نماد آخرین خبر

سرمقاله دنیای اقتصاد/ شهروندان و انتخابات مجلس

منبع
دنياي اقتصاد
بروزرسانی
سرمقاله دنیای اقتصاد/  شهروندان و انتخابات مجلس
دنياي اقتصاد/ « شهروندان و انتخابات مجلس » عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم دکتر روح‌اله اسلامي است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد: سياست عرصه نبرد بازيگران براي رسيدن به جايگاه بالاتر و کسب قدرت بيشتر است. سياست روايت‌ داراي مشروعيت‌ است که همه گزاره‌هاي فلسفي، اخلاقي، علمي و اقتصادي در آن حل مي‌شوند. سياست استقلال دارد و روابط قدرت را جز با قدرت نمي‌توان مهار کرد. هرگونه رويکرد آرمان‌گرايانه‌اي که قصد استفاده ابزاري يا حذف سياست را داشته باشد در واقعيت‌ها زمين‌گير مي‌شود. بنابراين در عرصه سياست نيز کالاي قدرت که اثربخش‌ترين متغير جهت‌دهي کلان رفتارها است مبادله مي‌شود. بر اين اساس انتخابات مجلس نيز عرصه رقابت و مبادله قدرت است. نظام انتخابات مجلس: مجلس وظيفه قانون‌گذاري در سطح ملي دارد و اصلي‌ترين نهاد طراحي و ارزيابي در سياست‌گذاري عمومي کشور محسوب مي‌شود. طرح‌ها و لايحه‌ها زماني به قانون تبديل مي‌شوند که مجلس آنها را تصويب کند و حکومت قانون به معناي قدرت تامه مجلس است. برنامه‌هاي توسعه و سند بودجه‌اي کشور نيز در مجلس تصويب مي‌شود و به يک معنا هر چه شکل طراحي و قانون‌گذاري دارد متولي آن مجلس است. در بعد اجرا نيز مجلس بر همه نهادها و شخصيت‌هاي سياسي کشور امکان بازرسي، نظارت، سوال و استيضاح دارد. يگانه نهاد مشروع پاسخگو کردن و بازرسي است. ابعاد سه‌گانه بالا مجلس را ماهيتي ملي مي‌دهد که هر اندازه نمايندگان متخصص، باتجربه و ملي در آن حضور داشته باشند به همان ميزان اصلي‌ترين قوه شکل‌دهي به مطالبات شهروندان خواهند شد. اگر مجلس از افراد بي‌تجربه، ناشناخته، تفرقه‌طلب و فرقه‌اي، بي‌ادب و تندرو و لابي‌گران محلي تشکيل شود قوه مقننه همه کارکردهاي اثربخشي خود را از دست خواهد داد. نظام احزاب: مدرسه سياست، برند و نام‌گذاري ويژه بر سياستمداران، تربيت سياسي و همه کارويژه‌هاي حرفه‌اي سياست در احزاب ساماندهي مي‌شود. هيچ کشور پيشرفته‌اي وجود ندارد مگر اينکه احزاب ملي و حرفه‌اي در عرصه سياست در جامعه شکل ‌دهند و سياستمداران شايسته را معرفي ‌کنند. راي دادن، سخنراني، برنامه‌ريزي، مانيفست‌هاي سياسي، سابقه و تجربه افراد و جريان‌ها در احزاب شکل مي‌گيرد و بدون آنها انتخابات نوعي سردرگمي و آشفتگي محسوب مي‌شود. در ايران احزاب سياسي به لحاظ قانون انتخابات درگير و فعال در نظام انتخاباتي نيستند و تنها در تبليغات، معرفي و ارائه ليست مي‌توانند مشارکت کنند. از سوي ديگر سياستمداران احزاب را به‌عنوان سازمان‌هاي حرفه‌اي و باشخصيت و تداومي نمي‌نگرند، بلکه احزاب گروه‌هاي فشار و بدنه انساني هستند تا با آنها کسب و حفظ قدرت را بدون مکانيزم‌هاي تداوم دنبال کنند. ضعف شبکه‌سازي، تربيت و توانمندسازي حاميان و روابط قوم و قبيله‌اي در احزاب، بدنه مشارکت‌کنندگان به خصوص در شهرستان‌ها را پرشور و دلگرم نکرده است. احزاب در شکاف‌هاي نسلي با رويکردهاي ميانه و راديکال گرفتار شده‌اند که کمکي به شفافيت و انتخاب شهروندان نمي‌کنند. پيش‌بيني انتخابات: به علت کيفي بودن قانون انتخابات و همين‌طور پيوند نداشتن نظام انتخابات با نظام حزبي به احتمال زياد سردرگمي شهروندان ناشي از پراکندگي و تکثر نامزدهاي ناشناخته افزايش خواهد يافت. قانون انتخابات بايد وزن ملي و برند نامزدهاي انتخابات را با معيارهاي تخصصي و جهاني و پيوند نظام حزبي و نظام انتخابات بالا ببرد. در شرايط فعلي با تضعيف نقش احزاب فضا براي گروه‌ها و هويت‌هاي پراکنده و فرقه‌اي فراهم مي‌شود. نامزدهاي مستقل به سمت يارگيري‌هاي محلي با دادن شعارها و وعده‌هاي خارج از قانون اساسي و وراي نمايندگي مجلس حرکت کرده‌اند. چنين فضايي راي‌آوري افراد ناشناخته و محلي را افزايش خواهد داد. براي اينکه مجلس قوي تشکيل شود و بتواند نقش ملي و اثربخش ايفا کند، بايد بديهيات علم سياست را به کار گرفت؛ جايي که قواعد مشخص در مورد نظام انتخابات و نظام حزبي وجود دارد. در شرايط فعلي وظيفه شهروندي ايجاب مي‌کند که از ميان نامزدهاي فراوان و احزاب خلق‌الساعه و مسووليت‌ناپذير به‌صورت فردي متخصصان با تجربه و آگاهان باادب در زمينه حکمراني ملي را شناسايي کرد. سياستمداراني ميانه‌رو، با ادب، آرام و قانون‌مدار که سياست داخله و خارجه را مي‌شناسند و تعداد اندکي از آنها در مجلس مي‌توانند عدم قطعيت‌هاي اقتصادي و سياسي کشور را سامان دهند.
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره