نماد آخرین خبر

سرمقاله کیهان/ فردای انتخابات چه باید کرد؟

منبع
کيهان
بروزرسانی
سرمقاله کیهان/ فردای انتخابات چه باید کرد؟
کيهان/ « فرداي انتخابات چه بايد کرد؟ » عنوان يادداشت روز در روزنامه کيهان به قلم محمد صرفي است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد: انتخابات ديروز در حالي در آرامش و امنيت کامل برگزار شد که فارغ از ميزان مشارکت و نتيجه آن، نفس برگزاري يک انتخابات سالم، منظم و رقابتي در غرب آسيا دستاورد و موفقيتي بزرگ است. در اين منطقه بسياري از کشورها اساساً نه چيزي به نام انتخابات دارند و نه نسبت به آن احساس نياز مي‌کنند. چند سال پيش دکتر حنان الفتلاوي نماينده وقت پارلمان عراق در واکنش به اظهارات مداخله‌جويانه سفير عربستان سعودي گفته بود: «سفير کشوري به ما آموزش دموکراسي مي‌دهد که آخرين انتخابات کشورشان زماني برگزار شد که از هر قبيله‌اي يک نفر را انتخاب کردند تا پيامبر اسلام(ص) را به قتل برسانند!». برگزاري 37 انتخابات طي 41 سال از سوي جمهوري اسلامي ايران در چنين منطقه‌اي، وضعيتي نادر و براي هر ايراني مايه افتخار است. آمريکا با کشوري مثل عربستان هم‌پياله است و تاکنون حتي يک‌بار هم درباره سيستم حکومتي پادشاهي و موروثي سعودي که مردم سرسوزني در آن نقش ندارند، به رياض انتقاد نکرده است. به‌قول نوام چامسکي انديشمند آمريکايي؛ «در غرب همه از عشق‌شان به دموکراسي حرف مي‌زنند اما شما مي‌دانيد که آنها از ته قلبشان به چيزي که مي‌گويند باور ندارند. دموکراسي تهديد بزرگي براي قدرت‌هاي غربي است و دليل اين حرف هم خيلي ساده است، کافي است به افکار عمومي در جهان عرب توجه کنيم. مثلا نظرسنجي که توسط موسسه معتبر بروکينگز منتشر شده و نشان مي‌دهد در ميان ملت‌هاي عرب آنچه تهديد اصلي محسوب مي‌شود اسرائيل و آمريکا هستند.» البته اين مسئله جاي تعجب چنداني هم ندارد. چرا که حتي در خود آمريکا هم مردم در تعيين سرنوشت خود مشارکت واقعي ندارند. گابريل راکهيل نويسنده و تحليل‌گر آمريکايي درباره واقعيت و ماهيت انتخابات در اين کشور مي‌نويسد: «و اما انتخابات، در ايالات متحده به کارزارهاي تبليغاتي چندين ‌و ‌چند ميليون دلاري طولاني‌ مدتي گفته مي‌شود که در آن نخبگان حزبي و شرکتي از پيش نامزدها و موضوعات مورد بحث را بر مي‌گزينند. عموم مردم، که اکثر آنها اصلا حق رأي‌دادن يا رأي‌ندادن ندارند، مي‌توانند «انتخاب» کنند که بيشتر دوست دارند کدام يک از اعضاي نخبگان اشراف‌سالار در چهار سال آينده بر آنها حکم براند و سرکوبشان کند – بماند که بر همين انتخاب هم يک مجمع گزينندگان غيردموکراتيک نظارت دارد که در يک طرح بازنمايي نامتناسب گنجانده شده. بنا به يک بررسي تحقيقاتي مهم که به تازگي مارتين گيلنز و بنجامين پيج انجام داده‌اند، تحليل‌هاي مبتني بر متغيرهاي گوناگون نشان مي‌دهند که نخبگان اقتصادي و گروه‌هاي سازمان‌يافته‌اي که نماينده منافع تجاري‌اند، سواي منابع ديگر، اثرات قابل ملاحظه‌اي بر خط‌مشي ايالات متحده مي‌گذارند، حال آنکه شهروندان عادي و گروه‌هاي مردمي کمتر تأثيري بر آن دارند يا اصلا تأثيري ندارند. نتايج حاصل از اين پژوهش اساساً مؤيد نظرياتي است که از سلطه نخبگان بر اقتصاد مي‌گويند، نه نظرياتي که از دموکراسي انتخاباتي بر پايه حکومت اکثريت دفاع مي‌کنند.» ويليام بلوم در کتاب «مرگبارترين کالاي صادره آمريکا: دموکراسي» مي‌نويسد؛ ايالات متحده بارها در انتخابات حداقل ٣٠ کشور مداخله کرده، کوشيده بيش از ۵٠ نفر از رهبران جهان را ترور کند، در بيش از ٣٠ کشور بمب ريخته، و کوشيده جنبش‌هاي مردمي را در ٢٠ کشور سرکوب کند. بعد همين آمريکا ماه‌هاست که انرژي و توان قابل توجهي از ديپلماسي خود را مصروف آن کرده است تا انتخابات را در ايران زير سوال ببرد و درست شب انتخابات اعضاي شوراي نگهبان که بخشي از سيستم انتخاباتي در کشورمان هستند را تحريم مي‌کند! عمده تحرکات آنها را در دو حوزه اقتصادي و عمليات رواني مي‌توان دسته‌بندي کرد. در حوزه اقتصادي با اعمال تحريم‌هاي گسترده و به اعتراف خودشان بي‌سابقه در طول تاريخ، سعي کردند ملت را به زانو درآورده و از نظام و صندوق راي جدا کنند. جرم مردم ايران آن است که نمي‌خواهند سرنوشت خود را دست آمريکا بدهند و بله‌قربان‌گوي سيستم فاسد و ديکتاتور مستقر در واشنگتن باشند. در حوزه عمليات رواني نيز سنگين‌ترين بمباران تبليغاتي را با کثيف‌ترين روش‌ها به راه انداختند تا اينگونه وانمود کنند که انتخابات در ايران تشريفاتي است و حضور مردم پاي صندوق راي تاثيري ندارد و در اين راه حتي از بازي با ويروس کرونا هم نگذشتند. آنهايي هم که در داخل به بهانه‌هاي مختلف انتخابات را زير سوال برده و سعي کردند مردم را از مشارکت در اين جشن ملي دلسرد کنند، در واقع تکميل‌کننده پازل دشمن بودند و بايد در پيشگاه خداوند و ملت پاسخگو باشند. از همه اينها گذشته انتخابات با تمام فراز و فرودهاي آن برگزار شد و در دوره پسا انتخابات توجه به چند نکته ضروري است؛ 1- بايد به آسيب‌شناسي و بازخواني روند سياسي و اجتماعي انتخابات پرداخت و به فکر ارتقاي کيفي آن بود. يکي از راه‌هاي اصلي براي ارتقاي کيفيت انتخابات و نتيجه آن، ايجاد زمينه‌هاي حقوقي، سياسي و اجتماعي رقابت برنامه‌ها و ايده‌ها به‌جاي رقابت اشخاص، جريان‌ها و شعارهاست. اگر در انتخابات به‌جاي اشخاص و ليست‌ها، برنامه‌هاي روشن و قابل سنجش با يکديگر رقابت کنند، در طول دوره نمايندگي ـ و رياست جمهوري ـ بهتر مي‌توان منتخبان را مورد ارزيابي قرار داد و آنها را مورد پرسش و يا بازخواست قرار داد. يکي از ابزارهاي مهم براي زمينه‌سازي چنين هدفي، عملياتي کردن «سياست هاي کلي انتخابات» است که مهرماه سال 1395 از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي ابلاغ شد و متاسفانه تا‌کنون اجرايي نشده است. اصلاح و بازنگري در قانون انتخابات با هدف افزايش کيفيت رقابت، رفع نقايص حقوقي و بستن منافذ سوءاستفاده‌ها و تخلفات، بايد يکي از دستورات کاري مجلس يازدهم باشد. 2- جريان انقلابي در عرصه سياست‌ورزي نياز به بازنگري جدي و عاجل دارد. انتخابات مجلس يازدهم ضعف‌هاي اين جريان در عرصه سياست‌ورزي را يک‌بار ديگر به‌شکل جدي و نگران کننده‌اي در معرض ديد قرار داد. ارائه ليست واحد در دقيقه 90 هرچند مثبت بود اما رسيدن به ليست واحد، پاسخگوي ضعف‌ها در شيوه و محتواي سياست‌ورزي جريان مذکور نيست. جريان انقلابي نبايد از نقد درون‌تشکيلاتي و درون‌گفتماني هراس داشته باشد. اين جريان به‌عنوان منتقد وضع موجود، بايد براي عبور از اين وضعيت و رسيدگي به مطالبات واقعي و اصلي جامعه، پيش از هر چيز نيازمند نقد خود است. هراس از برخي تبعات ضمني نقد دروني ـ مانند سوءاستفاده سياسي جريان رقيب ـ نبايد اين جريان را دچار خودسانسوري و چشم‌پوشي از ضعف‌ها کند. 3- نکته پاياني و بسيار مهم آنکه فارغ از ترکيب سياسي و جناحي مجلس يازدهم، کشور با مسائلي فراجناحي و کلان روبروست. دشمني آمريکا با جمهوري اسلامي و ملت ايران و حتي واحدي يکپارچه و جغرافيايي به نام ايران، يکي از اين مسائل است. مجلس يازدهم بايد در برخورد با اين مسئله و مسائل مشابه متحد و يکپارچه عمل کند. در مسائل کلان و ملي جايي براي نگاه جناحي و حزبي نيست. درصد قابل توجهي از مردم نيز در عمل و به معناي مصطلح آن جناحي و حزبي نيستند و مطالبات روشني دارند. رسيدگي به مشکلات معيشتي مردم، کاهش فاصله طبقاتي، حرکت در مسير عدالت و مبارزه با فساد و تبعيض از جمله اين مطالبات است. مجلس يازدهم بايد پرچمدار حرکت در مسير تحقق اين مطالبات و هدايت ساير بخش‌هاي کشور به اين مسير و آغازگر تغيير به نفع مردم باشد.
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد