برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo
برگزیده
تحلیل ها

معامله قرن؛ طرحی در امتداد سالها مذاکرات بی نتیجه

منبع
فارس
بروزرسانی
معامله قرن؛ طرحی در امتداد سالها مذاکرات بی نتیجه
فارس/ متن پيش رو در فارس منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست منازعه اشغال فلسطين، از جنگ 1967 يعني حدود 50 سال پيش، شاهد چندين دور مذاکره بوده اما نتنها هيچ نتيجه‌اي نداشته بلکه اکنون به طرح «معامله قرن» آمريکا رسيده که پايتختي قدس و حق بازگشت آوارگان را هم لغو کرده است.  ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ بود که سازمان ملل، فلسطين را به دو بخش «يهودي و عربي» تقسيم و رژيم صهيونيستي در ۱۴ ماه مي سال بعد ۱۹۴۸ اعلام موجوديت کرد. در سال ۱۹۶۷ توسعه‌طلبي رژيم صهيونيستي، منطقه را در آستانه جنگ ديگري قرار داد. تل‌آويو در ماه مي سال ۱۹۶۷ نيروهاي خود را به مرز سوريه فرستاد که اين کار با اقدام مشابه مصر همراه شد و سرانجام در چهارم ژوئن، کابينه رژيم صهيونيستي دستور حمله به مصر را تصويب کرد و در سحرگاه پنجم ژوئن، جنگ آغاز شد. به دنبال اين حمله، سوريه و اردن نيز وارد جنگ شدند و پنج روز بعد، جنگ ژوئن ۱۹۶۷ که به جنگ شش روزه معروف شد و با پيروزي رژيم صهيونيستي و تصرف کرانه باختري رود اردن و بلندي‌هاي جولان پايان يافت. عدم پايداري سران عربي، نداشتن امکانات لجستيک و غلبه روحيه سياست‌بازي بر شهادت‌طلبي، سبب شد تا جنگ شش روزه به يکي از بدترين شکست‌هاي اعراب در برابر رژيم صهيونيستي تبديل شود. تسلط اين رژيم بر سرزمين‌هاي کشورهاي عربي از اين پس، اين امکان را به اين رژيم داد تا با طرح درخواست معاوضه زمين در برابر صلح، امکان "مذاکره" درباره ماهيت تجاوزپيشه و تحميلي خود در منطقه را فراهم نمايد. منازعه اسرائيلي-فلسطيني، از جنگ ۱۹۶۷ يعني ۵۱ سال پيش، به موازات «مقاومت» يک جريان فلسطيني، شاهد مذاکرات يک جريان ديگر فلسطيني بوده است. در اين مدت و در نتيجه مذاکرات، چندين طرح صلح هم مطرح شده است؛ برخي از اين مذاکره‌ها مانند مذاکرات ميان مصر و تل آويو، و تل‌‌آويو و اردن به پذيرش «اشغالگر» و «سازش» با آن منتج شد اما به دليل وجود مقاومت در فلسطين، مذاکرات صلح با فلسطين سرانجامي دگر يافته است. مهم‌ترين طرح‌هاي صلح که از سال ۱۹۶۷ تا کنون مطرح شده (بنا به گزارش بي‌بي‌سي عربي) به شرح زير است: قعطنامه ۲۴۲ شوراي امنيت در سال ۱۹۶۷ قطعنامه شماره ۲۴۲ شوراي امنيت در ۲۲ نوامبر ۱۹۶۷ صادر شد و در اين قطعنامه بر ضرورت «عقب‌نشيني نيروهاي مسلح اسرائيلي از اراضي اشغال شده در نزاع اخير، احترام به حاکميت هر کشوري در منطقه، به رسميت شناختن آن، استقلال سياسي، حق زندگي همراه با صلح در محدوده مرزهاي امن و به رسميت شناخته شده» تأکيد مي‌شود. معروف است که قطعنامه مذکور به زبان انگليسي، فاقد دقت و وضوح است زيرا در متن آمده «عقب‌نشيني از اراضي». اسرائيلي‌ها بر اساس همين عبارت ميگويند اين به معناي