نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

"کرونا" چه چیزهایی را تغییر می‌دهد؟

منبع
فرارو
بروزرسانی
"کرونا" چه چیزهایی را تغییر می‌دهد؟
فرارو/ متن پيش رو در فرارو منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست شيوع کرونا در کشور يکي از چالش‌هاي بي‌سابقه در دهه‌هاي اخير است. تجربه‌اي تلخ که مي‌تواند جامعه و سياست ايران را به تغيير وادارد. اما کرونا در حال تغيير چه چيزي در ايران است؟ آيا پس از مواجهه با آن، مي‌توان به شيوه پيش سياست‌ورزي کرد؟ اين پرسش‌ها را در گفتگويي با آقاي دکتر نعمت‌الله فاضلي استاد انسان‌شناسي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي در ميان گذاشتيم که بهانه‌اي شد براي اين يادداشت شفاهي.
وجوه کرونا آيا کرونا تغييري در ايران ايجاد مي‌کند؟براي پاسخ به اين پرسش که پديده کرونا چه تغييراتي را ممکن است در جامعه و سياست ايران به وجود آورده و گسترش دهد، بايد اين پديده را در چند وجه تفکيک کرد و توضيح داد تا به روايتي از چگونگي پيامد‌هاي احتمالي کرونا در جامعه امروز ايران رسيد. نخست، «کروناي سخت» يا «زيست شده بيماري»، يعني تعداد مبتلايان و قربانيان است که در ايران و در کشور‌هاي ديگر گسترش يافته است. دوم، «سياست کرونايي» يا «مديريت شده»، يعني مجموعه‌اي از خط‌مشي‌ها و برنامه‌هايي است که دولت، سازمان‌هاي بهداشتي، نظام سلامت و نهاد‌هاي مدني در اين زمينه اتخاذ مي‌کنند. سوم، «کروناي نرم» يا «کروناي بازنمايي شده» است که در فضاي رسانه‌اي و شبکه‌هاي اجتماعي در قالب متن‌هاي گوناگون روايت مي‌شود. نهايتا «کروناي جهاني شده». درگيري با کرونا محدود به ايران نيست، بلکه کرونا به مثابه «نشانه جهاني» در خانه‌ها، بدن‌ها و ذهن و زبان ما نفوذ کرده است. کرونا اکنون به زبان جهاني تبديل شده است و همه جوامع کمابيش در حال انديشيدن و سخن گفتن با زبان کرونا درباره جهان، روابط بين الملل و موضوعات انساني و جهاني شده‌اند. براي درک تغييرات اجتماعي پايدار در موقعيت کرونايي جامعه، بايد اين چهار مقوله را از يکديگر متمايز کرد و همچنين بين «تغييرات زودگذر» و «تغييرات پايدار» نيز تفکيک قايل شد. اين‌که کدام‌يک از تغييرات ايجاد شده، پايدار و کدام زودگذر است در حال حاضر به لحاظ تجربي زود است که قضاوت شود و بايد زمان بگذرد، اما به لحاظ نظري قابل بحث است. همه اين‌ها با هم پيوند‌هايي دارند. اما هر کدام به شيوه متفاوتي بر جامعه تأثير مي‌گذارند. «کروناي زيست‌شده» به طور اجتناب‌ناپذيري، بدن‌هاي ما را درگير تأمل و بازانديشي انتقادي گسترده‌اي در حوزه فهم ما از مقوله انسان و بدن آدمي و مقولات بيماري و سلامتي در جامعه امروزي خواهد کرد. اين کروناي زيست‌شده بر روي رفتار‌هاي مردم نسبت به بدن خودشان در حوزه‌هايي مثل تغذيه، سلامتي و به طور کلي رفتار با بدن و مديريت آن تأثير خواهد گذاشت. «کروناي مديريت شده» عملکرد نظام سلامت، تشکيلات و سياست‌هاي ما در زمينه مبارزه با کرونا ويروس است و متأثر از کرونا براي اولين بار در دهه‌هاي اخير و در دوران معاصر يعني از زمان شکل‌گيري دولت مدرن در عصر رضاشاه تاکنون ناگزير به بازانديشي انتقادي خود خواهد شد؛ چرا که اين سياست‌ها تحت فشار‌هاي جهاني، رسانه‌اي و اجتماعي بايد به بازانديشي تشکيلات و عملکرد خود بپردازند. «کروناي نرم» و بازنما شده نيز لاجرم پيامد‌ها و تغييرات وسيعي در حوزه‌هاي مختلف هنر و علوم انساني و اجتماعي يا فرهنگ به جاي خواهد گذاشت.
کروناي زيست شده ويژگي مهم کروناي زيست‌شده اين است که تمام بدن‌هاي مردم ايران درگير اين تجربه زيسته هستند؛ چه مبتلايان، چه آن‌هايي که بيمار نشدند؛ چه اهالي شهر‌هاي درگير بيماري و چه غير از آنها، همه بدن خود را در معرض ويروس احساس مي‌کنند. اين همگاني شدن کرونا و اثرگذاري آن بر بدن‌ها به شيوه توده‌وار ويژگي خاص اين پديده است. ما در دهه‌هاي اخير با بحران‌هاي بزرگي مثل زلزله، سيل، جنگ، حمله ملخ‌ها و بحران‌هاي آلودگي محيط‌زيست مواجه بوده‌ايم، اما هيچ يک از اين بلايا و فجايع شبيه کرونا نبودند. تمام آن‌ها تنها مناطق معيني از جامعه ايران را تحت تأثير خود قرار دادند. براي مثال جنگ تنها جسم مردم مناطق مرزي ايران با عراق را به طور مستقيم تحت تأثير خود قرار داد. در ساير نقاط، اما به صورت پراکنده فقط جسم کساني که به جنگ رفتند تحت تأثير بود. درآلودگي محيط‌زيست نيز اگر چه در بلندمدت بيماري‌هايي بر شهروندان تحميل مي‌شود، اما شهروندان به صورت مستقيم و فوري تهديد جاني را احساس نمي‌کردند. اما کرونا چند ويژگي دارد. اولاً بر همه بدن‌ها تأثيرگذار است و ثانيا تأثير آن مستقيم، فوري و عريان است. ديگر اين اين ويروس ابعاد کاملا ملي و سراسري دارد. نهايتا اين که هنوز براي پيشگيري و درمان راه حلي پيدا نشده است. همين ويژگي‌ها آن را به «تروماي فرهنگي» بدل مي‌کند و ما را به بازانديشي و تأمل جدي درباره وجود خودمان در جامعه و زندگي وا مي‌دارد. از منظر انسان شناختي، هر جايي که بدن جامعه در معرض تهديد جمعي و همگاني قرار گيرد، تمام وجوه فرهنگ يعني زبان، اعتقادات ديني، ايدئولوژي، نظام‌هاي نشانه‌اي و همه ارزش‌هاي جمعي ناگزير به بازانديشي خواهند شد.
سياست کرونايي کرونا به طور طبيعي دولت را به درگيري همه‌جانبه براي مبارزه واداشته است؛ و درگيري همه‌جانبه سياست با کرونا به معناي درگيري همه جانبه سياست با بدن‌هاي شهروندان است. برخلاف اين‌که معمولا دستورکار‌هاي سياست به طور مستقيم با بدن‌هاي شهروندان برخورد ندارد. اما اين سياست‌ها مي‌تواند در درازمدت و با فاصله با بدن ما پيوند بخورند، اما اينکه بي‌واسطه، عريان و فوري جسم درگير آن شود در فضا‌هايي مانند شکل‌گيري بيماري واگيردار فراگير امکان‌پذير است. دهه‌هاي طولاني از تجربه طاعون، وبا و شيوع بيماري‌هايي به اين گستردگي مي‌گذرد. در حال حاضر، سياست نه فقط در حوزه سلامت بلکه در تمام حوزه‌هاي سياستگزاري‌هاي عمومي مورد نقد، بازانديشي و گفتگو توسط شهروندان قرار گرفته است. در فضاي کرونايي شده، گفتگو‌هاي جمعي حول بدن و سياست از اهميت بالاي برخوردار است. تا به حال، گفتگو‌ها درباره سياست به پيوند‌هاي تاريخ، مذهب، امنيت و مقولات اينچنين از سياست و حکمراني مربوط بود. اگر چه هميشه بهداشت و درمان و سلامت موضوع گفتگو‌ها با حکومت حداقل در دوره معاصر بود، اما اين گفتگو‌ها اغلب همه شهروندان را درگير نمي‌کرد و فقط شامل فعالان سياسي و اجتماعي مي‌شد که به نمايندگي جامعه با حکومت وارد گفتگو يا چانه‌زني مي‌شدند. اما در فضاي کرونايي کنوني تمام شهروندان درگير گفتگوي جدي با سامان سياسي شده‌اند. احساس خطر درباره سلامتي و جان‌شان، آن‌ها را ناگزير از توجه و بحث درباره شيوه‌هاي حکمراني، سياست و خط‌مشي‌ها در زمينه‌هاي مختلف از تغذيه، امنيت سلامت و بهداشت تا اقتصاد و روابط بين‌الملل کرده است. وقتي حکومت، مدارس، دانشگاه‌ها و اجتماعات را تعطيل يا با محدوديت‌هايي همراه کرده است در عمل همه شهروندان به نوعي خود را درگير حکمراني مي‌بينند. به هر حال هميشه جمعيت محدودي بين ۱۵ تا ۲۰ درصد براي مشارکت در بحث سياسي و درگيري با حکمراني آمادگي دارند، اما در موقعيت‌هاي اضطراري، چون موقعيت کرونايي، همه به ميزان متفاوتي با پرسش‌هايي درباره کيفيت حکمراني، عملکرد کارگزاران و سياست‌ها مواجه شده اند. اين وضعيت جديد که باعث احياي گفتگوي سياسي ميان شهروندان عادي شده است در صورت تداوم موقعيت کرونايي، شيوه يا نوع پيوند حکمرانان را با شهروندان را به طور عميقي تحت تأثير قرار خواهد داد. همين گفتگو‌ها نيز ضرورت بازانديشي در حکمراني و مشارکت اجتماعي شهروندان در شکل دادن به سامان سياسي اجتماعي را بيش از گذشته مطرح مي‌کند. همچنين، توجه به نهاد‌هاي مدرن و سازمان‌هاي مردم نهاد که به ويژه در دو دهه اخير با آن‌ها مواجهه سرکوبگرانه‌اي شده است حکمرانان را به تجديدنظر در سياست‌هاي گذشته خود وادارد. چون در صورت تداوم موقعيت کرونايي، در آينده نزديک، بحران ناشي از خلأ نهاد‌هاي مدني در حوزه مديريت جامعه و بحران آشکار خواهد شد و دولت بدون نهاد‌هاي مدني فعال و مشارکت اجتماعي اصيل و مؤثر شهروندان قادر به مديريت اين وضع نخواهد بود. بنابراين، يکي از تغييرات اجتماعي اين است که سياست کرونايي ما را ناگزير از بازکردن ميدان به شيوه نهادي براي توسعه نهاد‌هاي مدني خواهد کرد تا شهروندان بتوانند در مديريت بحران و ايجاد سامان جمعي مشارکت فعال و مؤثر پيدا کنند. همچنين سياست کرونايي پيشفرض‌هاي بنيادين سياست سلامت ما از جمله پيشي گرفتن درمان بر پيشگيري و بهداشت را به چالش مي‌کشد. بحران کرونايي نشان خواهد داد که مديريت سلامت، بيش از درمان نيازمند «سياست‌هاي بهداشتي» توانمندي است؛ سياست‌هاي بهداشتي که مردم با دادن آگاهي و آموزش، قابليت‌هاي ضروري براي پيشگيري از بيماري را به دست آورند. در حالي‌که سياست‌هاي نادرست کنوني گفتمان سلامت در ايران حول منافع لجام گسيخته پزشکان است و سيطره پزشک‌محوري موجب به حاشيه رفتن سياست بهداشتي کارآمد شده است. موقعيت کرونايي بيش از هر عامل ديگري جايگاه بهداشت را براي نظام سلامت به حکمرانان نشان مي‌دهد. تداوم وضعيت کنوني، سرمايه‌گذاري در حوزه بهداشت و توجه جدي به توسعه بهداشت را بيش از گذشته خواهد کرد. علاوه بر اين سياست کرونايي به احتمال زياد توجه جامعه را به مقوله بدن، زندگي و اهميت آن بيشتر خواهد کرد. در موقعيت کرونايي ما بيش از هر زماني متوجه معنا و اهميت چيزي به نام «زندگي» خواهيم شد. انسان‌ها هنگام آلودگي هوا و تنگي نفس به ضرورت اکسيژن و هوا پي مي‌برند. «زندگي» هم زماني براي شهروندان معنا پيدا مي‌کند که مرگ به صورت فراگيري چهره سياه خود را همچون ابر تيره بر آسمان شهر آشکار کند. پس از انقلاب، به دليل جنگ و سياست‌هاي مذهبي و فرهنگي حاکم، مرگ از قداست چشمگيري برخوردار شد. موقعيت کرونايي کنوني اگر تداوم يابد شوکي براي دريافتن اهميت «زندگي» خواهد بود. از اين حيث شايد سياست‌هاي فرهنگي دهه‌هاي اخير براي تعريف مرگ و طبيعي‌سازي آن و کشاندن مجموعه وسيعي از آيين‌هاي آن مانند سوگواري‌ها و مجالس گوناگون ختم و اشکال فرهنگي به حوزه عمومي، در صورت تدام فضاي کرونايي، با بازانديشي انتقادي جدي مواجه خواهد شد. اگر ميزان مرگ و مير کرونا زياد شود، شهروندان ديگر پذيراي سياست‌هاي مرگ نخواهند بود. پس حکومت ناگزير خواهد بايد به بازانديشي در آيين‌هاي مرگ و سياست‌هاي فرهنگي آن بپردازد.
کروناي نرم در وجه سوم کرونا، شبکه‌هاي اجتماعي، رسانه‌ها و مطبوعات به طور يکپارچه در خدمت بازنمايي کرونا هستند. در اين فضا ميليون‌ها متن تصويري و مکتوب درباره کرونا و ابعاد گوناگونش خلق مي‌شود. در اين فضا، «مخيله اجتماعي» شهروندان با ابعاد تازه‌اي از تاريخ، فرهنگ و سياست و بدن آشنا مي‌شود. اکنون نه تنها پزشکان و محققان علوم بهداشتي، بلکه مورخان، جامعه شناسان، هنرمندان و تمام شهروندان آگاه جامعه، به روايت کردن و مستند سازي تجربه زيسته و سياست‌هاي کرونايي مشغول هستند. در اين فضا چند تحول بزرگ ديده مي‌شود. اول، مستندکردن تجربه زيسته امروز ايرانيان است. درحالي‌که از مصيبت‌هاي بزرگ در طول تاريخ به جز چند کتاب تاريخي و اسناد پراکنده يا ويرانه‌هايي باقي نمانده است و روايت تجربه زيسته مردم عادي از اين مصيبت‌ها در دست نيست، اما امروز تمام شهروندان در حال ثبت و ضبط تجربه زيسته خود در شبکه‌هاي اجتماعي هستند تا آيندگان به تجربه کرونايي موجود دسترسي و توان رصد داشته باشند. همچنين در اين فضا شاهد گفتگو‌هاي وسيعي درباره تاريخ، فرهنگ، مذهب، زبان، قوميت و رفتار‌ها و عملکرد‌هاي دولت و شهروندان هستيم. اين گفتگو‌ها ما را به شناخت جديد از موقعيت تاريخي، چگونگي زندگي و تجربه‌ها مي‌رساند. اين «آگاهي بازانديشانه جديد» در حال شکل‌گيري مي‌تواند در بلندمدت طرحواره‌هاي ذهني و الگو‌هاي شناختي شهروندان را دستخوش تغييرات جدي کند. امروزه معناي سلامتي، بدن و مفاهيم پزشکي ميکروب، ويروس و باکتري، اسامي پزشکي براي دارو‌ها در حال گسترش و همگاني شدن است. از طرف ديگر آگاهي‌هاي شهروندان درباره وضعيت جوامع ديگر و مقايسه‌اي که بين عملکرد جامعه ايران با چين، کره و ديگر کشور‌هاي اروپايي و آمريکايي در مواجهه با کرونا صورت مي‌گيرد شکلي از «آگاهي سنجش‌گرانه» و تطبيقي جديدي را به صورت همگاني ايجاد مي‌کند. اين آگاهي، بينش نقادانه درباره مفهوم خود و ديگري يا تصوير ما از خود، دولت، سياست، فرهنگ، مذهب را تحت تأثير خود قرار مي‌دهد و همه شهروندان را با ويژگي‌هاي متفاوت در برمي‌گيرد. ادامه وضعيت کرونايي، مي‌تواند شکل‌هاي تازه‌اي از آگاهي را نيز ايجاد کند و زمينه‌اي براي تغييرات فرهنگي باشد. نوع ديگري از آگاهي انتقادي نيز با نقد برخي باور‌هاي مذهبي در زمينه مرگ، زندگي، سلامت و مفاهيم مرتبط با بدن در شبکه‌هاي اجتماعي نمايان است. شروع و گسترش کرونا از شهر قم اين پرسش جدي را در ذهن جمعي در فضاي بازنمايي ايجاد کرده است که شهر مذهبي قم که براي مردم دارالشفا بود چگونه از بيماري کرونا در امان نماند. از طرف ديگر مدعيان طب اسلامي که بر نقش آن در پيشگيري از بيماري و درمان تأکيد داشتند در محک آزمون ويروس کرونا قرار گرفته اند. آن‌ها در قم و مشهد با اين واقعيت مواجه مي‌شوند که آيا با نگاه ديني مي‌توان بهداشت و سلامت را تضمين کرد يا خير. همچنين، ابتلاي روحانيون به کرونا و مرگ تعدادي از آن‌ها و درگيري‎‌هاي ايجاد شده درباره محدوديت اجتماعات مذهبي در زيارتگاه‌ها، نمازجمعه و آيين‌هاي ديگر اين پرسش را به وجود مي‌آورد که نحوه مواجهه دين با سلامت در جامعه مدرن و پسامدرن چگونه بايد باشد. پرسش‌هاي جدي نيز درباره نحوه نفوذ باور‌هاي ديني در شيوه «حکمراني سلامت» در ميان مردم به وجود آمده است. مردم در فضاي مجازي به مقايسه موقعيت امروز جامعه با قرن‌هاي گذشته و نحوه مواجهه روحانيون با طاعون و وبا در ايران مي‌پردازند. انبوهي از متن‌هاي گزيده کتاب‌هاي تاريخي در شبکه‌هاي اجتماعي در حال چرخيدن است تا بگويند برخي از روحانيون و باورمندان مذهبي همچنان بر اساس آموزه‌هاي قرون گذشته درصدد مواجهه با کرونا هستند. در مجموع ابعاد وسيعي از حيات اقتصادي و سياسي ما به کمک نشانه‌اي به نام کرونا در حال گفتگوست و چانه‌زني سياسي و اجتماعي ميان حکمرانان با افکار عمومي شکل گرفته است. در اين شرايط که کرونا به عنوان «نشانه جهاني» در فضاي رسانه‌اي از اهميت مضاعفي برخورردار شده است، شهروندان نيز در حال ارائه استدلال‌هايي براي ايجاد تغييرات در گفتمان رسمي، سياست‌هاي فرهنگي و سياستگزار‌هاي آن هستند.
کروناي جهاني‌شده کرونا در جهان، زبان مشترکي ميان ملت‌ها به وجود آورده است. اين زبان مشترک، شکلي از همدلي و يکپارچگي را شکل مي‌دهد که کرونا را دشمن مشترک بشريت مي‌داند. از اين منظر، طبقه‌بندي‌هاي سياسي غيريت‌سازي، چون شرق و غرب که جمهوري اسلامي برآن تکيه دارد با چالش‌هاي جدي مواجه مي‌شود. در اين فضا، کرونا به عنوان ويروس از مفهومي خنثي، غيرايدئولوژيک و بي‌طرفانه برخوردار است، اما اين ويروس به شيوه‌اي پيچيده، شيوه‌هاي جديدي از رمزگذاري و رمزگشايي سياست‌هاي بين‌المللي و روابط جهاني در حوزه‌هاي گوناگون را موجب مي‌شود. کروناي جهاني شده و گفتگو‌هاي گسترده در شبکه‌هاي اجتماعي که اين مفهوم را توليد، ترويج و توسعه مي‌دهند مي‌تواند ايرانِ در معرض تحريم و انزواي بين‌المللي را به شيوه نامتعارفي در مقابل جهان قرار دهد و افکار عمومي جهاني را متوجه زندگي روزمره و سلامت شهروندان ايراني کند. همچنين گسترش کروناويروس از ايران به کشور‌هاي ديگر بر وخامت موقعيت جهاني شده کروناي ايران مي‌افزايد. از اين‌رو، احتمال تغييرات همه جانبه‌اي در فضاي محلي و منطقه‌اي مي‌رود.
