فرارو/ متن پيش رو در فرارو منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
به نظر ميرسد "جنگ قدرت" درصداوسيما همچنان ادامه دارد. اين جنگ قدرت باعث شده که کل مجموعه صداوسيما از يک مديريت يک دست و واحد برخوردار نباشد. شبکههاي مختلف ميان گروههاي و افراد پر نفوذ تقسيم شده اند. پستهاي مديريتي نيز دچار اين وضعيت اند.مسئوليت هاي حساس همچون بخش خبر و معاونت سياسي در قبضه طرز تفکر خاصي است.
کمتر رسانهاي در دنيا خودش سوژه خبري رسانههاي ديگر ميشود، اما عملکرد صداوسيما ايران به گونهاي است که هر ماه سوژههاي زيادي را تقديم رسانههاي ديگر ميکند. در سه روز اخير بحث داغ محافل خبري و رسانهاي سخنان جنجالي و عجيب سه کارشناس تلويزيون بوده است. محمد صادق کوشکي متهم به توهين به رخشان بني اعتماد و باران کوثري، نادر طالبزاده متهم به ناديده گرفتن اهميت سقوط هواپيماي اوکرايني و جانباختن دهها تن از هموطنان است و زينب ابوطالبي متهم به ناديده گرفتن ابتداييترين حق شهروندان و يعني حق زندگي در ايران است.
به گزارش فرارو، هر سه اظهارنظر جنجالي در شبکه افق صورت گرفته است، شبکهاي با رويکرد خاص سياسي که پيشتر نيز جنجالهاي فراواني ايجاد کرده بود.
انتقادات فراواني از عملکرد شبکه افق و اظهارات سه کارشناس و مجري اين شبکه مطرح است. صداوسيما به اين انتقادات واکنش نشان داد. رنجبران، مديرکل روابط عمومي سازمان صدا وسيما در اين باره گفت که در برنامههاي زنده، مسئوليت حرفهايي که کارشناسان ميگويند، برعهده خودشان است.
او افزود: «سازمان صدا وسيما چنين اظهارنظر سخيفي را قبول ندارد و آن را خلاف موازين اخلاقي و در شرايط فعلي کشور ميداند.»
تاکنون عبدالعلي علي عسکري و حتي معاونانش نسبت به اتفاقات رخ داده در صداوسيما واکنشي نشان نداده اند.
با وجود اينکه صداوسيما از مطرح شدن اين سخنان اعلام برائت ميکند، اما ناظران معتقدند اين وضعيت ناشي از عملکرد مديريت سازمان است. بهروز بهزادي روزنامه نگار و کارشناس رسانه معتقد است اين اتفاقات ناشي از "مديريت اشتباه" است.
به گفته او "اگر مسئولان رسانهها متوجه اشتباهات خود نشوند بايد منتظر تبعات تصميمگيريهاي اشتباه و نگاههاي شخصي و حزبي آنان در آيندهاي نه چندان دور بود." بهروز بهزادي ميگويد در شرايط کنوني بايد تلاش همه رسانههاي کشور بازگشت "اعتماد عمومي" باشد.
در همين راستا حسامالدين آشنا مشاور رييس جمهور و نماينده دولت در شوراي نظارت بر صداوسيما در نامهاي به غلامحسين محسني اژه رييس شوراي نظارت بر صداوسيما به اتفاقات رخ داده در اين سازمان اعتراض کرد.
آشنا درباره "سياسي و جناحي شدن رسانهاي که بايد ملي باشد و عملکرد غيرحرفهاي، سياستزده و همراه با تحليلهاي مغرضانه برخي مجريان صداوسيما "تذکر داد.
او در اين نامه که واکنشي به برنامههاي "شبکه افق و برنامه جهانآرا" بود گفت نگران از دست رفتن "سرمايه شهرتي" سازمان صداوسيما و به تبع آن "از دست رفتن اعتبار رسانه، اعتماد مخاطبان، تعداد و کيفيت مخاطبان و مرجعيت سازمان صداوسيما" است.
روزنامه ايران نيز روز گذشته تاکيد کرد که نکته اصلي اين است که "کار از دست رئيس خارج شده است. به نوشته ايران «آنها که از نزديک علي عسگري را ميشناسند اذعان دارند که مختصات فکري و سياسي او چندان سنخيتي با آنچه در بخشهاي سياسي و بخصوص شبکه افق ميگذرد ندارد و اساساً خود او جزو همان ميانه روهايي است که اگر قرار باشد حکم مجري شبکه افق اجرايي شود چه بسا جايي در صداو سيما نداشته باشد.»
پيشتر نيز علي مطهري نماينده تهران گفته بود: «آقاي علي عسگري نماينده رسمي صدا و سيما در دولت است، ولي من فکر ميکنم ايشان قدرت کافي ندارد و نماينده تامالاختيار نيست که در جلسات دولت شرکت ميکند. ميدانيم که بخش سياسي و خبر صدا و سيما از جاي ديگري دستور ميگيرد و شايد کاري هم از دست آقاي علي عسگري برنميآيد.»
عبدالعلي علي عسکري مدت هاست که کمتر به اتفاقات داخلي صداوسيما واکنش نشان ميدهد. بيشتر مسئوليت اين کار بر عهده معاونان اوست. علي عسکري ماه هاست که در سايه قرار گرفته و سکوت اين روزهايش نيز ممکن است ناشي از همين موضوع باشد.
در ماههاي اخير بارها گزارشهايي درباره احتمال استعفا و يا برکناري علي عسکري منتشر شده بود. حتي جانشيناني نيزبراي او معرفي شده بود، اما تاکنون اين اتفاق رخ نداده است. با اين وجود او تحت فشارهاي سنگين سياسي نيزبوده است.
مرداد ماه امسال وحيد جليلي فعال فرهنگي اصولگرا و برادر سعيد جليلي در يادداشتهاي تندي به مديريت سازمان انتقاد کرد. اومدعي شد "تيمي که نزديک به سه دهه مناصب صداوسيما را بين خود دست به دست کردهاند و به طور کاملا اتفاقي همگي بچههاي دو کلاس از يک دبيرستان در تهران دهه پنجاهاند."
وحيد جليلي از مديريت "باندي" و "ناکارآمد" در صداوسيما انتقاد کرد. يادداشتهاي جليلي با واکنشهاي زيادي همراه بود. در جبهه موسوم به نيروهاي انقلاب اختلافاتي را ايجاد کرد. در همان زمان بود که باز هم زمزمههاي استعفاي علي عسکري مطرح شد، اما هيچوقت عملي نشد. پس از مدتي نيز وحيد جليلي و دوستانش انتقادات را متوقف و سياست سکوت را در پيش گرفتند.
در تابستان اتفاق ديگري رخ داد که از برخي روابط و اتفاقات داخلي صداوسيما پرده برداشت. محمد سرافراز رييس سازمان صداوسيما پيش از علي عسکري کتاب خاطرات خود را منتشر کرد. کتاب ادعاهاي زيادي دارد که البته بسياري از آنها قابل تائيد يا رد نيست، اما در تمام آنها رد "جنگ قدرت" در صداوسيما واضح و آشکار است.
محمد سرافراز در سال ۱۳۹۳ با حکم رهبر معظم انقلاب به رياست صداوسيما رسيد، اما پس از يک سال و نيم جاي خود را به عبدالعلي عليعسگري داد که يکي از معاونان برکنارشده توسط خود سرافراز بود.
سرافراز برکناري خود و جايگزيني علي عسکري را ناشي از اعمال نفوذها دانسته بود.
با توجه به اين تاريخچه کوتاه در چند سال اخير به نظر ميرسد "جنگ قدرت" درصداوسيما همچنان ادامه دارد. اين جنگ قدرت باعث شده که کل مجموعه صداوسيما از يک مديريت يک دست و واحد برخوردار نباشد. شبکههاي مختلف ميان گروههاي و افراد پر نفوذ تقسيم شده اند. پستهاي مديريتي نيز دچار اين وضعيت اند.مسئوليت هاي حساس همچون بخش خبر و معاونت سياسي در قبضه طرز تفکر خاصي است.
شواهد نشان ميدهد شبکه افق در اختيار طيفي از اصولگرايان است که در فضاي سياسي مشهور به "تندروي" هستند، بخش خبري ۲۰:۳۰ نيز شباهت زيادي به رويکردهاي افق دارد. گفته ميشود موسسه فرهنگي اوج که نزديک به سپاه است بسياري از برنامههاي افق را ميسازد.
شبکه سه سيما تحت مديريتي فردي جوان و پر نفوذ يعني علي فروغي سياستهاي فرهنگي طيف ديگري از اصولگرايان را دنبال ميکند، اين طيف به جمعيت ايثارگران نزديک است و تفاوتهاي اندکي با تيم "افق" دارد. مهمترين اقدام علي فروغي در دو سال اخير حذف عادل فردوسي پور و تعطيلي برنامه نود بوده است.
شبکههاي ديگر صداوسيما نيز به همين ترتيب هر کدام در حوزه نفوذ گروهها و افراد ديگري هستند. به اين ترتيب ميتوان نتيجه گرفت عبدالعلي علي عسکري سازماني را مديريت ميکند که هر بخشي از آن زير نفوذ يک گروه است، کنترل و هماهنگ سازي اين گروهها با توجه به اختلاف ديدگاهها و جنگ قدرت ميان آنها کار سختي است. اين جاست که ميتوان اين تحليل که کار از دست علي عسکري خارج شده است، را پذيرفت.
بازار