اطلاعات/ « آزمون و انتخاب » عنوان يادداشت روزنامه اطلاعات به قلم سيد مسعود رضوي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
پس از آزمونها و مصايبي که ماههاي اخير رخ داده و جان و تن ايران، روح و جسم ملت، و توانايي و امکانات کشور را فرسود و به دلها زخم زد، اينک گروهي مستانه سخن ميگويند و انگار نه انگار که آبان جانکاه و شهادت سردار برجسته سپاه و کشتگان عزاداري ديماه و سرانجام موشکخوردن به هواپيماي مسافربري در لحظه برخاستن از فرودگاه، اين همه موجب اشک و آه شدن است.
پرسشها و غمها متراکم تر از گذشته در حال تلنبار شدن است و به سوي ما باز خواهد گشت. آمريکاييها نخواهند توانست از زخمي که زدند و تروري که انجام دادند بگريزند و تاوان نپردازند! قطعاً چنين نيست، نبوده و نخواهد بود؛ مگر آنکه جهان و خلقت را بيهدف و بيهوده تصور کنيم؛ اما چنين نيست؛ خداوند سبحان در آيات قرآن، قانونمندي جهان را جز اين بيان فرموده است:
افحسبتم انما خلقنا کم عبثاً و انکم الينا لاترجعون (مؤمنونرآية ۱۱۵)
آيا فکر ميکنيد شما را بيهوده آفريديم و به سوي ما بازنميگرديد؟
خواجه حافظ نيز در بيتي نغز و عبرت آموز گويد:
چون دور جهان يکسره بر منهج عدل است
خوش باش که ظالم نبرد راه به مقصود اميدواريم چنين باشد و عدالت در باب خطاکاران اجرا شود؛ آن که دشمن است تکليفش معلوم، اما آنکه لباس دوست پوشيده و هردم به نام مقدسات خطايي ميکند و ضربتي بر پيکر نحيف اين مردمان نجيب ميزند، شايد بدتر از خصم عيان باشد.
باري، طي سنوات و سالهاي اخير، ضربات سختي به کشور ما وارد شده است، از جنگ و توطئه و ترور و ناامني و تحريم و… اما مردم، و فقط مردم در کنار برخي مديران شريف و کاردان، از برهه هولناک جنگ تحميلي با سربلندي برون آمده و سالهاي سال، عظمت و استقلال ميهن و عزت و ايمان اسلامي را پاس داشتند.
مردم ايران در چهار گوشه سرزميني که يک سويش را بعثيان به آتش کشيدند و سوي ديگرش را فقر و خشکي و فقدان مديريت و سرمايهگذاريهاي مناسب.
اما ماجراي تحولات سياسي در کشور ما، از اقتصاد و معيشت و تحريم و مصيبت و… هم عجيبتر است.
ارکان نظامي که مردم آن را برگزيدهاند و در قانون اساسي مملکت با توضيح و تفصيلات امام خميني (ره) به وضوح مشخص است، دستمايه برخي تفاسير شذَّ و ندر (عجيب و غريب) شده و بيم آن ميرود که در سالهاي آينده، يعني بخش انتخابي و پارلماني و شوراها خداي ناکرده معدوم شود. اين ماجرا همان است که عقلا به تمثيل گفتهاند: يکي بر سرشاخ بن ميبريد.
مردم و انتخاب آنها، از طريق صندوقهاي آراء و نه تظاهرات خياباني، تنها وثيقه مردمسالاري و حکومت ديني برآمده از انقلاب اسلامي سال ۱۳۵۷ هستند. نظاميکه نام آن جمهوري اسلامي است و با خلافت و امارات اسلامي و نظامهاي نامتوازن عهود و اعصار قديم تفاوت دارد.
معماران جمهوري اسلامي ايران، در اين عرصه نظرات روشن و دقيقي داشتهاند. کتاب استاد شهيد مرتضي مطهري، پيرامون انقلاب اسلامي، سخنرانيها و مصاحبههاي امام خميني قدسالله نفسه الزکيه، در سالهاي ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸، خطابههاي اعضاي شوراي انقلاب و جرايد آن دوران، هماکنون در اختيار ماست يا اصلاً انقلاب ايران با دو شعار فراگير: «نه شرقي، نه غربي، جمهوري اسلامي» و «استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي» به پيروزي رسيد.
تأکيد و تکرار ما در اين زمينه، تأکيد بر اصول و پايمردي بر عدم انحراف از اصل و ريشه است وگرنه انقلاب و نظام بدون اين ريشهها، اصالت و مشروعيتي نخواهد داشت.
مردم، عقلا، استادان، روحانيون و سياستگران کشور، همه و همه، وقوف دارند که بحث نظارت و حذف گسترده نامزدهاي انتخابات مجلس، نميتواند با اين شيوه، تأمين کننده منافع ملي و حافظ اصول ديرينه انقلاب اسلامي باشد.
همه ما، سرگذشتهاي عبرت آموز را در تاريخ اسلام خواندهايم و ميدانيم حذف ناحق و سلب امکان گزينش براي مردم، چه سرانجامي دارد و اتفاقاً تشيع از تفسير ناصواب اقليتي خاص ضربه ديد و هزار و چهارصدسال است در باب اين انحراف و خطاي تاريخي ميکوشد و سخن ميگويد و رنجها و ابتلائات عظيم ديده است.
هر خطا و اشتباهي يا از نقاط کوچک و کژيهاي اندک آغاز شده و يا با توجيهات عجيب در دوره بحران و تعجيل، لباس تحقق پوشيده است. نظارت استصوابي شوراي نگهبان نيز به تدريج و در شرايطي ويژه روي داد و عليرغم نقدها و مخالفتهاي فراوان از يک دوره خاص آغاز شد.
سپس رفته رفته بر دامنه آن افزوده شد و عدم پاسخگويي حقوقي و سياسي، کار را به جايي رساند که اينک بدون تفکيک جرايم، اتهامات مالي و اخلاقي به جمع بزرگي از نمايندگان موجود در مجلس و نامزدهاي جريانهاي بزرگ سياسي کشور وارد ميآورند.
عدم التزام هم يک جواز کلي و فاقد مصداق مشخص است و آيا فرزند شهيد مطهري و شهيد صادقي که خون پدران ايشان فديه انقلاب ما بوده است، به دليل تفاوت رأي و نظر و خط مشي سياسي بايد رد صلاحيت شوند؟ اينان به چه چيز التزام ندارند و به چه گناهي بايد رد صلاحيت شوند؟
اما فراتر از نظارت در مرحله ثبتنام انتخاباتي و رقابت اوليه در مجلس مدعاي نظارت بر نمايندگان در دوران نمايندگي و رفع و دفع هرگونه مصونيت سياسي، علاوه بر اينکه دخالت بخشي از قوه مقننه در امر قضا و قوه قضائيه است، شجاعت و استقلال مجلس و روح متکثر انتقادي نمايندگان را از بين ميبرد.
اميدواريم با بازگشت به اصول و مجاري اصلي انقلاب، جمهوريت و اسلاميت نظام، مجلسي قدرتمند و داراي بار تخصصي و روح انتقادي و منتخب واقعي مردم را در بهارستان شاهد باشيم.
بازار