تغييرات رفتاري مشاهدات نشان از تغييرات رفتاري شهروندان دارد. شهروندان ايراني براي نخستين بار با الگو‌هاي جديد رفتاري بي‌سابقه در تاريخ ايران مواجه مي‌شوند. آنان ناگزير از دست ندادن و حفظ فاصله با يکديگر شدند. درواقع لحظه مواجهه به يک مکث اجتماعي، توقف و تأمل بدل شده است. گويي عادت‌هاي کهن ما از ضمير ناخودآگاه به صحنه آگاهي و خودآگاهي ما در حال انتقال هستند و انسان ايراني با صدا، فاصله و شيوه خاصي از تماس مواجهه شده و گفتگوي خود را شکل داده است. از طرف ديگر بسياري از عادت‌هاي شهروندان در کلانشهر‌ها همچون استفاده از غذاي بيرون نيز با توقف و مکث مواجه شده است. گزارش‌ها نشان از کاهش ۵۰ درصدي ميزان استفاده از غذا‌هاي رستوراني دارد که احتمال کاهش بيشتر آن در روز‌هاي آينده نيز وجود دارد. در صورت تداوم اين امر، آشپزخانه‌ها در خانه‌ها باز رونق مي‌گيرند و سفره ايراني و دور هم غذا خوردن به ويژه در کلانشهر‌ها احيا مي‌شود. اين امر امکان بازانديشي درباره شيوه زندگي را ايجاد مي‌کند. اين‌که مي‌توان به اين شيوه يعني وابستگي کمتر به غذاي بيرون زندگي را ادامه داد. در صورت انتخاب سفره خانگي، پيامد‌هاي گسترده‌اي در اقتصاد و زندگي شهري خواهد داشت. همچنين داده‌ها حکايت از کاهش ميزان تصادفات دارد. چون سطح تردد مردم در شهر کم شده است. در اينجا نيز در نحوه استفاده از اتومبيل با مکث و وقفه جديد مواجه هستيم. اين‌که استفاده از اتومبيل در چه زماني ضروري است و در چه زمان‌هايي غيرضروري است. تداوم وضعيت کرونايي مي‌تواند زندگي مصرفي و اتومبيلي شده ايرانيان را که در سه دهه اخير همگاني شده است دچار بازانديشي درباره اتومبيل و جايگاه آن در زندگي کند. علاوه بر اينها، احتمال دارد انواع روش‌هاي مصرفي کردن بدن مانند رواج انواع جراحي‌هاي پلاستيک که معطوف به برساخت کردن بدن کلانشهري و زيبايي‌شناسانه است در فضاي کرونايي با مکث و تعليق مواجه شود. در اين فضا ممکن است بيش از چاقي و لاغري، زشتي و زيبايي، مبناي مواجهه با بدن بقا، سلامت و شيوه ارتباط با ديگري، مجاورت بدن‌ها و استفاده از لباس‌ها و بهداشت بدن اهميت پيدا کنند. در مجموع موقعيت کرونايي موقعيت تعليق، تأمل، مکث و توقف در بسياري از کنش‌ها و عادت‌ها در زندگي روزمره است. اما تداوم و عدم تداوم اين موقعيت تعيين مي‌کند کدام‌يک از اين تغييرات گذرا و کدام‌يک پايدار خواهد بود. اميدوارم شهروندان ما از اين موقعيت نهايت استفاده را ببرند و ضمن مبارزه با کرونا، از مبارزه‌هاي فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و سياسي براي از ميان بردن ويروس‌هاي ضداخلاقي، ضداجتماعي و فرهنگي غافل نشوند.
#باهم_شکستش_مي‌دهيم ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد