين سطوح، دست به اقدام براي تضمين امنيت و ثبات در منطقه حساس خاورميانه زده و در اين مسير، قدردان همکاري و مساعدت جمهوري اسلامي ايران است.»
امير قطر همچنين با بيان اينکه رابطه ما با جمهوري اسلامي ايران رابطه تاريخي است، گفت: «از موضع تهران در سالهاي اخير به ويژه در زماني که ما تحت محاصره بوديم، تشکر ميکنيم، چرا که اين مواضع بسيار خوبي بود که به ما و ملت قطر کمک کرده و تمامي تسهيلات را سريع در اختيار ما قرار دادند. آسمانشان و همه امکاناتشان را سريع در اختيار قطر گذاشتند. مواضع و کمکهايي که نميشود به هيچ طريق آن را فراموش کرد و ما آن را ارج مينهيم و از جمهوري اسلامي تشکر ميکنيم.»
در اين هفته همچنين وزير خارجه پاکستان در ادامه ايفاي نقش اين کشور در بهبود روابط ميان جمهوري اسلامي ايران و کشورهاي عرب منطقه به تهران آمد و از ايران به عربستان سفر کرد. البته نخستوزير سوريه نيز به همراه وزراي خارجه و دفاع و در راس هياتي به منظور بررسي مسائل منطقهاي و دوجانبه وارد تهران شدند، اين در حاليست که آخرين سفر نخستوزير سوريه به ايران به سه سال پيش برميگردد.
در اين هفته کشورهاي اروپايي بويژه انگليس به رسم معهود خود درباره برجام موضعگيري داشتند. اين کشورها عليرغم سنت هميشگي و لفاظيهاي مستمر خود بر حفظ اين توافق تاکيد دارند ولي همچنان منعکسکننده نظرات و اميال آمريکا بودند. آنها گام پنجم ايران در کاهش تعهدات برجامي را به معناي نقض توافق از سوي ايران خوانده و با صدور بيانيهاي از آغاز روند اجراي مکانيسم ماشه در برجام خبر دادند. در بيانيه صادره از سوي تروئيکاي اروپايي که اين هفته منتشر شد، فرانسه، آلمان و انگليس به سردمداري لندن، ادعا کردند که به کارزار فشار حداکثري دولت آمريکا عليه ايران نپيوستهاند ولي عملاً در اين روند حضور يافتهاند. در همين رابطه وزارت خارجه کشورمان در واکنش به اين اقدام اعلام کرد به بدعهدي و اقدامات غيرسازنده 3 کشور اروپايي با قاطعيت پاسخ ميدهد.
البته کاملاً پيداست انگليس که اين روزها در ماجراي حضور غيرقانوني سفيرش در جمع تظاهرات هنجارشکنانه جمعي از معترضين در تهران بازداشت شده و به شدت از اين بابت تحت فشار است، در هيبت تقليد کورکورانه از ماجراجوييهاي تروريستي آمريکا عليه ايران ظاهر شده و در مسير برجام نيز نمايندگي آمريکا را برعهده گرفته است. از اين رو وزير خارجه کشورمان در واکنش به اين ماجراجويي به لندن هشدار داد و پيشنهاد کرد انگليس «مسير شرافتمندانهاي» را پيش بگيرد و از شارلاتانبازي سياسي دست بردارد. وي گفت: «آخرين بار که انگليس توسط آمريکا به مسير بدنامي کشيده شد، جنگ عراق بود که عاقبت شومي برايش داشت؛ لذا پيشنهاد ميکنم يک مسير شرافتمندانه را در پيش بگيرد.» وي افزود: «طي بيست ماه گذشته، سه کشور اروپايي عضو برجام با پيروي از سياست انگلستان در جلب رضايت آمريکا به ديکتههاي کاخ سفيد تن دادهاند. اين کار هيچ نتيجهاي دربر نداشته و هرگز نخواهد داشت. تروئيکاي اروپا ميتواند برجام را حفظ کند ولي نه با جلب رضايت، قلدرها و اعمال فشار بر ايران که به برجام پايبند بوده است بلکه در عوض، اروپا بايد شجاعت اين را داشته باشد که به تعهدات خود عمل کند.»
از سوي ديگر رئيسجمهور کشورمان در جلسه ديروز هيات دولت با هشدار به طرفهاي اروپايي برجام اعلام کرد اين کشورها بدانند اگر قدمي به اشتباه بردارند، قطعاً ضرر خواهند کرد و بايد مسئول عواقب تصميماتشان باشند.
در موضوعات خارجي، اين هفته نيز تحولات عراق در صدر خبرها و گزارشهاي رسانهها قرار داشت. پس از آنکه عراق اعلام کرد مصمم است به حضور نظامي آمريکا در خاک خود پايان دهد، دولتمردان آمريکايي از در تهديد وارد شدند تا عراقيها را مرعوب ساخته و آنها را از پيگيري خواسته خود منصرف سازند. دونالد ترامپ رئيسجمهور آمريکا تهديد کرد در صورت اصرار عراقيها براي اخراج نظاميان آمريکايي، تحريمهايي عليه عراق وضع خواهد کرد که تحريمهاي ايران، در برابر آن ناچيز باشد.
در ادامه سياست تهديد و زور، روز گذشته نيز وزارت خارجه آمريکا اعلام کرد به محض اخراج نظاميان آمريکايي در مرحله اول، آمريکا کمک نظامي 250 ميليون دلاريش به عراق را قطع خواهد کرد.
پمپئو وزير خارجه آمريکا اين هفته مدعي شد ضمن تماس با چند مقام دولت عراق، برخلاف آنچه که در ظاهر مطرح است، آنها تمايل به ماندن آمريکاييها در عراق دارند. در واکنش به اين تحولات، روز سهشنبه جريان صدر به رهبري مقتدي صدر درخواست راهپيمايي گسترده کرد تا مردم نظرشان را براي اخراج آمريکاييها اعلام کنند. منابع عراقي پيشبيني کردهاند اين تظاهرات در مقياس ميليوني برگزار شود که ميتواند به مثابه يک همهپرسي براي تعيين تکليف نيروهاي آمريکايي باشد. در همين ارتباط، گروههاي مقاومت نيز هشدار دادهاند در صورت عدم تمکين آمريکا به مصوبه مجلس عراق براي ترک اين کشور ممکن است اين گروهها عملاً وارد صحنه شوند.
اين هفته، ناآراميها در لبنان بارديگر با بازگشت گروههاي معترض به خيابانها، اوج گرفت. جريانهاي معترض ضمن بستن چندين خيابان در شهرهاي لبنان، به «حسن دياب» سياستمدار لبناني که مامور تشکيل دولت شده است ضربالاجل تعيين کردند که کنارهگيري کند.
لبنان چندين هفته است که در بلاتکليفي تعيين دولت قرار دارد. در اين باره، ميشل عون رئيسجمهور لبنان و نبيهبري رئيسمجلس آن کشور جريان المستقبل به رياست سعد حريري را مسئول ادامه بلاتکليفي دانسته و نسبت به تبعات اين رفتار هشدار دادهاند. حريري اخيراً اعلام کرد که با دولتي که «حسن دياب» تشکيل دهد همکاري نخواهد کرد و در مجلس نيز به آن راي اعتماد نخواهد داد. ناظران مسائل لبنان هدف جريان وابسته به سعد حريري را از سياستهاي کنوني، گرفتار کردن لبنان به بنبست و تحميل شروط خود عنوان کردهاند. اين ناظران هدف نهايي اين جريان را خارج ساختن جريان مقاومت از مشارکت موثر در تشکيل دولت دانستهاند.
اين هفته تحولات ليبي با تشکيل اجلاس صلح در مسکو وارد مرحله جديدي شد. با تلاش روسيه نمايندگان دولت قانوني ليبي و نمايندگان خليفه حفتر، ژنرال شورشي که با حمايت حاميان خود در صدد است با قواي نظامي حکومت را در دست بگيرد، در مسکو روبروي هم نشستند که با کارشکني نمايندگان حفتر، اين اجلاس بدون نتيجه پايان يافت. گروه وابسته به دولت وفاق ملي ليبي توافقنامهاي را که براي حل و فصل بحران ليبي تنظيم شده بود امضا کرد در حالي که نماينده حفتر از امضاي توافقنامه طفره رفت.
ليبي هماکنون عملاً به دو بخش تقسيم شده است که مداخلهگران بينالمللي در آن نقش دارند. شرق ليبي تحت سلطه ژنرال خليفه حفتر است که عربستان، مصر، امارات، فرانسه و روسيه از آن حمايت ميکنند. غرب ليبي نيز در اختيار دولت وفاق ملي است که تحت حمايت ترکيه، قطر، ايتاليا ميباشد و سازمان ملل آن را به رسميت ميشناسد.
بازار