فرهيختگان/ متن پيش رو در فرهيختگان منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
فواد ايزدي، عضو هياتعلمي دانشگاه تهران در گفتوگو با «فرهيختگان» با اشاره به عملکرد کشورهاي اروپايي عضو برجام، يادآور شد: «سه کشور اروپايي عضو برجام تا چند روز پيش نقش پليس خوب را بازي ميکردند و در کنار آمريکا بودند که نقش پليس بد را ايفا ميکرد؛ پليس بد فشار ميآورد، فحاشي و تهديد ميکند و در مقابل پليس خوب به آن سوژه رجوع ميکند و با توجه به فشارها و مشکلات ايجادشده توسط پليس بد مدعي ميشود که اگر شما با من همراه شويد مشکلاتتان رفع ميشود. درواقع پشت پرده هر دوي اينها با هم کار ميکنند و اين روش فشاري است که روي سوژه عمليات انجام ميشود. بازي کردن نقش پليس خوب توسط اروپاييها در حال انجام بود و در همين راستا ايران را به ماندن در برجام تشويق ميکردند. به عبارتي وظيفه اروپاييها اين بود که ايران را در برجام نگه دارند آن هم زماني که ايران سودي از توافق هستهاي نميبرد.»
اين کارشناس مسائل بينالملل افزود: «منتها بعد از شهادت سردار سليماني طرف مقابل به اين نتيجه رسيد که سبک قبلي برخورد با ايران (دوگانه پليس خوب و بد) درنهايت جواب نخواهد داد؛ پروژهاي که فرانسويها و ژاپنيها داشتند جواب نخواهد داد و از اين رو اروپاييها نيز با آمريکاييها در اين مسير در موضوع فشار حداکثري عليه ايران همراه شدند. البته شاهد بوديم که آمريکا يک اهرم فشاري روي همپيمانان خود اعمال کرده بود تا آنجا که حتي روزنامه واشنگتنپست نيز در گزارشي نقل کرد دولت آمريکا کشورهاي اروپايي را تهديد کرده بود که در صورت عدم همراهي با آمريکا تعرفه 25درصدي روي خودروهاي صادراتي اروپا به آمريکا اعمال خواهد کرد.»
ايزدي تاکيد کرد: «يکي از اثرات و برکات خون سردار سليماني شفاف شدن وضعيت اروپاست و اينکه ساختار دوگانه پليس خوب و بد که چند سال کشور را معطل گذاشته بود، شکسته شد.»
وي اظهار داشت: «افرادي که منتظر برجام اروپايي بودند امروز بايد بهوضوح متوجه شده باشند که معطل گذاردن کشور براي اروپا کار درستي نبوده است. همانگونه که روز جمعه نيز بار ديگر مقام معظم رهبري يادآور شدند و مکرر تاکيد داشتند به اروپا نميتوان اعتماد کرد. رهبري پيش از اين نيز درخصوص پروژه مکرون تاکيد کرده بودند که ايشان يا آدم ناآگاهي است يا همدست با آمريکاست و امروز با وقايع اخير و عملکرد اروپاييها مشخص است که آقاي مکرون (رئيسجمهور فرانسه) همدست ترامپ بوده است.»
اين کارشناس مسائل آمريکا با اشاره به فعالسازي مکانيسم ماشه توسط طرفهاي اروپايي برجام، گفت: «مکانيسم ماشه شروع کردنش لزوما به معناي پايان دادن به آن نيست. به عبارتي پروسهاي است که اروپاييها شروع ميکنند و لازم نيست حتما بخواهند پايان دهند و تحريمهاي سازمان ملل را بخواهند برگردانند. چون ايران هم اعلام کرده است که اگر چنين اتفاقي بيفتد ايران از برجام خارج و ممکن است از NPT هم خارج شود.»
ايزدي در ادامه تاکيد کرد: «برخوردهاي خصمانه کشورهاي اروپايي بايد براي آنها هزينه داشته باشد. ايران بايد اين هزينه را تعريف، اعلام و اجرا کند و فقط جنبه تهديد هم نداشته باشد. قاعدتا اروپاييها بايد سرعقل بيايند و اگر بخواهند صحيح فکر کنند حتي اگر مکانيسم ماشه را شروع کردند نبايد اين مکانيسم را تمام کنند و تحريمهاي سازمان ملل را هم برگردانند. چون هزينه گستردهاي برايشان خواهد داشت.»
وي افزود: «بر اساس بند 36 برجام انتهاي مکانيسم ماشه اين است که کشور به قبل از برجام برميگردد و قطعنامه 2231 ديگر کارکردي نخواهد داشت. در حقيقت قطعنامههاي قبلي عليه ايران باز ميگردند. البته اين قطعنامه 2231 هم تحريمهاي سازمان ملل را گلچين کرده بود. اگر مکانيسم ماشه به انتهاي خود برسد اين قطعنامه ديگر موضوعيت نخواهد داشت و قطعنامههاي تحريمي قبلي اعمال ميشوند. البته بايد توجه داشت که قطعنامههاي سازمان ملل نه يک قطره نفت ايران را و نه يک دلار نقل و انتقال مالي را تحريم کرده بودند. در حال حاضر کشور در دو موضوع يکي فروش نفت و ديگري نقل و انتقالات مالي با مشکل روبهرو است و مشکل اصلي تحريمي کشور همان تحريمهاي آمريکا هستند.»
اين عضو هياتعلمي دانشگاه تهران در ادامه با اشاره به اظهارات مقامات انگلستان مبنيبر طراحيهاي جديد براي تحريم مستقل ايران، تصريح کرد: «اينها جنبه نمادين دارند تا واقعيت. تحريمهاي آمريکايي گسترده هستند. تحريمهاي اروپايي هم چه باشند و چه نباشند تحريمهايي آمريکايي آن ضربهاي را که اقتصاد ايران متحمل ميشود، ميزند. ساير تحريمها حالا هر کشوري دوگانه يا سهگانه تحريمي عليه ايران ترتيب دهند در عمل تاثيري ندارند جنبه نمادين پيدا ميکنند. باني آن مشکلي که کشور در حوزه فروش نفت و در گرفتن پول دارد، تحريمهاي آمريکا هستند و موارد ديگر هم خيلي ارزش خاصي ندارند.»
ايزدي درنهايت يادآور شد: «برجام توافق مردهاي است و کشور چند سال معطل رسيدن به اين توافق و چند سال معطل ميوه دادن آن و بعد يک سال بيشتر کشور معطل برجام اروپايي شد. برجام توافقي بود که درنهايت طراحي شده بود که منافعي را براي آمريکا طراحي کند و در اين راستا کارکرد خود را نيز داشته است؛ اراک بتنريزي شده، در نطنز دوسوم سانتريفيوژها کندهشده، 10 هزار تن اورانيوم غنيشده از کشور خارج شده و مواردي که ذيل برجام آمريکاييها ميخواستند امتياز بگيرند، گرفتند و ديگر برايشان خاصيتي ندارد. حالا اينکه بخواهيم ابراز پايبندي به برجام کنيم و اين توافق براي عدهاي در داخل کشور حالت ناموسي داشته باشد، خيلي در راستاي منافع ملي نيست.»
بازار