شرق/ متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
اين يادداشت ترجمه مقالهاي از پروفسور دِوي سِريدار، رئيس بهداشت همگاني جهاني در دانشگاه ادينبورگ، است که در فارينپاليسي منتشر شده. وي در اين يادداشت به اين مسئله مهم پرداخته که چگونه کرهجنوبي با انجام تستهاي گسترده توانست بحران کرونا را مديريت و کنترل کند. در اين يادداشت ميخوانيم که چرا از نظر او، انجام تستهاي گسترده کليد موفقيت در کنترل بيماري کوويد19 محسوب ميشود.
کشورهايي همچون کرهجنوبي که هر روز هزاران نفر را مورد آزمايش قرار دادند، شيوع بيماري را کاهش دادهاند. قبل از اينکه بسيار دير شود، ساير کشورها هم بايد الگوي سئول را در پيش بگيرند.
وقتي در نيمه دسامبر 2019 بيماري با علائم تنفسي شديد به بيمارستاني در چين مراجعه کرد، درباره دليل بروز اين علائم، هيچ قطعيتي وجود نداشت. عوامل بيماريزاي شناختهشده بهسرعت از فهرست عوامل احتمالي حذف شدند؛ بيماري، سارس، مرس يا آنفلوانزا نبود. کروناويروس جديد بهسرعت شناسايي شد. هنگامي که پزشکان تلاش کردند زنگ هشدار را براي جامعه به صدا درآورند، از سوي پليس تهديد شدند؛ مقامات بهداشتي در ابتداي ماجرا اعلام کردند که هيچ مدرک روشني مبني بر انتقال اين بيماري از انسان به انسان ندارند.
زماني که چين در نهايت سازمان بهداشت جهاني را از طريق دفتر اين سازمان در چين، در تاريخ 31 دسامبر 2019، از شيوع بيماري آگاه کرد، روشن بود که دولت در خفا اين نگراني را دارد که اين بيماري بهراحتي مهار و مديريت نشود.
تا 23 ژانويه، چين 571 مورد ابتلا و 17 مورد مرگومير را ثبت کرده بود. متخصصان بيماريهاي عفوني که مدلهايي پيشبينانه از همهگيري بيماري طراحي کرده بودند، فورا هشدار بيماري کروناويروس جديد را که به نام کوويد19 شناخته شده است، به صدا درآوردند و اين نکته را خاطرنشان کردند که چين ممکن است در هر روز، صد هزار مورد ابتلاي جديد را تجربه کند و صدها ميليون نفر به اين بيماري مبتلا شوند. فرداي آن روز، دولت مرکزي چين در ووهان و شهرهايي از استان هوبي، قرنطينه کاملي را اعلام و اعمال کرد که 56 ميليون نفر را تحت محدوديتهاي شديد و سختگيرانه قرار داد.
اما پيش از اعمال چنين اقداماتي، ويروس راه خود را به هنگکنگ و کشورهاي ديگري مثل کرهجنوبي، سنگاپور و فراتر از اينها باز کرده بود. کرهجنوبي در 28 فوريه بيش از 200 مورد تأييدشده ابتلا به کوويد19 را گزارش داد. سپس در اوايل مارس، اتفاق غيرمنتظرهاي افتاد؛ نمودار رشدنمايي موارد ابتلا در اين کشورها، شروع به مسطحشدن کرد. چين، با پايينآمدن شمار روزانه مبتلايان جديد، تعداد موارد ابتلاي تأييدشده خود را در کمتر از 90 هزار مورد مديريت کرده است.
ايتاليا که اولين موارد کوويد19 خود را در 30 ژانويه ثبت کرده، نسبت به چين، تعداد بيشتري از شهروندان خود را بر اثر اين بيماري از دست داده است.
واکنش سختگيرانه چين براي بقيه کشورها زمان خريد؛ اما همه رهبران جوامع از اين فرصت سود کافي نبردند. سران دولتها در سراسر دنيا، قبل از اينکه شيوع بيماري به سرزمين آنها برسد، هريک به روش خود تصميم گرفتند براي اين شيوع بيماري برنامهريزي کنند يا آن را ناديده بگيرند. بعضي از آنها مانند دونالد ترامپ، رئيسجمهوري آمريکا، خطرات را در تلويزيون ملي دستکم گرفت و ناچيز جلوه داد؛ درحاليکه برخي ديگر ماند رئيسجمهور کرهجنوبي، مون جو اين، بهسرعت و مصمم وارد عمل شد.