عقب‌نشيني از تمام اراضي نيست اما مذاکره‌کنندگان عرب مي‌گويند اين عبارت به معناي عقب‌نشيني از تمام اراضي اشغالي شده در سال ۱۹۶۷ است. اين قطعنامه ذيل فصل شش منشور سازمان ملل قرار گرفت و اين يعني اينکه فقط در حد توصيه است. اگر قطعنامه‌اي ذيل هفت منشور سازمان ملل قرار گيرد لازم‌الاجراست. بسياري از طرح‌هاي صلح به اين قطعنامه اشاره مي‌کند. توافق‌هاي کمپ‌ديويد پس از جنگ ۱۹۶۷، چندين طرح صلح پيشنهاد شد اما هيچ اتفاقي تا بعد از جنگ اکتبر ۱۹۷۳ (جنگ يوم کيپور) نيفتاد. اين جنگ، زمينه را براي سازش [صلح] فراهم کرد، همانگونه که در سفر تاريخي «انور سادات» رئيس‌جمهور وقت مصر به قدس در نوامبر ۱۹۷۷ مشخص شد. «جيمي کارتر» رئيس‌جمهور اسبق آمريکا از آمادگي کامل براي صلح استفاده کرد و انور سادات و «مناخيم بيگن» نخست‌وزير وقت «اسرائيل» را به مذاکره در «کمپ‌ديويد» واشنگتن فراخواند، مذاکرات ۱۲ روز طول کشيد و با دو توافق پايان يافت. توافق اول «چارچوب صلح در خاورميانه» نام داشت ، پايه و اساس‌هاي صلح را با توسعه قطعنامه ۲۴۲ بنا کرد و آنچه را که اميد مي‌رفت راه‌حلي براي مشکل فلسطين باشد، توضيح داد. اين توافق همچنين بر ضرورت بسته شدن معاهده صلح ميان مصر و «اسرائيل» و بر امضاي معاهدات ديگر ميان «اسرائيل» و همسايگانش تأکيد مي‌کرد. نقطه ضعف در توافق مذکور، بخش مربوط به فلسطيني‌ها بود. هدف طرح، ايجاد «دولت خودگردان» در کرانه باختري و نوار غزه بود تا در پي آن «مذاکرات درباره وضعيتِ نهايي» باشد اما فلسطيني‌ها «طرفي» در اين توافق نبودند. عنوان توافق دوم «چارچوب کمپ ديويد براي پيمان صلح ميان مصر و اسرائيل» بود، اين توافق مربوط به سال ۱۹۷۹ و عقب‌نشيني «اسرائيل» از منطقه سيناست. اين توافق براي اولين بار شامل به رسميت شناخته شدن «اسرائيل» از سوي طرف عربي بود. معاهده ادامه پيدا کرد اما صلح ميان مصر و «اسرائيل» چندان گرم نشد زيرا انور سادات ترور شد. کنفرانس مادريد ۱۹۹۱ نشست مادريد که آمريکا و شوروي سابق بر آن نظارت مي‌کردند به دنبال آن بود که با الهام‌گيري از معاهده ميان مصر و «اسرائيل» ، ديگر کشورهاي عربي را نيز به امضاي توافق صلح با تل‌آويو سوق دهد. اردن، لبنان، سوريه، مصر و «اسرائيل» در اين نشست شرکت کردند، فلسطيني‌ها نيز در قالب هيأتي مشترک با اردن و بدون «ياسر عرفات» (رئيس سابق تشکيلات خودگردان) يا ديگر اعضاي سازمان آزاديبخش فلسطين «ساف» در نشست مذکور حاضر بودند. در نهايت، اين نشست منجر به امضاي توافق صلحي ميان اردن و «اسرائيل» در ۱۹۹۴ شد و چه بسا اين سناريو در هر حال اتفاق مي‌افتاد. مذاکراتي هم ميان «اسرائيل، سوريه و لبنان» برگزار شد اما از آن زمان متوقف شده است. پيمان اسلو در ۱۹۹۳ در مذاکرات اسلو تلاش شد عنصر غائب در تمام مذاکرات سابق يعني «مذاکرات مستقيم ميان اسرائيلي‌ها و فلسطيني‌ها» حل شود. اهميت اين مذاکرات در حصول شناسايي (به رسميت شناختن) متقابل ميان «اسرائيل و سازمان آزاديبخش فلسطين» است. مذاکرات اسلو با نظارت نروژ به صورت کاملا محرمانه برگزار شد و توافقي که دو طرف به آن دست پيدا کردند در ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳ در کاخ سفيد با حضور «بيل کلينتون» رئيس‌جمهور وقت آمريکا امضا شد و پس از آن «ياسر عرفات» و «اسحاق رابين» نخست‌وزير وقت «اسرائيل» با يکديگر دست دادند. متن توافقنامه اسلو شامل خروج نيروهاي اسرائيلي از کرانه باختري، نوار غزه و ايجاد دولت تشکيلات خودگردان به صورت موقت است تا پس از يک «دوره موقت پنج ساله»، بر اساس قطعنامه ۲۴۲ و ۳۳۸ به تسويه و راه‌حل هميشگي منجر شود که تا امروز نشده است. اين پيمان همچنين بر لزوم پايان دادن به چند دهه درگيري و نزاع و شناسايي حقوق مشروع و سياسي متقابل هر دو طرف تأکيد مي‌کند. علي‌رغم اينکه در متن توافق صراحتا «ايجاد دولت مستقل فلسطيني» مطرح نشده اما به صورت ضمني به ايجاد دولت فلسطين در کنار «اسرائيل» اشاره مي‌شود. پيام‌هايي ميان ياسر عرفات و اسحاق رابين رد و بدل شد، عرفات اعلام کرد سازمان آزاديبخش فلسطين «ساف» حق موجوديت «اسرائيل» را به رسميت مي‌شناسد و همچنين گفت، «اسرائيل» تصميم گرفت که ساف را به عنوان نماينده فلسطين به رسميت بشناسد. حماس و ديگر گروه‌هاي فلسطيني (که در مقابل گزينه صرفا مذاکره، از گزينه مقاومت حمايت مي‌کردند)، اسلو را نپذيرفتند. برخي گروه‌هاي اسرائيلي که شهرک‌نشينان آنها را رهبري مي‌کردند اين توافق را نپذيرفتند و اسلو به صورت جزئي اجرايي شد. کمپ‌ديويد ۲۰۰۰ تلاش‌هاي بسياري براي تسريع عقب‌نشيني (خروج اسرائيل از اراضي اشغال شده) و ايجاد دولت تشکيلات خودگردان (از جمله توافق طابا مربوط به سال ۱۹۹۵ و «واي ريور» مربوط به سال ۱۹۹۸ و «شرم الشيخ» مربوط به سال ۱۹۹۹) انجام شد و سپس بيل کلينتون سعي کرد پرونده‌هاي باقي‌مانده مانند مشکل مرزها، وضعيت قدس و آوارگان را که توافق اسلو شامل آنها نمي‌شد، حل کند. بنابراين مذاکرات ميان «ايهود باراک» نخست‌وزير وقت «اسرائيل» و ياسر عرفات آغاز شد اما به توافقي معين ختم نشد. دليلش آن بود که بالاترين حدي که «اسرائيل» مي‌توانست ارائه دهد از کمترين حدي که فلسطيني‌ها مي‌توانستند آن را بپذيرند، کمتر بود. «اسرائيل» پيشنهاد عقب‌نشيني از نوار غزه و بخش‌هايي از کرانه باختري به علاوه واگذاري زمين‌هايي از صحراي نقب به فلسطيني‌ها را داد اما در مقابل مي‌خواست شهرک‌هاي اصلي خود و نيز بخش اعظم قدس شرقي را حفظ کند. «اسرائيل» پيشنهاد نظارت فلسطيني‌ها بر اماکن مقدسه در بخش قديمي قدس و نيز شراکت در صندوق ويژه آوارگان فلسطيني را داد. اما فلسطيني‌ها خواستار بازگشت به مرزهاي ۱۹۶۷ و به رسميت شناختن حق بازگشت آوارگان بودند. شکت اين مذاکرات منجر به ازسرگيري انتفاضه شد. سال ۲۰۰۰ همان سالي است که رژيم صهيونيستي در نتيجه مقاومت در لبنان، جنوب اين کشور را براي هميشه ترک کرد و اکنون به مراتب از آن سال مقابل مقاومت لبنان، آسيب‌پذيرتر شده و مقاومت نيز به مراتب قدرتمندتر شده است تا جايي که به گفته ناظران، توازن بازدارندگي ايجاد شده است. طابا ۲۰۰۱ کلينتون که در آستانه ترک کاخ سفيد بود تسليم اين سختي‌ها نشد و پيشنهاد کم کردن شکاف‌ها ميان طرفين را داد به همين دليل مذاکرات بار ديگر در واشنگتن و قاهره و سپس در طاباي مصر آغاز شد. با اينکه اين مذاکرات در سطح بالايي برگزار نشد اما براي کمک کردن اختلافات مفيد فايده بود و گفته شد «اسرائيل» براي قبول قدس شرقي به عنوان پايتخت دولت آينده فلسطين آماده است. طرح صلح سعودي در سال ۲۰۰۲ پس از شکست اين مذاکرات، عربستان در نشست بيروت در سال ۲۰۰۲ طرحي براي صلح ارائه داد. در اين طرح بر ضرورت عقب‌نشيني «اسرائيل» از مرزهاي ۱۹۶۷ و ايجاد دولت فلسطيني در کرانه باختري و نوار غزه و نيز راه‌حل عادلانه براي مسأله آوارگان تأکيد مي‌کرد تا در مقابل، کشورهاي عربي، «اسرائيل» را به رسميت بشناسند. در سال ۲۰۰۷ نشست عربي ديگري در رياض برگزار شد و بر طرح صلح قبلي عربستان تأکيد کرد. عربستان هم‌اکنون از اين طرح خود هنوز حمايت مي‌کند. نقشه راه ۲۰۰۳ نقشه راه، طرح صلحي بود که کميته چهارجانبه شامل آمريکا، روسيه، اتحاديه اروپا و سازمان ملل آماده کرده بودند. در اين طرح جزئياتي درباره حل نهايي نزاع اسرائيلي-فلسطيني مطرح نشده بود اما طرح‌هاي تضمين‌کننده مشکل را پيشنهاد مي‌داد. اين طرح پس از تحرکات سناتور دموکرات آمريکايي « جرج جي. ميچل» براي ازسرگيري مذاکرات صلح در سال ۲۰۰۱ مطرح شد. قبل از مطرح شدن نقشه راه در ۲۰۰۲ ، «جرج دبليو بوش» رئيس‌جمهور وقت آمريکا بيانيه‌اي مهم صادر کرد، او اولين رئيس‌جمهور آمريکا بود که به ايجاد دولت فلسطين فراخواند. در بيانيه مذکور، جدول زماني طبقه‌بندي شده‌اي مبني بر ايجاد امنيت قبل از رسيدن به تسويه نهايي مطرح شده بود. مرحله الف: دو طرف بيانيه‌هايي صادر کنند که راه‌حل کنوني را حمايت کند. مرحله ب: ايجاد دولت فلسطين با مرزهاي مشخص در کنفرانسي بين‌المللي. مرحل ج: مذاکراتي درباره توافقنامه‌هاي نهايي. توافق ژنو ۲۰۰۳ علي‌رغم از هم پاشيدن مذاکرات رسمي طرفين، دو طرف در سال ۲۰۰۳ به شيوه‌اي غيررسمي به توافقي دوجانبه رسيدند. مهم‌ترين موضوعي که در اين توافق رخ داد عقب‌نشيني جريان مذاکره‌کننده فلسطيني از «حق بازگشت آوارگان» در مقابل تسلط بر بيشتر بخش‌هاي کرانه باختري بود. آناپوليس ۲۰۰۷ جرج بوش پسر در دوره دوم رياست‌جمهوري اش، در راستاي تلاش براي ازسرگيري مذاکرات صلح ميان فلسطيني ها و اسرائيلي‌ها نشستي در آناپوليس مرکز ايالت مريلند ترتيب داد. «ايهود اولمرت» نخست‌وزير وقت و «محمود عباس» رئيس تشکيلات خودگردان به همراه مقاماتي از کميته چهارجانبه و نمايندگاني از کشورهاي عربي متعدد در اين نشست شرکت داشتند. حاصل اين نشست يک بيانيه مشترک ميان فلسطيني‌ها و اسرائيلي‌ها در سال ۲۰۰۷ بود که به ورود به مذاکرات فرا مي‌خواند و هدف آن رسيدن به صلح کامل تا سال ۲۰۰۸ بود. ديدارهاي منظمي ميان اولمرت و عباس انجام اما اين مذاکره به تحميل جنگ بر فلسطين منتهي شد. اين مذاکرات با آغاز هجوم نظامي «اسرائيل» به نوار غزه در سال ۲۰۰۸ متوقف شد. ۲۰۱۰ «باراک اوباما» رئيس‌جمهور وقت آمريکا مذاکراتي مستقيم ميان عباس و نتانياهو را در کاخ سفيد کليد زد اما شهرک‌سازي اسرائيلي منجر به فروپاشي اين مذاکرات شد. ۲۰۱۱ نتانياهو دعوت اوباما براي ايجاد دولت فلسطين با مرزهاي ۱۹۶۷ شامل کرانه باختري، نوار غزه و قدس شرقي را رد کرد. در هيمن سال کميته چهارجانبه صلح از طرحي براي ازسرگيري مذاکرات صلح خبر داد که شامل آغاز مذکرات طي يک ماه و رسدن به توافق صلح با پايان ۲۰۱۲ بود. در ۳۱ اکتبر فلسطيني‌ها عضويت کامل يونسکو را کسب کردند و «اسرائيل» از ايجاد دو هزار واحد (صهيونيست‌نشين) در قدس شرقي، کرانه باختري و نيز بلوکه درآمد مالياني مختص به تشکيلات خودگردان خبر داد. ۲۰۱۲ مذاکره‌کنندگان فلسطيني و اسرائيلي محرمانه در اردن ديدار کردند و مسئولي فلسطيني پس از ديدار پنجم اعلام کرد ادامه اين مذاکرات بعيد است. ۲۰۱۳ در ۳۰ آوريل اتحاديه عرب اصلاحيه‌اي بر شروط طرح صلح عربي مربوط به ۲۰۰۲ زد که امکان تبادل اراضي ميان اسرائيلي‌ها و فلسطيني‌ها را فراهم مي‌کرد. ۱۸ ژوئيه: مسئولي فلسطيني اعلام کرد رهبران فلسطيني به طرحي آمريکايي رأي مي‌دهند که عدم ارتباط مذاکرات صلح با توقف شهرک‌سازي را مطرح مي‌کند. ۱۹ ژوئيه: جان کري وزير خارجه وقت آمريکا در ششمين سفر خود به خاورميانه اعلام کرد که دو طرف به توافقي براي ازسرگيري مذاکرات دست پيدا کرده‌اند. ۲۸ ژوئيه: وزارت خارجه آمريکا اعلام کرد طرفين بر سر مذاکرات مستقيم در واشنگتن به توافق رسيده‌اند. ۲۹ ژوئيه: جان کري، «مارتين انديک» سفير سابق آمريکا در «اسرائيل» را به عنوان مذاکره‌کننده اصلي در مذاکرات صلح ميان فلسطيني‌ها و اسرائيلي‌ها تعيين کرد. ۲۰۱۴ آخرين دور مذاکرات صلح ميان فلسطيني‌ها و اسرائيلي‌ها در سال ۲۰۱۴ با نظارت آمريکا برگزار شد و ناکام ماند. ۲۰۲۰ پس از سال‌ها مذاکره، سرانجام فلسطين با طرحي از جانب آمريکا روبه‌روست که نه تنها دولت مستقل فلسطيني به مرکزيت قدس را قبول ندارد بلکه حق بازگشت آوارگان را هم در آن لغو کرده و به نظر مي‌رسد آن دولت مذکور در اين طرح حتي براي دفاع از خود نمي‌تواند نيروي نظامي مسلح داشته باشد. اين طرح، در رسانه‌ها معروف به «معامله قرن» است؛ اين، طرحي به پيشنهاد دولت آمريکا و رژيم صهيونيستي و حمايت عربستان، براي پايان منازعه «اسرائيل» با فلسطين و مقدمه‌اي براي عادي‌سازي روابط عربي اسرائيلي است. در اين طرح و مذاکرات بعدي، مسئله آوارگان با «وطن جايگزين» در خارج از فلسطين اشغالي حل و «حق بازگشت» آوارگان فلسطيني به کشورشان براي هميشه لغو مي‌شود. هيچ گروه فلسطيني از اين طرح حمايت نکرده است؛ اين طرح آنقدر يکجانبه به سود رژيم اشغالگر است که فردي مانند محمود عباس که سال‌ها مذاکره کرده و حاضر شده امتيازات گوناگوني بدهد مي‌گويد حاضر است آن را رد کند اما «وطن‌فروشانه» وارد قبرش نشود.
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره