انتخاب/ متن پيش رو در انتخاب منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
جان شوارز-اينترسپت/ ديويد ورمسر يکي از اصليترين مدافعان جنگ با عراق در دولت بوش بود. او سرانجام نيز به آنچه که ميخواست، رسيد و آمريکا وارد جنگي شد که نتيجهاش يک فاجعه تمام عيار بود. حالا ورمرسر بار ديگر در گوش ترامپ از جنگ با ايران ميگويد.
در ادامه اين مطلب آمده است: بر اساس گزارش جديد بلومبرگ، ورمسر که پيشتر از مشاوران جورج دبليو بوش بود و نقش پررنگي هم در متقاعد کردن وي براي جنگ با عراق داشت، حالا به عنوان يکي از مشاوران غيررسمي دولت ترامپ فعاليت ميکند. بدون شک او در متقاعد کردن ترامپ براي ترور ژنرال قاسم سليماني هم نقش داشته است.
ورمسر در ماه مه و ژوئن سال ۲۰۱۹ چندين يادداشت خطاب به جان بولتون، مشاور امنيت ملي وقت نوشت و به گفته بلومبرگ استدلال کرد که اقدام تهاجمي آمريکا مانند ترور سليماني موجب برقراري توازن قدرت و کنترل نيروهايي ميشود که تا امروز با اقدامات خود موجبات بقاي جمهوري اسلامي را فراهم کردهاند.
اين اعمال فشار از جانب ورمسر خود از دو جهت بسيار حائز اهميت است. اول، اگرچه قبلاً مشخص بود که جنبش نومحافظهکاران روي دولت ترامپ تأثير به سزايي دارند، اما آشکار شدن نقش ورمسر در مورد ايران مهر تاييد ديگري است بر نفوذ نئومحافظه کاراني که از عوامل اصلي جنگ فاجعه بار با عراق بودند. دوم، اينکه اين اعمال نفوذ براي جنگ با ايران نشان ميدهد که نومحافظه کاران مانند ورمسر هنوز نظريات عجيب و غريبي در مورد جامعه ايران دارند.
پس از انتخاب مجدد بوش در ۲۰۰۵، جناح راست دولت او توجه خودش را بيش از پيش بر ايران معطوف کرد. اين افراد هميشه خواستار تغيير نظام جمهوري اسلامي بودند، اما در آن مقطع برخي از آنها اعتقاد داشتند که براي تحقق اين امر نياز به حمله نظامي همه جانبه به ايران نيست. در سال ۲۰۰۵ سيمور هرش مقالهاي در نيويورکر نوشت و در آن از اين موضوع پرده برداشت که مشاوران دولت تصور ميکنند که بمباران کردن تاسيسات اتمي ايران باعث تحريک ميهن دوستان و جناح اصلاح طلبان در ايران شده و آنها را به اقدام عليه نظام وا ميدارد. به عقيده آنها با چنين حملهاي هاله شکست ناپذيري حکومت خردشده و بدون شک به سمت فروپاشي ميرود.
اکنون به نظر ميرسد ديدگاه ورمسر هنوز هم همان باشد و حتي اندکي هم تغيير نداشته چرا که وي در يادداشتهاي خود به بولتون مينويسد: نيازي به جنگ زميني و وسيع با ايران نيست، هدف قرار دادن نمادهاي حکومت باعث تشويق مردم و مخالفان به قيام ميشود.
اين نظريه که از قضا در ميان نومحافظه کاران بسيار محبوب هم هست، هميشه به نظر عجيب ميآمده است چرا که ملتها معمولاً وقتي مورد حمله قرار ميگيرند، اتفاقا متحدتر ميشوند. به عنوان مثال، پس از تخريب مرکز تجارت جهاني در سال ۲۰۰۱، آمريکاييها هيچ درخواستي را براي استيضاح بوش مطرح نکردند و به نوعي با هم متحدتر از قبل شدند.
احتمالا نومحافظه کاران اصلا نميدانند در مورد چه چيزي صحبت ميکنند، اما ما اين جا هستيم تا آنها را آگاه کرده و با هزيانگوييها و روشهاي خطرناکشان که ميتواند سياست خارجي ما را به قهقرا ببرد، مقابله کنيم.
در اين بين اعتماد به نفس هميشگي نومحافظه کاران مانند ورمسر در بيان نظراتشان عجيب است آن هم در شرايطي که مشاورههاي غلط آنها باعث جنگ فاجعهبار با عراق شد.
ورمسر داراي مدرک دکتري روابط بينالملل در اواسط دهه ۱۹۹۰ براي مؤسسه سياست خاور نزديک واشنگتن آيپک کار ميکرد. در سال ۱۹۹۶، او يکي از اصليترين متفکران تنظيم کننده سند سياسي "يک شکست خوب: يک استراتژي جديد براي تأمين امنيت قلمرو " بود، استراتژي که توسط يک انديشکده اسرائيلي براي دولت نخست وزير بنيامين نتانياهو در حال آماده سازي بود. در اين سند از اسرائيل خواسته شده بود که دست به حملات پيشگيرانه عليه دشمنان خود از جمله صدام حسين در عراق بزند.
در سال ۱۹۹۹، ورمسر کتابي را با عنوان "متحدين ظلم: شکست آمريکا در دفاع از صدام حسين" نوشت و در آن گفت: سلاحهاي شيميايي، بيولوژيکي و حتي هستهاي ستونهاي رژيم صدام هستند. اگر آمريکا صدام را از قدرت خلع نکند، تهديدات عراق روز به روز بيشتر خواهد شد.
پس از حملات ۱۱ سپتامبر، ورمسر توسط معاون وزير دفاع، داگلاس فيث، در بخش اظلاعاتي مشغول به کار شد و يکي از کساني بود که در کميسيون ۱۱ سپتامبر از حمله آمريکا به عراق به جاي القاعده حمايت کرد.
ورمسر سپس به عنوان مشاور ارشد بولتون که در آن مقطع معاون وزير خارجه و از اصليترين حاميان جنگ با عراق بود، منصوب شد.
سرانجام او و همفکرانش آنچه را ميخواستند به دست آوردند و آمريکا در مارس ۲۰۰۳ به عراق حمله نظامي کرد. در آن زمان، بين آرزوهاي نو محافظه کاران که ميخواستند صدام سلاح هستهاي داشته باشد و واقعيت اين واقعيت بود که پيروز شد. صدها هزار نفر جان خود را از دست دادند، ميليونها نفر زندگيشان مختل شد و در نهايت کل منطقه درگير بحراني شد که هنوز هم بعد اين همه سال در آن ميسوزد.
با اين حال، ورمرسر در مصاحبهاي در سال ۲۰۰۷ با وجود اينکه دموکراسي خواهي دولت بوش در عراق را زير سوال برد، اما همچنان از اصل جنگ با اين کشور حمايت کرد. وي گفت: من به خودي خود از طرفداران بزرگ دموکراسي نيستم، من هوادار آزادي هستم، اما در عين حال تفاوتها را درک ميکنم. آزادي که باشد بعد از مدتي دموکراسي خودش ميآيد.
به هر حال، به نظر ميرسد در ۱۷ سال گذشته هيچ چيزي نتوانسته بر عقايد ورمسر تاثير بگذارد. او هنوز هم به استراتژي جنگطلبانه جهاني خودش باور دارد و حتي اين يک دهه و نيم مصيبت در منطقه هم باعث نشده تا ديگر رئيسجمهور را تحريک به استفاده از پهپاد براي ترور يک مقام نظامي کشور ديگر نکند. نکته قابل توجه اين است که الي ليک روزنامه نگار محافظه کار بلومبرگ در مقاله اخير خود که با عنوان دستاورهاي ورمسر منتشر شده هيچ اشارهاي به عواقب تصميمات اشتباه اين مرد در گذشته نکرده است.
ورمسر هنوز به درخواست اظهار نظر ما پاسخ نداده است.
بازار