وطن امروز/ « سياست دفاعي سردار شهيد قاسم سليماني براي نابودي رژيمصهيونيستي » عنوان يادداشت روزنامه وطن امروز به قلم روحالله اژدري است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
«رژيم صهيونيستي ۲۵ سال آينده را نخواهد ديد». اين جمله حضرت آيتالله العظمي خامنهاي رهبر حکيم انقلاب اسلامي به عنوان مهمترين و بهيادماندنيترين جمله ايشان از نگاه مردم در سال 1394 است. با توجه به شخصيت حکيم و آيندهنگر رهبر انقلاب اسلامي، اين جمله بدون شناخت و مطالعه در آن مقطع بيان نشده است. بيان اين جمله باور قطعي به اين مطلب است که در محور مقاومت به عنوان پيشرو امت اسلامي اين ظرفيت وجود دارد که زمينههاي لازم براي تحقق نابودي ويروس کوويد 1948صهيونيستي در ربع قرن آينده فراهم شود. اکنون که 5 سال از بيان اين جمله تاريخي گذشته است، شرايط ژئوپليتيک محور مقاومت نشان ميدهد چقدر به تحقق اين جمله تاريخي نزديک شدهايم و چه کساني در ارتقاي قدرت و نفوذ منطقهاي محور مقاومت و زمينهسازي تحقق نابودي اسرائيل نقش اساسي داشتهاند. سردار سپهبدشهيد قاسم سليماني به عنوان فرمانده قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مهمترين شخصيتي است که با جان و دل در تحقق زمينههاي نابودي اسرائيل فعاليت کرده است که لازم است محققان و پژوهشگران در بيان نقش درخشان اين قهرمان اسلامي ـ ايراني قلمفرسايي کنند. مهمترين عاملي که بين سردار شهيد و تحقق کلام رهبر حکيم انقلاب اسلامي پل ميزند، روحيه ولايتمداري است. ايشان خود را سرباز ولايت ميداند و لحظهاي در تحقق فرمان ولي و فرمانده تا شهادت به خود استراحت نميدهد. براي شناخت سياستهاي دفاعي اين سردار شهيد در راستاي مقابله با اسرائيل و آزادسازي قدس بايد سير تحول در قدرت ايدئولوژيک، نظامي، ژئوپليتيک و ژئواستراتژيک محور مقاومت از جنبش حماس و جهاد اسلامي تا حزبالله، عراق و يمن را مورد بررسي قرار داد.
هويتبخشي به محور مقاومت: شايد اولين نياز حضور و قبول يک قدرت فرامرزي در ساير کشورها قرابت سياسي و ايدئولوژيک باشد. اين پيوند ابتدا در لبنان با تشکيل حزبالله و حمايتهاي سياسي، نظامي و ايدئولوژيک نظام اسلامي از سال 1982 شکل گرفت. در وﺍﻗﻊ ﺷﮑﻞﮔﯿﺮي ﺟﺮﯾﺎﻧﺎت ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﯽ ﻣﻠﻬﻢ ﺍز ﺷﻌﺎرﻫﺎي ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي ﺍﯾﺴﺘﺎدﮔﯽ و ﻣﻘﺎوﻣﺖ در ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻗﺪرتﻫﺎي زﯾﺎدهﻃﻠﺐ ﺑﺮﺍي ﺍﺣﻘﺎﻕ ﺣﻘﻮﻕ ﺧﻮد ﺑﻮد، ﻣﻮﺟﺒﺎت ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻋﻤﻠﯽ ﺑﺮﺍي دﯾﮕﺮ جريانهاي ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑويژه در ﺑﺮﺍﺑﺮ رژﯾﻢ ﺍﺷﻐﺎﻟﮕﺮ ﻗﺪس رﺍ مهيا کرد. ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍن ﻣﺜﺎل ﺍﯾﺴﺘﺎدﮔﯽ و ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺣﺰﺏالله در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﺷﻐﺎﻟﮕﺮي ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ در سال 2000 و نيز پيروزي در جنگ 33 روزه با فرماندهي سردار شهيد سليماني و مجاهد شهيد عماد مغنيه، ﺍﻟﮕﻮﯾﯽ ﺑﺮﺍي ﻣﻠﺖ ﻓﻠﺴﻄﯿﻦ شد ﮐﻪ ﻧﺘﺎﯾﺞ آن در ﺟﻨﮓ 22روزه (2009-2008) نمايان ﺷﺪ. بدون ﺗﺮدﯾﺪ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻣﺤﻮر ﻣﻘﺎوﻣﺖ و ﻫﻮﯾﺖ ﺁن، رﯾﺸﻪ در ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍﯾﺮﺍن و ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻫﻮﯾﺖﺑﺨﺶ ﺁن دﺍرد. ﺑﺴﯿﺎري ﺍز ﺷﺎﺧﺺﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍﯾﺮﺍن ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻫﻮﯾﺖﮔﺮﺍ، ﻋﺪﺍﻟﺖﺟﻮﯾﺎﻧﻪ و ﺷﺎﻟﻮدهﺷﮑﻦ دﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺮ ﻧﻘﺶ ﻣﻮﺛﺮي در ﺷﮑﻞﮔﯿﺮي ﺟﻨﺒﺶﻫﺎي ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍز ﺟﻤﻠﻪ در ﻟﺒﻨﺎن و ﻓﻠﺴﻄﯿﻦ ﺍﯾﻔﺎ ﮐﺮده ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺿﻤﻦ ﺳﺎﺧﺘﺎرﺷﮑﻨﯽ ﺑﯿﻦﺍﻟﻤﻠﻠﯽ، ﺍﻗﺘﺪﺍر و ﺍﻣﻨﯿﺖ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ رﺍ در ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﻣﻨﯿﺘﯽ ﺧﺎورﻣﯿﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﺗﻬﺪﯾﺪ روبهرو کرده ﺍﺳﺖ. در ﭘﺮﺗﻮ ﭘﯿﺮوزي ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﺳﻼﻣﯽ و ﺷﮑﻞﮔﯿﺮي ﻣﺤﻮر ﻣﻘﺎوﻣﺖ، ﻣﻮﻟﻔﻪﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﮐﻪ در ﻃﻮل ﺳﺎﻟﯿﺎن درﺍز ﻣﺎﻫﯿﺖ دﯾﻨﯽ و ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ دﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﺣﻮزه ﻧﻈﺎﻣﯽ و ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﯾﮏ ﺍﻧﺘﻘﺎل و در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﺎﻫﯿﺘﯽ ﻋﻤﻞﮔﺮﺍ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. نقش سردار شهيد سليماني در اين ميان با بيش از 20 سال فرماندهي سپاه قدس و ارتباط نزديک با محور مقاومت و جريانهاي متاثر از انقلاب اسلامي بسيار بارز است. شهيد سليماني فرزند انقلاب، و رفتار و گفتار و اهداف و عمل او خلاصه آرمانهاي انقلاب اسلامي بوده است و به همين دليل رهبر حکيم انقلاب اسلامي از آن به عنوان «مکتب سليماني» نام ميبرند؛ مکتب سليماني منتقلکننده و هويتبخش به محور مقاومت است. سليماني سمبل سلحشوري و جنگندگي بود. شيفته شهادت بود. مخلص، محب و مستمسک به اهلبيت بود. ولايتمداري ذوبشده بود. در فرماندهي سختکوش، سريع و بهنگام بود. بيانش آميزهاي از عقلانيت و احساس بود. ساده، باصفا و مردمي بود و تلاش داشت محور مقاومت بر مردمپايگي استوار باشد. در يک کلام يک «انقلابي به تمام معنا» بود که روحيه انقلابي را به هر جا که قدم ميگذاشت تزريق ميکرد. جالب است سردار شهيد در ميدان جنگ با داعش و حتي در جنگهاي پيش از آن مثل جنگ 33 روزه هرگز با لباس رسمي نظامي سپاهي حضور نداشت، چرا که معتقد بود ماموريت او در سپاه قدس و بيرون از مرزهاي ايران يک ماموريت در راستاي تحقق آرمانهاي انقلاب اسلامي است و لباس نظامي او را در يک هويت خاص محدود ميکند و لذا اعضاي محور مقاومت در عراق، سوريه و لبنان ايشان را فارغ از تعلقات اينچنيني ميديدند و همين هويت را طلب ميکردند که فقط براي اسلام باشد. به همين دليل ايشان قبل از اينکه فرمانده مقاومت باشد حبيب مقاومت بود. با عمل و رفتار خود هويت انقلابي و اسلامي را به محور مقاومت منتقل ميکرد. عمل سردار شهيد سليماني اين باور رسوب شده در ذهن بخشي از مردم منطقه را که معتقد بودند اسرائيل شکستناپذير است، شکست. اعتماد و خودباوري را به مردم مسلمان منطقه بويژه لبنان و فلسطين بازگرداند. رويکرد حماس را از کشورهاي سازشکاري مثل عربستان، مصر و اردن، به سوي ايران بازگرداند. بعد از پيروزي در جنگ 33 روزه حزبالله و 22 روزه حماس نابودي اسرائيل به يک باور جهاني تبديل شد. رژيمي که روزي با قلدري و با راهبرد هجومي در تقابل با کشورهاي مسلمان اطرافش بود، اکنون به رژيمي ترسو با سياست تدافعي در درون مرزهاي فرضياش تبديل شده است.
پيوند و اتصال جغرافيايي محور مقاومت: ظهور داعش به عنوان يک جريان تروريستي ـ تکفيري که از ناحيه عربستان وهابي حمايت ايدئولوژيک و مالي ميشد و مورد لطف و عنايت ويژه آمريکا و اسرائيل و ترکيه بود، با وجود لطمات فراواني که به اسلام ناب وارده کرده در تحقق نابودي اسرائيل نقش بارزي دارد، چرا که اين جريان ضداسلامي و مورد حمايت غرب زمينههايي را براي فعاليت در جغرافياي مقاومت براي جريان انقلاب اسلامي فراهم آورد که قبل ازآن فراهم نبود. محور غربي ـ عربي ـ عبري براي از بين بردن هلال شيعي که به قول خودشان از لبنان تا ايران تداوم دارد، اقدام به تشکيل گروه تروريستي- تکفيري داعش کردند. تا قبل از ظهور داعش پيوند جغرافيايي مستحکمي که محور مقاومت را به هم وصل کند، نبود و بسياري از گروههايي که بعدها با جريان مقاومت همسو شدند زمينه ظهور در جغرافياي منطقه نيافته بودند. از طرف ديگر نقش آمريکا در عراق بسيار زياد بود و اجازه فعاليت به جريان انقلابي نميداد. با ظهور داعش و ورود سپاه قدس به جريان مبارزه با داعش پيشبيني کمپين غربي ـ عربي ـ عبري درست از آب در نيامد و با پيروزيهاي بزرگ محور مقاومت، نقشه شوم آنان نقش بر آب شد. برعکس، سپاه قدس به فرماندهي شهيد سليماني يک پيوند جغرافيايي بين ايران، عراق، سوريه و لبنان به وجود آورد که ميتواند مسير مطمئن و امني براي پشتيباني از محور مقاومت در مقابله با رژيم صهيونيستي باشد. اين پيوند جغرافيايي از لحاظ استراتژيکي و ژئوپليتيکي بسيار مهم است و اسرائيل و آمريکا را به هراس انداخته است. لذا حملات مکرر اسرائيل به پايگاههاي مقاومت حزبالله در سوريه و حمله آمريکا به نيروهاي حشدالشعبي در داخل عراق و مرز عراق و سوريه در اين راستا است که درصددند اين پيوند جغرافيايي را قطع کنند.
تقويت توان موشکي محور مقاومت: رژيم اشغالگر قدس براي تحقق آرمان مجعول صهيونيسم از سال 1948 تاکنون در تلاش بوده است يک ارتش قدرتمند تشکيل دهد. در اين راه انگليس و آمريکا بيشترين کمک نظامي و تسليحاتي را براي قدرتمند کردن اين رژيم کردهاند. لذا سالها اين رژيم با تکيه بر قدرت نظامي خود از سياست هجومي پيروي کرده و بارها کشورهاي اطراف خود را به منظور غصب سرزمين مورد تجاوز قرار داده است. اشغال جنوب لبنان، صحراي سينا، کرانه باختري، حمله به غزه، اشغال جولان و جنگ 33 روزه از جمله تجاوزات اين رژيم در تاريخ ثبت شده است. رژيم صهيونيستي در سياست دفاعي خود بر برتري هوايي و موشکي تاکيد داشته و در هر جنگ از راهبرد زمينسوخته استفاده کرده است. به اين معني که ابتدا با حملات هوايي و موشکي از راه دور موجب نابودي قواي دشمن شده و سپس با نيروي زميني هجوم برده است. با شکلگيري محور مقاومت و حمله اسرائيل به جنوب لبنان در سال 2000 اين نقطه قوت اسرائيل و نقطه ضعف محور مقاومت مورد تاکيد قرار گرفت و ارتقاي قدرت دفاعي متوازن با اسرائيل در پي گرفته شد. لذا در دوران فرماندهي سردار شهيد سليماني، سپاه قدس به منظور بازدارندگي اسرائيل از تجاوز به سرزمينهاي مسلمان از جمله حزبالله در جنوب لبنان و حماس در نوار غزه اقدام به تقويت توان موشکي و پهپادي کرد. تسليح موشکي محور مقاومت با هدف تغيير معادله قدرت نظامي بين محور مقاومت و اسرائيل صورت پذيرفت.
انتقال تجهيزات، آموزش، تعمير و نگهداري موشکي به لبنان از جمله کارهاي خارقالعادهاي بوده است که با هدايت و فرماندهي اين سردار شهيد انجام پذيرفت. اولين و بزرگترين اثر اين کار خارقالعاده در جنگ 33 روزه حزبالله به فرماندهي شهيدان سليماني و مغنيه نمايان شد. هدف قرار دادن ناو جنگي اسرائيل در درياي مديترانه و همزمان بهرهبرداري رسانهاي از آن در سخنراني زنده علامه سيدحسن نصرالله، هيمنه اسرائيل را فرو ريخت و همچنين موشکباران شهرکهاي صهيونيستي موجب اولين و بزرگترين شکست اسرائيل از حزبالله به عنوان پيشرو محور مقاومت شد. اثرات قدرت موشکي حزبالله و پس از آن شکست تلخ اسرائيل از حماس در جنگ 22 روزه به دليل استفاده گردانهاي عزالدين قسام از موشک موجب تغيير معادله قدرت و تغيير سياست دفاعي- هجومي اسرائيل شد و هماکنون اسرائيل قدرت و جرأت تجاوزگري ندارد و سياست تدافعي و حفظ مرزهاي فرضي اش در اولويت قرار دارد. تجهيزات موشکي يمن نيز راهبرد بازدارندهاي است که عربستان را به عنوان يکي از دشمنان محور مقاومت بعد از 5 سال تجاوز به زانو درآورده است. توليد قدرت موشکي از مولفههاي قدرتزاي محور مقاومت است که حاصل تلاش و جانفشاني سردار شهيد قاسم سليماني است.
