ديپلماسي ايراني/ متن پيش رو در ديپلماسي ايراني منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
ليسا يوسف-هيل/ ارزيابي دولت دونالد ترامپ، رئيس جمهوري ايالات متحده امريکا مبني بر اين که ايران پاسخي آرام و نهچندان شديد به ترور ژنرال سليماني خواهد داد، تا الآن درست از آب درآمده است. ايرانيها استاد کنترل تنشزايي هستند. زمانيکه افزايش تنشها بين تهران و واشنگتن از عمليات مخفيانه به جنگ متعارف تبديل شد، ايران برتري راهبردياش را از دست داد. ايران به خوبي فهميد که با از ميان رفتن امکان انکار قابلباور، آسيبپذيري آنها در برابر حملات متعارف بسيار بيشتر شده است. تهران از طريق سوئيس به وضوح اين پيام را رساند که حمله موشکي محدودش به پايگاه عينالاسد پايان پاسخ دفاعياش خواهد بود.
اما در اين ارزيابي سخاوتمندانه، به پيامدهاي خزنده اين حمله و تاثير آن بر تحولات منطقهاي توجهي نشده، پيامدهايي که تضعيف کننده برتريهاي راهبردي و جايگاه منطقهاي آمريکا بوده و به مجموعهاي از گامهاي نويدبخش در رسيدن به تنشزدايي آسيب زده است.
در عراق، محل وقوع ترور، نقض حاکميت اين کشور روابط آمريکا با بغداد را به نقطه پاياني رسانده است. دولت و مردم عراق خواهان خروج نيروهاي آمريکايي از کشورشان هستند، همان هدفي که ژنرال سليماني پيش از مرگش به دنبال آن بود. با توجه به تلاشهاي داعش براي بازخيزش، خروج آمريکا از عراق و توقف جنگ با داعش ميتواند فرصت چشمگيري براي اين سازمان تروريستي و زياني هنگفت براي امنيت آمريکا باشد.
ترور ژنرال سليماني باعث شد اعتراضهاي عراق که نفوذ ايران در حکومت و سياست بغداد را هدف گرفته بود، به مخالفت با حضور پرمخاطره ايالات متحده در اين کشور تغيير جهت دهد. در واقع اين ترور فرصت مناسبي شد تا موج اعتراضات سراسري در منطقه (عراق، لبنان و حتي ايران) که با هدف تضعيف تهران به راه افتاده بود، سياستهاي منطقهاي آمريکا را هدف بگيرد. گرچه اين فرجه کوتاهمدت بود و زمان آن با سرنگوني هواپيماي مسافربري اوکراين به پايان رسيد اما سودمندي آن در اشاره به دشمني دوردست ادامه دارد و اين امکان را براي تهران فراهم کرده است که توجهات را از کاستيهاي خود منحرف کند.
تلاشهاي منطقهاي براي کاهش تنشها بين کشورهاي عربي خليج فارس و ايران نيز ضربه چشمگيري خورد. در يمن، يکي از صحنههاي اصلي جنگ نيابتي منطقه، تلاشهاي پشت پرده براي صلح که روندي آرام اما نويد بخش را طي ميکرد طي هفتههاي اخير به سکون رسيده، چرا که اشتياق ايران و عربستان براي تشويق نيابتيهايشان به پيگيري صلح کاملا از بين رفته است.
همچنين اميدها براي اين که گفت وگوهاي غيرمستقيم بين رياض و تهران تنشها را کاهش و امنيت را در منطقه افزايش دهد، ناپديد شده است. اکنون به نظر ميرسد که تهران در پي ابزارهايي براي ايجاد دوباره بازدارندگي و توانافکني در برابر پراهميتترين ترور تاريخ کشور است. با توجه به اين روند، چشمانداز اميدبخشي براي صلح در منطقه ديده نميشود.
بنابراين ميتوان گفت که مرگ [سردار] سليماني ارزان و بيهزينه نبوده است. از بيروت تا بغداد، اين ترور به قيمت تضعيف تمام تلاشهايي بوده که آمريکا در راستاي کاهش نفوذ ايران در منطقه، کاهش ريسک جنگ، پايان دادن به منازعه يمن و حمايت از حکومتهاي شايسته به عنوان پادزهري در برابر فساد و ناامني، انجام داده است.
اين در حالي است که آمريکا دستاورد چشمگيري نداشته است. گرچه ايرانيها پاسخ تهاجمي چندان شديدي به اين ترور ندادند، اما اين بدان معنا نيست که آنها ميدان نبرد را ترک کرده اند. اين که ايران اجازه داده آتش منازعه فروکش کند نشان ميدهد که آنها به روش راهبردي خود در به کارگيري عمليات نيابتي بازگشتهاند تا ردپاي مشارکت مستقيمشان در اقدامات تلافيجويانه را گم کنند. ايران با برخورداري از مزيت شکيبايي چهبسا به دنبال از سرگيري راهکارهايي است که در ماههاي پيش از ترور استفاده ميکرد. بنابراين عمر مزاياي فوري و تاکتيکي ترور ژنرال سليماني کوتاه و هزينههاي آن سنگين و بلندمدت خواهد بود.
بازار