کيهان/ متن پيش رو در کيهان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
اگرچه مدعيان اصلاحات براي ايجاد تفرقه در ميان نمايندگان مجلس يازدهم تلاش فراواني انجام دادند اما انصراف زاکاني، حاجيبابايي، حسيني و نيکزاد از انتخابات رئيس مجلس گوياي آن بود که تير تفرقهافکنان به سنگ خورده است.
دومين جلسه علني مجلس يازدهم صبح پنجشنبه به رياست حجتالاسلام سيدرضا تقوي رئيس سني مجلس در حالي آغاز شد که دستور کار آن جلسه عبارت بود از «انتخاب اعضاي هيئترئيسه دائم مجلس شوراي اسلامي» و همچنين «بررسي گزارش شعب ۱۵گانه درباره انتخاب هيئترئيسه آنان و اعضاي کميسيون تحقيق و آئيننامه داخلي مجلس» و پس از آن «انجام مراسم تحليف اعضاي هيئترئيسه دائم مجلس».
آئيننامه داخلي مجلس به اين شکل است که در آغاز هر دوره 4 ساله مجلس اعضاي هيئترئيسه و رئيس مجلس با راي نمايندگان براي دوره يکساله انتخاب ميشوند. اگرچه انتخاب رئيس و هيئترئيسه مجلس خاصه در نخستين سال آغاز به کار هر دوره مجلس از اهميت بسياري برخوردار بوده اما در اين دوره از اهميت و حساسيت بالاتري برخوردار بود.
دليل آنچه گفته شد ريشه در عملکرد دوره قبل مجلس دارد و همچنين مواضع و رويکرد روزنامههاي طيف موسوم به اصلاحطلب در ماههاي اخير.
مجلس دهم با سه فراکسيون تشکيل شد: فراکسيون مستقلان (حاميان دولت)، فراکسيون اميد (طيف موسوم به اصلاحطلب) و فراکسيون نمايندگان ولايي. در چنين مجلسي عملاً اکثريت با اصلاحطلبان و حاميان دولت بود. اين مجلس با عملکرد بسيار ضعيف به کار خود پايان داد و عنوان ضعيفترين مجلس در طول چهار دهه گذشته را به خود اختصاص داد.
در دوم اسفندماه سال قبل عملکرد ضعيف اصلاحطلبان و حاميان دولت در مجلس دهم نمودي آشکار داشت. در انتخابات دوم اسفندماه مردم پاي صندوقهاي راي حاضر شده و عدم اعتماد دوباره خود را به اين دو گروه (حاميان دولت و اصلاحطلبان) نشان دادند. به اين ترتيب اکثريت مجلس يازدهم در اختيار نمايندگان انقلابي قرار گرفت. با گذشت اندک زماني از اعلام نتايج انتخابات مجلس يازدهم روزنامههاي طيف موسوم به اصلاحطلب پروژهاي را بهصورت هماهنگ عليه مجلسي که هنوز کارش را شروع نکرده بود کليد زدند. حال سؤال اين است که چرا اين طيف به اين نتيجه رسيد که چنين رويکردي در قبال مجلس يازدهم داشته باشد؟
در پاسخ ميتوان گفت که مجلس دهم با اکثريت اصلاحطلب و حامي دولت در حالي به کارش پايان داد که مردم جامعه ايراني به شدت از عملکرد آن ناراضي بودند و همچنين دولت مورد حمايت اصلاحطلبان (دولت تدبير و اميد) نيز که بسياري از وزيران و مديران آن از ميان اصلاحطلبان بودهاند و نيز شوراي شهر و شهرداري تهران که از سال 1396 به صورت کامل در اختيار طيف موسوم به اصلاحطلب قرار دارد عملکرد بسيار ضعيفي داشتهاند. در چنين حالتي اگر مجلس يازدهم با اکثريت نمايندگان انقلابي عملکرد خوبي از خود بهجا بگذارد پايگاه اجتماعي متزلزل گشته و ترکخورده اصلاحطلبان فرو خواهد ريخت و اين طيف تا بخواهد دوباره اعتماد مردم را به خود جلب کند زمان قابل توجهي سپري خواهد شد.
با چنين تحليلي بود که روزنامههاي زنجيرهاي پروژهاي را درخصوص ايجاد تفرقه در ميان منتخبان مردم در مجلس يازدهم آغاز کردند.
تلاش براي تفرقه
گزارشي که 3 خرداد در روزنامه شرق منتشر شد نمونهاي از اقدامات رسانهاي اين طيف براي ايجاد تفرقه در مجلس يازدهم بود. گزارشي که تيتر آن بهصورت درشت بر صفحه آغازين شرق خودنمايي ميکرد: «همه عليه قاليباف»!
کلا در ماههاي اخير روزنامههاي طيف موسوم به اصلاحطلب تمام تلاش خود را مصروف اين موضوع کردند که اينگونه وانمود نمايند آتشي ميان نامزدهاي رياست مجلس يازدهم روشن است. آنها نيز با مطالبي که منتشر ميکردند سعي داشتند تا مثلا بر اين آتش بدمند. در ميانتيتري در همين گزارش مذکور آمده است: «بگومگوي قاليباف و شمسالدين حسيني» جالب آنکه در مجلسي که به قول روزنامه زنجيرهاي شرق همه عليه قاليباف بودند وي با 230 راي رئيس مجلس شد.
همچنين روزنامه شرق 30 ارديبهشت گزارشي با عنوان «موتلفه در سوداي بازگشت به قدرت» منتشر کرد که نکتهاي مضحک در روتيتر اين گزارش به چشم ميخورد: «رمزگشايي از حمايت موتلفه از ميرسليم»[!!]
روزنامههاي طيف موسوم به اصلاحطلب آنقدر در تب و تاب ايجاد اختلاف در ميان نمايندگان مجلس يازدهم بودند که فراموش کردند ميرسليم از اعضاي قديمي حزب موتلفه است. حزب موتلفه اگر از اين عضو قديمي و باسابقه خود حمايت نکند از چه کسي حمايت کند؟! واقعاً اين موضوع نياز به رمزگشايي داشت؟!
مردم نبايد اينگونه انتخاب ميکردند!
روزنامه سازندگي در تاريخ 27 ارديبهشت در يادداشتي به قلم مرعشي سخنگوي حزب کارگزاران سازندگي نوشت: «وقتي به تجربه مجالس هفتم تا نهم و البته مناسباتي که تا همينجا بين منتخبين مجلس يازدهم بهوجود آمده نگاه ميکنيم پي ميبريم که اين يکدستي به معناي ايجاد يک صف سياسي مشترک نه تنها در هيچ کدام از اين موقعيتها وجود نداشته بلکه خود زمينهاي شده براي افزايش چشمگير اختلافات درونجناحي و رقابتهاي داخلي اصولگرايان[!!] اگر بخواهيم بروز اين رقابت و تکثر را در ظرف منافع عمومي و در راستاي تامين اين منافع بسنجيم. اين موضوع در کنار مسئلهاي که قبلاًً از آن ياد شد يعني نقض فلسفه تشکيل پارلمان، ميتواند مانعي جدي در طرح و بروز ديدگاههاي مختلف جامعه در سطح حاکميت و ايجاد انسداد در روابط جامعه و حکومت باشد... بزرگترين آسيب ايجاد مجلس يکدست را بايد در افول و نزول جايگاه پارلمان در نظام حقوقي کشور و تبديل امور آن به اموري غيرموثر دانست که ماحصل تمام اين مسائل است.»
نکته نخست آنکه مجلس ماحصل انتخاب مردم است و نميتوان به آنها گفت سعي کنيد بهصورت متوازن از گروههاي مختلف انتخاب کنيد. دومين نکته آن است که در مجلس يازدهم طيف موسوم به اصلاحطلب اگرچه کم اما نماينده دارد ولي چرا وقتي همه 30 نفر عضو شوراي شهر از ميان طيف موسوم به اصلاحطلب انتخاب شدند مرعشي اين تحليل خود را بروز نداد؟! اعضاي شوراي شهر اصلاحطلب چنان از ورود يک عضو غيراصلاحطلب به شورا واهمه داشتند که با شهردار شدن محسن هاشمي، رئيس شوراي شهر تهران به شدت مخالفت کردند چرا که در صورت شهردار شدن وي، نفر 31 انتخابات، يعني مهدي چمران به شورا راه مييافت.
مجلس تراز اسلامي يعني خدمت به مردم
روز پنجشنبه حجتالاسلام سيدرضا تقوي رئيس سني مجلس شوراي اسلامي طي سخناني در صحن علني مجلس، اظهار داشت: «مجلس تراز اسلامي را بايد به نمايش بگذاريم؛ اين مجلس دشمنشناس است و توجه به مشکلات معيشتي مردم دارد. ديروز سوگند ياد کرديم و بايد در اين ۴ سال بر اساس آن عمل کنيم، در اين سوگندنامه که متن اصل ۶۷ قانون اساسي است، نکات مهمي وجود دارد، اول همه ما در برابر قرآن مجيد به خداوند قادر متعال سوگند ياد کرديم و با تکيه بر شرف انساني خويش تعهد کرديم که پاسدار حريم اسلام باشيم. بايد به اين نکات دقت کرد و فقط لقلقه زبان و يک امر تشريفاتي نيست که از کنار آن عبور کنيم.»
منتخب مردم تهران اظهار داشت: «سوگند ياد کرديم که نگهبان دستاوردهاي انقلاب اسلامي و نگهبان مباني جمهوري اسلامي باشيم و در انجام وظايف، تقوا را رعايت کنيم، دفاع از قانون اساسي، پايبندي به استقلال، اعتلاي کشور، حفظ حقوق ملت، پايبندي به خدمت به مردم را مدنظر قرار دهيم. استقلال کشور و آزادي مردم و تأمين مصالح آنها از سوگندهاي مهم ما بود.»
انصرافها تير تفرقهافکنان را به سنگ زد
در ادامه جلسه علني صبح پنجشنبه هيئترئيسه سني مجلس شوراي اسلامي اعلام کرد که سيدمصطفي آقاميرسليم، فريدون عباسي و محمدباقر قاليباف کانديداهاي رياست مجلس شوراي اسلامي شدند.
بر اساس اعلام هيئترئيسه سني مجلس ۲۶۶ نفر در صحن علني مجلس حضور داشتند. رئيس سني مجلس شوراي اسلامي از انصراف حميدرضا حاجيبابايي از کانديداتوري رياست مجلس خبر داد. انصراف حاجيبابايي و در ادامه حجتالاسلام ميرتاجالديني و منادي زودتر از زمان رايگيري نشان داد تير تفرقهافکنان به سنگ خورده است.
روحالله نجابت دبير هيئترئيسه سني مجلس در مورد کانديداي نواب رئيس گفت: سيداميرحسين قاضيزاده هاشمي از حوزه انتخابيه مشهد و کلات و علي نيکزاد از حوزه انتخابيه اردبيل داوطلب نواب رئيس مجلس شوراي اسلامي شدند. عليرضا منادي سفيدان از حوزه انتخابيه تبريز و حجتالاسلام ميرتاجالديني از کانديداتوري براي انتخابات نواب رئيس انصراف دادند. حجتالاسلام تقوي رئيس سني مجلس شوراي اسلامي گفت: رحيم زارع منتخب آباده و حسين جلالي نماينده رفسنجان براي شمارش آرا انتخاب شدند و جواد کريمي قدوسي نيز بهعنوان ناظر شمارش انتخاب شد.
قاليباف رئيس مجلس شد
پس از اعلام نامزدها رايگيري انجام و شمارش آرا انجام شد. با اعلام هيئترئيسه سني مجلس؛ محمدباقر قاليباف منتخب مردم تهران با ۲۳۰ رأي، رئيس مجلس يازدهم شوراي اسلامي شد.
آراي انتخابات هيئترئيسه به اين شرح بود: محمدباقر قاليباف: ۲۳۰ رأي؛ مصطفي ميرسليم: ۱۲ رأي؛ آرا باطله: ۸ رأي.
ديگر اينکه پس از رايگيري براي نواب رئيس و شمارش آرا «اميرحسين قاضيزاده هاشمي» نايبرئيس اول و «علي نيکزاد» نايبرئيس دوم مجلس شدند. اميرحسين قاضيزاده هاشمي بهعنوان نايبرئيس اول: ۲۰۸ رأي؛ علي نيکزاد بهعنوان نايبرئيس دوم: ۱۹۶ رأي؛ گفتني است آراي اخذ شده از نمايندگان مجلس ۲۷۴ رأي بوده است.
بازار