دنياي اقتصاد/ متن پيش رو در دنياي اقتصاد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
آني لوري- آتلانتيک/ براي تيم تبليغاتي ترامپ بسياري از اعداد اهميت بسيار بالايي دارند: تعداد افرادي که به ويروس کرونا مبتلا شدهاند، تعداد کساني که به اين دليل جان خود را از دست ميدهند، تعداد ماههاي باقيمانده تا آغاز بهبود شرايط اقتصادي، تعداد آمريکاييهايي که بيمه درمانيشان را از دست ميدهند و تعداد کساني که پس از بيکار شدن خانه خود را از دست خواهند داد. اما از نظر سياستمداران، يک عدد اهميت بسيار بالاتري دارد و آن عدد ۳/ ۱۸ درصد است، يعني ميزان کوچک شدن اقتصاد آمريکا در سه ماه دوم سال جاري ميلادي. مارک زندي، اقتصاددان ارشد موسسه رتبهسنجي موديز معتقد است در سه ماه کنوني اقتصاد آمريکا در مقياس سالانه اين ميزان کوچک ميشود. اين رقم نشان ميدهد تعطيل شدن کسب و کارها در آمريکا چه ميزان از توليد کالا و خدمات در اين کشور کاسته است.
نکته بسيار مهم اين است که رقم ياد شده يک معيار قدرتمند پيشبيني احتمال پيروزي يک رئيسجمهوري در انتخابات است. هر يک درصد که به توليد ناخالص داخلي اضافه ميشود به همان ميزان سهم رئيسجمهوري از آراي رايدهندگان در انتخابات بالا ميرود. اين در حالي است که در حال حاضر آمريکاييها شاهد کاهش حجم اقتصاد اين کشور با سريعترين سرعت در چند دهه اخير هستند و اين ميتواند به معني پيروزي دموکراتها در انتخابات ماه نوامبر باشد. البته در اين زمينه قطعيتي وجود ندارد. همهگيري ويروس کرونا يک بحران وحشتآور است که براي رئيسجمهوري رخ داده است. عددي که ممکن بود براي يک نامزد ديگر در يک انتخابات ديگر نشانه شکست در انتخابات باشد، ممکن است در ماه نوامبر چنين اثري براي ترامپ نداشته باشد.قاعده کلي اين است که وضعيت اقتصادي براي مبارزات انتخاباتي نامزدها اهميت بالايي دارد. اما اين تنها عامل مهم نيست.
تحقيقات نشان ميدهد رايدهندگان غير از وضعيت اقتصادي به برخي مسائل ديگر هم اهميت ميدهند اما عملکرد اقتصادي رئيسجمهوري از هر چيز ديگر مهمتر است. نکته ديگر اين است که رايدهندگان به وضعيت مالي خود در سال انتخابات بيش از سه سال قبل اهميت ميدهند و براي آنها جهتگيري اقتصاد مهمتر از وضعيت کلي اقتصاد است.وضعيت اقتصادي عامل شکست جيمي کارتر در انتخابات سال ۱۹۸۰ و جورج بوش در سال ۱۹۹۲ بود. همچنين باراک اوباما به دليل شرايط اقتصادي آمريکا توانست در سال ۲۰۱۲ در انتخابات به پيروزي برسد. در دوره مبارزات انتخاباتي جيمي کارتر و جورج بوش نرخ بيکاري به سرعت در حال افزايش بود و نيز شوک نفتي سبب کاهش محبوبيت شده بود. از سوي ديگر با آنکه در سال ۲۰۱۲ هنگامي که باراک اوباما مشغول رقابت با ميت رامني بود وضعيت اقتصادي آمريکا اصلا خوب نبود اما شرايط در حال تغيير بود.
اعداد و ارقام مهم اقتصادي در سال جاري براي ترامپ بسيار نگرانکننده هستند، بسيار نگرانکنندهتر از اعداد و ارقام مربوط به سال انتخابات رياست جمهوري در دوره کارتر و اوباما و بسيار نگرانکنندهتر از تمامي اعداد و ارقام چند دهه اخير براي روساي جمهوري قبلي. پيشبيني شده نرخ بيکاري طي چند هفته از رقم کنوني يعني ۵/ ۳ درصد به ۳ تا ۴ برابر اين رقم افزايش خواهد يافت. همچنين نرخ رشد اقتصادي که اکنون بين ۲ تا ۳ درصد است به منفي ۳/ ۱۸ درصد کاهش پيدا ميکند. درآمد خانوارها نيز به شدت کاهش خواهد يافت. اگر صرفا اين اعداد و ارقام معيار رايدهندگان باشد بدون شک ترامپ در انتخابات ماه نوامبر شکست خواهد خورد. يکي از دانشمندان علوم سياسي ميگويد: «رايدهندگان معمولا رئيسجمهور وقت را به خاطر اثرات اقتصادي رکود جهان، خشکساليها و سيلها يعني موضوعاتي که از کنترل او خارج است مجازات ميکنند. طي ۶ ماه آينده آمار و ارقام از شاخصهاي اقتصادي بيسابقه خواهد بود بنابراين نميتوان بهطور دقيق پيشبيني کرد رفتار مردم پاي صندوقهاي راي چگونه است، اما در هر حال هر گونه ضعف در اقتصاد اثرات منفي بر شانس رئيسجمهوري براي انتخاب مجدد خواهد داشت.»
اما به احتمال زياد در انتخابات ماه نوامبر وضعيت ترامپ از الگوي معمول و متعارف پيروي نخواهد کرد. هر اتفاقي براي اقتصاد آمريکا رخ دهد بحران آن يک بحران يا رکود معمولي نيست و راي دهندگان آمريکايي رفتاري متفاوت با قبل نشان خواهند داد. نکته نخست اينکه بسيار بعيد است راي دهندگان تغيير نظر بدهند و از يک حزب و نامزد به سمت حزب و نامزد ديگر حرکت کنند. در دهه ۱۹۶۰ بخش عمده ايالتهاي آمريکا تا وقت رايگيري جهتگيري مشخصي نداشتند، اما اکنون تنها تعداد کمي از ايالتها چنين وضعيتي دارند. در انتخابات سال ۱۹۹۲ تعداد بسيار بيشتري از ايالتها وضعيت مشخص نداشتند، اما در سالهاي اخير شرايط تغيير کرده است.
هويت سياسي و طرفداري از حزب، نيروهاي قدرتمندتري شدهاند و بر ديدگاه مردم درباره اقتصاد اثر بالاتري دارند. نظرسنجيهاي اخير نشان ميدهد اگر يک جمهوريخواه رئيسجمهور باشد طرفداران اين حزب معتقدند شرايط اقتصادي بهتر خواهد شد و دموکراتها نظري کاملا متناقض خواهند داشت. در حالي که هر دو گروه در حال مشاهده يک اقتصاد هستند. در واقع گرايشهاي حزبي بر ديدگاه رايدهندگان درباره وضعيت اقتصاد اثرات بزرگتري پيدا کرده است.يک عامل ابهام آفرين ديگر: آنچه آمريکا با آن روبهرو شده يک رکود نيست بلکه يک فاجعه طبيعي و يک بحران سلامت عمومي است و دولت در حال بسيج نيروها براي مقابله با آن است. راي دهندگان به خاطر بروز رکود، روساي جمهوري را مجازات ميکنند اما آنها به روساي جمهوري به خاطر قدرت مديريت و رهبريشان در دوران جنگ يا ديگر وضعيتهاي خطرناک پاداش ميدهند.حوادث وحشتآور نظير يازدهم سپتامبر سبب افزايش محبوبيت روساي جمهوري وقت شده و گاه راه را براي انتخاب مجدد آنها هموار کرده است. اين الگوي رفتاري راي دهندگان، به نفع ترامپ خواهد بود. در نظرسنجيهاي جديد ميزان محبوبيت او به ۴۹ درصد يعني بالاترين ميزان در ۳ سال اخير رسيده است.
از طرف ديگر، برنامه ۲/ ۲ هزار ميليارد دلاري حمايت از اقتصاد که اجراي آن آغاز شده و احتمالا يک بسته حمايتي ديگر که اجرا خواهد شد و اقدامات دولت براي توزيع تجهيزات پزشکي و ديگر کمکها به ايالتها نيز به ترامپ کمک ميکند راي مردم را به سمت خود جلب کند. اين اقدامات قدرت او را به مردم نشان ميدهد. استاد اقتصاد سياسي در دانشگاه استنفورد ميگويد: «اختصاص پول براي حمايت از مردم و اقتصاد پس از حوادث ناگوار، به سياستمداران کمک ميکند بار ديگر انتخاب شوند.» دادههاي جمعآوري شده از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۴ نشان ميدهد دو برابر شدن پرداختهاي حمايتي فدرال به يک منطقه سهم فرماندار از آراي مردم آن منطقه را ۵/ ۰ درصد بالا ميبرد.و نکته ديگر اين است که در دوران حوادث بزرگ، سياستمداران معمولا بودجه فدرال را در مناطق حساس از لحاظ سياسي صرف ميکنند. البته شدت و پيچيدگي همهگيري کنوني چنان زياد است که پيشبيني را دشوار کرده است. در دوران پس از جنگ جهاني دوم در ايالات متحده تنها ۱۸ بار انتخابات رياست جمهوري برگزار شده است بنابراين نميتوان با قاطعيت از رفتار راي دهندگان در اين انتخاباتها الگويي کامل و غيرقابل نقض به دست آورد. اما در هر حال اتفاقات بد اثرات منفي دارد و در دورانهاي بحراني مبارزه انتخاباتي بسيار پرچالشتر ميشود. اخبار منفي درباره ميزان شيوع ويروس و مرگ و ميرهاي حاصل از آن، افزايش نرخ بيکاري و کاهش حجم اقتصاد، نظر مردم را درباره قدرت دولت براي مديريت صحيح بحران منفي ميکند. ميليونها آمريکايي بر مبناي واقعيتهاي تلخ اين بحران درباره راي دادن به ترامپ يا رقيب او تصميم خواهند گرفت.
بازار