در واقع کرهجنوبي مثل يک نمونه و سرمشق ظاهر شد. پس از يکي از بزرگترين شيوعهاي اوليه در خارج از چين، کرهجنوبي توانست اوضاع را به نحوي مديريت کند که بدون اعمال اقدامات قرنطينه سختگيرانه در سطح ملي، به کاهش نسبي شمار مبتلايان جديد دست يابد. مقايسه وضعيت ايتاليا با کره نشان ميدهد که تفاوتها چقدر ميتواند دراماتيک باشد. در اول مارس، ايتاليا تنها هزارو 701 مورد ابتلا و 41 مورد مرگ داشت؛ در آن زمان کره سههزارو 763 مورد مبتلا و 21 مرگ را گزارش کرده بود. سه هفته بعد، در 22 مارس، شمار مبتلايان در ايتاليا بهطور انفجاري به 59هزارو 138 مورد رسيد و پنجهزارو 467 مورد مرگ ثبت شد؛ حال اينکه در کرهجنوبي شمار مبتلايان تنها دو برابر شده و به هشتهزارو 897 نفر و تعداد جانباختگان نيز به 104 نفر رسيده بود.
کليد موفقيت کرهجنوبي در واقع انجام آزمايشهاي تشخيصي گسترده، زودهنگام و سريع، ردگيري دقيق تماسهاي افراد مبتلا و قرنطينه اجباري افرادي بود که در معرض تماس با ويروس قرار گرفته بودند.
کشوري با 51 ميليون نفر جمعيت، تنها در يک روز از 20 هزار نفر آزمايش ميگرفت و در سطح کشور حدود 600 مرکز آزمايشگاهي راهاندازي کرد. دولت کرهجنوبي، در همين حال اپليکيشهايي را ارتقا داد که نهتنها افرادي را که بهطور قطعي مبتلا شناخته ميشدند، رديابي ميکرد، بلکه به افرادي که ممکن است با موارد مبتلاي قطعي مواجه شده باشند، اطلاعرساني ميکرد.
هنوز در آمريکا و انگلستان، در جامعه و در درون دولت، منازعهاي جدي بر سر اين وجود دارد که آيا انجام تستهاي گسترده، بهويژه از افرادي که علائم خفيف بيماري را دارند، مفيد است يا خير. در 20 مارس، نرخ انجام آزمايش در کرهجنوبي ششهزارو 148 در يک ميليون نفر بود؛ درحاليکه اين نرخ در انگلستان تنها 960 نفر در هر يک ميليون و در آمريکا فقط 314 نفر بود. پرسش مسئولان در اين کشورها اين بود که چرا منابع و زمان را در راه تلاش براي شناسايي بيماران صرف کنيم؟ دولت بريتانيا حتي اين استراتژي را در پيش گرفت که انجام تست از افراد واجد علائم خفيف، کساني که به بيمارستانها مراجعه ميکردند ولي ابتلاي آنها تأييد نميشد و حتي کارکنان نظام سلامت را متوقف کند. اين تصميمي خطرناک و کوتهبينانه بود؛ همانطور که نخستوزير، بوريس جانسون، ظرف يک هفته بهطور کامل تغيير عقيده داد و متعهد شد روزانه 25 هزار تست در کشور انجام شود.
پنج دليل کليدي براي اهميت و تأثيرگذاري انجام آزمايش گسترده وجود دارد:
1- به نظر ميرسد مردم اگر به صورت تأييدشده بدانند که ناقل ويروس هستند، بيشتر و بهتر در ايزولهکردن خود عمل ميکنند. دولتها به افراد توصيه کردهاند که براي پرهيز از سرايت ويروس به ساير افراد خانواده، خود را هفت تا 14 روز ايزوله کنند. تعداد روز در کشورهاي مختلف متفاوت است، بااينحال، عمل به اين توصيه بهويژه براي کساني که ناگزير از حضور روزانه در محل کار هستند و درآمد روزانه آنها منوط به اين حضور است و همينطور براي کساني که نميدانند بيماري آنها کوويد19 است يا به يکي ديگر از ويروسهاي فصلي شايع در زمستان و اوايل بهار مبتلا شدهاند، غيرواقعبينانه به نظر ميرسد؛ همانطور که درباره اچآيوي اطلاع افراد از وضعيت ابتلا، اين اطمينان را ميدهد که مردم عواقب رفتارهايشان را ميدانند و براي جلوگيري از گسترش بعدي بيماري مسئولانه رفتار ميکنند.
2- دوم اينکه براي شکستن چرخه انتقال، لازم است مقامات مسئول بدانند که ويروس در چه نقاطي وجود دارد و چه کساني در معرض تماس با آن بودهاند. با توجه به اينکه بعضي مطالعات تخمين ميزنند انتقال پيش از بروز علائم بيماري، 50 درصد موارد ابتلا را تشکيل ميدهد، انجام تستهاي وسيع براي اطمينان از اينکه انتقالدهندههاي کرونا نادانسته آن را به ديگران انتقال نميدهند، ضروري است. به علاوه بايد به افرادي که با فرد ناقل ويروس در تماس نزديک بودهاند، اطلاع داده شود تا خود را قرنطينه و ايزوله کنند. منظور از اين افراد، همکاران، افراد ساکن در يک مجتمع مسکوني، افرادي که با فرد ناقل در يک کافه، رستوران، قطار يا هواپيما بودهاند، است. اين يک تکنيک سلامت عمومي کلاسيک و يکي از معدود روشهايي است که ميتواند تصوير قابل اعتمادي از افرادي که ممکن است در معرض ويروس بوده و ناقل آن باشند، به دست دهد.
3- سوم اينکه از آنجا که مقامات محلي تلاش ميکنند به بيمارستانها ميزان متناسبي تجهيزات حفاظتي فردي براي پرسنل، تجهيزات مناسب مانند ونتيلاتور، اکسيژن، تخت و حتي نيروي انساني تخصيص دهند، لازم است بتوانند پيشبيني کنند در روزهاي پيشرو چه تعداد بيمار به بخش مراقبتهاي ويژه منتقل خواهند شد. با انجام تست از مبتلايان کوويد19 در مراحل ابتدايي و داشتن آمار دقيق از درصد افرادي که به مراقبتهاي بعدي در بيمارستان نياز پيدا ميکنند، مقامات مسئول ميتوانند اين تصميمات را بر پايه اطلاعاتي دقيقتر و کاملتر اتخاذ کنند و منابع موجود بهطور مناسب تخصيص يابند.
4- چهارم اينکه همانطور که تجربه چين و کرهجنوبي نشان ميدهد، قسمتهاي مشخصي از کشور با تعداد بالايي مبتلا، به شکل نقاط خطر درميآيند. اتفاقي که هماکنون در لندن با شمار افرادي که به بيمارستانها ميآيند و بهطور جدي درگير بيماري کوويد19 هستند، در حال بروز است؛ اما با انجام تستهاي تشخيصي گسترده، بهجاي پيمايش وضعيت با توسل به تعداد افرادي که درحالحاضر نيازمند بستري در بيمارستان هستند -که در واقع نمايانگر وضعيت انتقال و جابهجايي جمعيت در گذشته است- مقامات مسئول بهداشت عمومي ميتوانند تشخيص دهند اکنون چه نقاط پرخطري در حال سربرآوردن هستند و درون اين نقاط پرخطر، نقش رويدادهايي که منجر به انتقال فراگير (انتقال بيماري به تعداد زيادي از افراد در يک مکان) ميشوند، مانند غذاخوردن در رستوران يا مراسم مذهبي در کليسا، چيست.
5- سازمان بهداشت جهاني بهمنظور بررسي سير تحول شيوع بيماري، از تعداد موارد قطعي ابتلا در هر کشور گزارشهاي روزانه ارائه ميدهد؛ اما دقت اين اعداد بستگي به تعداد تستهايي دارد که در هر کشور انجام ميشود. بدون انجام تستهاي گسترده که شامل آنهايي که علائم خفيفي از بيماري دارند، يا مطلقا فاقد علامت هستند هم بشود، برآوردي از ابعاد مشکل ممکن نيست. اينکه يک کشور بداند 50، 500 يا 50 هزار مورد ابتلا دارد، تفاوت زيادي ايجاد ميکند. بدون آمار دقيق دولتها، پزشکان و نظام سلامت در حال مبارزه با آتشي هستند که نميدانند شعله آن چقدر بزرگ است يا خاکستر زير آتش چه زماني مشتعل خواهد شد.
هر شيوعي با يک تست تشخيصي آغاز ميشود و با يک تست تشخيصي خاتمه مييابد؛ دبيرکل سازمان بهداشت جهاني نيز اين را به صورت آشکار اعلام کرد که ستونفقرات و اصليترين واکنش نظام درمان هر کشور به اين شيوع، انجام تست، ايزولهکردن بيماران و رديابي تماس افراد مبتلاست. کرهجنوبي نشان ميدهد که اين مدل چگونه نهايتا در کاهش گسترش بيماري، فشار بر نظام درمان و کاهش نرخ مرگومير به يکي از کمترين نرخها در جهان مؤثر بوده است.
دولتها ازجمله دولتهاي آمريکا و انگلستان، بهجاي اينکه گمان کنند بهتر از بقيه شرايط را ميشناسند، بايد به تجربه ديگر کشورها گوش دهند، از آنها بياموزند و بپذيرند که در اين ماجرا کشورهاي آسياي شرقي پيشتاز و راهبرند.
ترجمه محمد حداد و نيما فاتح
بازار