شبکهسازي و مردمپايه کردن محور مقاومت: سردار بزرگ محور مقاومت از جمله فرماندهان بزرگي است که در دوران دفاعمقدس تجربيات بينظيري را آموخته و از نعمت نيروي بسيج در دوران دفاعمقدس بخوبي آگاهي داشته است. تشکيل بسيج ريشه در انديشه دفاعي و نظامي حضرت امام خميني(ره) داشت و امام معتقد بودند جنگ و جهاد دفاعي در مقابل تجاوزگري صدام يک واجب کفايي است و لذا بايد جنگ با تکيه بر نيروي گسترده مردمي و با بهرهگيري از ايمان و معنويت، بعد انقلابي و روحيه بالاي مردمي اداره شود. رکن عمده اين دکترين دفاع از عقيده و ايدئولوژي اسلامي است که نظام جمهوري اسلامي مرکز اين عقيده را تشکيل ميدهد. اين نظريه در دوران دفاعمقدس تاثير زيادي بر موفقيت رزمندگان اسلام داشته است. لذا سردار شهيد قاسم سليماني با بهرهگيري از تجربيات دفاعمقدس و همچنين شناخت ميداني از حکومتهاي منطقه غرب آسيا تلاش کرد محور مقاومت به صورت مردمپايه شکل بگيرد. استفاده از ظرفيتهاي اعتقادي، ايدئولوژيک و سياسي مردم جغرافياي محور مقاومت با هر مذهب و قوميتي مورد تاکيد سردار شهيد سليماني است. در جنگ با داعش که به ظاهر يک نيروي سني وهابي است و نمايندگي جريان عبري- عربي- غربي را بر عهده دارد، سردار سليماني تلاش دارد مجموعهاي از نيروهاي شيعي، سني، علوي، مسيحي، عرب، افغان، ايراني، پاکستاني، سوري و عراقي را در کنار هم فرماندهي کند. در عراق با ظهور داعش به مدد کردها ميشتابد و با فتواي جهاد آيتالله سيستاني نيروي حشدالشعبي را با فرماندهي شهيد ابومهدي المهندس تشکيل ميدهد. در سوريه نيروي دفاع ملي که به بسيج مردمي معروف شد با پيشنهاد سردار شهيد همداني و هدايت شهيد سليماني تشکيل شد. بسيج مردمي سوريه متشکل از گروههاي شيعه، سني، علوي و مسيحي در مناطق مختلف اين کشور بود. اين نيروها در گردانهاي داوطلب زنان و مردان جداگانه سازماندهي شدند و آموزش سلاحهاي ساده مانند کلاشنيکف و نارنجک را دريافت و با ايجاد پستهاي ايستبازرسي اقدام به پشتيباني از ارتش کردند. در جنگ با داعش و تروريسم تکفيري بسيج مردمي سوريه نقش اساسي داشت. سردار «نوعي اقدم» از فرماندهان محور مقاومت راز فرماندهي اين نيروي چندمليتي و چندمذهبي را فرماندهي اخلاقپايه سردار سليماني ميداند و معتقد است سردار شهيد با اخلاقي پيامبرگونه با گروهها و جريانهاي حاضر در محور مقاومت چنان رابطهاي عاطفي داشت که همه فکر ميکردند سردار سليماني با آنها الفت بيشتري دارد. خود شهيد در ميان نيروهاي محور مقاومت فارغ از هويت ايراني حاضر ميشود. هميشه لباس شخصي ميپوشد و تلاش دارد محور مقاومت را هويتي فراقومي و مذهبي بدهد. اگر چه او معتقد به ايدئولوژي شيعي است اما بخوبي بلد است همه مخالفان سياسي رژيم اسرائيل را در ذيل يک پرچم براي مقابله جمع و با جريان بزرگ مقاومت با هويت شيعي همراه کند.
امروز به نظر ميرسد سردار سليماني وحدت را به مسلمانان در مقابله با اسرائيل بازگردانده است. نابودي اسرائيل با تعامل و همکاري همه ملتهاي مسلمان و همه مذاهب تحقق خواهد پذيرفت و شالوده آن را سردار شهيد سليماني ريخته است. بيجهت نبود که «اسماعيل هنيه» رهبر حماس با حضور در مراسم تشييع سردار شهيد سليماني در نماز جمعه تهران، عنوان «شهيد قدس» را به اين مبارز جهان اسلام داد.
بازار