نماد آخرین خبر

سرمقاله حمایت/ رژیم صهیونیستی در چنبره سقوط

منبع
حمايت
بروزرسانی
سرمقاله حمایت/ رژیم صهیونیستی در چنبره سقوط
حمايت/ « رژيم صهيونيستي در چنبره سقوط » عنوان سرمقاله روزنامه حمايت نوشته دکتر اصغر زارعي است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد: سخنراني روز گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت روز جهاني قدس، شامل سرفصل‌هاي بسيار محوري و مهمي بود که بازتاب گسترده‌اي در رسانه‌هاي بين‌المللي داشت. «مسئله عادي‌سازي روابط با رژيم صهيونيستي»، «اداره فلسطين از طريق همه‌پرسي» و «ضرورت نابودي اسرائيل»، سه موضوع مهمي هستند که در بيانات ايشان مطرح شد و نکات ذيل در اين خصوص، قابل‌تأمل به نظر مي‌رسند. 1. برگزاري همه‌پرسي به‌منظور حل مسئله فلسطين اولين بار از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي در سال 1380 طي رزمايش صدهزارنفري بسيجيان در قالب يک طرح چهار مرحله‌اي مطرح گرديد. هشت سال پيش، مجدداً اين موضوع در شانزدهمين نشست سران جنبش غيرمتعهدها مطرح و در سال گذشته به‌عنوان يک سند بين‌المللي براي دبير کل سازمان ملل متحد نيز ارسال شد تا در اختيار اعضاي شوراي امنيت قرار گيرد. در سخنراني نهم شهريورماه سال 91، مقام معظم رهبري تصريح کردند: «ما راه‌حلي عادلانه و کاملاً دموکراتيک را پيشنهاد کرده‌ايم: همه فلسطيني‌ها، چه ساکنان کنوني آن و چه کساني که به کشورهاي ديگر رانده‌شده و هويت فلسطيني خود را حفظ کرده‌اند، اعم از مسلمان و مسيحي و يهودي، در يک همه‌پرسي عمومي، با نظارتي دقيق و اطمينان‌بخش شرکت کنند و ساختار نظام سياسي اين کشور را انتخاب نمايند و همه فلسطينياني که سال‌ها رنج آوارگي را تحمل کرده‌اند، به کشور خود بازگردند و در اين همه‌پرسي و سپس تدوين قانون اساسي و انتخابات، شرکت نمايند. آنگاه صلح برقرار خواهد شد.» بر اين مبنا، طرح جمهوري اسلامي براي برون‌رفت از اوضاع بغرنج فلسطين، مبتني بر اصل حق تعيين سرنوشت و بازگشت همه آوارگان فلسطيني به سرزمين خود است و کاملاً قابليت اجرا دارد. اين ساز و کار از طريق برگزاري رفراندوم و مشارکت مردم اصيل و اصلي فلسطين اعم از مسلمانان، يهوديان و مسيحيان آغازشده، سپس نظام سياسي مورد انتخاب مردم تشکيل و نهايتاً درباره ساکنين فعلي فلسطين اشغالي که از ساير مناطق دنيا به اين منطقه مهاجرت کرده‌اند، تصميم‌گيري مي‌شود. 2. نکته قابل‌تأمل دراين‌باره، مخالفت کشورهاي به‌اصطلاح متمدن اروپايي با اين فرايند است. در آستانه روز قدس، کشورهاي اروپايي و وزير خارجه آمريکا به طرح مردم‌سالارانه منتشرشده در پايگاه اطلاع‌رساني مقام معظم رهبري اعتراض کردند، حال‌آنکه اين طرح بر قواعد دموکراسي، کاملاً مبتني و سازگار است. قابل‌ملاحظه اينکه يکي از پايه‌هاي مشروعيت غرب، مردم‌سالاري است ولي وقتي به فلسطين مي‌رسند، اين نسخه را مضر مي‌دانند و در مقابل، از «معامله قرن»، حمايت مي‌کنند! آنچه از شواهد و قرائن به دست مي‌آيد حاکي از اين حقيقت است که معامله قرن علي‌رغم همه تمهيدات و تشويق‌هاي آمريکا که با تبليغات بي‌سابقه‌اي نيز همراه بود، همچون جنيني نارس، مرده به دنيا آمد و همراهي اروپا و ارتجاع منطقه با آن نيز نتوانست موفقيت آن را تضمين کند. حتي در برخي از گزارش‌هاي خبري آمده بود که وزير امور خارجه آمريکا در سفر اخير خود به سرزمين‌هاي اشغالي، به صهيونيست‌ها درباره تبعات اجراي يک‌جانبه الحاق کرانه باختري به‌عنوان گام مهم معامله قرن هشدار داده بود. از سوي ديگر، مخالفت علني رهبران مقاومت و عدم استقبال افکار عمومي جهان، مهر تأييدي بر ناکامي کاخ سفيد در اين خصوص به شمار مي‌آيد و شاهديم که طرح ايران با اقبال گسترده عمومي در سراسر جهان مواجه شده است. 3. افزون بر اين، آمريکا از طريق پروپاگاندا و تبليغات امپراتوري دروغ خود مي‌کوشد چنين القا کند که پيشنهاد همه‌پرسي ايران، پس از برجام مطرح‌شده و حاکي از واگرايي جمهوري اسلامي از آرمان قدس شريف است. اين در حالي است که ايران از دو دهه پيش، اين راهکار مترقي را پيشنهاد کرده است، ضمن اينکه موضوع رفراندوم، به معني مماشات با صهيونيست‌ها و کنار گذاشتن هدف نابودي اين رژيم جعلي نيست. ازاله ويروس صهيونيسم از سرزمين‌هاي اشغالي، از طريق اين رفراندوم ممکن است و توان دفاعي – تهاجمي کشورمان، براي جلوگيري از ندانم‌کاري اسرائيل و ضامن اقتدار مقاومت خواهد بود. صهيونيست‌ها براي رد گم کردن و مقابله با اين راه‌حل عقلاني و دموکراتيک که به‌طور حتم، طومار حيات آن‌ها را در هم خواهد پيچيد، وانمود مي‌کنند جمهوري اسلامي، يهودستيز است و به همين دليل، نابودي اسرائيل را تبليغ مي‌کند. حال‌آنکه مبارزه ابدي ايران با صهيونيسم کاملاً با يهودستيزي مغاير است، چراکه يهوديان در ايران از آزادي مذهبي و نماينده قانوني در مجلس شوراي اسلامي برخوردارند. 4. جنبش‌هاي مقاومت اکنون در اوج آمادگي و توانمندي براي دفاع مؤثر از آرمان قدس شريف در برابر شرارت‌هاي رژيم جعلي اسرائيل قرار دارند و در مواجهه با حملات اشغالگران، آن‌ها هستند که زمان پايان نبرد را تعيين مي‌کنند. در چنين شرايطي که دشمن، قافيه را در عرصه نظامي و سياسي باخته، مصرانه به دنبال عادي‌سازي روابط با برخي از رژيم‌هاي عربي است. لطيفه ماجرا اينجاست که عربستان، مبدع و آغازگر اين رابطه بود و شايد برخي گمان کنند موضوع عادي‌سازي روابط، اتفاقي جديد و مربوط به چند سال اخير است، حال‌آنکه طبق يک سند تاريخي، آل سعود در آوارگي و مصيبت‌هاي ملت فلسطين، نقشي ويرانگر داشتند و اگر همراهي خاندان سعودي نبود، اي‌بسا انگليس و رژيم صهيونيستي قادر به انجام اين جنايت عليه بشريت نبودند. ملک «عبدالعزيز آل سعود»، مؤسس پادشاهي عربستان بيش از هفت دهه پيش در نامه‌اي به نماينده انگليس اينگونه از کيسه ملت‌هاي مسلمان حاتم‌بخشي کرد: «من سلطان عبدالعزيز بن عبدالرحمن الفيصل السعود، هزار بار در مقابل سر پرسي کوکس نماينده بريتانياي عظمي اقرار و اعتراف مي‌کنم که از سوي من هيچ مانعي براي تقديم فلسطين به يهوديان بيچاره يا ديگران نيست و موضع من هميشه همان موضع بريتانياست.» رژيم صهيونيستي که در سال‌هاي ۱۹۵۶ و ۱۹۶۷ در نبرد با بيش از 10 کشور عربي پيروز ميدان شده بود و به دنبال تحقق رؤياي نيل تا فرات بود، با شکل‌گيري انتفاضه فلسطيني‌ها زمين‌گير شد و خروج مفتضحانه از جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰، آغازي بر دومينوي شکست‌هاي اسرائيل بود. تقلاي صهيونيست‌ها براي گريز از بحران مشروعيت و ايجاد سپري دفاعي از طريق همراه سازي و اقناع افکار عمومي کشورهاي عربي به‌منظور چند روز حيات بيشتر از رهگذر عادي‌سازي روابط، در واقع، آخرين تلاش اشغالگران پس از تجربه سريال‌هاي رسواکننده ناکامي در برابر مقاومت به شمار مي‌آيد. اين دست‌وپا زدن‌ها اما محکوم به شکست است و اسرائيل در آينده‌اي نه‌چندان دور، از مناسبات بين‌المللي ازاله و محو خواهد شد، ان‌شاءالله.
به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد